پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
خدا و دین در اندیشه هگل
هگل فیلسوف غامضگو و پیچیدهنویسی است كه تفسیر دیدگاههایش در میان متخصصان فن، ماجرای درازدامنی دارد. برخی وی را به اعتقاد به همهخدایی، همهدرخدایی و حتی كفر متهم ساختهاند و برخی دیگر وی را ستودهاند؛ اما آنچه پیداست این است كه هگل خود را متعهد به مسیحیت لوتری دانسته، دامن خود را از این اتهامات برمیشوید. دزموند فیلسوف معاصری است كه پس از ۲۵ سال مطالعه در آراء هگل، در كتابی با عنوان خدای هگل: بدَلِ ساختگی؟ به تفسیر دیدگاه هگل درباره خدا و دین پرداخته است. این كتاب، كه آكنده از اصطلاحات پیچیده فلسفه هگل و نیز نوواژههای خاص خود دزموند است، در این مقاله مورد بررسی و نقد اجمالی قرار گرفته است.
نكته مهم در این بررسی تأكید آن بر این نكته است كه باید از داوری شتابزده درباره فیلسوف بزرگی چون هگل پرهیز كرد و بدون هیچگونه محدودنگری به سایر دیدگاههایی كه در تفسیر نظرپردازیهای هگل درباره دین مطرح شدهاند، توجه كرد.
نقل شده است كه شهید بهشتی در روزهای اقامت در آلمان به دیدار قبر هگل در برلین شرقی رفت. پس از مدتی جستوجو در قبرستان، سرانجام قبر هگل پیدا شد. یكی از همراهان وی با عناوین زننده و ناپسندی از هگل یاد كرد. شهید بهشتی از این كار وی خشمگین شد و اظهار داشت آنچه هگل در زمان و مكان خود كرد، از نظر تأثیرگذاری قابل مقایسه با كاری است كه ملاّ صدرا در عصر صفویان انجام داد.(۲) شهید بهشتی در آثار هگل چه چیزی دیده بود كه اینگونه از هگل تعریف و تمجید كرد؟ آیا ممكن است وی تصور كرده باشد كه هگل مسلمان است؟ مطمئنا پاسخ منفی است. دست كم، مسلمان بودن هگل به معنای تغییر مذهب یا دین رسمی یا به زبان آوردن شهادتین، منتفی است. هگل تنها یك بار به طور اتفاقی در كتاب خود، فلسفه تاریخ،(۳) آن هم با به كار بردن تعبیر غلط و رایج در زمان خود، یعنی تعبیر غلط «Mahometanism» به دین اسلام اشاره كرده است. وی در آنجا اظهار میدارد كه مدتهاست اسلام از صحنه تاریخ ناپدید شده. وی در كتاب سخنرانیهایی در باب فلسفه دین، تقریبا همه اسلام را نادیده میگیرد و فقط میگوید: اسلام به دلیل ردّ آموزه تجسّد، همسان با خداشناسی طبیعی (Deism) است.
اگر بخواهیم در این باره جدّی باشیم كه فیلسوف بزرگ و مسلمان و انقلابیای نظیر آیتاللّه بهشتی احتمالاً چه چیزی در آثار هگل مشاهده كرده، میتوانیم از اینجا آغاز كنیم كه نظر هگل درباره خدا چه بوده و این مسئلهای است كه دزموند در كتاب خود به بحث درباره آن میپردازد. دزموند اكنون استاد فلسفه در مؤسسه فلسفه دانشگاه كاتولیك «لووین» بلژیك میباشد و پیشتر نیز رئیس انجمن «هگل» آمریكا (۱۹۹۱ـ ۱۹۹۳) و نیز انجمن «متافیزیكی آمریكا» (۱۹۹۲ـ ۱۹۹۴) بود. او تاكنون مجموعه مقالاتی درباره هگل جمعآوری و ویراسته و نیز دو كتاب و مقالات متعددی درباره هگل به نگارش در آورده است.
دزموند كتاب خود را به منزله وداع با هگل توصیف میكند و دلیل وداع گفتن دزموند با هگل دقیقا آن است كه وی از دیدگاه هگل درباره خدا ناخرسند است. دزموند نخستین فیلسوفی نیست كه ناخرسندی خود را از الهیات هگل ابراز میدارد. حتی شیلینگ پس از آنكه جانشین هگل شد، ملزم شد كه «تخم اژدهای همهخداییِ هگلی را در برلین لگدمال كند.»(۴) به همین منوال، دزموند هشدار میدهد كه اگر همانند هگل، خدا را همچون یك كل ـ و نه فراتر از هرگونه كل ـ بدانیم، «سرانجام بتپرستانی «همهخداگرا»(۵) و حتی «همهدرخداگرا»(۶) خواهیم گشت.»(۷) دزموند میپذیرد كه هگل با انكار جوهر بودن خدا، از همهخدایی مبتنی بر دیدگاه اسپینوزا میگریزد، اما معتقد است: خواه خدا، به عنوان امرِ غاییِ نزدیك به انسان، را «جوهر» بدانیم ـ همچنان كه اسپینوزا بر آن بود ـ یا او را «روح» بدانیم ـ آنگونه كه هگل بر آن است ـ در هر حال، ساختارِ همان سرزنشی كه در ردّ اسپینوزاگرایی در نزاع درباره همهخداگرایی مطرح بود، در مورد هگل نیز صادق است؛ زیرا تنها تفاوت هگل با اسپینوزا آن است كه هگل روح را جایگزین جوهر كرده است. نخستین كسی كه به سرزنش اسپینوزاگرایی پرداخت یاكوبی بود(۸) كه در سال ۱۷۸۵ اظهار داشت: ایمان به خدای شخصی و آزادی و اختیار انسان، با الهّیات فلسفی موجود (دیدگاه اسپینوزا) تهدید شده است.(۹)
چارلز هارتسهورن نیز هگل را به «همهخدایی» یا به بیان دقیقتر، «همهدرخدایی» متهم میكند، (هرچند به داشتن نوعی التباس و سرگردانی در اینباره اعتراف مینماید) و به رغم انكار خود شیلینگ، وی را نیز همانند هگل فردی معتقد به «همه درخدایی» تلقّی میكند:
اگر هگل (۱۷۷۰ـ ۱۸۳۱) معتقد به نوع مشخصی از خداپرستی باشد، باید وی را معتقد به «همهدرخدایی» تلقّی كنیم. هگل معتقد است كه برای بیان حقیقت، باید متضادها متحد شوند و هر دو اصطلاح «وجوب» و «امكان» را به كار میگیرد. با این حال، تشخیص اینكه دقیقا منظور وی از این اصطلاحات چیست، مشكل است. بیشك، وی معتقد است كه اتحاد واجب با ممكن، غیرمتناهی با متناهی، و عام با خاص، حقیقت و ذات هر دوی آنها را تشكیل میدهد. اما معضل پیشِ روی، نحوه توصیف این اتحاد است. از نظر من، هگل در این مسئله به روشنی سخن نمیگوید. فریدریش شیلینگ (۱۷۷۵ـ ۱۸۵۴) همشاگردی و دوست هگل در «توبینگن»، در نوشتههای اخیرش، بهگونهای روشنتر و مشخصتر از هگل معتقد به همه درخدایی مینُماید، هرچند وی نیز با این حال، چندان روشن سخن نمیگوید. وی به تغییر و آزادیِ هم خدا و هم مخلوقات تصریح میكند و بیشك، نه خالق و نه وجودِ نوعی نظام مخلوق را ممكنِ صرف تلقّی نمیكند.(۱۰)
اصطلاح «همهدرخدایی» نخستین بار از سوی یكی از شاگردان هگل به نام كراوس (K.C.F. Krause ;۱۷۸۱-۱۸۳۲) برای اشاره به این دیدگاه وضع شد كه جهان، جاندار الوهی است، به گونهای كه خداوند دربردارنده، و در عین حال، فوق طبیعت و نیز انسانیت (انسانها) است.
هارتسهورن میان «همهدرخدایی» و «همهخدایی» بر اساس مسئله جبر(۱۱) تمایز مینهد. وی ادعا میكند كه «همه خداییِ كلاسیك»، در دیگاه رواقیون و اسپینوزا جبرگرایانه بود، در حالی كه «همهدرخدایی» چنین نیست.
تعجبی ندارد كه دزموند به هارتسهورن اشارهای نمیكند، هرچند پی بردن به این نكته روشنگرانه خواهد بود كه دزموند تا چه حد مایل است نقدهایی را كه در ردّ هگل مطرح میسازد در مورد افراد دیگری نظیر شیلینگ و مورز مندلسون نیز، كه به بحث درباره «همهدرخدایی» پرداختهاند، مطرح كند.(۱۲)
با توجه به تشابهات موجود میان دیدگاههای دزموند و یاكوبی، كه هر دو به دفاع از خدای شخصی، در برابر جعل هویتهای فلسفی(۱۳) میپردازند، این امر بسیار مأیوسكننده و تأسفانگیز است كه دزموند هیچ اشارهای به یاكوبی و دیدگاههای وی در این باره نمیكند. در واقع، دزموند هرگز به خود زحمت نمیدهد كه نقدهای خود بر دیدگاه هگل درباره خدا را در میان بسیاری دیگر از نقدهای مشابه قرار دهد. منظور من آن نیست كه تلویحا نقدهای دزموند را تكراری بخوانم، بلكه تنها میخواهم متذكر شوم كه هرگونه داوری درباره امتیازات آنچه در نقد وی متمایز است، باید با مقایسه نكات مطرح شده توسط وی با نكات و نقدهایی آغاز شود كه بسیاری از كسانی مطرح كردهاند كه دیدگاههای هگل را به لحاظ دینی غیرقابل پسند یافتهاند، و این گامی است كه خود دزموند در پیمودن آن كمكی به ما نمیكند.
كتاب دزموند بیشتر جدلی است تا كمك به فهم دیدگاه هگل. این كتاب اعترافنامه اعتقادی شخصی دزموند است. دزموند پس از ۲۵ سال مطالعه و بررسی در باب هگل، خود را از شرّ وی خلاص میكند و به كار الهّیاتی خود میپردازد. وی دلایل خود را برای ردّ هگل و نیز سرنخهایی را كه میتوان در این مورد پیشبینی كرد، ذكر میكند. من مطالعه این كتاب دزموند را برای كسانی كه آثار دیگر وی را خوانده و آنها را جالب توجه یافتهاند و میخواهند مسیرهای پر پیچ و خم استدلالهای وی را دنبال كنند، توصیه میكنم تا بصیرتهای بیشتری نسبت به این نكته به دست آورند كه چگونه ممكن است یك متفكر كاتولیك مدت زیادی از زندگی خود را صرف مطالعه در دیدگاههای هگل كرده، پس از در نظر گرفتن محتاطانه و دقیق همه جوانب و ابعاد آن، رأیی برای اجرا صادر كند مبنی بر اینكه برداشت هگل درباره خدا، بتپرستانه است.
این كتاب، مناسب با سطح دانشجویان نیست؛ نثر آن فشرده و آكنده از اصطلاحات فنی است. البته در بررسی دیدگاه هگل، از استعمال برخی از این اصطلاحات گریزی نیست، اما دزموند تعداد زیادی از نوواژههای خاص خود را مطرح كرده و به این صورت، متن كتاب را فوقالعاده مغلق میسازد. اگر كسی برای درك دیدگاههای الهّیاتی هگل و چگونگی بحث درباره این دیدگاهها از سوی دیگر شارحان و اندیشمندان خواهان كمك باشد، میتوان به انبوه فراوانی از بررسیهای دیگر اشاره كرد كه دانشجویان باید پیش از مطالعه كتاب دزموند، نخست به مطالعه آنها بپردازند.
كتابی از عالِم ژزوئیست، كونتین لاور (Quentin Lauer)، با عنوان برداشت هگل در باب خدا(۱۴) به راستی لذتبخش و نیز روشنگرانه است. لاور نحوه واكنش هگل به كسانی كه وی را در روزگار خود به همهخدایی متهم میكردند، بیان میكند. ریموند كیث ویلیامسون نیز در كتاب مقدّمهای بر فلسفه دینِ هگل(۱۵) مسئله بسیار مكرّر و مشهورِ «همهخدایی» و پاسخهای هگل به اینگونه اتهامها را با منابع كاملی آورده است.
مسئله مسیحی بودن هگل محور اصلی فصل پایانیِ كتابی از بوربیج با عنوان [دیدگاه] هگل در باب منطق و دین(۱۶) میباشد. بوربیج با الگو قرار دادن این تأكید هگل كه دین مشتمل بر احساسات، مناسك، و آموزههاست، پیشنهاد میكند كه با بررسی هر یك از این عناصر به ارزیابیِ مسیحیت مورد نظر هگل بپردازیم. هگل درباره عنصر «احساس»، حركت از احساسِ شعور ناراحت(۱۷) ـ و حتی آكنده از رنج ـ (كه نشأت یافته از این باور مسیحی است كه خداوند در جریان تصلیب مرده) به سمت «خودیقینی محض»(۱۸) را مورد بحث قرار میدهد. تأكید بر این نوع حركت از «شب تاریكِ»(۱۹) خودِ غریب به سمت حیات كیهانی، موضوعی است كه در مسیحیت رایج به چشم نمیخورد، بلكه در عرفان مسیحی، مكرّر به آن اشاره میشود. بوربیج پس از بحث درباره عنصر «احساس»، به این نتیجه میرسد كه هگل احساساتی دینی همسنخ با احساسات بزرگترین عرفای مسیحی داشته است.
خدا و دین در اندیشه هگل(۱)
منابع
- John W. Burbidge, Hegel on Logic and Religion, Albany: SUNY Press, ۱۹۹۲;
- Patricia Marie Claton, Hegels Metaphysics of God: The Ontological Proof As the Development of a Trinitarian Divine Ontology, (Aldershot, UK, and Burlington, Vt: Ashgate, ۲۰۰۲);
- Stephen Crites, Dialectic and Gospel in the Development of Hegels Thinking, (University Park, PA: Pennsylvania State University Press, ۱۹۹۸);
- Dieter Henrich, Der ontologishe Gottesbeweis: Sein Problem und seine Geschiche in der Neuseit, Tübingen: Mohr, ۱۹۶۷);
- Walter Jaeschke, Reason in Religion: The Foundations of Hegels Philosophy of Religion, Berkeley: University of California Press, ۱۹۹۰ / Die Vernunft in der Religion. Studien zur Grundlegung der Religionsphilosophie Hegels, Stuttgart- Bad Canstatt: Frommann - Holzboog, ۱۹۸۶;
- Muhammed Khair, "Hegel and Islam," The Philosopher, Volume L×××× No ۲;
- http://atschool.eduweb.co.uk/cite/staff/philosopher/hegel&islam.htm;
- Hans Kung and J.R. Stephenson, The Incarnation of God: An Introduction to Hegel۰۳۹;s Theological Thought As Prolegomena to a Future Christology, National Book Network, ۱۹۸۷;
- Quentin Lauer, S.J., Hegels Concept of God, Albany: SUNY Press, ۱۹۸۲;
- Philip M. Merklinger, Philosophy, Theology, and Hegels Berlin Philosophy of Religion, ۱۸۲۱-۱۸۲۷, Albany: SUNY Press, ۱۹۹۳.
- Robert M. Wallace, "Freedom, Reality, and God: True Infinity as the Key to Hegels System" http://www.gwfhegel.org/Religion/rw.html
- Raymond K. Williamson, An Introduction to Hegels Philosophy of Religion, Albany: SUNY Press, ۱۹۸۴;
- Amos Yong, "Animated by a Pneumatological Imagination,"
- http://david.snu.edu/brint.fs/wpsinl/yond.htm;
پینوشتها
۱ـ مقاله حاضر، كه عنوان اصلی آنwas Hegel a muslim? میباشد نگاه انتقادی كوتاهی است به كتابی از دزموند با مشخصات ذیل:
William Desmond, Hegels God: A Counterfeit Double? (Aldershot: Ashgate, ۲۰۰۳), ۲۲۲ pps, Bibliography, index.
۲ـ نویسنده این مطلب را از چند نفر از استادان دانشگاه در ایران شنیده است.
۳. Georg W.F. Hegel, The Philosophy of History, tr.J. Sibree (Amherst, NY: Prometheus Books, ۱۹۹۱), pp. ۳۵۵-۳۶۰.
۴. William Desmond, Op.Cit, pp.۱۶-۱۷.
۵. Pantheistic.
۶. Pan-en-theistic.
۷. William Desmond, Op.Cit, p. ۱۳۸.
۸. F.H. Jacobi, Uber die lehere von Spinoza an den Herrn Moses Mendelssohn (Breslau: Lawe; ۲ndedn, ۱۷۸۹); repr. In H. Scholz (ed.) Die Hauptschriften Zum Patheismusstreit Zwischen Jacobi und Mendelssohn, (Berlin: Reuther & Reichard, ۱۹۱۶).
۹ـ دزموند به طور صریح، مطالب چندانی درباره تهدید آزادی انسان بیان نمیكند و بر فقدان غیریت، كه از جایگزین شدن برداشت هگل از خدا به جای فهم و برداشت سنّتی مسیحیت ناشی میشود، متمركز میگردد.
۱۰. Encyclopedia of Religion (Provo: Macmillan, ۱۹۹۵), Vol. ۱۱, P.۱۶۹.
۱۱. determinism.
۱۲ـ آموس یانگ (Amos Yong)، یكی دیگر از كسانی كه به بررسی دیدگاه دزموند پرداخته، از اینكه دزموند «همهدرخدایی» را جدّی نگرفته، گلایه میكند.
۱۳. Philosophical impersonations. (با پوزش از به كار بردن این تعبیر)
۱۴. Hegels Concept of God.
۱۵. Raymond keith Williamson, An Introduction to Hegels Philosophy of Religion.
۱۶. John W. Burbidge, Hegel on Logic and Religion (Albany, SUNY Press, ۱۹۹۲).
۱۷. unhappy consciousness.
۱۸. Pure self-certainty.
۱۹ـ dark night اصطلاحی است كه برای اشاره به حالتی در عارف به كار میرود كه در آن، فرد عارف از رسیدن به درك و رؤیت خدا احساس یأس و ناامیدی كرده و گویی به بنبست میرسد.
۲۰. The beautiful soul.
۲۱. John W. Burbidge (۱۹۹۲), P. ۱۵۰.
۲۲. Ibid, P.۱۵۱.
۲۳. self-elevation.
۲۴. Incarnation.
۲۵. William Desmond, Op.Cit, P.۵۳.
۲۶. The noumenal.
۲۷. The Phenomenal.
۲۸. Immanence.
۲۹. William Desmond, Op.Cit, pp. ۵۳-۵۴.
۳۰. Ibid, P.۵۵.
۳۱. Forgiveness.
۳۲. Monism.
۳۳. Enzyklopadie der philosophiscen Wissenschaften imm Grundrisse (Hamburg: Felix Meiner, ۱۹۵۹), & ۵۷۳, cited in Desmond, ۷۹.
۳۴. William Desmond, Op.Cit, pp. ۵۶ & ۸۳.
۳۵. Determination.
۳۶. G.W.F. Hegel, Lectures on the Philosophy of Religion: One - Volume Edition. The Lectures of ۱۸۲۷, ed. Peter C. Hodgson, trans. R.F. Brown, P.C. Hodgson and J.M. Stewart, (Berkely and los Angelos: University of California Press, ۱۹۸۸). P. ۱۹۱.
۳۷. See: Philip M. Merklinger, Philosophy, Theology, and Hegels Berlin Philosophy of Religion, ۱۸۲۱-۱۸۲۷ (Albany: SUNY Press,۱۹۹۳)p. ۱۳۳.
۳۸. self-cognition.
۳۹. Lectures on the Philosophy of Religion Vol.۳. P. ۲۳۳, cited in Merklinger (۱۹۹۳), P. ۱۳۸.
۴۰. Pentecost.
۴۱. Congregation.
۴۲. Quentin Lauer. S.J., Hegels Concept of God, (Albany: SUNY Press, ۱۹۸۲), P. ۳۲۶.
۴۳. erotic.
۴۴. agapic.
۴۵. Pietist Lutheran.
(این فرقه بر احساسات دینی و جدایی از سیاست تأكید میكردند.)
۴۶ـ این بیانات عین عبارات تولوك نیستند، بلكه در واقع، تلخیص دیدگاههای او از سوی مركلنگر هستند. ر.ك:
Philip M. Merklinger Op.Cit, P.۱۴۵.
۴۷ـ گفتهاند كه تولوك اصطلاح «سوفیسم» (یا به تعبیر بهتر، معادل لاتینی این واژه) را در كتاب ذیل وضع كرده است:
Ssufismus sive theosophia Persarum pantheistica (Berlin: ۱۸۲۱)
۴۸. native.
۴۹. G.W.F. Hegel, Letters, ۵۲۰-۵۲۱; Breife, Letter۵۱۴a; cited in Merklinger (۱۹۹۳), P. ۱۴۴.
۵۰. ecclesiology.
۵۱ـ سید محمدباقر صدر، فلسفتنا، (بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۲ ق)، چ دوازدهم، بخش ۲، ص ۲۲۱ به بعد.
۵۲. See: William Chitic, The Sufi Path of Knowledge (Albany: SUNY Press, ۱۹۸۹), pp. ۱۱۴ & ۱۱۶.
۵۳. Inclusion.
۵۴. Identification.
۵۵. Joseph Von Hammer-Purgstal.
۵۶. Vorlesaungen Uber die Aesthetik.
۵۷. The Encyclopedia Iranica URL= http//www.iranica.com/articles/v۱۲f۲۰۰۸.html.
دكتر محمّد لگنهاوسن
مترجم: منصور نصیری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست