جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

عروسک های دوست داشتنی


عروسک های دوست داشتنی

نگاهی به نمایش عروسکی ”داستان دالا Dallae ” کاری از گروه عروسکی ”Art Stage SAN” از کشور کره جنوبی

جدای از برخی عوامل فرهنگی دیرسال که امروزه دیگر اصالت خود را ازدست داده اند، شاید برخورد کمتر متوازن و گاه سردرگمِ جامعه معاصر ما با تئاترعروسکی، به ویژه طی سالیان اخیر و جایگاه هنوز نازلی که عموماً به این هنر، قائل هستیم، ریشه در تناقضی داشته باشد که ترجمه واژه poppet به واژه "عروسک "، درزبان فارسی، در اذهان بزرگسالان ما به وجود آورده است.

درفرهنگ غرب، برخلاف فرهنگ شرق، دو واژه Doll و PUPPET، اولی برای بازیچه کودکان و دومی برای "عروسک تئاتر"، با دو ماهیت متفاوت، بیانگر دو عرصه کاملا متفاوت از کاربرد عروسک هستند. اما درزبان فارسی، فقدان این تفاوت و تاثیر دیرسال عوامل دیگر، دامنه تلقی از تئاتر عروسکی را (جزدر برخی نمونه های انگشت شمار) بسیار محدود کرده است. اگر عروسک" تئاتر عروسکی "را، به تبعیت از رابطه کودک با بازیچه های خود، موجودی زنده، ذی شعور و برخوردار از عقل و احساس و تفکر تلقی کنیم و اگراین دعوی درست باشد که جوهره درام عروسکی، به تبعیت از مرحله کودکی تکامل بشر، فانتزی و تخیل فانتاستیک است، آنگاه تناقضات ذاتی بخش قابل توجهی از تئاتر عروسکی ما، خود را به وضوح آشکارمی کند؛ بسیاری از نمایش های عروسکی ما، که خود، زاده طرز تلقی محدود ما از" عروسک تئاتر" هستند، یا کاملا از عواطف و رفتار انسانی برخوردارند و یا بازتاب دهنده تلقی سطحی بزرگسالان ما از زبان و دنیای واقعی کودکان هستند. آنها یا مثل بزرگسالان رفتار و زندگی می کنند و یا بنا به تصور بزرگسالان، کودکانی ناقص العقل هستند که می توانند زمینه سرگرمی و تفریح کودکان و بزرگسالان را تو امان فراهم کنند.

می گویند تئاتر عروسکی، دریچه ای به سوی جهان افسانه ها و نمادهاست. به عبارت دیگر، عروسک ها، ابزار ارتباط ذهنی انسان متمدن با شاعرانگی انسان عصر اساطیر هستند. آنها از همان توانایی هایی برخوردارند که خدایان و نیروهای اساطیری در ذهن انسان های بیش از تاریخ برخوردار بوده اند. به همین دلیل، عروسک ها و آثار برجسته عروسکی جهان معاصر، از قدرت تاثیرگذاری هم طراز با جادوگران و کاهنان و آیین های عهد باستان برخور می شوند.

تئاتر عروسکی به یمن سابقه بیش از دو هزارساله اش، روش ها و تکنیک های اجرایی بسیار متنوعی را تجربه کرده که امروزه، تکنولوژی های تصویری و دیجیتال نیز بر غنا و تنوع آن افزوده است. این هنر، دیگر نه هنری صرفا برای کودکان که همزمان، برای همه گروه های سنی، هم تجربه ای آموزنده است وهم لذت هنری غیرقابل وصفی را فراهم می کند و نمایش "داستان دالااِ " یکی از نمونه های موفق آن است.

گروه "آرت.استیج.سان" با نمایش "دالااِ" لحظات زیبا وتاثیرگذاری از تماشای عشق انسانی و پیوند خانوادگی را با حداقل دکور و امکانات صحنه ای، برای تماشاگر ایرانی فراهم می کند. این نمایش که با نگاهی به جنگ سالهای ۱۹۵۰ کره، طراحی شده و به تعبیر رایج امروز ما می تواند در خانواده " تئاتر جنگ"یا" تئاتر مقاومت" قرار بگیرد، از جنگی که از رویدادهای مهم تاریخ معاصرکره است، بهانه ای برای به تصویرکشیدن تلاش صمیمانه یک خانواده ( به نمایندگی از خانواده ی بزرگ بشری) برای غلبه بر دشواری ها و تقویت عواطف انسانی در مخاطب فراهم می کند. از ویژگی های چشمگیر و آموزنده این نمایش، علاوه بر طراحی بسیار ساده وکاربرد حداقل دکور و امکانات صحنه ای، آن هم برای بیان موضوعی با دو رویکرد ملی و جهان شمول، ترکیب صمیمانه درخشان و هنرمندانه انسان و عروسک در ساختار اجرایی آن است که هر دو گروه تماشاگران کودک و بزرگسال را به یک نسبت تحت تاثیر مفاهیم انسانی خود قرارمی دهد. این نمایش همچنین، در استفاده تئاتریکال از موسیقی زیبای کره ای که در تشدید بار عاطفی و انسانی صحنه، نقش بسیار موثری ایفا می کند و بهره گیری هدفمند از رنگ و نورنیز بسیار موفق ظاهر می شود. "داستان دالااِ"بر بستر یک طرح داستانی بسیارساده و ترکیب هوشمندانه عروسک هایی دوست داشتنی با طراحی حرکتی چشم نواز و تلطیف کننده نمایشگران کم شمارش، بدون نیاز به کلام، از رویدادی ملی و تاریخی برای مردم کره، درامی فراگیر و جهان شمول با اجرایی بسیار قابل ستایش ارائه می کند که تماشای آن در تالاراصلی تئاترشهر، هم برای هنرمندان تئاتر عروسکی و هم مخاطبان ما بدون شک، فرصت مغتنمی بود که به برکت جشنواره چهاردهم (علیرغم ضعف های عمده اش) فراهم شد.

گروه نمایشی "Art Stage SAN" هدف خود را به عنوان یک گروه تئاتری حرفه ای، فراهم کردن تجربه تمام عیار و خلاقه در حوزه تئاتر عروسکی معرفی می کند که برای دست یابی به آن، از هیچ کوشش و پژوهش میان رشته برای کسب تجربه روز آمدتر دریغ نمی ورزد. واژه SAN از مجموعه عنوان Art Stage SAN، اشاره به زنده بودن و حضور موثر گروه در کشور کره دارد. این گروه، نسبت به ساخت"عروسک با جزئیات دقیق انسانی و روایت رویاهایی که ما انسان ها، یکی پس از دیگری، در دوران کودکی مان جا می گذاریم"، خود را متعهد می داند.

نمایشِ "داستان دالااِ" همانقدر که بخشی از زیبایی تاثیرگذار خود را مدیون بهره گیری تمام عیار و هنرمندانه خود از فرهنگ حرکتی کهن تمدن های شرق آسیا است، در تلفیق رمانتیسیسم خردگرایانه ی این فرهنگ با تکنیک های ظریف و معاصر عروسک گردانی وبهره گیری روز آمد از تئاترعروسکی کهن سال این منطقه از جهان یعنی تئاتر سایه نیز بسیار موفق ظاهر می شود.

نمایش، داستان ساده ای را با تکنیک اجرایی و صحنه بردازی کاملا ساده وحتی به ظاهر، پیش پا افتاده، بی هیچ تلاشی برای جداسازی جهان انسانی ازجهان عروسکی، روایت می کند: سه عدد روکش لحاف یا تشک با رنگ آمیزی های ملایم و زیبا، به عنوان نشانه هایی از گرما و صمیمیت زندگی خانوادگی، بر دو طناب سرتاسری در عرض صحنه آویخته اند. از این روکش ها که نه چندان بانظم آویخته شده اند و فقط بالاتنه نمایشگران و عروسک گردان هارا پشت خود پنهان می کنند، به سادگی تمام به عنوان پرده یا پاروان تئاتر عروسکی نیز استفاده می شود. در صحنه اول، با پنهان کردن یک جفت کفش زنانه سرخ رنگ (به نشانه عشق) در زیر لباس های شسته شده سبد رخت های یک زن، نمایشگر مرد از نمایشگر زن تقاضای ازدواج می کند که حاصل آن تولد عروسک کوچکی در پس تابلوی ساده ای از خانه است که در پایان این صحنه بربالای پرده سمت راست صحنه نصب می شود. از آن پس، روابط زیبای خانودگی و مناسبات پدر و مادر و فرزند است که چون سرودی شاعرانه، با تلفیق نمایشگران زنده و عروسک ها و آمد وشدِ گاه به گاه شاپرک ها و سایه هایی از نمادهای طبیعی چهارفصل: برگ و قاصدک و پروانه و برف، در برابر نگاه مشتاق و متمرکز تماشاگر، بر صحنه جریان می یابد. صحنه سوم، صحنه آغاز جنگ است و برده شدن پدرِ خانواده به سربازی اجباری است که با صحنه هایی از یادآوری خاطرات خانوادگی توسط مرد در لحظه های آرام جبهه جنگ، کشته شدن سرباز دشمن (سایه) توسط پدر(زنده) و کشته شدن پدر با تیربار دشمن(صدا ) وتیرگی تلخ صحنه، دنبال می شود و بعد نوبت به رابطه مادر و فرزند و تلاش مادر در نجات جان فرزند می رسد و سپس به جان بخشی به تخیلات کودک و مرورخاطرات او با پدر و تنها ماندن نهایی او در زیر نور موضعی صحنه که در پی صدای انفجار مهیبی، نور از روی جسم بی جان او فید می شود.

اگر بشود کل این نمایش زیبا و تکان دهنده را به لحاظ تکنیکی و اجرایی در جمله ای خلاصه کرد شاید سادگی و صمیمت ساختاری و گریز از پیچیدگی های فرمالیستیک و فن شناختی، مناسب ترین و گویاترین جمله باشد.

به گروه نمایش، به خاطر فراهم کردن تجربه ای زیبا، انسانی و فراموش نشدنی درود می فرستم.

صمد چینی فروشان