دوشنبه, ۱۸ تیر, ۱۴۰۳ / 8 July, 2024
مجله ویستا

قدم نو رسیده


قدم نو رسیده

تحلیل دکتر علی رحمانی, استاد حسابداری دانشگاه الزهرا, پیرامون پیامدهای راه اندازی بورس ارز

عمده معاملات ارز در شبکه فرابورس (OTC) در دنیا انجام می شود و همچنین در شبکه بین المللی فارکس ابزارها و محصولات مشخصی معامله می شوند. بر اساس اسناد موجود اگرچه ایده تأسیس بورس ارز در ایران به سال ۱۳۱۹ بازمی گردد، ولی تاکنون نتیجه ای در قبال آن حاصل نشده است.

در سال ۸۶ ایده تأسیس صندوق سهام ارزی که در واقع دارایی اصلی آن ترکیبی از ارزها بود، از سوی بورس اوراق بهادار تهران مطرح شد، ولی با مخالفت بانک مرکزی راه به جایی نبرد.

البته در دوره کوتاهی قبل از آن واریزنامه های ارزی در بورس معامله می شدند، که این سیستم عمر چندانی نداشت. حال در این بین و در ماه های اخیر مجدداً بحث راه اندازی بورس ارز مطرح شده است و تصور می شود با ایجاد این بازار هم کشف قیمت به خوبی صورت گیرد و هم مکانیزم عرضه و تقاضا بتواند به درستی عمل کند. به هر حال بعضی معتقدند که بورس ارز چندان مرسوم نیست و به تحقق آن خوش بین نیستند.

● چگونگی بورس ارز و جایگاه دولت

هنوز مشخص نیست که بورس ارز به چه شکلی راه اندازی خواهد شد تا بتوان پیامدهای اقتصادی آن را ارزیابی کرد. ولی شفافیت، کشف قیمت و فراهم کردن سامانه ای برای ثبت عرضه و تقاضای ارز از ابتدایی ترین موارد مورد انتظار در قبال تأسیس و راه اندازی بورس ارزند. پس از مطرح ساختن این بحث، طبعاً سؤالی که به ذهن متبادر می شود این است که بازیگران اصلی در این بین چه کسانی اند.

مسلّم است عرضه کننده و بازیگر اصلی بازار ارز دولت است. دولت از محل فروش نفت ارز زیادی به دست می آورد و به همین دلیل نقش زیادی در این عرصه ایفا خواهد کرد. به همین دلیل باید این مسأله مورد بررسی قرار گیرد که آیا چنین بورسی به کمک اقتصاد می آید و یا پایه های دولت در اقتصاد را محکم تر می کند. البته روی دیگر این مسأله صادر کنندگان غیرنفتی کشورند که توسط شرکت های بخش خصوصی اداره می شوند و اصلاً نباید آنها را نادیده گرفت. ما در بورس کالا انحصار را به خصوص در عرضه فولاد و برخی دیگر فلزات تجربه کرده ایم و البته توانسته ایم به نحوی با آن کنار بیاییم. اگر بورس ارز راه اندازی شود، دولت هم تعهداتی را خواهد پذیرفت که عرضه های معینی داشته باشد.

● تحریم ها و مشکل بازار شفاف!

در حال حاضر، اقتصاد ما گرفتار مشکلات زیادی به خصوص در حوزه تحریم ها شده است. نباید نقش تحریم ها که شبکه بانکی را هم تحت تأثیر قرار داده اند، پیرامون موضوع بورس ارز نادیده گرفت، چرا که تحریم های بانکی و نقل و انتقال ارز در حال حاضر، چالشی جدی محسوب می گردند. با در نظر گرفتن شرایط فعلی، اگر بخواهیم چنین مکانیزمی را پیاده سازی نماییم، ناچاریم شبکه های غیررسمی - که صادر کنندگان و وارد کنندگان را برای عرضه و تقاضای ارز به هم مرتبط می کنند - را حفظ کنیم، در حالی که ما نمی توانیم و در حقیقت "نباید" این شبکه ها را به یک بازار رسمی و شفاف تبدیل کنیم. چالش دیگر، سیاست های ارزی نامشخص و متغیری است که به نوسان قیمت ارز دامن زده اند. نباید صادر کنندگان را ملزم به عرضه ارز یا گواهی ارز یا واریزنامه در بورس ارز نماییم که این امر مخاطرات خاص خود را به همراه دارد.

● بازارهای بین الملل و بورس ارزی

در خصوص ارتباط بورس ارزی با اقتصاد و بازار بین الملل صحبت هایی شنیده می شود، اما فراموش نکنیم که اگرچه مدل های مختلفی برای طراحی کسب و کار بورس ها وجود دارند، اما مدل بورس ارز کشورمان یک بازار ملی است، نه بین المللی. لذا نباید انتظار ارتباط با جهان را از این کانال داشته باشیم. مضاف بر آن که سیاست ها و مقررات ارزی مانع چنین ارتباطی خواهند شد.

همچنین در بورس ارز علاوه بر معاملات ارز واقعی، امکان ارایه ابزارهای مشتق ارزی وجود دارد. البته در این خصوص تجربه جهان نشان می دهد که این ابزارها و این معاملات در شبکه های خارج از بورس (OTC) انجام می شوند. در نهایت اگر بخواهیم یک جمع بندی روی بحث انجام شده داشته باشیم، می توانیم با اطمینان بگوییم بورس ارز این قابلیت را دارد که بر بورس اوراق بهادار تأثیر بگذارد – همان گونه که بورس کالا منجر به شفافیت قیمت ها و آزادسازی نسبی در بازار کالا شد و توانست بر سود آوری شرکت ها و در نتیجه رونق معاملات سهام تأثیر بگذارد. بورس ارز هم می تواند ریسک نوسان ارزی را برای شرکت ها پوشش دهد و هم امکان آزادسازی نسبی بازار ارز را فراهم نماید و هر دو در بلند مدت به بهبود سود آوری شرکت های بورسی کمک خواهند کرد. اما آنچه بیش از هر چیز در این بین اهمیت دارد، این است که باید به بورس ارز بر مبنای منطق اقتصادی و نه تحت فشارهای محیطی و با انگیزه های سیاسی نگریسته شود.