یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
می خواهم باورت کنم
در سالهای اخیر، روند تولید مجموعهها و فیلمهای تلویزیونی که سعی در نشان دادن امور متافیزیک و ماوراءالطبیعه دارند، روند رو به رشدی داشته است؛ روندی که البته در مناسبتها و مقاطع زمانی مشخص، پررنگتر میشود و از تمایل سازندگان چنین آثاری به دعوت مخاطب به شکلی از معنویت و توجه روحانی و عرفانی و حتی مذهبی متناسب با حال و هوای آن مقاطع زمانی خبر میدهد.
در این آثار برای مثال، شاهد حضور عینی و جسمانی شیطان بودهایم، روح را منفک از تن و به شکل مجرد در حال طیالارض و گذر از تنگناهای مادی دیدهایم، با تحقق رویاهای صادقه مواجه شدهایم، بهشت و دوزخ را در همین دنیا تجربه کردهایم و صحنه کشمکش بین خیر و شر و نور و ظلمت در شکل مثالی و اسطورهایش را که در آموزهها و تعالیم دینی، قلب انسان و درون او معرفی شده، بر پهنه خاک تجربه کردهایم.
چنین تصاویر و شیوههایی که ما بتازگی شروع به آزمودنش در فیلمها و سریالها کردهایم، سابقهای بس دیرینه و همزمان با عمر سینما دارد و نمونههایی از آنها هم در زمره بهترینهای آن تاریخ است اما بگذارید کمی دقیقتر شویم و موضوعی چنین حساس و ملتهب را کمی ریشهایتر بررسی کنیم.
آثاری از این دست بجز استثناهایی معدود، به سینمای آمریکا مربوط است. از منظر ژانر شناسی، چنین آثاری را به طور کلی میتوان در محدوده ژانرهای وحشتزا و علمی ـ تخیلی دستهبندی کرد که همواره سینمای آمریکا در آنها پیشرو بوده و سینمای اروپا و دیگر کشورهای صاحب صنعت فیلم، کمتر تمایلی به آزمودن این دو گونه داشتهاند.
در اینجا از دلایل ایدئولوژیک، سیاسی و اجتماعی چنین موضوعی ـ که بحث دربارهاش مهلتی فراتر میطلبد ـ میگذریم و تنها به یک نکته که برای ما مهمتر است، میپردازیم.
آن دو ژانر، از میان همه ژانرهای سینمایی، بیشترین وابستگی را به صنعت فیلم و تکنولوژی سینما دارند. حوزهای که سینمای آمریکا همواره در آن پیشتاز بوده و به تبع آن توانمندی و امکانات، بیشترین تولیدات را در آن عرصه داشته است.
رفتن سراغ چنین حیطههایی، گذشته از مباحث مضمونی و عقیدتی، نیازمند درجاتی از توانمندی تکنیکی و سختافزاری است که بیش از هر کشوری در اختیار سینمای آمریکاست و در درجات پایینتر بعضی کشورهای آسیای شرقی و البته اروپایی، در سالهای اخیر به آن دست یافتهاند.
سوال این است که تهیهکنندگان و کارگردانهای ما در حال حاضر تا چه حد به چنین امکاناتی مجهز هستند تا حداقل به لحاظ سختافزاری با اعتماد به نفس چنین داستانها و مضمونهایی را برگزینند و سعی در به تصویر کشیدنشان داشته باشند؟ پاسخ این پرسش مشخص است و مهمترین دلیلش کیفیت محصولات وطنی است که پا در چنین حیطههایی گذاشتهاند.
هرکسی میداند مضامینی چنین حساس با اندکی اهمال و سهلانگاری، قابلیت غلتیدن به ورطه ابتذال و تبدیل به کمدی ناخواسته را دارد و این اتفاقی است که در بعضی موارد در آثاری از این دست شاهدش بودهایم.
نخستین و بدیهیترین چیزی که پیشفرض تولید چنین آثاری است، باورپذیری و مجابکنندگی مخاطب است و تجربه نشان داده به دلیل همان نقص و کمبود سختافزاری، سازندگان چنین آثاری در همین گام نخست، اغلب ناموفق بودهاند.
در شرایطی که یافتن یک مجموعه نمایشی که در روایت یک داستان سرراست و بیلکنت و روان درست عمل کند و کار را به ملال و نابلدی نکشاند، کاری است دشوار و پاگذاشتن در چنین حیطههایی دقت و محاسبهای دوچندان میطلبد.
اما اصرار در روایت چنین داستانهایی در عین کمبودها و نابسندگیها در مناسبتهای خاص، این پرسش را مطرح میکند که چرا گمان میکنیم برای درمیان گذاشتن یک مفهوم معنوی، عرفانی یا دینی با مخاطب به چنین شیوههایی نیاز است؟ از آثار وحشتزا و علمی ـ تخیلی که حوزه چنین آثاری هستند یاد کردیم.
پس لازم است بگوییم در بهترین نمونههای چنین آثاری، آنچه اصل و غایت اثر به حساب میآید، سرگرم کردن مخاطب و دعوت او به تماشای یک داستان جذاب و باورپذیر است و از رهگذر چنین مسیری است که اگر پیام و نکته و مفهومی هم هست، خودبهخود منتقل میشود اما برای ما در وهله نخست، دادن پیام اولویت اصلی است و داستان و روایت در مرتبه بعدی اهمیت قرار دارد.
یکی از دلایلش هم همان کمبودها و ضعفهای تکنیکی و فنی است که جزءلاینفک فرم و سبک یک اثر هنری هستند و در غیاب آنها طبعا حاصل کار، چیز دندان گیری نخواهد بود اما گذشته از همه اینها، آنچه نیازمند توجه و دقت بیشتر است، اعتقادها و بافت فرهنگی و عقیدتی جامعه ماست.
در نهایت این که بسیار باید مراقب بود تا در فضای فعلی جامعه، که به اذعان خود تلویزیون و برنامههای متعددش، بازار عرفانهای تقلبی داغ است و جستجوی جوانهای جویای حقیقت در مواردی ختم به گمراهی و خسران میشود، چنین مجموعههایی در دامن زدن به چنین شرایطی سهیم نباشند و کارکردی معکوس نداشته باشند.
همه آن چیزهایی را که سازندگان چنین آثاری در پی تذکر و القایش هستند با نرمترین و غیرمستقیمترین شیوه ها، که موثرترین آنهاست، میتوان بیان کرد.
آنچه لازم است، تنها آگاهی از ذات و ماهیت داستانگویی و تسلط بر ابزارها و روشهای آن است. بپذیریم برای پا گذاشتن در حیطه آثار مورد بحث اندکی زود است و تعجیل و شتاب میتواند مخرب و زیانبار باشد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست