چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

پرسش از «هستی»


پرسش از «هستی»

به مناسبت روز جهانی فلسفه دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی در دانشکده الهیات دانشگاه آزاد با حضور دانشجویان رشته الهیات و فلسفه اسلام سخنرانی ای داشتند که جلسه پرسش و پاسخ …

به مناسبت روز جهانی فلسفه دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی در دانشکده الهیات دانشگاه آزاد با حضور دانشجویان رشته الهیات و فلسفه اسلام سخنرانی ای داشتند که جلسه پرسش و پاسخ توسط رئیس دانشکده الهیات دکتر اکوان آغاز شد.

«پرسش» از «هستی» و «نیستی» و نسبت این دو با هم، سر آغاز بحث دینانی شد. دینانی در این رابطه گفت:«هستی» اگر چه در جهان واژگانی همراه و همدم «نیستی» است اما موضوع فلسفه کنکاش پیرامون چیستی و چرایی «هستی» و مصادیق آن در جهان و جامعه و انسان است. در واقع کارکرد فلسفه به قول لایب نیتس این است که بررسی نماید: «چرا چیزها بجای اینکه نباشند، هستند » در واقع «هستی» و چیستی و چرایی آن اصلی ترین و اساسی ترین پرسش فلسفه از آغاز تا انتها بوده و هست، و با این تعریف، اگر چه فلسفه به طور خاص از یونان آغاز شده اما به طور عام نقطه عزیمت آن همراه با خلقت آدم بوده است، زیرا پرسشگری، مهمترین ویژگی انسان است.

پرسش دیگری که از سوی دکتر نجفی افرا از اساتید رشته فلسفه طرح شد در مورد فلسفه های مضاف همچون فلسفه علم، فلسفه سیاسی، فلسفه دین و فلسفه تاریخ و.‎/‎/ در جوامع غربی و نسبت آنها با توسعه اجتماعی و همچنین چرایی ضعف و نقص اینگونه فلسفه ها در فلسفه اسلامی و نسبت آن با وضعیت اجتماعی در این جوامع بود که پاسخ استاد دینانی اینگونه بود که فلسفه های مضاف در جوامع شرقی هم حضور داشته اند اما اینکه کدامیک از آنها اهمیت بیشتری یافته اند بستگی به اهمیت آنها در محیط فرهنگی جوامع متفاوت داشته است. مثلاً در جوامع غربی، فلسفه سیاست ظهور بیشتری یافته است در حالی که در جوامع شرقی، بیشتر فلسفه اخلاق مطرح بوده است.

پرسش دیگر از سوی نماینده دانشجویان پیرامون حق یونانیان اعم از سوفسطائیان و فلاسفه آن بر فلسفه بود که استاد دینانی با احترام از جایگاه یونانیان یاد کرد و حتی سوفسطائیان را به عنوان نقطه آغاز پرسشگری با اهمیت خواند اما توقف آنها در ذهنیت و عدم گذار از حوزه ذهن به سوی واقعیت بیرونی را مشکل اساسی سوفسطائیان دانست و در واقع رفع این نقص بزرگ توسط سقراط و شاگردان بعدی او در تعریف حقیقت به معنای انطباق ذهن با واقعیت بیرونی را، نقطه آغاز فلسفه و در واقع مرز فلسفه با سوفسطائی گری معرفی نمود. بر شمردن حق یونانیان بر فلسفه، با اندرز مشفقانه استاد دینانی مبنی بر پرهیز از «یونانی زدگی» همراه شد و این نصیحت کوتاه اما پر محتوی کافی بود تا ادامه نشست به سمت «فلسفه اسلامی» جهت یابد و اشتیاق دانشجویان حاضر را که آموخته های خود را عمدتاً در این حوزه کسب کرده اند، بیشتر بر انگیزد.

مقایسه قرائت های متفاوت از «وجود» و«ماهیت » به عنوان دو مفهوم کلیدی در دستگاه فلسفی غرب و فلسفه اسلامی همان چیزی بود که استاد دینانی با پرداختن به آنها سعی داشت حرف داشتن «فلسفه اسلامی» را به رخ بکشد. به نظر وی، بر خلاف آنچه تاکنون شهرت یافته است، ابن سینا به عنوان یک فیلسوف اسلامی نه تنها «مشائی» نبوده است بلکه منتقد شیوه مشائی ارسطو نیز بوده و آن را ناقص می دانسته است. هنگامی که سهروردی می گوید «وجود» اعتباری است برخی تصور می کنند شاید نزد وی «ماهیت» حقیقی و دارای اصالت است، اما در نظر او آنچه حقیقی و دارای اصالت است «نور» است نه «وجود » یا «ماهیت». سخن که به پیچیدگی های مباحث فلسفی می رسد، استاد دینانی بهره جوئی بیشتر از مباحث تفصیلی را به منابع مکتوب ارجاع می دهند و حق همین است زیرا هنگامی که نسبت فلسفه وعرفان مطرح می شود استاد یادآور می شود که ما چیزی فراتر از «عقل» نداریم و مراد از شهود نیز شهود عقلانی است. در اینجا است که این پرسش در اذهان شکل می گیرد که آیا استاد بدنبال فروکاستن عرفان به فلسفه و در واقع مدعی نسبت «این همانی» بین این دو مقوله هستند ! بدیهی است با توجه به محدودیت زمان جلسه و فقدان فرصت کافی برای پاسخ تفصیلی، باید در نوشته های استاد جستجو کرد تا پاسخ کافی و وافی را در آنها یافت.

خسرو وفایی سعدی

محبوبه فهندژ سعدی



همچنین مشاهده کنید