جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

سرمایه انسانی زنان


سرمایه انسانی زنان

چند سالی است که تئوریسین های اقتصادی, «انسان» را مبدا توسعه معرفی می کنند و نظریه های نوین رشد متکی بر انسان هاست, به این معنا که سرمایه گذاری بر انسان را معتبرترین شرط حرکت به سمت توسعه بهینه اقتصادی می دانند و در این میان نیروی انسانی زنان به دلیل بی توجهی به آنان تقریبا در همه کشورهای جهان در طی سال های گذشته, دست نخورده باقی مانده است که توجه بیش تری را نسبت به مردان می طلبد

گزارش توسعه جهانی سال ۲۰۰۱ بانک جهانی که منعکس کننده نتایج مطالعات انجام شده تعداد زیادی از جوامع بود، حاکی از این مطلب بود که «زنان»، موتور محرکه مهمی برای رشد و توسعه هستند و پرورش سرمایه انسانی آن ها بسیار با اهمیت است . به دلیل اهمیت چنین مباحثی است که آمارتیا سن - فیلسوف و اقتصاددان هندی تبار انگلستان و برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال ۱۹۹۸ می گوید: «در اقتصاد سیاسی توسعه هیچ چیزی مهم تر از به رسمیت شناختن شایسته مشارکت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و رهبری زنان نیست».

چند سالی است که تئوریسین های اقتصادی، «انسان» را مبدا توسعه معرفی می کنند و نظریه های نوین رشد متکی بر انسان هاست، به این معنا که سرمایه گذاری بر انسان را معتبرترین شرط حرکت به سمت توسعه بهینه اقتصادی می دانند و در این میان نیروی انسانی زنان به دلیل بی توجهی به آنان تقریبا در همه کشورهای جهان در طی سال های گذشته، دست نخورده باقی مانده است که توجه بیش تری را نسبت به مردان می طلبد. امروزه شاخص توسعه انسانی، مدرن ترین معیاری است که جای هر کشور را در جدول سازمان ملل تعیین می کند . مشارکت مردم در فرآیند توسعه اقتصادی و سپس امکان استفاده از بهداشت، آموزش و مواردی از این قبیل عنوان شاخص های دیگر برای ارزیابی پیشرفت کشور های مختلف است که مجموعه آن ها تحت نام شاخص های توسعه انسانی مورد توجه آژانس های بین المللی است.

عناصر اساسی در الگوهای توسعه انسانی، بهره وری، برابری، پایایی و توانمند سازی است . در قالب این الگو، بهره وری مشارکت فعال مردم در فرآیند درآمدزایی و اشتغال به شمار می آید . مفاهیم توسعه انسانی و توسعه منابع انسانی هر دو بر مبنای بهبود کیفیت زندگی افراد جامعه معنا می یابند . اگرچه توسعه انسانی و توسعه منابع انسانی هر دو اهدافی جداگانه را مطرح می کنند؛ اما به نتیجه مشابه که همان رفاه کلی جامعه است تاکید دارند.

هدف اصلی توسعه انسانی، خدمت به انسان و بشریت است . پرورش قابلیت ها، توانایی و شکوفایی استعدادها، گسترش فرصت ها و اشتغال، افزایش درآمد، بهبود کیفیت زندگی و برخورداری از زندگی سالم و خلاق در محیط زیستی پایدار هدف نهایی توسعه است . شاخص توسعه انسانی یکی از شاخص های مهم هر کشوری است که می توان با مقایسه آن با کشورهای دیگر به نتایج جالبی مانند میزان امید به زندگی افراد جامعه، کیفیت زندگی، تسهیلات آموزشی، میزان سطح خرید، بحران ها و مخاطرات مربوط به سلامت، وضعیت مردم نسبت به خط فقر استاندارد و.. . دست یافت. توانایی زنان در پس انداز و سرمایه گذاری در خانواده به خوبی اثبات شده است . زنان به مثابه مدیر خانواده، تغذیه خانواده را بر عهده دارند و علیه گرسنگی و سوء تغذیه مبارزه می کنند . نقش عظیم و نانوشته آنان در کشاورزی، حکایت بقای بسیاری از جوامعی است که در مناطق حاشیه ای در شرایط حداقل معاش زندگی می کنند .

هنوز هم در بسیاری از نقاط جهان، آداب و رسوم، فعالیت محدود و نداشتن رای یا دسترسی به اطلاعات، زنان را جزو حاشیه ای ترین گروه ها جای می دهد . در بسیاری از مناطق حاشیه ای در بسیاری از کشورها در حالی که مردها در جست و جوی کار به هر جایی سر می زنند، زنان به کار در مزرعه و نگهداری بچه ها و بزرگسالان و حیوانات اهلی مزرعه تمایل دارند . جوامع سنتی برای تهیه هیزم و آب و آماده سازی غذا به دخترها و زنان وابسته هستند . مهم ترین راه برای افزایش سرمایه نیروی انسانی زنان، سرمایه گذاری بر آموزش و تحصیل آنان است.

آیا نهادهای محلی و ملی در این موتور محرکه رشد سرمایه گذاری می کنند یا این گروه همچنان در وضع نامساعد باقی خواهند ماند؟

حدود ۸۰ درصد از زنان فعال اقتصادی در صحرای آفریقا و جنوب آفریقا در فعالیت های کشاورزی مشغول به کار هستند و در حالی که سرپرست خانوار هستند، اغلب آنان زندگی بخور و نمیری دارند یا به صورت کارگر روزمزد در مزارع بزرگ کار می کنند . البته این واقعیت های اقتصادی باعث قدرت و نفوذ بیش تر زنان شده است . نهادها ومؤسساتی که آینده نگر هستند، در واکنش به این واقعیت در رفتار و ارایه خدمات خود تغییراتی داده اند . نهادهای آینده نگر در حال تغییر در روش و نحوه ارایه خدمات در حال واکنش نشان دادن هستند . بانک گرامین در بنگلادش و بنیاد زاکورا در مراکش که جزء مؤسساتی هستند که به فقرا وام اندک برای شروع یک کار کوچک را می دهند، اعتبار اندکی را برای زنان و آموزش دختران در نظر گرفته اند . در آفریقای غربی، آمریکای مرکزی نیز زنان در طراحی پروژه های آموزشی، بهداشتی و آب نقش آفرینی می کنند . بنگاه ها و انجمن هایی که به بازدهی فوق العاده حاصل از افزایش توانمندی زنان توجه کرده اند، به همراه سازمان های غیردولتی، انسان شناسان، جامعه شناسان و اقتصادددان ها گروه هایی را برای رسیدگی مستقیم به زنان از طریق اطلاع رسانی، ارایه آموزش و دادن وام تشکیل داده اند.

● مطالعه موردی - تونس

خانواده های مناطق کوهستانی نیمه خشک شمال غربی تونس بسیار فقیر هستند و درآمد سالانه متوسط آن ها در ابتدای دهه ۱۹۹۰ حدود۲۲۰ دلار بود . در اواسط دهه ۱۹۹۰ بنگاه کمک های فنی آلمان(GTZ)، کمک بلاعوضی معادل یک میلیون دلار در اختیار دولت تونس قرار داد تا پروژه هایی که مشارکت زنان در سطح روستا را برمی انگیزند، اجرا کند؛ اما مدیر اجرایی مسایل مختلفی ر ا برای به کارگیری زنان به منزله کارگران در پروژه مشاهده کرد . فقط تعداد اندکی متخصص زن در رشته کشاورزی وجود داشت . خانواده ها نیز به فرستادن زنان جوان خود به همراه نمایندگان مرد پروژه به روستاها و مناطق دورافتاده هیچ گونه تمایلی نداشتند . بنگاه کمک های فنی آلمان این گونه عنوان می کرد که چنین رویکردی در سایر کشورها نتایج مثبتی داشته است و در کشور تونس نیز زنان مسوولیت های مهمی در امر کشاورزی دارند به هر حال پس از یک سال بحث در مورد راه های کاهش خطرات و مسایل پروژه، در سال ۱۹۹۵ هفت زن را برای حدود ۴۰ کارگر کمکی استخدام کردند .

بعد از مدت زمان طولانی و متقاعد کردن مردان به این که اجازه دهند یکی از مربیان خانم با خانم های آن ها صحبت کند، کار آغاز شد . وی بهداشت دام، روش های شیردوشی بهتر، چگونگی تولید پنیر، کشت و پرورش انواع گیاهان قابل کشت و تمام محصولاتی که در بازارهای محلی و هتل های بندری قابل فروش بود را به زنان دهکده آموزش داد . فعالیت های زیادی نیز از طرف گروه به مردان و زنان دهکده آموزش داده شد، که شامل روش های بهتر برای پرورش و نگهداری دام و طیور و بهره برداری از آب بود . این آموزش ها و انتقال مفاهیم و پیام های آموزشی به زنان باعث شد که آگاهی و ایده های جدید کاربردی نزد آن ها افزایش یابد که در نتیجه آن محصولات به میزان چشمگیری بهبود یافتند .

رهبری سیاسی در کشور تونس با استفاده از اطلاع رسانی عمومی مداوم، تغییر قوانین و اقدامات جداگانه در دهه های گذشته وضعیت زنان را بهبود بخشیده است . این سیاست ها حتی پس از تغییر دولت در اواخر دهه ۱۹۸۰ نیز ادامه یافت و به صورت پایدار به کار گرفته شد .

تونس از جمله کشورهایی است که در تبدیل روابط بین زنان و شوهرانشان از حالت ارباب - پیش خدمت به روابطی مشارکت جویانه حتی در خانواده های فقیر و روستاهای دورافتاده موفقیت های مهمی داشته است . زنان تونسی در نتیجه تلاش های یکپارچه رهبران تونس در یک دوره بلندمدت زیر لوای قانون در تمام جنبه ها، جز ارث از حقوق مساوی با مردان برخوردار شده اند . هنگامی که زنان روستایی مناطق کوهستانی در مقابل این پرسش قرار گرفتند که در طول ۱۰ تا ۲۰ سال گذشته کدام دسته از تغییرات بیش ترین اثر را در زندگی آن ها داشته است . پاسخ آن ها این بود که عواملی باعث تغییر رفتار همسران و مردها نسبت به ما شده است . برای مثال آن ها نسبت به ما مهربان تر، کم توقع تر و قدرشناس تر شده اند . حالا ما را به نام صدا می زنند و ما از حق دفاع از حقوق خود در مقابل شوهران برخوردار شده ایم .

سید حسین امامی

پژوهشگر اجتماعی