یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
مجله ویستا

آیا «خانواده و زندگی شخصی» از «سرمایه داری» جداست


آیا «خانواده و زندگی شخصی» از «سرمایه داری» جداست

سال گذشته کتابی زیر عنوان «سرمایه داری, خانواده و زندگی شخصی», نوشته ایلای زارتسکی, با برگردان «منیژه نجم عراقی» از سوی نشر «نی» انتشار یافت این کتاب در اصل به شکل مقاله ای دو قسمتی در نشریه انقلاب سوسیالیستی SR در سال ۱۹۷۳ انتشار یافته بود و سپس انتشارات ورسو آن را در سال ۱۹۷۶ در قالب کتاب به چاپ رساند

سال گذشته کتابی زیر عنوان «سرمایه‌داری، خانواده و زندگی شخصی»، نوشته ایلای زارتسکی، با برگردان «منیژه نجم‌عراقی» از سوی نشر «نی» انتشار یافت. این کتاب در اصل به شکل مقاله‌ای دو قسمتی در نشریه انقلاب سوسیالیستی (SR) در سال ۱۹۷۳ انتشار یافته بود و سپس انتشارات ورسو آن را در سال ۱۹۷۶ در قالب کتاب به چاپ رساند. تاکنون به ۱۴ زبان ترجمه شده است و ویراست دوم آن متعلق به سال ۱۹۸۶ است. هنگامی که کتاب «سرمایه‌داری، خانواده و زندگی شخصی» را با توجه به زمان انتشار آن بررسی می‌کنیم، اهمیت تاریخی آن را درمی‌یابیم زیرا از تاثیرگذارترین کتاب‌هایی بود که در نیمه دوم دهه ۷۰ میلادی درباره چگونگی پیوند میان فمینیسم و سوسیالیسم نوشته شد، چنانکه در سال‌های بعدی بسیاری کسان به آرای زارتسکی در این‌باره اشاره کردند. زارتسکی کوشید با وام‌گرفتن مفهوم‌های سکسوآلیته، مردسالاری و زادآوری از فمینیسم و مفهوم‌های تولید و طبقه از سوسیالیسم موقعیت و جایگاه زنان را تشریح کند. حاصل کتابی شد که در بستر نظام سرمایه‌داری به خانواده و (به بیان مترجم) «سپهر» خصوصی می‌پردازد.

دیدگاه‌های گوناگون درباره خانواده وجود دارد. امروزه به همان شدت و حدتی که به نهاد خانواده حمله می‌شود از آن دفاع هم می‌شود. کسانی نهاد خانواده را زمینه‌ساز ستم بر زنان، سوءاستفاده از کودکان و نیز نابسامانی‌های اجتماعی می‌دانند و از این رو آن را موجب سرزنش می‌شمرند و ابراز می‌کنند که زندگی خانوادگی ملال‌انگیز است و امکان رشد را به اعضای خود نمی‌دهد. پس خانه جایی است که باید از آن گریخت.

از سوی دیگر، کسانی زبان به ستایش خانواده می‌گشایند و بر آن‌اند که وجود خانواده و قوام یافتن آن سبب انسجام اخلاقی می‌شود، از بروز جرم و جنایت جلوگیری می‌کند، به برقراری نظم و انضباط اجتماعی یاری می‌رساند و تمدن بشری را تداوم می‌بخشد. این افراد می‌گویند که تنها در خانواده می‌توان معنای عشق و عطوفت را دریافت. پس خانه جایی است که می‌توان به آن پناه برد. زارتسکی با نشان دادن تحول خانواده در جامعه‌های صنعتی استدلال می‌کند که جدایی زندگی شخصی اعضای خانواده از عرصه اقتصاد توهمی بیش نیست و نظر خواننده را به این موضوع جلب می‌کند که اگر خانواده در اوایل سده نوزدهم واحد تولید به شمار می‌آمد در نظام سرمایه‌داری مدرن به واحد «مصرف» مبدل شده است.

به علاوه، توضیح می‌دهد که در جامعه‌ای که کار دستمزدی به از خود بیگانگی افراد می‌انجامد، خانواده به ظاهر «در برابر جهان رمزآلود و هراس‌آور تجارت و صنعت» به مکان امنی بدل می‌شود که همگان به آن پناه می‌برند اما در واقع از «فشارهای جامعه پر شرر در امان نمی‌مانند». زارتسکی معتقد است که جامعه سرمایه‌داری از یک سو با اجبار مردان به کارمزدی ایشان را استثمار می‌کند و از سوی دیگر با کنار نهادن زنان از کارمزدی بر ایشان ستم می‌کند. او کار خانگی زنان را از زمره کار تولیدی می‌داند و از این رو ستمی را که بر زنان در خانه می‌رود شکلی از ستم سرمایه‌دارانه می‌بیند که با آنکه در انزوای خانه رخ می‌دهد، امری خصوصی/ شخصی نیست.

بر کتاب زارتسکی انتقادهایی هم وارد آورده‌اند، از جمله آنکه گفته‌اند او شدت خشونت و تبعیضی را که در خانواده یافت می‌شود، کم‌اهمیت شمرده است، یا آنکه درباره اهمیت خانواده به مثابه پناهگاهی در برابر زندگی در جامعه سرمایه‌داری غلو کرده است و نیز اینکه بر میزان جدایی زندگی خانوادگی از کار به گزافه سخن رانده است با این همه، کتاب خواندنی است زیرا کوششی است در جهت بازبینی دیدگاه مرسوم درباره موضوع خانواده.

مترجم کتاب، منیژه نجم‌عراقی که در کارنامه خود برگردان آثار متعددی را در زمینه زنان دارد، با دقت و ظرافت این کتاب را به فارسی سلیس برگردانده است و با افزودن پانوشت‌هایی کوشیده است تا حد ممکن فضایی را که این آرا و عقاید در آن بالیده است، روشن سازد.

نسترن موسوی