دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
توانایی اجرایی از نو با آخرین نفس های خلاقانه
برتولت برشت نویسنده، شاعر، نمایشنامه نویس، فیلمنامهنویس و کارگردان بزرگ آلمانی، آگاهی را از ایمان مهمتر قلمداد میکرد، هدف او در جهان شنیداری و دیداری تئاتر مبارزه ای برای بقای انسان بود نه فقط سرگرم کردن مخاطب و از این رو از احساساتی کردن تماشاچیان در نمایشهایش بیزار بود و در عوض مشتاق به اندیشیدن آنها و تفکر ناشی از آثارش در تئاتر بود. تئاتر اپیک یا حماسی که پیش از او توسط «اروین پیسکاتور» دیگر کارگردان بزرگ آلمانی، کشف و به مرحله عمل رسید، توسط برشت در نمایشنامه نویسی به تبلور رسید. پیسکاتور استاد برشت، معتقد به انقلابی بودن هنرمندان بود تا اینکه فقط نام یک هنرمند را یدک بکشد.
برتولت برشت نیز تحت تاثیر این تئاتر انقلابی پیسکاتور و نیز توجه به دیدگاه فلسفی «کارل مارکس» نسبت به تغییرات جامعه برای اصلاحات بیتفاوت نبود و از این رو هنرمندان تئاتر را برای این تحول و انتقاد از اجتماع خویش و رسیدن به یک دیدگاه دیالکتیکی تربیت نمود تا زمانی که تماشاچیان نمایشها را نگاه میکنند احساس نکنند که تنها ناظر یک نمایش هستند و در روند آن سهیم نیستند بلکه او با استفاده از تکنیک بیگانه ساختن مخاطب در روند نمایش و بیرون آمدن موقتی بازیگران از نقشهایشان با تمهیدات تغییرات صحنه، لباس و گریم در جلوی چشم تماشاچیان و نیز نشان دادن اسلاید، پلاکارد، که شامل پیام جدیدی برای تاکید بیشتربر روی صحنهها یا میزانسنهای خاص بود، سعی در جدا کردن بیننده از سالن نمایش را داشت تا او را به تعمق و تفکر بیشتر وا دارد و نتیجه این تغییر دید، مخاطب را تبدیل به عنصری کرد که دیگر منفعل و چشم و گوش بسته در تئاتر نیست. او استدلال میکند و از قدرت تصمیمگیری برای تغییر خود و جامعهاش نیز برخوردار است. ننه دلاور یکی از نمایشنامههای برشت است که در سال ۱۹۳۹ نوشته شد و برای اولینبار در سوئیس افتتاح شد، اما در سال ۱۹۴۹ اولین اجرایش را در خاک آلمان جشن گرفت و به روی صحنه رفت.
زهرا صبری این نمایشنامه را با همکاری بازیگرانی چون: فاطمه معتمد آریا، بهناز جعفری، فاطمه نقوی و ستاره پسیانی در بخش رقابتی سی و دومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر در خانه هنرمندان به روی صحنه برد. در تحلیل متن توانایی برشت در خلق موقعیتها و برخورد جسورانه ننه دلاور در فضای جنگ در حفظ فرزندانش و تلخی تلف شدن تدریجی آنها و استفاده از تکنیک فاصلهگذاری برای جلوگیری از شدت احساسات و اشک ریختن مخاطب حایز اهمیت است. در نمایشنامه برخورد شخصیتهای ننه دلاور، پسرانش، سربازان، قاضی، آشپز و یک روسپی به چشم میخورد، عمل برانگیزاننده در نمایشنامه فریب دادن یکی از پسرهای ننه دلاور توسط سربازان و اجیر کردنش برای فرستادن به جنگ میباشد. در روند نمایش شخصیت ننه دلاور که در حفظ خانواده و تنها ثروتش که یک گاری است، نامتعادل میشود و این زمینه ساز تنش و تقابل شخصیتهای این نمایشنامه میشود که در انتها نقد و تحلیل برشت از بیهوده بودن جنگ و تاثیرات مخرب آن در کانون خانواده، کاملا بارز و مشخص است.
اما در اجرای این نمایشنامه کارگردان این کار با اضافه نمودن عناصر جدیدی در دکور، استفاده از عروسکها، وسایل صحنه در ابعاد متفاوت ریز و درشت و همچنین بازی در بازی شخصیتها که چهار نفر تمام اشخاص نمایشنامه را بازی میکنند در فکر ایجاد خلاقیت و فکری نو در کارش بوده است ولی آیا در ابلاغ این ایده نیز توانسته از این عناصر به صورت کاربردی استفاده نماید؟
در واقع چهار بازیگر زن، تمام نقشهای مرد و زن این نمایش را بازی میکنند. مشخص نیست که چرا زنها باید نقش مردان را در نمایش ایفا کنند! چون این تصمیم در همان ابتدای کار در نمایش بارز است و همین نکته که زنها نقش مردها را بازی میکنند شاید در نگاه اول از جذابیت خوبی برخوردار باشد، ولی آیا این ایده کارگردان فقط با کلاه آهنی بر سرگذاشتن و لباس نظامی به تن بازیگران کردن، شکل درستی در این کار پیدا کرده است و به باورپذیری رسیده است؟ چون کارگردان خواسته است که بازیگران کارش تداعی کننده سربازهای جنگی باشند و در نمایش دادن آنها از قراردادهای نمایشی استفاده نکرده است و میبینیم سعی در شبیهسازی و نشان دادن زنها در نقش مردان شده است و به آنها مابه ازای واقع گرایانه داده شده است که بهتر بود آنها همان زنهایی باشند که حالا با اضافه شدن عنصر کلیشهای گریم، تداعی کننده نقش مردان باشند به عنوان مثال استفاده از ریش یا سبیل میتوانست به نمایشی بودن بیشتر آنها کمک نماید و عدم رعایت همین نکته ظریف در اجرا به عدم باورپذیری آنها منجر شده است. تئاتر برشت یک تئاتر دراماتیک نیست بلکه از یک تفکر دیالکتیک برخورداراست که متاثر از اندیشههای هگلی میباشد و با تضاد و دوگانگی به سنتز میرسد. برشت معتقد بود که کنتراست درک عمیقتری به ماهیت اشیا و رویدادها میدهد و باعث تفکیک آنها از هم میشود، مردم عادی زمانی با زیبایی ارتباط بیشتری پیدا میکنند که تضادها شدیدتر بشود به عنوان مثال آسمان یا دریا آبیتر و یا غروب خورشید سرختر از همیشه شود و این در برابر تئاتر «بورژوا» قرار میگیرد که سعی در هماهنگی تصنعی و ایده آل کردن همه چیز دارد.
ذهنیت دیالکتیکی برشت را میشود در نمایشنامه ننه دلاور از اینگونه بررسی کرد که ننه دلاور در نقش یک تاجر حرفهای در صحنه جنگ مو را از ماست میکشد ولی در جایی دیگر از نمایش، هنگام مادر بودن ایثار و جانفشانی میکند، همین طور در صحنهای دیگر ننه دلاور نمیتواند محبت مادریاش را به جا آورد و ناخودآگاه زندگی پسرانش را فدای امرار معاش خود میکند و نیز خوشگذرانیهای مقطعی او را در برابر فرزندانش شخصیت او را گاهی اوقات بیاراده نشان میدهد که این تضادهای دیالکتیکی در تحلیل شخصیت ننه دلاور در نمایشنامه به چشم میخورد ولی در اجرای این نمایش لحاظ نشده است. البته این تحلیل شخصیت توسط میخاییل چخوف مربی بزرگ تئاتر روسیه هم مورد موشکافی قرار گرفته است او تاکید شدیدی در شناخت و پیدا کردن ویژگیهای منفی برای شخصیتهای مثبت و نیز ویژگیهای مثبت برای شخصیتهای منفی داشت. اگر این تضاد در شخصیتهای نمایشی بازیگران وجود نداشته باشد نمایش بسیار راکد و کسل کننده خواهد شد. در اجرای این نمایش یک سری مجسمههای ایستاده در راست صحنه دیده میشوند که ننه دلاوربا پرتاب یک شیء میخواهد آنها را به هم بریزد، باز در استفاده از این میزانسن و عنصر داده شده به اجرا مشخص نیست که کارگردان در پیالقای چه هدفی بوده است و این سربازها که در حدود بیست و یک عدد هستند تداعی کننده چه عناصری میباشند و حضورشان چه کمکی به این کار کرده است؟ شخصیت پسران ننه دلاور که ستاره پسیانی همه آنها را بازی میکند در یک میزانسن او را میبینیم که در حال دانه دادن به یک خروس میباشد که او را میدزدند. در صحنه بعدی او خود نقش برادرش را بازی میکند، او هیچ گونه تفاوتی را در جنس بازیاش برای نشان دادن گوناگونی فرزندان ننه دلاور قائل نشده است و تنها با یک کلاه بر سرگذاستن و در جایی دیگر کلاه گیس که نمیشود از پس بازی در بازی در آمد و به نقشی جدید رسید و بدنی دیگر را بوجود آورد.
مشخص است که کارگردان هم در هدایت این صحنهها و استفاده از این تعدد شخصیتها نتوانسته سازمان دهنده خوبی باشد و آنها را هدایت و رهبری نماید، فاطمه معتمد آریا هم فقط در یک صحنه نقش یک نظامی را بازی میکند و بیشتر با حضور در نقش ننه دلاور در صحنه دیده میشود مادر بودن او در کار با توجه به عدم ارتباط مخاطب و ندیدن پسرانش در کنار هم و فشار این همه نقش بر روی یک بازیگر یعنی ستاره پسیانی و نارسایی در ابلاغ آنها باعث شده است که ننه دلاور نیز از حضور باورپذیری روی صحنه برخوردار نباشد البته این مشکل در مورد بازیگر نقش قاضی یعنی فاطمه نقوی و بهناز جعفری در نقش ایوت وجود ندارد و حضور خوبی روی صحنه دارند و از کشف جوهره نقش و ابلاغ آن به مخاطب بر آمدهاند، این دو حتی در زمانی که نقش دو سرباز نظامی را بازی میکنند نیز از جدابیت خوبی روی صحنه برخوردار هستند. در صحنهای که ایوت آوازی را میخواند که کاملا با جهانبینی و حرفه او در ارتباط است، این بازیگر یعنی بهناز جعفری در صحنه حضور تاثیرگذاری دارد و ملودی زیبایی را با همراهی آهنگساز کار اجرا میکند ولی عدم باورپذیری شخصیت ننه دلاور و فرزندانش که همه توسط یک نفر بازی میشود حتی زمانی که این دو در برابر شخصیتهای دیگر نمایش قرار میگیرند، نیز همچنان باقی است.
یکی از نکات دیگر این کار حضور و استفاده از عروسکهای بسیار گوناگون این نمایش میباشد که توسط کارگردان لحاظ شده است، شاید از لحاظ فرم و جنبه بصری حضور این عروسکها جذاب باشند و حتی موقعیتهای طنزی را هم بوجود بیاورند، مثل صحنه صحبت ایوت با عروسک یک مرد سالخورده که در زیر پالتو پوستش مخفی کرده، یا در جایی دیگر که ایوت تبدیل به یک عروسک عصا مانند شده است ولی مشخص نیست که حضور این عروسکها چه کمکی به این کار میکنند و آیا اصلا بدون حضور آنها امکان این اجرا نبود؟ به قول همینگوی «متنی بنویسید و تمام جملات زیبایش را حذف کنید، ببینید چقدر آن داستان باقی میماند» دکور نمایش با استفاده از چرخهایی که به زیر آنها نصب بود قابلیت حرکت کردن داشت که این برای تعویض صحنهها، لباس و همچنین بازی در بازیها نمایش کمک شایانی به اجرا کرده بود، البته هنوز این علامت سوال باقی است که چرا بعضی از آکسوسوارها مثل کفشهای قرمزایوت و یا گاری ننه دلاور، در ابعاد و مقیاسهای کوچکتری ساخته شدهاند، شایان ذکر است که یک میزانسن زیبا در تعویض غنایم جنگی مثل کلاه، دستکش و پالتو با نوشیدنی توسط گاری صورت گرفته بود که به حس و حال شخصیت کاسبکارانه ننه دلاور نزدیک بود. طراحی لباس در این کار نیز از خلاقیت نسبی برخوردار است ولی بیشتر انتخاب یک سری لباس است و چیزی تحت عنوان طراحی دیده نمیشود به عنوان مثال پسرهای ننه دلاور شاید با تمهید مناسبتری درانتخاب رنگ یا امکان حذف یک سری عناصر از لباس در متفاوت بودن از همدیگر تمییز داده میشدند. موسیقی در ابتدای کار آنقدر بلند بود که بخشی از دیالوگهای ننه دلاور شنیده نمیشد، مشخص است که عوامل فنی این کار از آمادگی با سایر عوامل دیگر برخوردار نبودهاند البته ملودی که توسط آهنگساز ساخته شده بود بسیار دلنشین بود.
در یکی از صحنههای نمایش که چهار بازیگر مینشینند و متنهای نمایش را دورخوانی میکنند یکی از عناصر خلاقی است که توسط کارگردان در بیگانهسازی سبک برشت و ارتباط با مخاطب به طور مستقل درست عمل کرد. ولی افسوس آنقدر سعی در خاص شدن برای اجرای این نمایش توسط کارگردان صورت گرفت که کار را از انسجام درآورده بود. اگر این نمایش با همان وفاداری به متن برتولت برشت و شناخت و تحقیق بیشتر توسط کارگردان به روی صحنه میرفت، میتوانست تبدیل به یک نمایش تاثیرگذار و خاص شود که کارگردان مدنظر داشت. ما هنوز در فضای تئاتر کشورمان نمیتوانیم از پس متنهای کلاسیک برآییم و هنوز تماشاچی ما اجرایی از مکبث، هملت یا آنتیگونه به صورت متن اصلی نوشته شده ندیده است ولی در عوض تا دلتان بخواهد با کارهایی مواجه هستیم که با ادعای حرکتی نو و ساختار شکن پا به میدان آمدهاند و ارتباط برقرار نکردهاند. «آبی که زمانی به درون شراب ریختی، دیگر برون آوردنی نیست، آنچه گذشته است، گذشته است. اما تو توان آن را داری که با آخرین نفسهایت از نو بیاغازی». برتولت برشت.
نویسنده : مجید موثقی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست