سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

یلدا شب شبهای ایرانی


یلدا شب شبهای ایرانی

به راستی چند درصد ما ایرانیان قرن بیست و یکمی از فلسفه غبار گرفته فراسوی آیین های نیاکانمان آگاهیم بسیاری از ما هر ساله برخی از این آیین ها را برگزار می کنیم فارغ از اینکه بدانیم چرا در حال برگزاری آنها هستیم

به راستی چند درصد ما ایرانیان قرن بیست و یکمی از فلسفه غبار گرفته فراسوی آیین های نیاکانمان آگاهیم ؟ بسیاری از ما هر ساله برخی از این آیین ها را برگزار می کنیم فارغ از اینکه بدانیم چرا در حال برگزاری آنها هستیم . شاید تنها پاسخی که در این خصوص از بیشتر مردم شنیده می شود خلا‌صه در این جمله است که : این یک رسم است و ما باید ادامه دهنده رسم های پدران و نیاکانمان باشیم . اما باز این سوال مطرح است که اگر پدران ما رسوم ناشایستی را برای ما به یادگار می گذاشتند ما همچنان آنها را می پذیرفتیم و صرفا به دلیل ارث رسیدن از نیاکان آنها را برگزار می کردیم ؟ به یقین بر اساس هر معیار سنجش و اعتقادی نباید اینگونه باشد ، پس چه نیکوست که در این خصوص چشم هایمان را بشوییم و به گونه ای دیگر بنگریم . ‌

فراسوی بسیاری از آیین ها و رسوم کهن ایرانی رمز و رازها ، پندها و کلیدهایی نهفته است که درصورت شناخت و درک آنها می توانیم تجربیات تاریخی مثبت نیاکانمان را برای ایرانیان آینده به یادگار بگذاریم . ‌

یکی از این یادگارهای بر جای مانده ،آیین شب یلدا یا شب چله است که همه ما با هیجان ها و خاطره های آن کودکی مان را سپری کرده ایم. چه زیباتر و چه معقولتر خواهد بود که خانواده های ایرانی در هنگام برگزاری این آیین و دیگر آیین های کهن ، بندی را اضافه کنند که بنا بر آن در شب یلدا ، پیرامون تاریخچه و فلسفه وجودی آن نیز با هم گفتگو کنند یا یکی از اعضای خانواده تاریخچه و چیستی یلدا را از روی متنی برای دیگر اعضای خانواده بخواند . ‌

● دوباره یلدا و . . . ‌

از راه می رسد یلدا . آهسته و خاموش . خاموش اما با وسعتی به درازای تاریخ خود و مهری به عمق لطافت ایرانیانی که تاکنون آن را برگزار کرده اند . آنانی که رفته اند و آنانی که مانده اند و حتی آیندگانی که این آیین فرخنده را پاس می دارند . ‌

دوباره شلوغ می شود سر میوه فروش و قناد و دوباره انتظار مادربزرگ برای هندوانه و انار و آجیل مشکل گشا تا همه اینها بهانه ای شوند برای دیدار نوه ها و بچه ها که دور او و پدربزرگ حلقه بزنند ، حلقه ای که به او و پدربزرگ احساس امنیت و آرامش می دهد و و اجاق خانواده را بیشتر از همه شب های سال گرم می کند . ‌

یادش به خیر کرسی مادربزرگ ، چه لذتی داشت وقتی شبهای یلدا پاهای ما را گرم می کرد تا بدینسان همه وجودمان در این شب سرد زمستانی با تکیه بر کیمیای با هم بودن گرم شود . و به راستی جایگزین کرسی مادربزرگ این آتشکده خاموش اما جاودان گرم چیست ؟ آخر او ضامن در کنار هم بودن خانواده بود . آیا شوفاژ ، شومینه یا پکیج ، کرسی شب یلدا می شوند ؟ ‌

آیا هنوز شبهای یلدایی مان آغشته به اشعار رندانه حافظ و حماسه های میهنی فردوسی می شود ؟ ‌

آیا هنوز به یادمان مانده که باید به دیدار پیران و بزرگانمان رویم ؟ ‌

آیا هنوز می دانیم آجیل ، هندوانه، انار و شیرینی و میوه های گوناگون یلدایی نشانه برکت ، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند ؟ ‌

طلب برکت ، فراوانی و شادکامی برای دیگران و خود که از فلسفه های برگزاری راستین این آیین شکرگزاری کهن ایرانیست را به تندباد فراموشی عصر روابط پیامکی نسپاریم .

● شب شبها ‌

شب یلدا یا شب چله آخرین شب آذرماه، شب پیش از نخستین روز زمستان و درازترین شب سال است. ایرانیان باستان با علا‌قه ای که به علم ستاره شناسی داشتند نیک می دانستند که این شب در نیم کره شمالی با انقلا‌ب زمستانی مصادف است و به همین دلیل از آن شب به بعد طول روز بیشتر و طول شب کوتاه‌تر می‌شود.

نیاکان باستانی ما با این باوربودند که از فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر و تابش نور ایزدی فزونی می‌یابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا خورشید می‌خواندند و برای آن جشن بزرگی بر پا می‌کردند.

آنها شادی و نشاط را از موهبت های اهورایی و غم و اندوه و تیره دلی را از پدیده های اهریمنی می پنداشتند. مراسم نوروز، جشن مهرگان، جشن سده، چهارشنبه سوری و شب یلدا و سنت های دیگر در واقع بیانگر این حقیقت است که ایرانیان پس از رهایی از بیدادگری و ستم به شکرانه بازیافتن آزادی، جشن برپا می ساختند و پیروزی نیکی بر بدی و روشنایی بر تاریکی و داد بر ستم را گرامی می داشتند.

شب یلدا نیز یکی از این موارد است. در دوران کهن، شب نماد تاریکی و تباهی و وحشت بوده و اغلب سعی می کردند که شب هنگام با افروختن آتش و افزودن نور، خانه روشن باشد تا پلیدی و تباهی در آن راه نیابد. شاید اصطلا‌ح خانه ات روشن نیز از آن زمان برای ما به یادگار مانده است . شب یلدا شب شبها است . یعنی تسلط تاریکی بر زمین از تسلط نور خورشید و روشنایی می کاهد. و چون فردای این شب روشنایی بر ظلمت غالب و روز طولا‌نی می شود، ایرانیان تولد دوباره خورشید را که مظهر روشنایی است جشن می گیرند. ‌

● چیستی واژه یلدا

واژه <یلدا> واژه ایست برگرفته از زبان سریانی (که از لهجه های متداول زبان <آرامی> است) به معنای تولد. زبان <آرامی> یکی از زبان های رایج در منطقه خاورمیانه و زبان اصلی نگارش کتب عهد جدید مسیحیان بوده است. (برخی بر این عقیده اند که این واژه در زمان ساسانیان که خطوط الفبا از راست به چپ نوشته می شده ، وارد زبان پارسی شده است.)

● آیین شب چله و هزاره نو ‌

یکی از زیبایی های برخی آیینهای کهن این است که به فراخور زمان می توان برداشتهای متفاوتی را از آن داشت ، برداشتهایی که برای جامعه در هر زمان و مکانی مفید باشد . بوده اند بسیاری از آیینها که در طول زمان تغییر کرده و لباسی نو پوشیده اند . ‌

این روزها روزهای سردی است . سرما چند روزی است که بس ناجوانمردانه آغاز شده و به راستی این سوال مطرح است که مهمترین پیام یلدا برای انسان هزاره نو ایرانی در عصر روابط زمستانی چیست ؟ ‌

برای پاسخ به این سوال بد نیست نگاهی به روابط حاکم بر جامعه امروزمان بیندازیم . روابط خانواده ها ، روابط صنفی ، روابط دوستی و شراکتی و دیگر روابطی که می تواند در یک جامعه وجود داشته باشد . بنا بر آنچه قوه قضائیه اعلا‌م کرده حدود ۵ میلیون پرونده در این نهاد وجود دارد . به راستی جامعه ما به کجا می رود ؟ آمارهایی که در خصوص طلا‌ق هر از گاهی منتشر می شود نشان از چیست ؟ ‌

اینجاست که نقش آیینی مانند یلدا هویدا می شود . یلدا برای ما ایرانیان در هر عصری و در هر شرایطی نماد گرمی اجاق مهر خانواده بوده و هست و خواهد بود ، حتی در این روزهای سرد زمستانی . ‌

الگویی که یلدا به ما ارائه می دهد ، همان الگوی باستانی ایرانی است ، یعنی تقدس خانواده و احترام به همه اعضای آن است . حداقل برداشتی که از شب چله برای استفاده جامعه امروز ایرانی می توان داشت ، احترام و استحکام روابط خانوادگی است و یلدا بر این موضوع تاکید می کند که استحکام خانواده یعنی استحکام جامعه . ‌

از یاد نبریم یلدا شب زادروز مهر است و شب زادروز مهر طولا‌نی ترین شب سال است . همواره تاریک ترین نقطه شب آغاز طلوع خورشید است . پس باید با پند گرفتن از آیین هایی مانند یلدا به فرداهایی روشن نگریست .