سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

بدون پا دماوند را فتح کردم


بدون پا دماوند را فتح کردم

خیلی ها فکر می کنند که موفقیت, تنها در رسیدن به مدارج تحصیلی بالاست و فکر می کنند که حتما باید تحصیلات عالیه داشته باشی تا به تو موفق بگویند, نمی خواهیم بگوییم که «تحصیل» شما را به موفقیت نمی رساند, اما مثلا شناگری که در یک المپیک, هفت مدال المپیک می گیرد و موفق شده, موفقیتش را باید به پای تمرین و ممارست او گذاشت

خیلی‌ها فکر می‌کنند که موفقیت، تنها در رسیدن به مدارج تحصیلی بالاست و فکر می‌کنند که حتما باید تحصیلات عالیه داشته باشی تا به تو موفق بگویند، نمی‌خواهیم بگوییم که «تحصیل» شما را به موفقیت نمی‌رساند، اما مثلا شناگری که در یک المپیک، هفت مدال المپیک می‌گیرد و موفق شده، موفقیتش را باید به پای تمرین و ممارست او گذاشت. همه موفق‌ها، تحصیلکرده نیستند و همه تحصیلکرده‌ها هم ممکن است در زندگی‌شان موفق نباشند. آنچه که می‌خوانید، مربوط به یک انسان موفق است که با اعتماد به نفس مثالزدنی، سعی، تلاش، پشتکار فراوان و توکل به خداوند، توانسته است، بدون داشتن پا «قله دماوند» را فتح کند و حالا به فکر صعود و فتح «آرارات» است.

به طور حتم داستان زندگی او می‌تواند برای همه ما الگویی باشد برای رسیدن به موفقیت... و البته این‌که همواره شکرگزار نعمت خدا باشید که بزرگ‌ترین نعمتش یعنی سلامتی را در اختیار شما گذاشت... داستان زندگی روح‌ا... علیزاده، ۳۱ ساله را بخوانید، به طور حتم مطالعه این بخش و دیدن تصاویری از زندگی آقا روح‌ا... تلنگری به شما خواهد زد که شکرگزار باشید.

● بچه شاهین‌شهر

ساکن شاهین‌شهر اصفهان است ولی اصالتی بختیاری دارد. در یک خانواده پرجمعیت متولد شده؛ «هفت برادر و سه خواهر».

«روح‌ا... علیزاده» در سال ۱۳۵۹ به دنیا آمده و دیپلم کامپیوتر دارد. او در مورد علت معلولیتش می‌گوید: «علت معلولیت من، ویروس فلج اطفال است. در طفولیت، یک پرستار تازه‌کار زندگی‌ام را به زمستانی سرد تبدیل کرد، اما من همیشه خدا را شکر می‌کنم، چون هیچ وقت بندگانش را به حال خود رها نمی‌کند. خداوند تمام زمستان‌هایم را بهاری کرد.»

روح‌ا... در حالی که لبخندی بر لب دارد از پدرش خدابیامرز می‌گوید: «پدرم عاشق شعر و ادبیات بود و به شاهنامه و تاریخ علاقه زیادی داشت. او در سال ۸۴ از دنیا رفت.»

● آغاز فعالیت‌های ورزشی

علیزاده ورزش را از سال ۷۹ در رشته وزنه‌برداری در تیم چهارمحال و بختیاری آغاز کرد و با تلاش‌هایی که در این رشته داشت، توانست در سال ۸۱ قبل از ۲۳ سالگی بر سکوی سوم قهرمانی کشور بایستد. اما پس از آن بر اثر آسیبی که از ناحیه کتف دید، نتوانست به وزنه‌برداری ادامه دهد.

بنابراین به رشته بسکتبال با ویلچر رو آورد و دو سال بعد والیبال نشسته را نیز تجربه کرد.

● مشکلات ورزش معلولان

او ورزش معلولان را دارای مشکلات زیادی می‌داند، می‌گوید: «در این چند سالی که رشته‌های مختلف ورزشی مختص معلولان را تجربه کردم، از نزدیک با مشکلات آنها دست به گریبان بودم. رفت و آمد این افراد اکثرا با مشکل همراه است، خود من زمانی که در رشته وزنه‌برداری فعالیت می‌کردم از آنجایی که رفت و آمد به باشگاه برایم مشکل بود، به خاطر وضعیت جسمانی‌ام تاکسی‌ها مرا به صورت دربست به باشگاه می‌‌رساندند و هزینه تاکسی دربستی برای خودش مشکلات مالی زیادی برایم به همراه داشت، بنابراین مجبور بودم چند وقت درون پارکینگ منزل با یک میز پرس به تمرین وزنه‌برداری بپردازم.

● کوهنوردی

این ورزشکار معلول کشورمان که در رشته کوهنوردی فعالیت می‌کند به زودی قصد دارد قله آرارات را فتح کند. او می‌گوید: «از آنجایی که من بچه روستا هستم تمام دوران کودکی‌ام را به همراه پدر و دوستانم در کوه‌ها مشغول تفریح بودم. شاید تعجب کنید، در آن زمان‌ها پدر و مادرم اجازه نمی‌دادند که من به کوه بروم، چون روی دستانم راه می‌رفتم آنها نگران بودند که دستان من زخمی شود اما من با استفاده از ترفندهای کودکی و گاهی با گریه و زاری آنها را راضی می‌کردم که به کوه بروم.

● اولین تجربه کوهنوردی

با یکی از دوستانم به نام میلاد پورجم که تمام ایران را از لحاظ جغرافیایی می‌شناسد به آبشار چشمه‌ناز در اطراف استان اصفهان رفتیم. در آنجا باید از آب می‌گذشتیم و یک دره کوچک هم در این منطقه وجود داشت که باید از آن عبور می‌کردیم. میلاد فکر می‌کرد که من نمی‌توانم این مسیر را طی کنم ولی من دستکش و زانوبند به همراه خودم برده بودم و به کمک دست‌هایم از این منطقه عبور کردیم... دیگر آقا میلاد باور کرده بود که من می‌توانم این مسیر را طی کنم.

پس از بازگشت، میلاد با من به عنوان مربی حدود یک سال و نیم تمرین کرد تا این‌که توانستم به ارتفاعات چند کوه صعود کنم. پس از آن دیگر کوهنوردی را به عنوان ورزش حرفه‌ای خودم انتخاب کردم.

● فتح دماوند

آقا روح‌ا... که از صفه، ‌شاه‌کوه، کلاه غازی و کوه سیدمحمد بالا رفته در سال ۸۷ قله کرکس و در سال ۸۸ قله دماوند را فتح کرد. او از فتح این قله‌ها به عنوان یک تجربه موفق یاد می‌کند و می‌گوید: «یک هفته قبل از صعود به قله دماوند، میلاد پورجم گفت: باید به قله کرکس از قله‌های اطراف استان اصفهان برویم و یک شب در ارتفاع ۳۸۹۵ متری بمانیم تا مشکل ارتفاع‌زدگی پیدا نکنیم و برای صعود به دماوند آماده شویم. چند روز بعد به کوه کرکس رفتیم، ساعت ۱۱ ظهر بود که به پناهگاه کوه کرکس رسیدیم، در آنجا با میلاد مشغول صحبت کردن بودیم که ناگهان جوانی با عجله خودش را به ما رساند و شروع به معذرت‌خواهی کرد، من که اصلا از جریان خبر نداشتم داخل پناهگاه رفتم تا ببینم جریان چیست. وقتی وارد شدم دیدم دوستانی که مرا می‌شناختند، قبل از من وارد پناهگاه شده بودند به خاطر من که با این وضعیت جسمانی در برف سنگین زمستان برای فتح کرکس رفته بودم، قاب عکسی از من در گوشه پناهگاه گذاشته‌اند و آن جوان که قبل از من به پناهگاه رسیده بود، با تمسخر به دوستانش گفته بود که بیایید ما هم یک قاب عکس یادگاری در این محل بگذاریم. ولی وقتی از وضعیت من توسط دوستانم آگاه شده بود، پس از دیدن من برای عذرخواهی آمده بود.

لازم است بدانید که من از حرف‌های آن جوان به هیچ‌وجه ناراحت نشدم، ولی باید این را بدانیم که کوه قابل احترام است و به هیچ چیز کوه نمی‌توان خندید.»

● صعود به آرارات؛ برنامه بعدی

قبل از فتح قله دماوند قرار بر این شد که اگر این صعود با موفقیت انجام شود، برنامه فتح قله آرارات نیز محقق شود. اکنون باید بگویم در صورتی که حمایت‌های مالی فدراسیون کوهنوردی و هیات کوهنوردی استان شامل حالم شود، حتما به این قله صعود خواهم کرد ولی اگر قرار باشد این صعود هم مانند صعودهای قبلی با هزینه‌های شخصی خود و گروه شکل بگیرد، این صعود به سال‌های آینده موکول خواهد شد.

محسن باقری