دوشنبه, ۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 20 January, 2025
مجله ویستا

با معلولیت یک لحظه فاصله داریم


با معلولیت یک لحظه فاصله داریم

نماینده دولت جمهوری اسلامی ایران ۱۰ فروردین ماه ۱۳۸۶ ۳۰ مارس ۲۰۰۷ در کنار نمایندگان ۱۹ کشور دیگر امضای موافقت خود را بر پای نخستین پیمان نامه جهانی حقوق معلولان می نشاند

نماینده دولت جمهوری اسلامی ایران ۱۰ فروردین ماه ۱۳۸۶ (۳۰ مارس ۲۰۰۷) در کنار نمایندگان ۱۹ کشور دیگر امضای موافقت خود را بر پای نخستین پیمان نامه جهانی حقوق معلولان می نشاند. اگر چه هنوز معلوم نیست که پذیرفتن این پیمان نامه از سوی دولت ایران به صورت مشروط خواهد بود یا خیر اما با توجه به الزاماتی که این پیمان نامه برای کشورهای ملحق به آن قائل شده امید می رود که وضعیت معلولان ایران پیش از پیوستن دولت به این معاهده بین المللی به نحو چشمگیری بهبود یابد.

آنچه مهم است یک ماده از این پیمان نامه (ماده ۷ کنوانسیون) به طور خاص به حقوق کودکان معلول پرداخته و کشورهای عضو را واداشته تا در قالب اجرای این بند از قانون، حقوق کودکان معلول را بدون هیچ تبعیضی نسبت به افراد عادی به رسمیت بشناسند، آنچه به نفع کودکان معلول است را در اولویت قرار دهند و همچنین تمام امکانات جامعه را به آن طریقی که شایسته کودکان معلول است و هم طراز با افراد عادی در اختیار آنان قرار دهند.

تاکید دولت ایران بر امضای این کنوانسیون، از هم اکنون این روزنه امید را برای جامعه ۳ میلیون نفری معلولان ایران گشوده که الزام جهانی و بین المللی، دولت ایران را از رخوت که در جریان اجرای قانون جامع حمایت از حقوق معلولان به آن گرفتار شد برهاند. از آن مهم تر در حالی که قانون جامع حمایت از حقوق معلولان در هیچ یک از مفاد ۱۶ گانه خود توجهی به حقوق ویژه بیش از یک میلیون کودک معلول نکرده، برای دومین بار (ماده ۲۳ پیمان نامه جهانی حقوق کودک که دولت ایران در سال ۷۱ به آن پیوست نخستین بار بر رعایت حقوق کودکان معلول تاکید کرده است) یک پیمان نامه جهانی دولت ایران را ملزم به رعایت حقوق کودکانی می کند که به خاطر ناتوانی و از کارافتادگی یک عضو، ناخواسته، محکوم به محرومیت از تمام لذایذ کودکی و حقوق انسانی خود شده اند.یک لحظه فاصله تا معلولیت«ما با معلولیت یک لحظه فاصله داریم.» هشدار تلخ نهفته در این جمله کوتاه کافی بود تا به جمعیت معدودی که در نشست روز دوشنبه انجمن حمایت از حقوق کودکان حضور داشتند تلنگر بزند که لحظه یی خود را معلول فرض کنند و دریابند که معلولان و به خصوص کودکان معلول تا چه حد طی سال های گذشته مورد بی توجهی و بی مهری قرار گرفته اند.

دکتر محمد کمالی معاون توانبخشی اسبق سازمان بهزیستی کشور در این نشست بر رعایت حقوق کودکان معلول تاکید کرد و گفت: کودکان معلول هم در جامعه ما حقی دارند مثل کودکان عادی. آنها هم باید از تمام امکانات جامعه برخوردار باشند. این بایدها در حالی است که ما هنوز از آن جایگاهی که باید، فاصله بسیار داریم متاسفانه معلولیت کودکان برای خانواده ها یک حادثه ناگوار است و به هیچ وجه پدیده شیرینی نیست. تاثیرات جبران ناشدنی حضور یک کودک معلول در خانواده گاه تا به آنجا پیش می رود که به طلاق عاطفی، طلاق فیزیکی یا حتی رها کردن کودک معلول در آسایشگاه و فراموش کردن او برای همیشه منجر می شود. قابل توجه آنکه هم اکنون از جمعیت ۶۵۰ میلیونی معلولان جهان، حدود ۱۵۰ میلیون نفر کودک زیر ۱۵ تا ۱۸ سال هستند که در طیف گوناگون معلولیت قرار می گیرند.

هر نوع و هر میزان معلولیت کودک باعث مشکلات خانوادگی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برای خانواده کودک شده علاوه بر آنکه هزینه نگهداری از کودک ناتوان نیز بر دوش خانواده سنگینی می کند.طرد و از بین بردن کودکان معلول، دوره بقا و پنهان نگه داشتن کودکان معلول از چشم مردم، ایجاد مراکز توانبخشی و جمع آوری معلولان در یک محوطه اردوگاهی، مخالفت معلولان با نگهداری اردوگاهی و گام برداشتن به سمت تمرکز زدایی، ارائه تعاریف جدید از معلولیت و خودشکوفایی مراحل تاریخی نگاه به معلولیت بود که کمالی از آن نام برد و افزود: فراموش می کنیم که ما هم ممکن است دچار آن شویم و در یک حادثه مجبور شویم که روی صندلی چرخدار بنشینیم. در واقع مشکلات یک فرد معلول تقصیر او نیست بلکه تقصیر جامعه است. در تعالیم دینی ما، در اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده که انسان ها با یکدیگر برابرند. اگر می پذیریم که شهروند درجه یک و دو نداریم باید بپذیریم که آدم درجه یک و دو هم نداریم. معلولان در دهه ۹۰ با این اعتراض دسته جمعی به پا خاستند که چرا جامعه ناتوانی آنها را می بیند و چرا توانمندی آنها را نمی بیند. متاسفانه نگاه جامعه ایران به معلولیت همچنان نگاه پزشکی است. مسوولان می گویند که قصد دارند سازمان بهزیستی را منحل کرده و توانبخشی را به وزارت بهداشت و حمایت را به کمیته امداد بسپارند.معنای این طرز تفکر، فقدان هرگونه دید جامعه شناختی نسبت به معلولیت است. در حالی که حداکثر ۲۰ درصد از مسائل معلولیت جنبه پزشکی دارد، ۸۰ درصد معلولیت متوجه مسائل اجتماعی است. مشکل ما اینجا است که ما به رعایت حقوق معلولان اعتقاد زیادی نداریم. اگر چنین اعتقادی وجود داشت آنقدر دیر به فکر علت رعایت نشدن حقوق کودکان معلول نمی افتادیم.باقی کودکان استثنایی کجا هستند؟

به گفته کمالی در حالی که براساس برآوردهای یونسکو و یونیسف ۱۰ درصد از کودکان در سن مدرسه نیازمند آموزش های ویژه هستند اما در ایران مجموع تعداد دانش آموزان مدارس استثنایی از ۸۰ هزار نفر تجاوز نمی کند آن هم در شرایطی که تعداد دانش آموزان ایران حدود ۱۶ میلیون نفر است. وی با طرح این پرسش که مابقی دانش آموزان استثنایی کجا هستند، گفت: مدارس عادی باید به گونه یی باشد که کودک نابینا یا ناشنوا یا با ناتوانی جسمانی هم بتواند به همان مدرسه عادی برود. در حالی که ما نه تنها سازمان آموزش و پرورش استثنایی را تقویت نمی کنیم بلکه ساختمان یک مدرسه استثنایی در شهرستان را با این توجیه که نو و تازه ساز است به دبیرستان تغییر کاربری می دهیم. اصلی ترین مشکل ما در واقع نگرش منفی ما است. ترحم نگرش مثبت نیست در حالی که اوج محبت ما به همان ترحم ختم می شود. به یاد بیاوریم که فرد معلول اصلاً نمی تواند از خانه خود خارج شود.

پس باید بگوییم که دوران حذف هنوز هم وجود دارد. چاله های آسانسور در مترو خالی است می گوییم چرا آسانسور نگذاشته اید، می گویند آسانسورها هنوز نیامده است. سطح شیب دار مترو حسن آباد هنوز مسدود است چون فکر نمی کنیم که معلولان هم حق تردد و سوار شدن به مترو و اصولاً حق حیات دارند.۷۰۰ هزار کودک معلول در نوبت آموزش«آیا وضعیت فعلی کودکان معلول را بد یا خوب ارزیابی می کنید؟» احمد آملی کارشناس حقوق معلولان در پاسخ به این سوال می گوید: معاون آموزش استثنایی وزارت آموزش و پرورش می گوید که ۷۰۰ هزار کودک در نوبت پذیرش آموزش استثنایی قرار دارند. معنای این حرف این است که حداقل ۷۰۰ هزار کودک ناتوان، از دسترسی به نظام آموزشی محروم هستند. متاسفانه قانون جامع حمایت از حقوق معلولان هم برای کودکان ناتوان و کم توان کارایی ندارد چون قانونی است که برای بزرگسالان نوشته شده است. از اجرای برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه هم خبری در دست نیست. دیگر از کدام مشکل نام ببرم؟این کارشناس حقوق معلولان که سال ها طعم زندگی با کودک معلول را چشیده است در پاسخ به این سوال که زندگی با یک کودک معلول چه معنایی دارد می گوید: من واژه disability را به کم توان و ناتوان معنا می کنم زیرا معلولیت یک طیف است. اما شمار این مشکلات بسیار زیاد است. معلولیت آثار و پیامدهای منفی بسیار دارد. بهداشت روانی خانواده به واسطه حضور کودک ناتوان تخریب می شود. این خانواده ها بیش از سایرین در معرض آسیب های اجتماعی و حتی ارتکاب به جرایم قرار می گیرند، طلاق را بیشتر از سایر خانواده ها تجربه می کنند در عین حال که بیشتر دست به مهاجرت می زنند به خصوص اگر در مناطق محروم ساکن باشند که برای دسترسی به امکانات به شهرهای بزرگ مهاجرت می کنند. مهمتر آنکه سطح درآمد اقتصادی خانواده به شدت افت می کند.

تحقیقات نشان داده که یک کودک معلول سه برابر کودک عادی هزینه دارد آن هم در شرایطی که به شرط وجود یک کودک ناتوان در خانواده، یکی از زوجین باید از اشتغال و درآمدزایی دست بردارد.وضعیت خوبی نداریمدکتر کمالی از چگونگی تصویب و امضای نخستین کنوانسیون بین المللی حقوق معلولان می گوید: از اواخر دهه ۸۰ بحث رعایت حقوق معلولان تحت سیطره یک پیمان نامه جهانی مطرح بود. سال ۱۹۸۷ و ۱۹۹۲ این بحث با مخالفت سازمان ملل مطرح شد اما سال ۲۰۰۱ دولت مکزیک این پیشنهاد را مطرح کرد که یک کنوانسیون جهانی پی ریزی شود. آن سال مجمع عمومی سازمان ملل دبیرکل را موظف کرد که یک کمیته مرکزی تشکیل دهد و بحث کنوانسیون را در این کمیته بررسی کند. همان سال کوفی عنان فردی را منصوب کرد که هدایت این بحث را در نیویورک به عهده بگیرد.

در فاصله سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶ شش جلسه برگزار شد و در هفتمین جلسه در شهریورماه امسال متن نهایی کنوانسیون به تصویب رسید و همزمان با روز جهانی معلولان پیمان نامه توسط مجمع عمومی تصویب شد و هم اکنون منتظریم تا ۳۰ مارس ۲۰۰۷ امضای ۲۰ کشور به این پیمان نامه جنبه اجرایی ببخشد.وی درباره وضعیت فعلی رعایت حقوق کودکان معلول در ایران می گوید: هنوز با رعایت حقوق کودکان معلول فاصله بسیار داریم اگرچه عدم رعایت حقوق در مورد کودکان عادی هم صادق است. وضعیت امروز به هیچ وجه خوب نیست اما شرایط به سمتی پیش می رود که امیدواریم وضعیت بهتری را در آینده شاهد باشیم.