سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا

تمنای آزاردهنده ترحم آسیب رسان


تمنای آزاردهنده ترحم آسیب رسان

نگاهی به معضل تکدی گری در کشور

توچرا الا ن بیرونی؟ ساعت دونیمه شبه، مگه نباید الا ن خونه باشی؟

پسرک درحالی که خودش را روی پنجره ماشین انداخته و در حال جویدن آدامس هست، تکرار می کند: فال می خری؟ یک دانه، باید همه این فال ها را بفروشم، بعد بروم.

چقدر مانده؟

پسر بچه فال ها را می شمارد و می گوید: ۲هزارتومان

زن در کیف پولش را باز می کند و یک ۲هزار تومانی به پسرکی که به دستان او خیره شده، می دهد; کودک پول را می گیرد و روبه زن می گوید: بگیر نمی خواهم، برای خودت.

چراغ راهنمایی سبز می شود، درحالی که زن شروع به حرکت می کند، پسربچه تمام فال ها را داخل ماشین پرت می کند و دوان دوان دور می شود. فال ها پخش می شوند و ردپای پایان کار کودک متکدی در خودرو باقی مانده، با تمام اصرار زن به آرام بودن، فکر را به سمت دردها، بایدها، نبایدها، چرایی و ساختار اجتماعی سوق می دهد.

چرا هر روز صبح، هنگام بیرون آمدن از خانه، پس از برداشتن تنها چند قدم، باید مردی معلول را ببینم که با تکان دادن دستش برای جلب توجه به فال هایش اشاره می کند و رهگذران را به خرید پاکت ها فرا می خواند؟ صبح هایمان را با دیدن متکدیان معلول، معتاد و بیکار شروع می کنیم و ته دل دعا می کنیم که تا پایان روز شانس بهتری برای دیدن صحنه های زیبا داشته باشیم. بیست، سی قدمی که جلوتر می روم با توده ای از بچه های ژنده پوش و سیه چرده مواجه می شوم که در انتظار قرمز شدن چراغ راهنمایی هستند تا به میان خیابان هجوم آورده، تک تک ماشین ها را از دعاها، درخواست ها و سرگذشت دردهایشان آگاه کرده، کسب درآمد کنند.

گرسنه اند، تشنه اند، اسپند دود می کنند، فال می فروشند، گل عرضه می کنند، گاه CD وDVD به دست دارند و یا شیشه های اتومبیل ها را با دستمال نمناک و کثیف، پاک می کنند. متکدیان در شهر پراکنده اند و محل یا گذری از حضورشان بی نصیب نمی ماند.

دخترک وارد پاساژ شده، شروع می کند به دعا کردن; ان شا»الله خیر ببینی، موفق شوی، اجرت با ... و باخرج کردن کلی دعا به آدم هایی که در حال دیدن ویترین مغازه ها هستند، برای گرفتن پول التماس می کند. چند نفری دست در کیف و جیب کتشان می کنند و به دخترگدا پول می دهند.

کودک متکدی به سمت ۲ دختر که درحال گفت وگو بودند می رود و پس از تکرار گفته هایش به آن دو دختر جوان خیره می شود اما ناکام مانده، ناگهان شروع به بیان تمام ناسزاهایی که آموخته می کند! درجایی دیگر، گوشه ای از پیاده رو پسربچه ای نشسته و در حالی که ترازویی را جلویش گذاشته و عابران را به وزن کردن ترغیب می کند، به دفترمشقش رو کرده، جمله ای را می خواند و می نویسد، اما این پسر در تمام روز مشغول نوشتن تکالیفش است، پس کی به مدرسه می رود؟

تکدی گر ها نیز با نیازهای روز خود را تغییر می دهند. چندی قبل بچه های مرتب و ظاهرا تمیز را می دیدیم که در خیابان گدایی می کردند اما امروزه آنها را دوباره با ظاهری کثیف می بینیم. گاه در زیر لباس هایشان مواد مخدر پنهان کرده، می فروشند، خود را به شکل های گوناگون گریم می کنند و تمام هوش خود را به کار برده تا ترحم بیشتری را از آن خود کنند! کم نیستند آدم هایی که تسلیم می شوند و با هر طبقه اجتماعی، جیب هایشان را می گردند تا پولی در کف دست گدایان بگذارند اما این پول، بهای زندگی متکدیان، جریمه سادگی و خوش باوری آدم ها و یا بهای خلا ص شدن از دست گدایان سمج و چسبناک است؟

تکدی گری یکی از معضلا ت شهرهای بزرگ به ویژه تهران است. گدایی، کاری تولیدی نبوده و خدمتی را عرضه نمی کند بلکه فراگردی است که به موجب آن فرد متکدی از دست رنج دیگران بهره مند می شود و زندگی می گذراند. گیلمور، جامعه شناس معاصر غربی،گدایی را یک فعالیت سازمان یافته می داند که در آن فرد، «گدایی» را به «کارکردن» ترجیح می دهد.

عوامل اجتماعی، اقتصادی، روانی و فردی از علل عمده تکدی گری هستند; فقر، بیکاری، پیری، معلولیت، اعتیاد، از کار افتادگی، مهاجرت، مشکلا ت خانوادگی و شرایط فردی از دلا یل تکدی گری است و علا وه بر آن نقش موثری در بزهکاری را برعهده دارند.

متکدیان به شیوه های گوناگون پنهان، دعانویسی، کولی گری و آشکار به حرفه خود می پردازند. گدایان حرفه ای می دانند که کجا و چگونه باید گدایی کنند و به چه طریق می توانند ترحم افراد را جلب کنند. این متکدیان دانسته های خود را به گدایان دست پرورده خود آموزش می دهند و به حرفه خود رونق می بخشند. آنها به هر کاری دست می زنند تا پول بیشتری به دست آورند. بچه ها را کرایه می کنند، داروهای خوابآور یا مواد مخدر به خوردشان می دهند و آنها را در معابر عمومی برای نمایش به رهگذران وجلب حس ترحم و انسان دوستی به کار می برند. لباس های مندرس می پوشند و تظاهر به نقص عضو می کنند. تعداد زیادی از متکدیان سازمان دهی شده، ساعت کار و موقعیت جغرافیایی مشخصی دارند.

چندی پیش معاون خدمات اجتماعی سازمان رفاه و خدمات اجتماعی شهر تهران با اعلا م خبر وجود مافیای تکدی گری در پایتخت، شهرداری تهران را در موضوع آسیب های اجتماعی دست تنها خواند و تاکید کرد: «شخص متکدی آنقدر با هوش است که اخبار و رسانه ها را در مورد اقدامات شهرداری برای جمعآوری متکدیان دنبال می کند و به همین دلیل شیوه های تکدی گری مرتب در حال تغییر و همراه با به کارگیری ترفندهای جدید است.»

تکدی گری در چهارراه ها و خیابان های تهران، امروز به دستفروشی تبدیل شده چرا که آنها می دانند تکدی گری جرم است اما دستفروشی به دلیل خلا » قانونی مجازاتی ندارد.

سید صادق اوالی اظهار داشت: زمانی که خودروهای ویژه جمعآوری متکدیان در معابر شهر تردد می کنند، متکدیان با استفاده از پیامک یکدیگر را مطلع می کنند و در یک چشم برهم زدن خیابان عاری از متکدی می شود.

تکدی گری حرفه ای به نام «سرپرست» که کار آموزش را برعهده دارند، تعلیم به زنان و کودکان را ترجیح می دهند چرا که در آینده درصد خوبی از کار آنها را به دست میآورند. سرپرست، کار آموزش، نظارت و مکانیابی برای گدایان مجموعه را برعهده دارد. شمال تهران و نقاط متوسط نشین، مکان خوبی برای کسب درآمد گدایان است.

علا وه بر زشت شدن شهر با حضور متکدیان، رشد بزهکاری، دزدی و... بیماری تکدی گرها، معضل دیگری را نیز شکل می دهد که سلا مت جامعه را بیش از پیش تهدید می کند. گدایانی که مبتلا به بیماری های خطرناک چون ایدز و هپاتیت هستند در خیابان راه می روند با رهگذران تماس می یابند و گاه رفتاری چون پرت کردن آب دهان و... بروز می دهند، بر نگرانی جامعه و مسوولین می افزایند. برخی از این متکدیان بیمار توسط شهرداری جمعآوری شده به سازمان بهزیستی معرفی می شوند. اکنون خبر از سرباز زدن بهزیستی در تحویل گرفتن این افراد می شنویم. گاهی نیز بیماران تکدی گر چند روز پس از جمعآوری، آزاد شده به آغوش جامعه برای فعالیت، ترحم برانگیزی و کسب درآمدهای گاه غیرقابل تصور برمی گردند. بین بچه های خیابان، شاهد کودکان و نوجوانانی هستیم که مورد آزار جنسی قرار گرفتند. درگذشته شاهد بودیم که متکدیان پاکستانی و بنگلا دشی که به شکل گردشی در شهرهای ایران می چرخیدند با خود بیماری های عجیب و سل مقاوم سوغات آوردند.

پسربچه ای را در میدان تجریش می بینم که گدایی می کند. هشت ساله است و روزها را با تکدی گری شب می کند. پس از کمی صحبت می گوید که دختر است اما برای جلوگیری از آزار و اذیت ها لباس پسرانه پوشیده، موهایش را کوتاه می کند و در قالب یک پسرظاهر می شود.

● زمینه ساز بزهکاری

تکدی گری زمینه ساز بزهکاری، فساد و فحشا، دزدی، اعتیاد و خودکشی و... است. گاهی پولی که در اثر ترحم به متکدیان پرداخته می شود، بارور کننده بزهکاران است. گدایان همیشه برای فرار از فقر دست به تکدی گری نمی زنند. به گونه ای که آمارها بیان می کند، ۵ درصد متکدیان فقیرند، بسیاری از گدایان از روی عادت، آسانی کار و... شغل تکدی گری را انتخاب می کنند و ادامه می دهند این افراد ضمن بهره مند بودن از زندگی مرفه که با کمک های مردمان ساده با باورهای انسان دوستی و یا مذهبی کسب کردند، به خرد و احساس آدم هایی که به آنها کمک می کنند، می خندند و از سادگی شان سود می برند.

ابراهیم رضوانی- مدیرکل سابق امور- اجتماعی استانداری تهران- می گوید: «آمارها نشان می دهد ۴۳ درصد متکدیان پیوسته مرتکب سایر جرایم می شوند. ارایه نسخه های پزشکی واحی و حاوی اقلا م گران داروها، ادعای در راه ماندگی، مورد سرقت واقع شدن و... از ترفندهای اصلی این گروه است.»

اما جامعه متکدیان با روند رشد موجود، گاه ماهیت غیرایرانی نیز دارند و مهاجران عراقی، بنگلا دشی، پاکستانی و افغان بخشی از این قشر را شکل می دهند. این افراد از مرزهای کشور وارد ایران شده در استان های هرمزگان و...به فعالیت می پردازند.

بخشی از آنها نیز به کلا ن شهرها و پایتخت می آیند. بسیاری از این افراد درحوزه تکدی گری فعالیت کرده و این کار را، شغل خوبی برای خود می دانند. در سال گذشته، در شهر بندرعباس، ۳۰۰ متکدی خارجی، بارها جمعآوری شدند که به خاطر خلا »های قانونی دوباره به سطح شهر بازمی گردند و روز ازنو، روزی از نو. ۱۲ ارگان و سازمان مسوول ساماندهی متکدیان هستند اما در حال حاضر بار اصلی بر دوش شهرداری است و... ارگان های مسوول کار را به یکدیگر ارجاع می دهند. سال ۱۳۷۸، در هشتاد و دومین جلسه شورای عالی اداری کشور، برای اصلا ح ساختار و ایجاد هماهنگی در فعالیت های دستگاه های اجرایی و ارتقای کارآیی و بهبود روش های مبارزه با تکدی، جمعآوری، شناسایی و تعیین وضعیت افراد بی سرپرست، گمشده، متواری، در راه ما نده و مشابه آن تنظیم و وظایف همه دستگاه های عمومی و دولتی در امور مذکور، آئین نامه ای مصوب شد که طبق آن، سازمان بهزیستی، فرمانداری، شهرداری، استانداری، نیروی انتظامی، دادگستری، مرکز بهداشت، کمیته امداد، اداره کار و اموراجتماعی و فنی و حرفه ای در مورد متکدیان مسوولند. اکنون این ارگان ها یکدیگر را مسوول می دانند و هر یک دیگری را متهم به کم کاری می کنند. اما مساله مهمتر، هماهنگی سازمان های مذکور است که صورت نگرفته و کاری پیش نمی رود.

سردار عزیزالله رجب زاده فرمانده انتظامی تهران بزرگ در حالی که بیش از ۴۰درصد فعالیت های پلیس را مربوط به کم کاری دیگر دستگاه ها می داند تاکید کرد که وظیفه پلیس جمعآوری متکدیان نیست و اظهار داشت: «پلیس پس از جمعآوری این افراد، آنها را باید کجا تحویل دهد؟ هیچ مرکز یا مکانی برای تحویل گرفتن این افراد وجود ندارد.

در صورتی که سازمان بهزیستی کشور که مسوول جمعآوری این افراد است نه تنها کوچک ترین اقدامی انجام نداده بلکه به نیروی انتظامی هم انتقاد می کند که چرا متکدیان را جمعآوری می کند.»

متکدی از مسوولیت های اجتماعی معاف است، به خاطر نیازمندی اش، سرزنش نمی شود، توقع دارد دیگران به وی کمک کنند، نقش تولیدی نداشته، از دست رنج دیگران بهره می برد. بخشی از جامعه براساس وظیفه شرعی به فقرا کمک می کنند، برخی دیگر یاری به متکدیان را وظیفه بشریت می دانند و گروهی نیز نذرهای خود را این گونه می پردازند و اینها همه درآمدهای میلیونی را برای متکدیان به ارمغان میآورد. معاون خدمات اجتماعی سازمان رفاه و خدمات اجتماعی شهر تهران با اشاره به این که بیشتر متکدیان پایتخت از روستاها، شهرستان ها و حتی اتباع کشورهای دیگر هستند اعلا م کرد: «گدایان تهران روزانه بیش از ۵۰ هزارتومان و ماهیانه یک و نیم میلیون تومان درآمد دارند.» برخی متکدیان برای اخاذی و کلا هبرداری فراتر از دروغ های کلا می، پاک کردن شیشه خودرو، فالگیری و... می روند و با شکستن دست و پای خود و پریدن جلوی ماشین ها، صحنه های تصادفی را خلق کرده و پول های هنگفتی را از این طریق به جیب می زنند.

ما ایرانیان همواره دل پررحم و روحی سرشار از احساس داشتیم و داریم اما این دید خوش بینانه در برخورد با متکدیان به گداپروری و صرف پول برای کسانی که معلوم نیست نیازمند هستند یا نه، ختم می شود.

دیدن بچه های کوچک در خیابان، زنان کز کرده گوشه دیوار، مردان معلول، انسان های در راه مانده، دختران گل فروش، نوزادان خوابیده روی سنگفرش خیابان، پسرهای فال فروش و... کودکان با بسته های آدامس، احساس برانگیزند اما با کمی دقت درمی یابیم که درواقع پولی که می پردازیم، ریال به ریال در جهت گداپروری تغذیه بزهکاری و ثبات بخشیدن به ماهیت این حرفه صرف می شود.

● تکدی گری در قانون جرم است

اداره بلدیه در سال ۱۳۲۵ طبق قانون بلدیه موظف به مراقبت در رفع تکدی گری می شود. در جمادی الا ول ۱۳۲۵ هجری قمری «تکدی و ولگردی جرم و از درجه جنحه» محسوب می گردد. قانون مذکور در ماده ۲۷۷ شرط قابل تعقیب بودن گدایان را داشتن صحت مزاج و تمکن از اختیار شغل قرار داده و در موارد ۲۲۸ و ۲۲۹، تهدید، دشنام، دخول به منزل بدون اجازه صاحب آن یا اهل خانه، به تزویر خود را علیل، مریض و عاجز نمایش دادن و اطفال صغیر را برای تکدی به کار بردن را برای جرم گدایی معین می کند. اما در ماده ۷۱۲ قانون مجازات اسلا می جمهوری اسلا می ایران نیز آمده است: هر کس تکدی یا کلا شی را پیشه خود قرار داده باشد و از این راه امرار معاش نماید یا ولگردی کند به حبس از یک تا سه ماه محکوم خواهد شد و چنانچه با وجود توان مالی مرتکب عمل فوق شود علا ه بر مجازات مذکور کلیه اموالی که از طریق تکدی و کلا شی به دست آورده است مصادره خواهد شد.

در ماده ۷۱۳ نیز آمده است که هر کس طفل صغیر یا غیر رشیدی را وسیله تکدی قرار دهد یا افرادی را به این امر بگمارد به سه ماه تا دو سال حبس و استرداد کلیه اموالی که از طریق مذکور به دست آورده است محکوم خواهد شد.

در سال ۱۳۷۵، اولین مرکز نگهداری کودکان کار و خیابان به نام خانه سبز و ریحانه تاسیس شد و در آن مرکز گروهی از کارشناسان ملزم به ریشه یابی وضعیت، شرایط زندگی و اجتماعی این کودکان شدند.

● دست گدایی دراز نکنید

دین اسلا م، تکدی را بسیار منفور دانسته و آن را سخت مورد مذمت و سرزنش قرار داده، دستور می دهد که مردم تن به مذلت و خواری ندهند و دست گدایی دراز نکنند.

پیامبر اسلا م فرموده است: اگر مردم می دانستند در سوال و تکدی چه بدی هایی وجود دارد هرگز کسی از کسی چیزی درخواست نمی کرد؟ امام صادق (ع) نیز فرمود: مومن اظهار فقر و تنگدستی پیش مردم نمی کند. هرکس زبان به سوال و گدایی گشاید در حالی که دارای مال و توانمندی باشد روز قیامت درحالی خدا را ملا قات می نماید که صورت او مجروح و خونآلود است. عده زیادی از فقها نیز اعتقاد دارند که گدایی امری حرام است. حال عمل گدایی به هر شیوه ای که باشد، حرام است. برخی دیگراز فقها نیز، گدایی را مکروه می دانند.

چندین سال است که هزینه های هنگفتی برای جمعآوری و ساماندهی متکدیان در نظر گرفته می شود اما نه تنها تکدی گرها روز به روز رشد می کنند بلکه بسیاری از آنها با اعمال نیروی انسانی و هزینه ارگان ها جمعآوری شده، دوباره و به زودی آزاد می شوند و گدایی را به شیوه مدرن یا سنتی از سرمی گیرند. خلا »های قانونی بحث تازه ای نیست اما شاید اکنون بیش از پیش نیاز به رفع این خلا »ها باشد.

تکدی گری در کنار مشکلا ت اقتصادی، معضلا ت فرهنگی و اجتماعی را شامل می شود و می پروراند که اگر با روند کنونی پیش رویم، نیاز به منابع مالی بسیار، زمان طولا نی و دستگاه های بیشتر است که با این پدیده مبارزه کنیم. چه خوب است که در این روزها بیشتر به مسوولیت های محوله و اصلا ح قانون پرداخته شود تا از آسیب های بسیار بزرگ تر جلوگیری شود. ایران در حال حاضر بازار خوبی برای متکدیان خارجی محسوب می شود. از سوی دیگر گسترش و انتقال بیماری هایی چونHIV و هپاتیت توسط تکدیگرها، سلا مت جامعه را به شدت در معرض خطر قرار می دهد چرا که سازمان های مربوطه گرفتار کم کاری هستند و احتمال بازگشت بیماران و معتادین متکدی به فضای جامعه پس از جمعآوری آنها وجود دارد.

نویسنده: پانیسا حسن زاده