دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

خشمگین ها دركامیون های قفس دار


خشمگین ها دركامیون های قفس دار

بدترین و شدیدترین آشوبی كه پاریس پس از جنگ الجزایر تا آن زمان به خود دیده بود دانشجویان كه برای محافظت در برابر گاز اشك آور, صورت خود را پوشانده بودند, اتومبیل ها را آتش می زدند و با درست كردن زنجیر انسانی , در مقابل ضربات خشونت بار باتوم های پلیس مقاومت می كردند شب به پایان خود نزدیك می شد در حالی كه ۴۲۲ نفر دستگیر شده بودند

● نگاهی‌ به‌ آغاز جنبش‌ دانشجویی‌ در فرانسه‌

وقایع‌ ماه‌ مه‌ ۱۹۶۸ فرانسه‌، ریشه‌دار بود. در بهار همان‌ سال‌ دانشگاه‌ نانتری‌ در حومه‌ پاریس‌، محل‌ تجمعاتی‌ بود كه‌ دانشجویان‌ در اعتراض‌ به‌ جدایی‌ خوابگاه‌ دخترها و پسرها ترتیب‌ داده‌ بودند. پیش‌ از آن‌ در ۱۸ و ۲۰ مارس‌ همان‌ سال‌ دو انفجار در شهر نانتری‌ به‌ وقوع‌ پیوست‌. یكی‌ در یك‌ بانك‌ امریكایی‌ و دیگری‌ در ساختمان‌ «امریكن‌ اكسپرس‌». این‌ انفجارها توسط‌ دانشجویان‌ چپ‌گرا در اعتراض‌ به‌ جنگ‌ ویتنام‌ صورت‌ گرفته‌ بود. در پی‌ این‌ حادثه‌ چند جوان‌ و نوجوان‌ به‌ جرم‌ دست‌ داشتن‌ در آن‌ دستگیر شدند. این‌ دستگیری‌ سبب‌ تجمع‌ دانشجویان‌ در دانشگاه‌ شهر نانتری‌ در ۲۲ مارس‌ شد. رهبر معترضان‌، دانشجوی‌ آلمانی‌ تباری‌ به‌ نام‌ «دانیل‌ كوهن‌ بندیت‌» بود. دانشجویان‌ تجمع‌ كننده‌ حركت‌ خود را «جنبش‌ ۲۲ مارس‌» خواندند.

اینكه‌ شورش‌ از شهر نانتری‌ آغاز شد بی‌دلیل‌ نبود. نانتری‌ شهری‌ در حومه‌ پاریس‌ بود كه‌ دانشگاه‌ آن‌ شعبه‌یی‌ از دانشگاه‌ پاریس‌ بود. در این‌ شهر مجتمع‌های‌ مسكونی‌ پراكنده‌ و بزرگی‌ احداث‌ شده‌ بود تا افزایش‌ جمعیت‌ محله‌ «كرتیه‌ لاتین‌» مهار شود. مجتمع‌های‌ دانشجویی‌ نیز طوری‌ طراحی‌ شده‌ بود كه‌ با جامعه‌ شهری‌ فاصله‌ داشت‌ و پیوند و ارتباطی‌ بین‌ جمعیت‌ عظیم‌ ۱۵ هزار نفری‌ با مردم‌ عادی‌ نبود. در یك‌ طرح‌ مجتمع‌های‌ دانشجویی‌ ردیفی‌ از خانه‌های‌ ارزان‌ كه‌ محل‌ سكونت‌ كارگران‌ مهاجر اسپانیایی‌ و الجزایری‌ بود قرار داشت‌.

كارگرانی‌ كه‌ با كمترین‌ دستمزد به‌ كار گرفته‌ می‌شدند. در طرف‌ دیگر حلبی‌آبادها و زمین‌های‌ بایر كثیف‌ و آلوده‌ قرار داشت‌.اما برای‌ ریشه‌یابی‌ حوادث‌ ماه‌ مه‌ باید باز هم‌ به‌ عقب‌ بازگشت‌. در خلال‌ جنگ‌ الجزایر، در سال‌های‌ ۶۰ و ۶۱، سازمان‌های‌ دانشجویی‌ اعتراضات‌ بزرگی‌ را بر ضد جنگ‌ صورت‌ دادند كه‌ توسط‌ حكومت‌ سركوب‌ شد. در جریان‌ این‌ اعتراضات‌، شاخه‌ جوانان‌ حزب‌ كمونیست‌ فرانسه‌ به‌ دلیل‌ عدم‌ محكومیت‌ جنگ‌ از سوی‌ این‌ حزب‌ از آن‌ جدا شدند و نیز برخی‌ نیروهای‌ تندرو كه‌ از شاخه‌ جوانان‌ حزب‌ تصفیه‌ شده‌ بودند، در سال‌ ۱۹۶۶ «كمیته‌ انقلاب‌ جوانان‌» (JCR) را تشكیل‌ دادند.

اصل‌ اعتقادی‌ JCR خلق‌ و ایجاد یك‌ گروه‌ «پیشتاز» انقلابی‌ در فرانسه‌ بود. بخش‌ دیگر نیروهای‌ تصفیه‌ شده‌ «اتحادیه‌ كمونیست‌های‌ چینی‌ ماركسیست‌ لنینیست‌»(UJC (M-L را تشكیل‌ دادند. استراتژی‌ آنها تمركز بركارخانه‌ها به‌ جای‌ دانشگاه‌ها بود. جنگ‌ ویتنام‌ چپ‌های‌ انقلابی‌ را تقویت‌ كرد و یارگیری‌ را در میان‌ دانشجویان‌ و دانش‌آموزان‌ ممكن‌ كرد. در همان‌ سال‌ ۶۶ JCR با چند گروه‌ از متحدانش‌ «كمیته‌ ملی‌ ویتنام‌» (CVN) را تشكیل‌ دادند. شاخه‌های‌ دانش‌آموزی‌ این‌ كمیته‌ را شبكه‌ CALها هماهنگ‌ می‌كرد. تمام‌ این‌ گروه‌ها و سازمان‌ها نقش‌ مهمی‌ در جریان‌ حوادث‌ ماه‌ مه‌ ۶۸ بازی‌ كردند.

به‌ بهار سال‌ ۶۸ باز می‌گردیم‌. در آوریل‌ آن‌ سال‌ در دانشگاه‌ نانتری‌ اطلاعیه‌ تهدید كننده‌یی‌ مبنی‌ بر عدم‌ شركت‌ دانشجویان‌ در امتحانات‌ معارف‌ دینی‌ نظرها را به‌ خود جلب‌ كرد. رییس‌ دانشگاه‌ اعلام‌ كرد كه‌ امتحانات‌ حتی‌ اگر شده‌ تحت‌ نظارت‌ پلیس‌ انجام‌ می‌گیرد. در واكنش‌ به‌ این‌ تصمیم‌، دانشگاهیان‌ (اساتید و دانشجویان) به‌ دو دسته‌ تقسیم‌ شدند. گروه‌ اول‌ كه‌ تعدادشان‌ زیاد بود خواستار برخورد شدید و با صلابت‌ دانشجویان‌ با پلیس‌ شدند و گروه‌ دوم‌ مذاكره‌ و چانه‌زنی‌ را پیشنهاد می‌كردند. در نهایت‌ این‌ واقعه‌ به‌ درگیری‌ خیابانی‌ بین‌ پلیس‌ و دانشجویان‌ منجر شد.

با این‌ مقدمات‌ به‌ آن‌ یك‌ ماه‌ بحرانی‌ می‌رسیم‌، ماه‌ مه‌. در روز دوم‌ ماه‌ مه‌ یك‌ جمعیت‌ سیصد نفری‌ از «خشمگین‌ها» كه‌ همان‌ اعضای‌ جنبش‌ ۲۲ مارس‌ به‌ رهبری‌ «كوهن‌ بندیت‌» بودند، آمفی‌ تئاتری‌ را اشغال‌ كردند و به‌ برگزاری‌ مراسمی‌ پرداختند. رییس‌ دانشگاه‌ كه‌ بسیار خشمگین‌ شده‌ بود قصد تعطیلی‌ دانشگاه‌ تا مدت‌ نامعلومی‌ را داشت‌.

قبل‌ از پایان‌ روز اعلام‌ شد كه‌ «كوهن‌ بندیت‌» و پنج‌ تن‌ از دوستانش‌ برای‌ حضور در كمیته‌ انضباطی‌ دانشگاه‌ پاریس‌ در ۶ مه‌ فراخوانده‌ شده‌اند. در اعتراض‌ به‌ این‌ حوادث‌ ظهر روز جمعه‌ ۳ مه‌ ۵۰۰ دانشجوی‌ چپ‌گرا در حیاط‌ سوربن‌ تجمع‌ كردند. در این‌ تجمع‌ اعضای‌ شورای‌ انقلابی‌ كه‌ از رهبران‌ و نمایندگان‌ تشكل‌های‌ مختلف‌ معترض‌ تشكیل‌ شده‌ بود حضور داشتند. این‌ وقایع‌ در حالی‌ روی‌ می‌داد كه‌ صبح‌ روز گذشته‌ «ژرژ پمپیدو» نخست‌ وزیر، كشور را به‌ قصد دیدار رسمی‌ دوازده‌ روزه‌ از ایران‌ و افغانستان‌ ترك‌ كرده‌ بود. دانشجویان‌ درخواست‌ مسئولان‌ برای‌ پایان‌ تجمع‌ را رد كرده‌ بودند. آنان‌ میز و صندلی‌ها را شكسته‌ و خود را مسلح‌ كرده‌ بودند.

وزیر آموزش‌ عالی‌ و رییس‌ دانشگاه‌ صلاح‌ را در كمك‌ گرفتن‌ از نیروهای‌ پلیس‌ دیدند. در بعدازظهر همان‌ روز نیروهای‌ ضد شورش‌ در مدخل‌ باریك‌ سوربن‌ مستقر شدند و تجمع‌ كنندگان‌ را محاصره‌ كردند. پس‌ از مذاكراتی‌ تصمیم‌ برآن‌ شد كه‌ با آرامش‌ به‌ تجمع‌ پایان‌ داده‌ شود، اما پلیس‌ لحظه‌ به‌ لحظه‌ حلقه‌ محاصره‌ را تنگ‌تر كرد. دانشجویان‌ را در حالی‌كه‌ به‌ بیرون‌ دانشگاه‌ هدایت‌ می‌كردند سوار كامیون‌های‌ قفس‌دار كردند. وقتی‌ اولین‌ كامیون‌ پلیس‌ از سوربن‌ خارج‌ شد، موج‌ جمعیت‌ به‌ خروش‌ آمد. با پرتاب‌ سنگی‌ شیشه‌ جلوی‌ كامیون‌ شكست‌ و این‌ آغاز آشوبی‌ بود كه‌ در تمام‌ طول‌ ماه‌ مه‌ ادامه‌ یافت‌. درگیری‌های‌ خیابانی‌ و سنگ‌ پراكنی‌ در تمام‌ عصر جمعه‌ ادامه‌ یافت‌. در پایان‌ روز صدها تن‌ مجروح‌ و ۵۹۶ نفر بازداشت‌ شدند.

در روزهای‌ ۶ تا ۱۳ مه‌ شورش‌ دانشجویان‌ از اساس‌ دچار تغییر ماهیت‌ شد. بدین‌ معنی‌ كه‌ شورش‌ از حالت‌ جنگ‌ و گریز و درگیری‌ خیابانی‌ خارج‌ و به‌ یك‌ جنبش‌ عظیم‌ توده‌یی‌ تبدیل‌ شد. در این‌ هفته‌ رهبران‌ دانشجویان‌ به‌ خیل‌ عظیم‌ تظاهر كنندگان‌ فرمان‌ می‌ دادند و با تحریك‌ احساسات‌ آنان‌ سبب‌ درگیری‌ شان‌ با پلیس‌ می‌شدند. پلیس‌ به‌ زانو در آمده‌ بود. در روزهای‌ اول‌ این‌ هفته‌ جنبش‌ به‌ دانشگاه‌های‌ استان‌های‌ دیگر تسری‌ پیدا كرد و سیلی‌ از تظاهرات‌ و اعتصابات‌ در آنها به‌ راه‌ افتاد.

رفتار بد پلیس‌ در روز جمعه‌ در سوربن‌ و احضار چند دانشجو دست‌ به‌ دست‌ هم‌ داد تا ۴ الی‌ ۵ هزار دانشجوی‌ عصبانی‌ یك‌ تشكل‌ را برای‌ تجمع‌ ساعت‌ ۹ روز دوشنبه‌ ۶ مه‌ اجابت‌ كنند.چند تن‌ از اساتید و نیز دانش‌آموزانی‌ كه‌ شاخه‌ دانش‌آموزی‌ CAL آنها را هدایت‌ می‌ كرد به‌ این‌ تجمع‌ كه‌ اینك‌ به‌ تظاهرات‌ تبدیل‌ شده‌ بود پیوستند. تا ساعت‌ ۳ بعدازظهر اوضاع‌ آرام‌ بود. تا اینكه‌ جمعیت‌ به‌ سمت‌ سوربن‌ حركت‌ كرد. در این‌ زمان‌ خودروهای‌ پلیس‌ راه‌ آنها را سد كرد و آنان‌ را به‌ عقب‌ راند. این‌ سرآغاز ۱۲ ساعت‌ درگیری‌ مدام‌ و زد و خورد بود.

بدترین‌ و شدیدترین‌ آشوبی‌ كه‌ پاریس‌ پس‌ از جنگ‌ الجزایر تا آن‌ زمان‌ به‌ خود دیده‌ بود. دانشجویان‌ كه‌ برای‌ محافظت‌ در برابر گاز اشك‌آور، صورت‌ خود را پوشانده‌ بودند، اتومبیل‌ها را آتش‌ می‌زدند و با درست‌ كردن‌ زنجیر انسانی‌، در مقابل‌ ضربات‌ خشونت‌بار باتوم‌های‌ پلیس‌ مقاومت‌ می‌كردند.

شب‌ به‌ پایان‌ خود نزدیك‌ می‌شد در حالی‌ كه‌ ۴۲۲ نفر دستگیر شده‌ بودند.

در این‌ روزهای‌ اوج‌ درگیری‌ «پمپیدو» هنوز در تهران‌ مشغول‌ گفت‌وگو با شاه‌ ایران‌ بود و «دوگل‌» ساكت‌ بود و هیچ‌ موضعی‌ نمی‌گرفت‌. رهبران‌ اتحادیه‌های‌ دانشجویی‌ و اساتید پیوستن‌ خود به‌ این‌ حركت‌ را كه‌ ملی‌ می‌خواندند اعلام‌ كردند. رهبران‌ دانشجویان‌ برای‌ مصالحه‌ و پایان‌ درگیری‌ها سه‌ شرط‌ را اعلام‌ كردند: بیرون‌ رفتن‌ پلیس‌ از كرتیه‌ لاتین‌، آزادی‌ سریع‌ و بی‌قید و شرط‌ دانشجویان‌ دستگیر شده‌ و بازگشایی‌ دانشگاه‌. در همین‌ موقع‌ عده‌یی‌ از برجسته‌ترین‌ نخبگان‌ و تكنوكرات‌های‌ پاریس‌ برای‌ پیوستن‌ به‌ جنبش‌، كار خویش‌ را ترك‌ گفتند. برخی‌ از اساتید نانتری‌ و سوربن‌ در حمایت‌ از دانشجویان‌ به‌ خیابان‌ها آمدند.

در روز ۷ مه‌ ۳۰۰۰۰ دانشجو به‌ مدت‌ ۵ ساعت‌ در سراسر پاریس‌ به‌ راهپیمایی‌ پرداختند در دیگر شهرها اوضاع‌ كم‌ و بیش‌ به‌ همین‌ منوال‌ بود. پلیس‌ در صفوف‌ به‌ هم‌ فشرده‌، از سوربن‌ محافظت‌ می‌كرد و تمام‌ راه‌های‌ منتهی‌ به‌ آن‌ را مسدود كرده‌ بود. در جبهه‌ مقابل‌، محله‌ «كرتیه‌ لاتین‌» در اختیار دانشجویان‌ بود. گروهی‌ از روشنفكران‌ چپ‌ مانند «ژان‌ پل‌ سارتر» و «سیمون‌ دوبوار» كمیته‌یی‌ برای‌ حمایت‌ از دانشجویان‌ تشكیل‌ دادند. پنج‌ دانشمند برنده‌ جایزه‌ نوبل‌ در تلگرامی‌ كه‌ برای‌ ژنرال‌ دوگل‌ ارسال‌ كردند، از او عفو عمومی‌ دانشجویان‌ و بازگشایی‌ دانشگاه‌ را خواستار شدند. اما ژنرال‌ هنوز سكوت‌ را نشكسته‌ بود.

ظهر پنجشنبه‌ ۹ مه‌، روسای‌ دانشگاه‌ها تصمیم‌ خود مبنی‌ بر بازگشایی‌ دانشگاه‌ و از سرگیری‌ عادی‌ امور را اعلام‌ كردند. اما رهبران‌ دانشجویان‌ پایان‌ اعتصاب‌ را به‌ برآورده‌ شدن‌ تمام‌ خواسته‌های‌ دانشجویان‌ موكول‌ كردند. اتحادیه‌ اساتید هم‌ تصمیم‌ به‌ ادامه‌ اعتصاب‌ گرفت‌. وزیر آموزش‌ عالی‌ مانع‌ بازگشایی‌ دانشگاه‌ شد. هیچ‌ چیز تغییر نكرد. این‌ سختگیری‌ حكومت‌ اوضاع‌ را هر چه‌ بیشتر از اختیار رهبران‌ معتدل‌ خارج‌ می‌كرد و به‌ گرایش‌ رادیكال‌ جنبش‌ امكان‌ خودنمایی‌ بیشتری‌ می‌داد.

منبع‌:پاتریك‌ سیل‌ مورین‌ مك‌ كانویل‌، انقلاب‌ ۱۹۶۸ فرانسه‌، ترجمه‌ حسین‌ بخشنده‌

فرج‌الله‌ زمانی‌


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.