چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

بگذاریم هر پرنده ای آواز خودش را بخواند


بگذاریم هر پرنده ای آواز خودش را بخواند

عشق و علاقه کودک و نوجوان به داستان و شعر یک عشق جهانی است. عموم کودکان جهان علاقه وافری به شعر و داستان از خود نشان می دهند. اما در این میان کودکانی وجود دارند که به جز علاقه به …

عشق و علاقه کودک و نوجوان به داستان و شعر یک عشق جهانی است. عموم کودکان جهان علاقه وافری به شعر و داستان از خود نشان می دهند. اما در این میان کودکانی وجود دارند که به جز علاقه به مطالعه، تراوشات روحی و فکری خود را در قالب شعر، قصه، قطعه ادبی و خاطره نویسی به قلم می آورند. در این موقعیت عواطف و افکار دست نخورده و اصیل آنها در ابتدای مسیری طولانی قرار می گیرد.

کسانی که در ابتدای این حرکت در کنار کودک زندگی می کنند. همچنین افرادی که می خواهند به هدایت فکری او بپردازند نقش مهمی را در ساختار فکری و روحی کودک ایفا می کنند. در مواردی دیده شده که توجهی به این روح و فکر سبز که امید شکوفایی گل های رنگارنگ را در خود می پرورانده نشده و به مرور زمان سرگرمی های زودگذر جای این خلاقیت های ادبی را گرفته است و یا کودک خلاق مانند گیاهی خودرو به رشد و نمو ادبی پرداخته و ریشه های فکری خود را در کویری خشک، برای حس خنکای آب آزرده است. در واقع کودک پرنده کوچکی است که بر شاخه های زیادی می نشیند تا بخواند و به او بیاموزند که چه بخواند. در حالی که هر درختی با حال و هوا و نوع رویش خود، خواندن را به پرنده می آموزد و با گذشت سال ها پرنده بزرگ می شود. حتی پرنده ای سالخورده، اما روحش التیام پیدا نکرده و خلاقیت های ادبی که مناسب با فردیتش بوده است زیر پوشش آن همه آواز که از روح او سرچشمه نگرفته است و خوانده به همان کوچکی مانده است.

هدایت استعداد هنری و ادبی کودکان کار هر کسی نیست. اگر بخواهید کودک رشدی مانند «نی» نداشته باشد و به سرنوشت آن پرنده خسته که فقط آوازهای دیگران را خوانده گرفتار نشود، باید به مربیانی رجوع کرد که کودک شناس باشند. با مراحل مختلف رشد کودک آشنا بوده و در آن رشته تخصص و تجربه کافی داشته باشند. بستگان و نزدیکان و برخی از شعرایی که برای بزرگسالان شعر می سرایند، اگرچه با نیتی دوستانه به هدایت ذوق ادبی کودکان می پردازند. اما به خاطر نشناختن اصولی دنیای کودکان و ادبیات نوشتاری آنها، کودکان را از خلاقیت اصلی بازمی دارند و به اشتباه می اندازند. این که پسری در آینده «سهراب سپهری» می شود و آن دختر «پروین اعتصامی» و نسبت دادن آنها به دیگر شاعران، بیشتر امید ناکام مانده بزرگترهاست؛ افرادی که بدون گذراندن هیچ سیر و سلوک روحی فکر می کنند مثل بزرگان ادب می سرایند!

ساختار فکری کودک به گونه ای باید رشد و استحکام یابد که در آینده اگر هنرمند بزرگی نشد انسان بزرگ و دوست داشتنی برای خود و جامعه باشد. و به شخصیت فکری خاص خود برسد تا زبان خاص خود را نیز در هنر بیابد. کلاس انشاء کودکان و نوجوانان بهترین فرصت برای پرورش ذوق ادبی آنهاست. مسلماً موضوعات کلیشه ای، گریز و ترس از انشاءنویسی، جرات بروز خلاقیت های ادبی را از کودک سلب می کند. یک معلم آگاه در کلاس انشاء با حساس کردن ذهن کودک نسبت به تفکر در پیرامون خود، انتخاب موضوع هایی که از زندگی درونی و بیرونی بچه ها سرچشمه گرفته است، تشویق آنها به نگارش نثری روان، صمیمی و زیبا، معرفی و خواندن کتاب در کلاس، کمک موثری به شکوفایی استعداد ادبی کودکان و نوجوانان می کند. «مرکز آفرینش های ادبی» کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ارتباط کتبی و حضوری بچه ها با شاعران و نویسندگان کودکان و نوجوانان، برگزاری مراسم شعر و قصه خوانی نیز هر یک دریچه های روشنی هستند که شکوفه های ادبی کودکان و نوجوانان را از نهانخانه های تاریک به سوی روشنی سوق می دهد.

فریبرز لرستانی «آشنا»