شنبه, ۲۶ خرداد, ۱۴۰۳ / 15 June, 2024
تقوا؛ راه نجات
هر کس از محرمات الهی به خاطر خدا و ترس از او بپرهیزد و حدود او را نشکند و حرمت شرایعش را هتک ننموده، به آن عمل کند «یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً» خدای تعالی برایش راه نجاتی از تنگنای مشکلات زندگی فراهم میکند، چون شریعت او فطری است و خدای تعالی بشر را به وسیله آن شرایع به چیزی دعوت میکند که فطرت خود او اقتضای آن را دارد و حاجت فطرتش را بر میآورد و سعادت دنیایی و آخرتیش را تأمین میکند و از همسر و مال و هر چیز دیگری که مایه خوشی زندگی او و پاکی حیاتش باشد، از راهی که خود او احتمالش را هم ندهد و توقعش را نداشته باشد روزی میفرماید، پس مومن این ترس را به خود راه ندهد که اگر از خدا بترسد و حدود او را محترم بشمارد و به این جهت از آن محرمات کام نگیرد، خوشی زندگیش تامین نشود و به تنگی معیشت دچار گردد، نه، اینطور نیست، برای اینکه رزق از ناحیه خدای تعالی ضمانت شده و خدا قادر است که از عهده ضمانت خود بر آید.
حضرت علی بن أبی طالب علیه السّلام میفرماید: اگر همه درهای آسمانها و زمینها به روی بندهای بسته باشند، ولی او با تقوا باشد خدای توانا راه نجاتی برای وی باز خواهد کرد.محمد بن احمد بن ثابت گوید: حسن بن محمد از محمد بن زیاد و او از ابی ایوب و او از محمد بن مسلم، روایت کرد که از ابا عبدالله امام جعفر صادق علیهالسلام پرسیدم از قول خداوند که فرمود «و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب». حضرت علیهالسلام فرمودند: او را در دنیا، از جایی که گمانش را نمیکند، روزی میدهد.
با تو میگویم: کوچهها را یکی یکی میگردم. کوچههای آشنا که در سایه درختهایش قد کشیدهام. مدرسه رفتهام. روزهای پر دغدغه کنکور، سر تا تهشان را پیاده راه رفتهام و روزی با اشک برای همیشه ترکشان کردهام. باز آمدهام به همان کوچهها. کوچههایی که همه بنبست شدهاند و حالا انگار هیچ کدام به خیابان راه ندارد ... انگار شکل همه چیز عوض شده. نمیدانم در خاطر من این طور نشسته است یا واقعا قدیمترها این کوچهها بن بست نبودهاند. همه این کوچهها به هم راه داشتند. آخر تمامشان هم به خیابان میرسید؛ خیابانهای پهن و پر درختی که قلقلکت میدادند برای یک پیادهروی طولانی در یک عصر اردیبهشتی. به میانه راه که میرسم گمان میکنم که شاید اشتباه آمدهام؛ اما دیوارها همان دیوارهایند.
در ِخانهها برایم آشنایند. درختها را میشناسم. حالا بزرگتر شدهاند. اصلا هنوز هم میتوانم رد گچهای لی لی را روی زمین پیدا کنم. اما چیزی عوض شده است و آن انتهای کوچههاست که انگار دیگر باز نیستند. به شک میافتم. نکند در آن روزهای نوجوانی هم این کوچه راه به خیابان نداشتند. نکند چیزی تغییر نکرده است ... حرفهای تو در دلم سرک میکشد: آدم با تقوا بنبست ندارد...! گوشه کوچه مینشینم...کوچه همان کوچه است...انگار این منم که عوض شدهام.
زهرا نوری لطیف
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
ویزای تضمینی ایتالیا کانادا
انتخابات مسعود پزشکیان انتخابات ریاست جمهوری 1403 ایران انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم علیرضا زاکانی انتخابات ریاست جمهوری سعید جلیلی قالیباف محمدباقر قالیباف ریاست جمهوری پزشکیان
تهران سیل قتل آموزش و پرورش هواشناسی شهرداری تهران جاده چالوس سیلاب وزارت بهداشت پلیس سازمان هواشناسی سلامت
خودرو عید قربان همستر کامبت دولت سیزدهم قیمت دلار ایران خودرو قیمت خودرو یارانه قیمت طلا چین مسکن حقوق بازنشستگان
فضای مجازی تلویزیون رسانه ملی سینمای ایران دعای عرفه صدا و سیما دفاع مقدس سینما سریال سازمان صدا و سیما بازیگر موسیقی
فناوری دانش بنیان
رژیم صهیونیستی روسیه غزه جنگ غزه فلسطین اسرائیل آمریکا اوکراین حزب الله لبنان عراق لبنان علی باقری کنی
فوتبال پرسپولیس یورو 2024 استقلال تیم ملی آلمان مس رفسنجان فدراسیون فوتبال لیگ برتر باشگاه پرسپولیس جواد نکونام تیم ملی فوتبال ایران باشگاه استقلال
هوش مصنوعی ایلان ماسک گوگل ناسا اپل مایکروسافت اینستاگرام سامسونگ تسلا خودرو چینی
کاهش وزن آلزایمر سنگ کلیه فشار خون دیابت پیری زوال عقل