جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نقش عمده دانش و داده های باینری در جنگ جدید


نقش عمده دانش و داده های باینری در جنگ جدید

جنگ های آینده با بکارگیری کامپیوتر انجام می شود و فناوری نوین اطلاع رسانی هر چه بیشتر در خدمت ارتش ها قرار خواهد گرفت برای سربازان آینده, جنگ بدون کامپیوتر بی معنی است و چرخ بال ها, تانک ها, نفربرها و حتی تجهیزات سبک و فردی سربازان هرچه بیشتر الکترونیکی خواهند شد

جنگ های آینده با بکارگیری کامپیوتر انجام می شود و فناوری نوین اطلاع رسانی هر چه بیشتر در خدمت ارتش ها قرار خواهد گرفت. برای سربازان آینده، جنگ بدون کامپیوتر بی معنی است و چرخ بال ها، تانک ها، نفربرها و حتی تجهیزات سبک و فردی سربازان هرچه بیشتر الکترونیکی خواهند شد.

جنگ های آینده با بکارگیری کامپیوتر انجام می شود و فناوری نوین اطلاع رسانی هر چه بیشتر در خدمت ارتش ها قرار خواهد گرفت.

برای سربازان آینده، جنگ بدون کامپیوتر بی معنی است و چرخ بال ها، تانک ها، نفربرها و حتی تجهیزات سبک و فردی سربازان هرچه بیشتر الکترونیکی خواهند شد.

سربازان آینده در زمان وقوع یک جنگ حقیقی، با فناوری پیشرفته اطلاع رسانی، سیستم های ویدیویی و اینترنت لحظه به لحظه از جایگاه خود، موقعیت دشمن را زیر نظر می گیرند.

به عنوان مثال، نخستین نمونه های بکارگیری چنین روش هایی در جریان جنگ بالکان و جنگ دوم خلیج فارس صورت گرفت.

● جنگ نوین الکترونیک

در عصر صنعتی عامل برتری جنگ بهره گیری از سلاحهای کشتار جمعی و سامانه های مخابراتی و همچنین استفاده موثر از C۳I همراه با تلفات انسانی زیاد و سرعت عمل کم بود.

در جنگهای پیشرفته امروزی، ارتشی موفق است که از سیستمهای الکترونیکی کمال استفاده را ببرد.

با پیشرفت سلاح ها و سیستمهای الکترونیکی شاخه ای در علوم ایجاد شده است که بدون اغراق در معادلات نظامی دنیا جزء پارامترهای تعیین کننده است. اگرچه علم الکترونیک از همان آغاز در جنگ افزارهای نظامی مورد استفاده قرار می گرفت اما امروز شاخه ای خاص با نام جنگ الکترونیکی بوجود آمده است.

بخشی از جنگ الکترونیکی بهره برداری از طیف الکترومغناطیسی منتشر شده توسط دشمن برای پی بردن به اهداف، توانایی ها و در نهایت استفاده از نقاط ضعف برای ضربه زدن به سیستمهای تسلیحاتی و مخابراتی دشمن و همزمان استفاده از همان طیف برای دستیابی به مقاصد خود می باشد...

به واقع در عصر اطلاعات، اقتدار اطلاعاتی است که موجب تفوق و برتری جنگی خواهد بود.

بنابراین طراحان نظامی به دنبال بهره گیری موثر از سامانه های فرماندهی و کنترل مبتنی بر نظامهای اطلاعاتی و شبکه های رایانه‌یی ( C۴I ) می باشند.

فناوری اطلاعات که شامل نظام های اطلاعاتی، رایانه ای و مخابراتی است، نقش مهمی در سامانه C۴I ایفا می‌کند.

در تعاریف ارائه شده برای فناوری اطلاعات به سه جز اصلی جستجو و جمع آوری اطلاعات، پردازش و تحلیل اطلاعات و انتقال اطلاعات اشاره شده است. بدون شک این هر سه جزئی از ارکان C۴I محسوب می شوند.

جمع آوری اطلاعات با بهره گیری از سنسورها و رادارهای متعدد انجام می شود.

رایانه ها به همراه سایر تجهیزات سخت و نرم افزاری وظیفه پردازش، دسته یندی، تحلیل اطلاعات و کمک به فرماندهان جهت تصمیم گیری را بعهده دارند؛ همچنین از ادوات ارتباطی برای انتقال اطلاعات استفاده می‌شود.

نتیجه ای که از مطالب ذکر شده تاکنون بدست می آبد، توجه را به تاثیرات عمیق فناوری اطلاعات بر جنبه‌های مختلف جوامع، جلب میکند.

در واقع تاثیر فن آوری اطلاعات بر هر یک از سازمانها و نهادهای دولتی و خصوصی اعم از اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و نظامی واضح است.

در جهان امروز شکاف دیجیتالی بین کشورهای شمال و جنوب پدیدار گشته است، مسلما بی توجهی بیشتر به این مهم موجبات عقب ماندگی غیر قابل جبران از قافله جهانی را بدنبال خواهد داشت.

گسترش انقلاب اطلاعات درجهان، عملیات تهاجمی، نظامی و تاکتیک های جنگی را متحول کرده است.

به صورتی که برای نابودی یا مغلوب یا تضعیف نمودن دشمن دیگر نیاز به جنگ های بزرگ و خونین وفرسایشی نیست. بلکه های جنگهای اطلاعاتی به تنهایی یا به همراهی عملیات های نظامی کوچک نیز قابلیت وارد نمودن صدمات و لطمات زیاد به دشمن را دارا می باشند....

جنگ اطلاعاتی عبارت است از استفاده از شبکه های الکترونیکی برای تخریب و یا از کار انداختن اطلاعات دیجیتالی و غیر عملیاتی کردن زیر ساخت های اطلاعاتی که می تواند علیه یک جامعه یا نیروی نظامی باشد.

جنگ اطلاعاتی با توجه به نوع هدف و نحوه عملکرد به دو گونه قابل تصور است.

- جنگ سایبر نتیک (CYBERneticWARfare)

- جنگ شبکه ای (NETworkWARfare)

پر واضح است که این دو گونه ی جنگ و عملیات آن چنان در هم تنیده شده اند که نمی توان آنها را جدا از هم بررسی کرد.

این نوع از جنگ ها نیز (در موضع جنگ اطلاعاتی) با هدف از هم گسیختن سیستم‌های اطلاعاتی و مخابراتی، سیستم‌های کنترل و فرماندهی، ارتباطات، خبرگیری و جاسوسی نیروی نظامی دشمن و غیرعملیاتی کردن آنها در صحنه نبرد و یا در حالت عادی صورت می‌گیرد.

در ۱۹ ژانویه ۱۹۹۱ در جریان یک یورش هوایی به بغداد، نیروی دریایی ایالات متحده موشکها کروز «تام هاوک»را برای حمل چیزی که نشریه ی «اخبار دفاعی»آن را به عنوان «گروه تازه ای از کلاهکهای بسیار محرمانه و غیر هسته ای با جهش الکترو مغناطیسی »توصیف کرد به کار گرفتتا سیستمهای الکترونیکی عراق را مختل و یا نابود سازد.

این گونه جنگ افزار ها خسارت فیزیکی آشکاری به بهر نمی آورند اما میتوانند اجزاء رادار، شبکه های الکترونیکی و کامپیو تری را "بسوزاند".

«لازم به توضیح میدانم که: هرچه قطعات الکترونیکی پیشرفته تر میشوند و کوچک تر میشوند، امواج الکترو مغناطیسی با فرکانس پایین تر و شدت کمتری لازم است تا در کارشان اختلال ایجاد کند و استفاده از "بمب های الکترومغناطیسی" به عنوان یکی از اجزای جدا نشدنی در کنار کلاهکهای اتمی و... هم اکنون مد نظر است و هم اکنون استفاده میشود تا قبل از و یا هم زمان با انفجار بمب تمام قطعات الکترونیکی و ارتباطات مخابراتی مختل شده و مثلا اگر هلیکوپتری و.. در حال پرواز باشد و یا موشکی از سپر دفاعی ضدهوایی به سمت موشک مهاجم شلیک شود در کارش اختلال ایجاد میشود و نابود میشود»

● اهمیت برتری اطلاعاتی در جنگ شبکه ای و سایبرنتیک

توانمندی گردآوری، پردازش و انتشار جریان بی‌وقفه‌ای از اطلاعات، ضمن بهره‌گیری یا جلوگیری از توانایی رقیب در انجام همان کار. حاصل این امور برتری اطلاعاتی خواهد بود.

اطلاعات، پردازش اطلاعات و شبکه‌های ارتباطی، هسته اصلی تمامی فعالیت‌های نظامی اکنون به شمار می‌آیند.

در طول تاریخ فرماندهان نظامی به برتری اطلاعاتی همواره به عنوان یکی از عوامل موثر در کسب پیروزی نگریسته‌اند.

با این همه ”انقلاب اطلاعاتی“ کنونی، نه تنها در حال ایجاد تغییرات کمی در محیط‌های اطلاعاتی است بلکه باعث تغییرات کیفی در محیط اطلاعاتی نیز می گردد به طوری که ما به واسطه ی این انقلاب اطلاعاتی شاهد تغییرات ژرفی در نحوه انجام عملیات‌های نظامی خواهیم بود.

در حقیقت، توانمندی‌های اطلاعاتی چنان با سرعت در حال پیشرفت است که هر لحظه امکان تولید توانایی های جدید درکسب ایده‌ها، تدوین مفاهیم عملیاتی و توسعه ظرفیت ارزیابی نتایج، وجود دارد.

هر چند که هدف دستیابی به برتری اطلاعاتی تغییر نخواهد کرد، ماهیت، حوزه و قوانین حرکت، مستمراً در حال تغییرات بنیادین است.

تغییرات کیفی در محیط اطلاعاتی، شالوده مفهومی ”برتری اطلاعاتی“ را از مرز جمع‌آوری اطلاعاتِ بیشتر یا حتی بهتر فراتر می‌برد.

عبارت "برتری" بر حالت یا وضعیت، عدم ‌تعادل به نفع یکی از طرفین دلالت می‌کند.

برتری اطلاعاتی از طبیعتی گذرا برخوردار می‌باشد و باید به وسیله نیروی مشترک و از طریق اجرای عملیات اطلاعاتی ایجاد و حفظ شود.

با وجود این، ایجاد برتری اطلاعاتی به خودی خود هدف محسوب نمی گردد. برتری اطلاعاتی تنها زمانی که به نحو کارآمدی به دانش و تصمیمات برتر تبدیل گردد، برای نیروها ”مزیتی رقابتی“ فراهم خواهد کرد.

نیروی مشترک باید قادر باشد تا از اطلاعاتِ برترِ مبدل‌شده به ”دانش برتر“، در جهت رسیدن به ”برتری تصمیم‌گیری“ بهره گیرد (تصمیم‌گیری بهتر و اجرای سریع‌تر آن نسبت به رقبا؛ یا در موقعیت‌های غیر رزمی، تصمیم‌گیری با سرعتی که به نیرو امکان می‌دهد تا به شکل‌دهی یک موقعیت یا واکنش در برابر تغییرات و انجام ماموریت خود بپردازد).

برتری تصمیم‌گیری به خودی خود از برتری اطلاعاتی ناشی نمی‌گردد، بلکه تطابق سازمانی و دکترین، آموزش و تجربیات مربوطه و وجود سازوکارها و ابزار فرماندهی و کنترل مناسب نیز مورد نیاز می‌باشد.

● محیط اطلاعاتی

به گروهی از افراد, سازمان‌ها و سیستم‌هایی اطلاق میشود که به جمع‌آوری، پردازش و انتشار اطلاعات می‌پردازند (که البته شامل خود اطلاعات هم می‌شود).

تکامل فناوری اطلاعات، بصورتی فزاینده، به ما امکان می‌دهد تا به کمک مجموعه‌ای جامع از منابع اطلاعاتی پیشرفته، نظارت و مراقبت و شناسایی در یک عملیات اطلاعاتی کاملاَ هماهنگ و همگام، به یکپارچگی اشکال سنتی عملیات اطلاعاتی بپردازیم.

متغیرهای اصلی عملیات اطلاعاتی عبارتند از:

▪ تعریف و معنای چندبعدی ”اطلاعات“ : هدف، سلاح، منبع و یا قلمرو عملیات

▪ سطح اقدام و تاثیر مورد نظر: تاکتیکی، عملیاتی و استراتژیک یا ترکیبی از همه این‌ها

▪ هدف از عملیات: تامین اطلاعات، مدیریت فریبکارانه، تسلط بر میدان جنگ، جنگ‌های فرماندهی و کنترل، اخلال سیستمی و یا تخریب سیستمی

برتری از لحاظ اطلاعات و دانش میتواند باعث پیروزی در جنگ شود، اما این برتری بی اندازه شکننده است.

مونرو می گوید(۱):

ـ در گذشته وقتی شما پنج هزار تانک داشتید و دشمنان شما فقط یک هزار تانک، ممکن بود پنج به یک برتری داشته باشید.

در حالی که در جنگ اطلاعات شما میتوانید برتری، صد به یک داشته باشید، در حالی که ممکن است این برتری در گرو یک "فیوز" یا یک دورغ باشد برای پاسداری از توانایی شما در برابر کسانی که میخواهند آنرا از شما سلب کنند.

دلیل اصلی این شکنندگی آن است که دانش به عنوان یک منبع با منابع دیگر فرق دارد.

دانش پایان ناپذیر است، میتواند هم زمان از دوطرف به کار گرفته شود، و تک بعدی نیست.

این بدان معنی است که دادن اندکی اطلاعات درست میتواند بهره ی استراتژیک یا تاکتیکی هنگفتی به بار آورد;در عین حالی که دریغ کردن اطلاعاتی جزئی میتواند آثار فاجعه آمیزی بر جای گذارد.

البته که، یک راه جایگزین برای بدست آوردن دانش ارزشمند، جاسوسی و فعالیتهای اطلاعاتی است.

بدیهی است که کسب اطلاعات برای «جنگ –دانش پایه»به هر مفهومی، جنبهی اساسی دارد.

تکنو لوژی اطلاعاتی نظامی، سیستمهای کامپیوتری از هر نوع و در هر اندازه قابل تصور را در بر می گیرد.

ماهیت، توضیع، ظرفیت، قابلیت کاربرد و انعطاف پذیری چینین سیستمهایی، از جمله پیوندهای آنها با رادار، سیستمهای پدافند هوایی، و شبکه های ماهواره ای و مخابراتی، ارتشهای پیش رفته را از یکدیگر متمایز خواهد ساخت.

در "جنگ خلیج"سخت افزارها ستارهایی در شب بودند، اما «ستاره ی» واقعی نرم افزارها ی ناپیدایی بودند که اطلاعات را برسی، تحلیل و توضیع می کردند در حالی که هیچ تماشاگر تلویزیونی نویسندگان این نرم افزارها را نمی دیدند.

نرم افزارها و دانش نرم افزاری در حال دگرگون کردن موازنه نظامی در جهان است و جهان به سمت تولید ارتشهای دانش پایه براساس نرم افزار میرود.

امروزه دستگاه و دستاوردی که بیش از همه به حساب میآید، نرم افزاری است که برای ساختن نرم افزار دیگری که به نوبه ی خود برای تولید نرم افزار بعدی، آنهم برای تولید و ساخت نرم افزار تازه ای ضروری است، کاربرد دارد زیرا که جریان تبدیل داده ها به اطلاعات و دانش قابل استفاده، عمدتابر این نرم افزار متکی است.

(ساخت سیستم های عامل بهتر- ساخت پروگرامر نرم افزارهای بهتر تحت سیستم عامل ساخته شده جدید و در نتیجه ساخت نرمافزارهای با کارایی بهتر توسط همان پروگرامر ی که روی سیستم عامل نسب شده است)

● اهمیت تولید مکانهای مناسب برای دانش

دانش حتی اگر بدست آید و پرورده شود، در دست ها یا سرهای نامناسب در زمان نامناسب بی فایده است.

از این این رو راههای توزیع و دانش از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.

ارتباط در واقع اصطلاحی است برای شبکه ها، و نوع شبکه هایی که بر پا میشود و کسانی که در این شبکه ها جای میگیرند و کسانی که در این شبکه ها جای میگیرند، از جمله مسایلی است که مهمترین ملاحضات استراتژیک پیوند دارد.

ژنرالهای موج سومی میدانند ارتشی که بهترین آموزش را ببیند، با بیشترین سرعت بیاموزد و بیشترین اطلاعات را داشته باشد، تیغ برنده ای دارد که میتواند بسیاری از کمبودها را جبران کند. دانش جایگزین قطعی دیگر منابع است.

ژنرالهای زیرک این نکته را خوب درک میکنند که پیروزی در جنگ رو پرده مانند پیروزی در میدانهای جنگ از اهمیت ویژه ای برخوردار است. (پرده ی سیمولیتور- پرده ی سینما- تلویزیون و.... )

از جمله چیزهایی که ارتشها می پراکنند، اطلاعات فریبنده، اطلاعات وارونه، مطالب تبلیغی، واقعیت «هر گاه به سود باشد» و صورتهای نیرومند ذهنی از راه رسانه ها- بواقع یعنی دانش در کنار ضد دانش-.

بواقع هیچ استراتژی دانشی بدونه یک مولفه ی غایی و چهارم کامل نیست- یعنی پاسداری از سرمایه ی دانش خود در برابر هجوم دشمن - زیرا شمشیر دانش دولبه است; میتواند برای حمله به کار رود، و حریف را حتی پیش از نخستین خیزش نابود کند.

اما همچنین میتواند همان دستی را که میگردانتش قطع و نابود کند.

● جنگ خاموش (غیر نظامی ها به عنوان سربازان نرم)

شورای ملی تحقیقات آمریکا در گزارشی تحت عنوان«رایانه ها در خطر» اعلام میکند: «تروریست فردا ممکن است بتواند با یک صفحه کلید بیش از یک بمب خسارت وارد کند»

در مورد ویروسهای کامپیوتری که می توانند داده هارا نابود کنند زیاد حرف زده شده است.

این ویروسها و کرمها (تروژنها) می توانند پیامهای دروغین الغا کنند و سوابق را تغییر دهند و با جستجو کردن اطلاعات و انتقال دادن آنها به حریف دست به جاسوسی بزنند.

اگر این ویروسها به شبکه های مناسب و مد نظرشان دست پیدا کنند دست کم از لحاظ تئوری میتوانند جنگ افزارها را تجهیز کنند، آنها را خنثی کنند و یا نشانه گیری شان را تغییر دهند.

«همه گی مان به یاد داریم که همین سال گذشته یک جوان آمریکایی فقط از طریق خرید اینترنتی توانسته بود اجزاء یک موشک نسبتا فوق مدرن را خریداری کند که مانند توپ در رسانه ها صدا کرد.»

کوتاه سخت در این مبحث، یک استراتژی جامع در زمینه ی دانش نظامی باید به چهار کار ویژه ی اصلی یعنی–اکتساب، عمل آوری، توزیع و حفاظت- بپردازد. در واقع همه ی اینها به هم بستگی دارد.

سیستم های اطلاعات، برای عمل آوری، با همه ی این کارویژه ها سر و کار پیدا میکنند.

به واقع که جدا کردن ارتباطات از کامپیوتر ممکن نیست و حفاظت سیستم دانش نظامی مستلزم تامین ضد اطلاعات است.

دیگر اینکه، برتری در جنگهای شبکه ای و سایبرنتیک مستلزم وجود اطلاعات فوق العاده روشن و تکنیک های تازه و کامپیوتری برای کسب آنهاست.

سخن "کنت دو مارانژ (count de marenches) (قبلا یک رئیس سازمان اطلاعات فرانسه بوده است) درست به نظر می رسد:«دقت اطلاعات شخصی میتواند مهم تر (کارآمدتر) از تسلیحات هدایت شونده ی دقیق باشد»

پافشاری در جنگهای دوران صنعتی بر گردآوری اطلاعات به شکل انبوه با ابزارهای تکنولوژیک، به از کار افتادن تحلیل منجر شد.

آنقدر "پوشال" از راه گیرنده ها، ماهواره ها و دستگاههای مسافت یابی و ناو بری صوتی«سونارها» Sound navigation and ranging)) فراهم آمد که پیدا کردن «گندم»مخلوط با آن دشوار بود.

در واقع تحلیل گران به واسطه ی حجم انبوه داده ها قادر نبودند از پس«گرفته ها»برآیند و آن را به صورت اطلاعات بهنگام و مفید در آورند.

در واقع این امر نتیجه ی تاکید بر کمیت به جای کیفیت بوده است.

در واقع در سیستمهای قدیمی به علت طبقه بندی و دسته بندی بیش از حد اطلاعات حتی "محصول تحلیلی" با کیفیت بسیار بالا اکثرا در زمان مناسب به دست شخص مورد نظر نمی رسید.

در واقع این سیستمها قادر به انتقال «درست و به هنگام»اطلاعات به دست کسانی که بیشترین نیاز را به ان دارند نبودند.

کا ری که در دوران فرامدرن صورت گرفته، افزایش انفجار آمیز مقدار اطلاعات (از جمله اطلاعات گمراه کننده) در حال گردش در سرتاسر جهان بوده است.

انقلاب کامپیوتری، چند برابر شدن ماهواره ها، گسترش دستگاههای تکثیر داده ها، گسترش شبکه های الکترونیکی بویژه اینترنت، و ماهواره های پخش مستقیم و انبوهی از دیگر تکنولوژی های بررسی و پخش اطلاعات، جریان وسیع و جاری از اطلاعات و داده ها و دانش را پدید آورده که اینک به اقیانوس پهناوری از پندارها، نمادها، آمارها، کلمات، و اصوات میریزد و پیوسته در حال گسترش است.

مطمئنا در چنین وضعی مهمترین ابزار برای انتخاب و برگزیدن بهترین ها استفاده از سیستم تحلیل گری است که علاوه بر داشتن سرعت لازم، اطلاعات را با کیفیت برتر دسته بندی وارائه نماید و در دست رسته هایی که مورد نیازشان است قرار دهد.

● نقش بی بدیل ماهواره ها برای عدم حضور فیزیکی

طراحی سیستم های پیشرفته تصویربرداری ماهواره ای با قابلیت های برتر و توانمندی بالای نظارت، به عنوان یک پیشرفت بزرگ علمی و عرصه توسعه فناوری های ارتباطی محسوب می شوند.

بنابر این نمی توان از نظر دور داشت که کشورهای پیشرفته و صاحب فناوری ساخت ماهواره به دنبال به دست آوردن امکانات گسترده تر در بهره گیری از فضا به منظور برتری های اطلاعاتی بر دیگر کشورها هستند.

در این میان سنجش از دور به عنوان علمی با گستره وسیع قادر است با بهره گیری از ماهواره ها به اندازه گیری و ارزیابی عوارض بر روی زمین، هوا و دریا بدون حضور فیزیکی بپردازد.

سنجش از دور در آغاز در انحصار اهداف نظامی و امنیتی بود که با پایان جنگ سرد در اختیار اهداف صلح جویانه نیز قرار گرفت.

در واقع ماهواره ها را باید مولود مبارک جنگ و نظامی گری دانست، مولودی که رفته رفته در حوزه های غیرنظامی کارآمد و ارزشمند شد و اکنون به عنوان ابزار جادویی برای برتری های همه جانبه اطلاعاتی کشورهای صاحب این فناوری و پیروزی بدون جنگ در جهان مطرح است.

اما مشکل کشورهای توسعه نیافته در بهره برداری از این فناوری هزینه بالای دسترسی و بهره برداری از آنست که سبب شده این کشورها به سیستم های کشورهای پیشرفته وابسته باشند.

در همین حال و با رشد فناوری فضایی و مینیاتوری شدن این سیستم ها، دسترسی ارزان به فضا ممکن شده و بسیاری از کشورهای در حال توسعه را بر آن داشته که با توسعه ماهواره هایی با قابلیت های ارزان تر سیستم ملی سنجش از دور خود را گسترش دهند.

● تامین ارتباط مخابراتی اضطراری در زمان جنگ

گرچه ۶۰ درصد ماهواره های ساخته شده , جنبه نظامی دارند, که این اهمیت استفاده ازماهواره را در کاربرد نظامی آن روشن می کند, هنوز مطالب زیادی در مورد آنها منتشر نشده است ماهواره های نظامی، اطلاعات بسیار دقیق و مفیدی راجع به زاغه های مهمات در زیر زمین , مقر تانکها و خودروهای نظامی , محل استقرار نیروها, مراکز تجمع و آرایش و جابه جایی نیروها و تعداد آنها را به طور تقریبی جمع آوری وبه مراکز مشخصی می فرستند..

درجریان جنگ خلیج فارس ,ماهواره های "جاسوسی عکاسی آمریکا" بیش از۱۲ باردر روز از قلمرو فضایی عراق عبورمی کردند ودرهر عبور, صدهاعکس و تصویرازاوضاع گوناگون این کشور در اختیار فرماندهان نظامی قرار می دادند.

این عکسها از طریق ماهواره های مخابراتی. نظامی خاصی به منطقه نبرد فرستاده و در آنجا توسط گیرنده های متحرک دریافت می شد.

تا این قسمت از بحث دیدم که دنیای جنگ از آنجایی که "یک دستگاه فاکس " به عنوان خرج اضافه و وسیله ای اضافی در جنگ تلقی میشد چگونه به جایی رسید که گیرنده های ماهواره ای (gps- pda) و کامپیوترها و... به جنگ راه پیدا کرد و به عنوان وسیله ای عادی در جنگ ها (- جنگ کره - جنگ خلیج و جنگهای اخیر عراق و افغانستان و.... ) به کار گرفته شد.

نویسنده: حسین اژدر

۱. مونرو نویسنده یک کتاب برجسته در باره ی جنگ الکترونیک با نام«the quick and the dead» و عضو گروه نویسندگان "اخبار دفاعی" که یک هفته نامه ی معتبر است.