شنبه, ۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 25 January, 2025
مجله ویستا

وهابیت و تخریب قبور متبركه


وهابیت و تخریب قبور متبركه

علمای مكه در راس آنها, شیخ عبدالقادر شیبی كلیددار خانه كعبه, به دیدن ابن سعود آمدند, ابن سعود سخنانی ایراد كرد و در ضمن آن از دعوت محمد بن عبدالوهاب یاد كرد و اظهار داشت كه احكام دینی ما, طبق فقه احمد بن حنبل است, حال اگر این سخنان در نزد شما پذیرفته است, بیایید تا برای عمل كردن به كتاب خدا و سنت خلفای راشدین با یكدیگر بیعت كنیم همه با او بیعت كردند

● بیانیه علمای مكه و نجد آغاز فتنه ها

علمای مكه در راس آنها، شیخ عبدالقادر شیبی كلیددار خانه كعبه، به دیدن ابن‏سعود آمدند، ابن سعود سخنانی ایراد كرد و در ضمن آن از دعوت محمد بن عبدالوهاب یاد كرد و اظهار داشت كه احكام دینی ما، طبق فقه احمد بن حنبل است، حال اگر این سخنان در نزد شما پذیرفته است، بیایید تا برای عمل كردن به كتاب خدا و سنت‏خلفای راشدین با یكدیگر بیعت كنیم. همه با او بیعت كردند.

سپس یكی از علمای مكه، از ابن سعود درخواست كرد كه مجلسی ترتیب بدهد تا علمای مكه و نجد در اصول و فروع به مباحثه بپردازند، وی این پیشنهاد را پذیرفت و در روز یازدهم جمادی‌الاولی، پانزده نفر از علمای مكه و هفت نفر از علمای نجد، اجتماع كردند و مدتی باهم بحث كردند و در پایان بیانیه‏ای از طرف علمای مكه صادر شد، مبنی بر این كه در پاره‏ای از مسایل اصولی، میان علمای مكه و علمای نجد، موافقت گردید، از جمله این كه هركس میان خود و خدا واسطه قرار دهد، كافر است و تا سه بار توبه داده می‏شود و اگر توبه نكرد، باید كشته شود. دیگر ساختمان بر روی قبور و چراغ روشن كردن در اطراف قبور و نماز خواندن در كنار آنها حرام است. و نیز اگر كسی خدا را به جاه و مقام كسی بخواند، مرتكب بدعت‏شده و بدعت در اسلام حرام است. (۱)

● ویران ساختن مقابر و مشاهد حجاز به دست وهابی‌ها

وقتی كه وهابی‌ها وارد طائف شدند، گنبد مدفن ابن عباس را خراب كردند، چنان كه این كار را یكبار دیگر نیز انجام داده بودند و هنگامی كه وارد مكه شدند، قبه‏های قبرهای عبدالمطلب جد پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و ابوطالب عموی پیامبر و خدیجه ام‏المؤمنین (همسر اول پیامبر) و همچنین بنای زادگاه پیامبر و فاطمه زهرا ـ علیها السلام ـ را با خاك یكسان نمودند.

در جده قبه قبر حوا را ویران ساختند و به‏طور كلی تمام مقابر و مزارات را در مكه، جده و طائف و نواحی آنها از بین بردند و زمانی هم كه مدینه را محاصره كرده بودند، مسجد و مزار حمزه و مقبره شهدای احد را كه بیرون شهر بود، خراب كردند.

مرحوم علامه امین می‏نویسد:

«و شایع است كه آنها گنبد مرقد مطهر نبوی را هم به توپ بستند، اما خود وهابی‌ها منكر چنین چیزی هستند. چون این خبر به گوش ملت ایران رسید، سخت دچار نگرانی شد و علما و بزرگان اجتماع كردند و این پیش‏آمد را امری بزرگ تلقی نمودند و ما در دمشق از یكی از علمای بزرگ خراسان و از شهر مقدس مشهد تلگرافی دریافت نمودیم كه طی آن حقیقت قضیه را از ما سؤال كرده بودند، سپس دولت ایران گروهی را برای تحقیق به حجاز اعزام داشتند، تا از حقیقت ماجرا دولت‏خویش را مطلع سازند. (۲)

پس از تسلط وهابی‌ها بر مدینه منوره قاضی القضات وهابی‌ها، شیخ عبدالله بن‏بلیهد در ماه رمضان ۱۳۴۴ از مكه به مدینه آمد و اعلامیه‏ای صادر نمود و ضمن آن از اهل مدینه سؤال كرد كه درباره خراب كردن قبه‏ها و مزارات چه می‏گویند؟ بسیاری از مردم از ترس جوابی ندادند و بعضی از آنان خراب كردن را لازم دانستند و متن سؤال و جواب را منتشر ساخت‏.

مرحوم علامه سید محسن امین در این باره می‏نویسد:

«مقصود شیخ عبدالله از این سؤال استفتاء حقیقی نبود، زیرا وهابی‌ها در وجوب خراب كردن تمام قبه‏ها و ضریح‏ها حتی قبه روی قبر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ هیچ تردیدی ندارند، این دو قاعده و اساس مذهبشان می‏باشد و سؤال مزبور تنها برای تسكین خاطر مردم مدینه بود»‌.

بعد از سؤال مذكور، آنچه در مدینه و اطراف آن گنبد و ضریح و مزار بود، ویران ساختند از جمله گنبدهای ائمه مدفون در بقیع كه عباس عموی پیغمبر ـ صلی الله علیه و آله ـ نیز در آن مدفون بود و دیوارها و صندوق روی قبور، همه را خراب كردند، همچنین گنبدهای عبدالله پدر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و آمنه مادر آن حضرت و نیز گنبدها و قبور زوجات پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و گنبد عثمان بن عفان و اسماعیل بن جعفر الصادق‏علیه السلام و مالك پیشوای مذهب مالكی را ویران ساختند، خلاصه سخن این كه در مدینه و اطراف و در ینبع قبری باقی نگذاشتند» (۳) .

باز می‏نویسد: «وهابی‌ها از ترس نتیجه كارشان از خراب كردن گنبد و بارگاه رسول اكرم‏صلی الله علیه وآله خودداری كردند و گرنه آنان هیچ قبر و ضریحی را استثناء نكرده‏اند، بلكه قبر پیامبر از جهت آن كه بیشتر مورد احترام و علاقه مردم است، از نظر آنها اولی به خرابی است، اما آنچه كه پادشاه سعودی اظهار داشته كه «ما قبر پیامبر را محترم می‏دانیم‏» بدون شك چنین كلامی برخلاف عقائد آنهاست و این سخن را جز برای مصلحت و جلوگیری از تحریك عواطف جهان اسلام، بر ضدشان، نگفته است و اگر از این نظر خاطر جمع می‏شدند، حتما قبر پیامبرصلی الله علیه وآله را نیز ویران می‏ساختند، بلكه نخست و پیش از سایر مزارات آنجا را خراب می‏نمودند.

چون این عمل زشت وهابیان در حجاز و آنچه را كه نسبت‏به قبور ائمه بقیع كرده بودند، به گوش مسلمانان در نقاط مختلف جهان رسید، این جنایت را بزرگ شمردند و در محكومیت آن، تلگراف‌هائی از عراق و ایران و سایر كشورها به ابن سعود مخابره شد و به عنوان اعتراض درس‌ها و نماز جماعت‌ها تعطیل گشت و مجالس سوگواری تشكیل گردید (۴) .

مطلبی كه بیشتر موجب نگرانی شد، انتشار این موضوع بود كه گنبد روی قبر مطهر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ را نیز به گلوله بسته‏اند (و حتی قبر مقدس را خراب كرده‏اند) اما بعداً معلوم شد این خبر صحت نداشته خود وهابی‌ها هم آن را انكار كردند»‌.

جابری انصاری در كتاب «تاریخ اصفهان‏» در ضمن وقایع سال ۱۳۴۳ هجری به داستان حمله وهابی به حجاز و ویران ساختن قبور اشاره می‏كند و می‏نویسد: «ضریح پولادی كه حاج امین السلطنه در سال ۱۳۱۲ هـ . دستور داد در اصفهان دو سالی ساختند، برداشتند (از روی قبور ائمه بقیع) و چون وهابی‌ها خواسته بودند وارد مرقد مقدس ختمی مرتبت‏شوند، یكی از آنان، این آیه را خوانده بود: «یا ایها الذین آمنوا لا تدخلوا بیوت النبی ...» لذا از آن جسارت گذشتند» (۵)

● بمباران مدینه و انعكاس آن در ایران و سایر ممالك اسلامی

مؤلف كتاب «تاریخ بیست‏ساله ایران‏» حسین مكی، زیر عنوان فوق می‏نویسد:

«تقریبا در اوایل شهریور ۱۳۰۴ برابر اوایل صفر ۱۳۴۳ در نتیجه محارباتی كه بین طائفه وهابی‌ها (ابن السعود ملك نجد و حجاز) كه بعدها به نام كشور عربی سعودی موسوم گردید، و صاحب الاحساء و ملك حسین شریف مكه و مدینه روی داد، برخی از شهرهای مكه و مدینه بمباران گردید و پس از تصرف مدینه شهر مزبور نیز از طرف قوای ابن السعود بمباران شد، بعضی از مقابر صحابه و مساجد و مقابر ائمه شیعه ویران گردید. خبر این بمباران در عالم اسلام و مخصوصاً عالم تشیع صدای عجیبی كرد و عواطف مذهبی مردم را سخت تحریك نمود، از تمام نقاط ایران تلگرافاتی به علمای تهران شد و علمای مركز نیز جلساتی تشكیل داده و در اطراف این موضوع به مذاكره و بحث پرداختند. سردار سپه نیز در این زمینه بخشنامه زیر را صادر نمود:

«متحد المآل تلگرافی و فوری است. عموم حكام ایالات و ولایات و مامورین دولتی.

به موجب اجبار تلگرافی از طرف طائفه وهابی‌ها اسائه ادب به مدینه منوره شده و مسجد اعظم اسلامی را هدف تیر توپ قرار داده‏اند. دولت از استماع این فاجعه عظیم بی‏نهایت مشوش و مشغول تحقیق و تهیه اقدامات مؤثره می‏باشد، عجالتاً با توافق نظر آقایان حجج اسلام مركز تصمیم گرفته شده است كه برای ابراز احساسات و عمل به سوگواری و تعزیه‏داری یك روز تمام مملكت تعطیل عمومی شود، لهذا مقرر می‏دارم عموم حكام و مأمورین دولتی در قلمرو مأموریت‏ خود به اطلاع آقایان علمای اعلام هر نقطه، به تمام ادارات دولتی و عموم مردم این تصمیم را ابلاغ و روز شنبه شانزدهم صفر را روز تعطیل و عزاداری اعلام نمایند.

ریاست عالیه كل قوا و رئیس الوزراء ـ رضا»‌.

پی‏نوشت‏ها:

۱) تاریخ المملكه‌‏العربیه‌‏السعودیه‌، ج‏۲، ص ۳۴۴.

۲) كشف الارتیاب، ص ۵۵.

۳) كشف الارتیاب، ص ۵۵.

۴) همان مدرك.

۵) تاریخ اصفهان، ص ۳۹۲.

۶) حسین مكی، تاریخ بیست‏ساله ایران، ج‏۳، ص ۳۶۵ و ۳۶۶.

۷) سفرنامه فراهانی، ص ۲۸۱ به بعد.

۸) هدیه‌‏السبیل، ص ۱۲۷ به بعد.

۹) تحفهٔ‏الحرمین، ص ۲۲۷.

۱۰) مرآهٔ‏الحرمین، ج‏۱، ص ۴۲۶، چاپ مصر، ۱۳۴۴ه - ۱۹۲۵م.

مكتب اسلام ـ سال ۱۳۷۹ ـ ش۳


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.