پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا

جنبهٔ انسانی چابكی سازمانی


جنبهٔ انسانی چابكی سازمانی

نظریه پردازان مدیریت عمومی اغلب بر بعد افراد در چارچوبی از مدیریت كیفیت جامع,بدون در نظر گرفتن جنبه های ریاضی یا جنبه های انسانی ـ فناوری چابكی تمركز كرده اند

ممكن است چابكی سازمانی به عنوان تركیب فرآیندها، مشخصههای سازمانی و اعضای سازمان با فناوری پیشرفته در نظر گرفته شود. چابكی توانایی سازمان در تهیهٔمحصولات و خدمات با كیفیت خوب را افزایش میدهد و بنابراین برای افزایش توان رقابت سازمان مهم است در این مقاله دیدگاههای تولیدی عملیاتی ، مدیریت عمومی و اجتماعی فنی به منظور توسعهٔ مدلی از چابكی سازمانی عرضه میشود. همچنین پیشینهٔ موجود در این زمینه‏ها مرور و مدلی از چابكی بر مبنای تامین‏كنندگان، اعضای سازمان و مشتریان ارائه میشود كه از طریق فناوری اطلاعات به یكدیگر پیوستهاند. پیشنهاد شده است كه این پیوستگی بر بنیان رهبری ، فرهنگ سازمانی و سیستمهای پاداش كاركنان تكیه داشته باشد تا رابطه‏ای بین افراد و فناوری ایجاد شود. این روابط شامل دخالت افراد در تصمیمگیری، ایجاد كیفیت محصول و فرآیند از طریق ارائهٔ مشاغل غنی شده، آموزش فناوری و تدارك سیستم پاداشی است كه تلاشهای ارتقا بخش چابكی را تقویت میكند.

● مقدمه

تحولات سریع فنی ، ریسك روزافزون، جهانی شدن و انتظارات مربوط به مشتریگرایی از جمله ویژگیهای محیطی هستند كه سازمانهای تجاری معاصر با آنها مواجه‏اند . برای موفقیت در چنین محیطی، چابكی، بهویژه تولید چابك كه شكلی از فناوری تولید پیشرفته (ATM) استمزیتی رقابتی ارائه میكند كه ممكن است از طریق شهرت نوآوری و كــیفیت حــفظ شــود. یــك ســازمان چــابك فرآیندهای سازمانی و افراد را با فناوری پیشرفته تركیب می‏كند تا نیازهای مشتری را برای ارائهٔ محصولات و خدمات با كیفیت زیاد و در مدت زمان نسبتاً كوتاه برآورده كند .

این امر تنها زمانی اتفاق می‏افتد كه چابكی به عنوان یك ارزش سازمانی منظم و یك راهبرد توسط رهبر سازمان پشتیبانی شود.

با اینحال ، با تمام مطالعات انجام شده دربارهٔ فناوری تولید پیشرفته، تیمهای كاری، توانمندسازی و كیفیت، هنوز كار تجربی اندكی روی این موضوع انجام شده است كه چگونه سازمانها به چابكی كه موفقیتشان را قطعاً تضمین می‏كند دست می‏یابند. شاید به علت ماهیت بلند مدت بعضی خصوصیات سازمانی مثل فرهنگ و فرآیندها، پژوهشگران تمایل دارند كه اساساً بر جنبهٔفنی و یا كمی چابكی سازمانی تمركز كنند.

پیــشینهٔ ایــن مــوضوع زمینه های تــخصصی گوناگونی را منعكس میسازد. جنبهٔ مدیریت تولید و عملیات از طریق عواملی از قبیل زنجیرههای تأمینكننده ـ مشتری،كاهش زمان تحویل، دسترسی سریع به موجودی كالا و مدلهای ریاضی و با تأكید كلی بر فناوری اطلاعات (IT) بر چابكی تمركز دارد. ضمن به رسمیت شناختن نقش مدیریت در حركت به سوی یك فرهنگ چابك آگاهی اندكی از فرآیندهای مدیریتی كه چابكی را میسازند و حفظ میكنند موجود است. به علاوه به نقش دیگركاركنان ومباحث انگیزش و جبران خدمات در به سرانجام رسانیدن چنین تحولی كمتر توجه شده و همین طوردیگر عوامل بافت سازمانی مثل فرهنگ ، ارتباطات و رهبری نادیده گرفته شده است. نظریه پردازان مدیریت عمومی اغلب بر بعد افراد در چارچوبی از مدیریت كیفیت جامع،بدون در نظر گرفتن جنبه‏های ریاضی یا جنبه‏های انسانی ـ فناوری چابكی تمركز كرده‏اند .

بدنهٔ اصلی این مقاله شامل روابط بین انسانها ،سازمانها و فناوری است كه رویكردی اجتماعی فنی است. تقریباً ۵۰ سال قبل، نقش سیستمهای فنی برای نخستین بار در مطالعات موسسهٔ تاویستاك توصیف شد كه در آن نقش وارزش انسانها در یك سیستم تولیدی به روشنی مشخص شده بود. كارهای بعدی بیشتر نشان داد كه چگونه فناوری بر ساختار، مناسبات قدرت و طراحی شغل اثر می‏گذارد . اما دیدگاه اجتماعی فنی تنها اخیراً در به كارگیری فناوریهای تولید پیشرفته مورد توجه قرار گرفته است.

یكپارچه سازی این رویكردها به منظور مطالعهٔ این نكته كه سازمانها چگونه چابكی را برای شكوفایی محیط كاری خود به كار میبرند به ندرت انجام شده است. با اینكه ارزش افراد در مدلهای دارای قابلیت رقابت سازمانی از طریق چابكی تصدیق شده است، ولی آنها و خصوصیات سازمانی كه در آن كار می‏كنند در مقایسه با مطالعهٔ فناوری و عوامل عملیاتی مثل مـدیریت مـوجودی و زنــجیرههای تـأمین كـمتر بررسی و مطالعه شده است.

هدف این مقاله توسعهٔ مدلهای مفهومی موجود چابكی سازمانی از طریق تركیب نقش افراد، خصوصیات سازمانی و فناوری تولید پیشرفته در موفقیت سازمانی، به ویژه در تحویل محصولات و خدمات با كیفیت زیاد است.

● مدیریت تولید و عملیات

برخی بر این باورند كه ظاهراً آمریكا كمك بخش تولید به اقتصاد را بیاعتبار كرده است . شاید بتوان چنین چیزی را برای مطالعهٔ فناوریهای تولید پیشرفته در اجزای تولیدی یك سازمان به عنوان وسیلهای در جهت فهم اینكه نوآوریهای دیگر را چگونه میتوان در سراسر سازمان مدلسازی كرد به كار برد.

تولید چابك شكل نسبتاً جدیدتری از فناوری تولید پیشرفته است كه عدم تمركز طراحی و تــولید را بــرای دســتیابی بــه انـعطافپذیری و تطبیقپذیری پیشنهاد میكند. منابع فنی، توسعهٔ محصول، قابلیتهای مدلسازی فرآیند و اكتساب سریع قطعات را موجب میشود . این امر زمان بازاریابی را كاهش می‏دهد و موجب سازگاری با تغییرات مداوم خصوصیات مشتری می‏شود . اینكه هر فناوری شكلی از یك فناوری تولید پیشرفته در نظر گرفته شود یا نه به مقداری كه به یكپارچهسازی نیاز دارد بستگی دارد. فناوریها از سطح ۱ كه یك واحد مثل آدمواره (روبات) یا ماشین كنترل عددی است. تا سطح ۴ كه نیازمند اتصال تولید به تمام دیگر كاركردهای وابسته است دستهبندی میشوند.

مؤسسات آمریكایی در ابتدا مشكلاتی برای درك مزایای اجرای فناوریهای تولید پیشرفته داشتند. این فناوریها با فناوریهایی چون آدمواره و خودكارسازی با توانایی ذخیره،پردازش و تقویت سریع اطلاعات فرق میكنند. فناوریهای تولید پیشرفته میتوانند خود را تنظیم كنند و نسبتاٌ به سرعت و به راحتی در فرآیند تبدیل اصلاح شوند.

▪ استفاده از هریك از اشكال یك فناوری تولید پیشرفته ماهیت فرآیندهای سازمانی و تصمیمگیری را در زمینه هایی از قبیل مسایل زیر تغییر میدهد:

ـ طراحی و ساخت

ـ راهبرد تولید و راهبرد سازمانی

ـ مدیریت تولید و هزینه

ـ بازاریابی، طراحی و كنترل كیفیت

ـ تولید و مدیریت منابع انسانی

عملكردها وسیاستهای سازمان میتواند با اجرای موفق فناوری یكپارچه افزایش یا كاهش پیدا كند . شاید با توسعهٔ دیدگاهمان به برقراری ارتباط بین تغییر تولید، ادارهٔسازمان و پاداشهای فردی و گروهی بهتر به دستاوردهای سازمانی برسیم.

● مدیریت عمومی

نظریهپردازان سنتی مدیریت، فناوری را در طراحی كار به عنوان عامل اثرگذار بر تكنیكها، وظایف و استفاده از ماشینآلات در فرآیندهای تبدیل مورد توجه قرار میدهند. مدیریت علمی با تخصصیسازی و استانداردسازی سر وكار داشت. نظریهٔ دیوانسالاری وظایف شغلی به روشنی تعریف شده را پیشنهاد میكرد. اگر چه بعضیها روابط انسانی را ادامهٔ مدیریت علمی میدانند، ولی مكتب روابط انسانی سیاستها، قوانین و شرایط كاری را به عنوان عواملیدر رفتار انسانی در نظر میگیرد .رویكردهای اقتضایی ـ ساختاری معروف تامپستون و لارش اثر محیط و فناوری بر طراحی سازمان را به حساب میآورند. تامپستون مقتضیات عدم اطمینان، فناوری و یك دورنمای باز/بسته بر ساختار سازمانی را باهم تركیب كرد. وی انواع فناوریهایی را كه بر همبستگیها و هماهنگیها اثر میگذارند متذكر میشود. لارنس و لارش تفاوتهایی بین فناوری تبدیلی یافتند كه بر اهداف زمانی، اهداف شخصی و رسمیت ساختار در سازمانها اثر میگذارند كه خود به اشكال مختلفی از یكپارچهسازی نیاز دارد.

امروز كه در جستجوی اجرای موفقیتآمیز فناوریهای تولید پیشرفته در حال تغییر مداوم و دیگر اشكال نوآوریها هستیم، این نظریهها برای ما سودمند هستند.

● سیستمهای اجتماعی فنی

چون فناوری تولید پیشرفته به فضایی از نوآوری، ریسك گرایی، طراحی، طراحی مجدد و سازگاری محصولات و فرآیندهایی كه از اشكال مختلف فناوری استفاده میكنند وابسته است مفهوم چابكی به طور مناسب"برازندهٔ" رویكرد اجتماعی فنی است. شونهوون خاطرنشان میكند كه وقتی ما بدون توجه به پیچیدگی سیستم سازمان ، از نزدیك به افراد و ماشینآلات نگاه میكنیم، نتایج نامطلوبی پدید میآیند. وی در یك تجزیه تحلیل گفتههایش را با یادآوری عكسالعمل منفی فضانوردان نسبت به فهرست زمانبندی شدهٔ بسیار دقیقی از فعالیتها و وظایف كه توسط فرماندهان روی زمین تهیه شده بود، پشتیبانی میكند. فضانوردان كار كردن در چنین وضعیت آدموارهای را رد كردند.

از دیدگاه سیستمهای اجتماعی فنی، فناوری، به جای اینكه وظایف شغلی و افراد مجری آنها را هدایت كند، به افراد در توسعهٔ مهارتهایشان و تصمیمگیری كمك میكند . نیپس و مولمن در مقایسهٔبین سیستمهای اجتماعی فنی با رویكرد سیستمهای تولید ناب۱ میگویند كه هر دو رویكرد ما را فراتر از رویكرد مدیریت علمی سنتی پیش میبرند تا در كـاركـردن بـا گـروهها، چـند وظیفهای بـودن، بازخورد، مشاركت و تعهد كاركنان را مورد توجه قرار دهیم. اما سیستمهای اجتماعی و فنی و تولید ناب تفاوتهایی ادراكی دربارهٔ افراد و وظایف دارا هستند. دیدگاه سیستم اجتماعی فنی به سمت مالكیتكار به وسیلهٔ تیمهای كاری حركت میكند، تولید ناب به متخصصان و فرآیندهای كاری استاندارد باور دارد. سیستم اجتماعی فنی بــر انگیزش كــارگران از طــریق غنیسازی مشاغل عقیده دارد، در حالی كه تولید ناب بر روابط خوب میان كارگران و میان مدیریت و كارگران تمركز میكند.

هر دو سیستم اجتماعی فنی و تولید ناب به بـهبود مـستمر مـعتقد هــستند، امـا در سیستمهای اجتماعی فنی این امر با بهبود كار از دیدگاه كاركنان انجام میشود، در حالی كه در تولید ناب بهبود كارآیی در كانون توجه قرار دارد. سیستم اجتماعی فنی برای بهبود بر كارگران تكیه میكند، در حالی كه تولید ناب به متخصصان برای طراحی سیستمها بستگی دارد. سیستم اجتماعی فنی میگوید كه خود مختاری انگیزش و تعهد را بهبود میبخشد، تولید ناب اعتقاد دارد كه مشاركت از طریق توسعهٔ مهارت و تشویق به سازمان كمك میكند. علیرغم این تفاوتها ، هر دو بر این باورند كه انسانها یاوران مهم كیفیت و نتایج فرآیندهای سازمانی و محصولات هستند.

نویسنده:

Madeline Crocitto & Mohamad Youssef

ترجمهٔ پویا جوانبخت

مرجعها

Drucker, P. (۱۹۹۵), Managing in a Time of Great Change, Truman Talley Books/ Dutton, New York, NY.

(The) Economist (۱۹۹۸). "No factory is an island", The Economost, ۲۰ June, P. S۸.

Fingleton, E. (۲۰۰۰), "The unmaking of Americans", Technology Review, Vol. ۱۰۳ No. ۱, pp. ۸۹-۹.

Harper. G.R. and Utley, D.R. (۲۰۰۱), "Orgnizational culture and uccessful information technology implementation", Engineering Managemnt Journal, Vol.۱۳ No. ۲, pp. ۱۱-۱۵.

Herndon, S.L. (۱۹۹۷), "Theory and practica:implications for the implement-tation of ommunication technology in organizations", The Journal of Busiess Communication, Vol. ۳۴ No. ۱, pp. ۱۲۱-۳۰.

Alange. S.,Jacobsson. S. and Jarnehammar, A. (۱۹۹۸),"Some aspects of an analytical framework for studying the diffusion of organiztiational innovations", Technology Analysis & Strategic Management, Vol. ۱۰ No. ۱, pp. ۳-۲۱

Anderson, J. C., Rungtusanatham and Schroeder, R.G. (۱۹۹۴), "A theory of quality management underlying the Deming management method", Academy

موفقیت هر سازمان را تصدیق میكند. زمانی كه ورای اشكال و ایدههای قبلی هستیم تا پارادیمهای جدیدی را برای فهم بهتر این پدیده تشكیل دهیم.

منبع

Madeline Crocitto & Mohamed Youssef, "The human side of organizational agility" Industrial Mangement & Data system, ۱۰۳/۶,۲۰۰۳,pp.۳۸۸-۳۹۷.

of Management Review, Vol. ۱۹ No. ۳, pp. ۴۷۲-۵۰۹.

Arthur, M.B. and Rousseau, D.M. (۱۹۹۶), The Boundaryless Career:A New Employment Principle for a New Organizational Era, Oxord University Pres, New York, NY.

Adhley, S. (۱۹۹۷). "Rapid-response design", Mechanical Enginering-CIME, Vol. ۱۱۹ No.۱۲, pp. ۷۲-۵/.

Beede, D.N. and Young, K.H. (۱۹۹۹۸,

" Patterns of advnced technology adoption and manufacturing performance", Busines Economics, Vol. ۳۳ No. ۲, pp. ۴-۴۸.

Brandyberry, A., Rai, and Ehite, G.P. (۱۹۹۹), "Intermediate perormance impacts of advanced manufacturing technology systems:an emirical investigation", Decision Sciences, Vol. ۳۰ No. ۴, pp. ۹۳۳-۱۰۲۰.

Connor, P.E. (۱۹۹۷), "Total quality management:a selective commentary on its human dimensions, with special refernce to is downside", Public Administration Reviw, Vol. ۵۷ No. ۶, pp. ۵۰-۱۰.

Dean, J.W. and Bowen, D.E. (۱۹۹۴), "Management theory and total quality:improving research and practice through theory development", The Academy of Management Review, Vol. ۱۹ No. ۳, pp. ۳۹۲-۴۱۸.

Doyle, J. (۲۰۰۰), "Manufacturers join the technology revolution-reluctantly", Midrange Systms, Vol. ۱۳ No. ۷, pp.۲۷-۳۲.

Niepce, W. and Molleman, E. (۱۹۹۸), "Work design issues in lean production from a sociotechnical systems perspective: neoTaylorism or the next step in sociotechnical design?", Human Relations, Vol. ۵۱ No. ۳, pp. ۲۵۹-۸۱.

O۰۳۹;Connor, L. (۱۹۹۴), "Agile manufacturing in a responsive factory", Mechanical Engineering - CIME, Vol. ۱۱۶ No. ۷, pp. ۵۴-۸.

Pandiarajan, V. and Patun, R. (۱۹۹۴), "Agile manufacturing initiatives at concurrent Technologies Corp", Industrial Engineering, Vol. ۲۶ No. ۲, pp. ۴۶-۹.

Quinnones, E. (۱۹۹۹), "In some jobs, employees will never escape from the phone", The New York Times, ۳۱ October, p. bu۴.

Reed, R., Lemak, D.J. and Montgomery, J.C. (۱۹۹۶), "Beyond process: TQM content and firm performance", Academy of Management Review, Vol. ۲۱ No. ۱, pp. ۱۷۳-۲۰۲.

Reeves, C.A. and Bednar, D.A. (۱۹۹۴), "Defining quality: alternatives and implications", Academy of Management Review, Vol. ۱۹ No. ۳, pp. ۴۱۹-۴۵.

St Edmunds, B. and Pullin, J. (۲۰۰۱), "How being agile is the best way up", Professional Engineering. Vol. ۱۴ No. ۱۱, pp. ۳۲-۳.

Sagie, A. (۱۹۹۴), "Participative decision making and performance: a moderator analysis", The Journal of Applied Behavioral Science, Vol. ۳۰ No. ۲, pp.۲۲۷-۴۶.

Schein, E.H. (۱۹۸۵), Organizational Culture and Leadership, Jossey Bass, San Francisco, CA.

Schoonhoven, C.B. (۱۹۹۱), "Sociotechnical considerations for the development of the space station: autonomy and the human element in space", in Kolb, S.A., Rubin, I.M. and Osland, J.S. ( Eds ), The

Ireland, R.D. and Hitt, M.A. (۱۹۹۹), "Achieving and maintaining strategic competitiveness in the ۲۱st century:the role of strategic leadership" The Academy of Management Executive, Vol. ۱۳ No. ۱, pp. ۴۳-۵۷.

Kidd, P.T. (Ed.) (۱۹۹۴), A ۲۱st Century Paradigm. In Agile Manufacturing :Forging New Frontiers, Addison-Wesley, Workingham.

King, J. (۱۹۹۸), "It moves manufactures beyond core products", Computerworld, ۲۸ September, Vol. ۳۲ No. ۳۹, p. ۱.

Kudpi, V.S. and Pati, N. (۱۹۹۶), "How advanced manufacturing systems affect marketing channels", Business Forum, Vol. ۲۱ Nos. ۱-۲, p. ۲۶.

Lawrence, P.R. and Lorsch, J.W. (۱۹۶۷), Ogranization and Environment:Managing Differentiation and Integration, Harvard University Press, Boston, MA.

Lenoard, B. (۲۰۰۲), "Strategic HR: Straight Talk", HR Magazine, Vol. ۴۷ No. ۱, pp. ۴۶-۵۱.

Macaulay, J. (۱۹۹۶), "Management in the agile organization", in Montgomery, J.C. and Levine, L.O. (Eds), The Tranition to Agile Manufacturing, ASQC Quality Press, Milwaukee WI.

Mintzberg, H. (۱۹۷۹), The Structuring of Organizations, Prentice-Hall, Englewood Cliffs, NJ.

Narasimhan, R. and Das, A. (۱۹۹۹), "An empirical investigation of the contribution of strategic sourcing to manufacturing flexibilities and Performance" Decision Sciences, Vol. ۳۰ No. ۳, pp. ۶۸۳-۷۱۸.

Naylor, J.B., Naim, M.M. and Berry, D. (۱۹۹۹), "Leagility: integrating the lean and agile manufacturing paradigms in the total upply chain", International Journal of Production Economics, Vol. ۶۲, pp. ۱۰۷-۱۸.

Action, McGraw-Hill, New York, NY.

Treasury Management association (۱۹۹۹), "Interpersonal kills are key in office of the future", TMA Journal, Vol. ۱۹ No. ۴.

Watkins, K.E., Ellinger, A.D. and Valentine, T. (۱۹۹۹), "Understanding support for innovation in a large-scale change effort: the manager-as-instructor approach", Human Resource Development Quarterly, Vol. ۱۰ No ۱, pp. ۶۳-۷۷.

Woodward, J. (۱۹۶۵), Industrial Organizations: Theory and Practice, Oxford University Press, New York, NY.

Yoffie, D.B. and Kwak, M. (۲۰۰۱), "Mastering strategic movement at Palm", MIT Sloan Management Review, Vol. ۴۳ No. ۱, pp. ۵۵-۶۳.

Youngblood, M.D. (۲۰۰۰), "Winning cultures for the new economy", Strategy & Leadership, Vol. ۲۸ No. ۶, pp. ۴-۹.

Youssef, M.A. (۱۹۹۲), "Agile manufacturing: a necessary condition for competing in global market", Industrial Engineering, December, pp.۱۸-۲۰.

Yusef, Y.Y., Sarhadi, M. and Gunasekaran, A. (۱۹۹۹), "Agile manufacturing: the drivers, concepts and attributes", International Journal of Production Economics, Vol. ۶۲, pp. ۳۳-۴۳.

Organizational Behavior Reader, ۵th ed., Prentice-Hall, Englewood Cliffs, NJ, pp. ۵۹۱-۶۰۶.

choice: sociotechnical system approach", California Management Review, Vol. ۳۴ No. ۴, pp. ۹-۱۰۴.

Shani, A.B., Grant, R.M., Krishnan, R. and Thompson, E. (۱۹۹۲), "Advanced manufacturing systems and organizational Sharifi, H. and Zhang, Z. (۱۹۹۹), "A methodology for achieving agility in manufacturing organizations: an introduction", International Journal of Production Economic, Vol. ۶۲. pp. ۷-۲۲.

Snell, S.A. and Dean, J.W. (۱۹۹۴), "Strategic compensation for integrated manufacturing: the moderating effects of jobs and organizational inertia", Academy of management Journal, Vol. ۳۷ No. ۵, pp. ۱۱۰۹-۴۰.

Spencer, B.A. (۱۹۹۴), "Models of organization and total quality management: a comparison and critical evaluation", Academy of Management Review, Vol. ۱۹ No. ۳, pp. ۴۴۶-۷۱.

Tausky, C. (۱۹۷۸), Work Organizatins: Major Theoretical perspectives, ۲nd ed., F.P. Peacock publishers, IL.

Thompston, J.D. (۱۹۶۷), Organizations in

Alexander, P.A., Schallert, D.L., Hare, V.C., ۱۹۹۱, "Coming to terms: how researchers in learning and literacy talk about knowledge" , Review of Educa- tional Research, ۶۱,۳,۳۱۵-۴۳.

Brown, J.S., Duguid, P., ۱۹۸۸, "Organizing knowledge", California Management Review, ۴۰,۳,۹۰-۱۱۱.

Daft,R., Macintosh , N., ۱۹۸۱, "A tentative exploration into the amount and equivocality of information proce- ssing in organizational work units", Administrative Science Quarterly, ۲۶, ۲۰۷-۲۴.

Lahti, R.K,. Beyerlein, M.M, ۲۰۰۰ , "Knowledge transfer and management consulting" a look at the firm" Business Horizons, ۴۳,۱,۶۵.

Laudon, K.C., Laudon, J.P., ۱۹۹۵ inform-


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.