چهارشنبه, ۹ خرداد, ۱۴۰۳ / 29 May, 2024
بی هنجاری
آنومی یا بی هنجاری، مفهومی است كه توسط امیل دوركیم (۱۹۱۷- ۱۸۵۸) جامعه شناس مشهور فرانسوی در ادبیات جامعه شناسی وارد شده است. به اعتقاد دوركیم، در زندگی روستایی مبتنی بر كشاورزی هنجارهای مستقر و پایداری وجود دارند كه الگوهای رفتار، وظایف و انتظارات افراد جامعه را مشخص می سازند. دوركیم همبستگی حاصل از این نظم هنجاری پایدار را همبستگی مكانیكی می نامد. جوامع دارای این نوع همبستگی، واحدهای مستقلی هستند كه در آنها خانواده به عنوان نهادی دارای كاركردهای فراوان و از جمله كاركرد اقتصادی، نیازهای تمامی افراد جامعه را تامین می كند. با ظهور سرمایه داری صنعتی و آغاز مهاجرت مردم از روستاها به شهرها، همبستگی مكانیكی دیگر توانایی ایجاد ساختار برای زندگی اجتماعی نوین را از دست داد. در این شرایط، نوع جدیدی از همبستگی با عنوان همبستگی ارگانیك شكل می گیرد كه مبتنی بر تقسیم كار بوده و دربردارنده ساختار هنجاری هدایت كننده ای نیز است.درواقع به اعتقاد دوركیم، همبستگی مكانیكی مبتنی بر تشابهات افراد بود، در حالی كه همبستگی ارگانیك بر مبنای تمایزات موجود بین افراد جامعه، شكل می گیرد. اما گذار از همبستگی مكانیكی به همبستگی ارگانیك مدتی به طول می انجامد. ویژگی غالب این دوره گذار، بی سازمانی هنجاری است كه دوركیم آن را شرایط آنومیك می نامد. البته منظور دوركیم از این واژه بی هنجاری مطلق نیست. زیرا در هر جامعه ای به هر حال هنجارهای غالبی وجود دارند، در واقع هدف اصلی او توصیف وضعیتی است كه در آن بی نظمی نسبی هنجاری حاكم است.رها شدن از تاثیر بازدارنده و محدودكننده هنجارها نه تنها شرایط را برای زندگی افراد مساعدتر و آزادتر نمی كند بلكه در غیاب هنجارهای هدایت كننده، مردم نمی دانند چگونه رفتار كنند و در انتظار چه چیزهایی باشند. از نظر دوركیم، بسیاری از مسائل اجتماعی در اروپای دستخوش صنعتی شدن شتابان در نتیجه عدم وجود یك نظم هنجاری مناسب پدید آمده بودند. نمونه بارز این نوع نگاه در كتاب «خودكشی» قابل مشاهده است. دوركیم در این كتاب، با بررسی جامعه شناختی آمارهای مربوط به خودكشی، خودكشی را دارای انواعی می داند كه یكی از آنها خودكشی «آنومیك» است. این نوع از خودكشی زمانی شیوع می یابد كه ارزش ها و هنجارهای گروهی معنای خود را از دست داده و موجبات انزوا، سردرگمی و نابسامانی فردی را در اعضای گروه فراهم می آورند.مرتون جامعه شناس معاصر آمریكایی، از مفهوم آنومی در تحلیل انحراف اجتماعی بهره گرفته است. به اعتقاد مرتون گسست موجود بین اهداف مشروع كه به گونه ای فرهنگی تعریف می شوند و وسایل نیل به این اهداف كه دارای مشروعیت اجتماعی هستند، شرایطی را پدید می آورد كه مرتون آن را شرایط «آنومیك» می داند. مرتون براساس واكنش های چهارگانه افراد در برابر این شرایط آنومیك، چهار نوع شخصیت منحرف را براساس شیوه برخورد آنها با دو عنصر فوق الذكر (اهداف مشروع و وسایل مشروع) از هم متمایز می كند: ۱- نوآور، ۲- مناسك گرا، ۳- منزوی، ۴- طغیانگر.
بابك حقیقی راد
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
انتخابات ریاست جمهوری انتخابات مجلس دوازدهم مجلس شورای اسلامی ایران مجلس سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور سیدابراهیم رئیسی انتخابات ریاست جمهوری 1403 رئیسی ریاست جمهوری
تهران پلیس قتل هواشناسی قوه قضاییه شهرداری تهران سرقت سازمان هواشناسی افزایش حقوق بازنشستگان فضای مجازی وزارت بهداشت آتش سوزی
بانک مرکزی خودرو بازار سرمایه قیمت دلار دولت سیزدهم قیمت خودرو حقوق بازنشستگان قیمت طلا بازار خودرو بورس مسکن ایران خودرو
الناز شاکردوست سینمای ایران تلویزیون سریال سینما بازیگر رسانه ملی موسیقی تئاتر کتاب
دانشگاه تهران دانشگاه آزاد اسلامی وزارت علوم دانش بنیان
اسرائیل فلسطین غزه جنگ غزه روسیه حمله به رفح حماس نوار غزه ترکیه رژیم صهیونیستی طوفان الاقصی اوکراین
پرسپولیس فوتبال استقلال لیگ برتر شمس آذر قزوین لیگ برتر فوتبال ایران لیگ برتر ایران جواد نکونام باشگاه پرسپولیس باشگاه استقلال بازی تیم ملی والیبال ایران
هوش مصنوعی تبلیغات خودروهای وارداتی اپل سامسونگ ایلان ماسک ماهواره بنیاد ملی نخبگان گوگل تسلا
رژیم غذایی مغز طب سنتی بیماری قلبی استرس نمک سازمان غذا و دارو کاهش وزن قهوه