پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

انتخاباتِ فدراسیون فوتبال بوی دموکراسی یا خوی دموکراسی


انتخاباتِ فدراسیون فوتبال بوی دموکراسی یا خوی دموکراسی

انتخاباتِ فدراسیون فوتبال, به زودی برگزار خواهد شد پیش از این گفتیم که این انتخابات, از نگاه های گوناگون, فرسنگ ها دور از دموکراسی است علت هایی نیز برای آن گفته شد اکنون, اما, به علتی دیگر می پردازیم که شاید ریشه ای تر از علل ِ پیشین باشد و آن این است که فوتبالی های ما, هم چون گروه های دیگر ِ این مرز و بوم, اگر در شناختِ پوسته ی دموکراسی, هوش مندانه, کام یاب اند, در شناختِ هسته ی دموکراسی, شوربختانه, ناکام اند

بارها و بارها از این و آن شنیده‌ایم که ایرانی‌ها، در زمینه‌های گوناگون ِ دانش و فن و فرهنگ و ادب و شعر و هنر، از هوش و توانایی‌های بالایی برخوردارند. این سخن، درست باشد یا نادرست، سخنی نیست که در این‌ نوشته برآنیم بگوییم. سخن ما، چیزی دیگر، و از نگاهی دیگر است.

باهوش‌بودن، یک ویژگی ِ سرشتین و نهادین است. سرشتِ ایرانی‌ها این‌گونه است که بس باهوش‌اند و توانا. اما سخن این است که ویژگی‌های سرشتین ِ انسان، "گرفتنی" نیستند؛ "داشتنی"اند. به‌جز این‌‌گونه ویژگی‌های سرشتین، ویژگی‌های دیگری نیز هستند که جزء ِ سرشتِ انسان نیستند. این ویژگی‌ها، بیش‌تر، گرفتنی‌اند تا داشتنی. خوی و منش و رفتار ِ انسان، کمابیش، این‌گونه‌اند. منش ِ انسان، بیش‌تر، برخاسته از چگونگی ِ پرورش ِ اوست. انسان، خوی و منش‌اش را در درازنای زندگی‌اش، از دیگران "می‌گیرد". ما چگونه پرورش می‌یابیم؟ خوی‌ و منش‌مان نیز، کمابیش، همان‌گونه خواهد شد. به سخنی سنجیده‌تر، هوش، به‌گونه‌ای پیشینی، "داشتنی" است، اما، خوی، کم و بیش، به‌گونه‌ای پسینی، "گرفتنی" است. هوش را انسان‌ها، "دارند"، اما، خوی را، بیش‌تر، "می‌گیرند" تا داشته باشند. اکنون، همه‌ی سخن این‌ است که هوش و بینش ِ ایرانی‌ها اگر بالاست، خوی و منش‌شان، شوربختانه باید گفت که کم و بیش، پایین است!

● و اما فوتبال؛

انتخاباتِ فدراسیون فوتبال، به‌زودی برگزار خواهد شد. پیش‌ از این گفتیم که این انتخابات، از نگاه‌های گوناگون، فرسنگ‌ها دور از دموکراسی است. علت‌هایی نیز برای آن گفته شد. اکنون، اما، به علتی دیگر می‌پردازیم که شاید ریشه‌ای‌تر از علل ِ پیشین باشد؛ و آن این است که فوتبالی‌های ما، هم‌چون گروه‌های دیگر ِ این مرز و بوم، اگر در شناختِ پوسته‌ی دموکراسی، هوش‌مندانه، کام‌یاب‌اند، در شناختِ هسته‌ی دموکراسی، شوربختانه، ناکام‌اند. و اگر خیلی دستِ بالا بگیریم، باید بگوییم که تنها اندکی "بوی دموکراسی" به مشام‌شان خورده است، اما، از "خویِ دموکراسی"، چندان برخوردار نیستند! درد این‌جاست که نه نامزدان، نه گزینش‌گران، و نه دیگر کارگزاران ِ این انتخابات، خوی‌شان و منش‌شان دموکراتیک نیست! ما ایرانی‌ها، در فوتبال و والیبال و کشتی و همه‌ی ورزش‌ها، و نیز در اقتصاد و سیاست و فرهنگ، انسان‌هایی بس باهوش و تواناییم.

ما ایرانی‌ها، همه‌ی‌مان، هنگام سخن‌گفتن از دموکراسی و توسعه و رشد و پیش‌رفت، سخن‌ورانی سخت تواناییم؛ اما و دو صد اما، منش‌مان، خوی‌مان، و رفتارمان چیزی دیگر است. ما "خوی دموکراتیک" نداریم؛ چرا که "پرورشی دموکراتیک" نداشته‌ایم. منش و خوی ِ انسان، بیش از هرچیز، به چگونگی ِ پرورش ِ او بستگی دارد. فوتبالی‌های ما، تنها و تنها،‌ اندکی بوی دموکراسی به مشام‌شان‌ رسیده است؛ خوی دموکراسی، اما، به درون‌شان راه نیافته است. فوتبالی‌های ما سال‌های سال است که در فضایی غیر دموکراتیک پرورش یافته‌اند؛ و اکنون می‌خواهند ناگهان دموکراتیک شوند! فوتبالی‌های ما با دموکراسی، سال‌های سال، آمیزش نداشته‌اند؛ و اکنون می‌خواهند آن را ماشین‌وار، آموزش ببینند و آموزش بدهند. فوتبالی‌های ما و همه‌ی مردم ما بیش از "آموزش"ِ دموکراسی، به "آمیزش" با دموکراسی نیازمندند. فوتبالی‌های ما بیش از این‌که در اندیشه‌ی آموزش دموکراسی باشند، باید دغدغه‌ی پرورش ِ دموکراتیکِ نوجونانِ فوتبالیست‌ را در سر داشته باشند. دموکراسی نیز هم‌چون دین و نیک‌ورزی و دادگری، "آمیزشی" است، و نه "آموزشی". هرگز نمی‌توان با آموزش ِ تنها، نیک‌ورز شد. هرگز نمی‌توان با آموزش ِ تنها، دادگر شد. هرگز نمی‌توان با آموزش ِ تنها، دین‌دار شد.

دین، بسیار کم‌تر، آموزشی است؛ و بسیار بیش‌تر، آمیزشی است. برای دین‌دارشدن، باید با دین، آمیخت. دین، آمیختنی است و نه آموختنی. دموکراسی نیز درست همین‌گونه است. اگر دموکرات‌بودن و دین‌داریودن و نیک‌ورزبودن، یک منش و خوی است (که هست)، باید آن‌ها را آهسته و آرام و نرم‌نرمک، ورزید و ورزید و ورزید، تا آن‌ها را کم‌کمک با جان و روان ِ خود آمیخت. آری؛ تا خوی دموکراتیک در جان و روان فوتبالی‌ها و ورزشی‌ها دمیده‌ نشود، ناهنجاری‌های انتخاباتی و غیر انتخاباتی، هم‌چنان پابرجاست! قانونِ دموکراتیک، بدون قانون‌گذار و قانون‌پذیر ِ دموکرات، قانونی کارا و کارآمد نخواهد بود. فوتبالی‌های ما، با اندک‌بوی دموکراسی، خود را گم کرده‌اند! با اندک‌خوی دموکراسی، بی‌گمان، خود را پیدا خواهند کرد. به امید آن روز!

سید هادی جعفری