دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
حج در اسلام و تمدنهای بشری
إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکا وَهُدیً لِلْعَالَمِینَ .( آل عمران : ۹۶) «نخستین خانهای که برای مردم نهاده شده، خانهای است مبارک در مکه مکرمه و هدایتگر جهانیان است.»
● ستایشی در کمال معبود ازلی
هدف از آفرینش انسان در پرتو انسان در پرتو آیات الهی و رهنمودهای پیامبران، چیزی جز عبادت و بندگی خدا نیست؛ عبادتی که همه ابعاد زندگی انسان را فرا گیرد و در نهایت او را به حد اعلای تکامل روحانی و معنوی برساند. انسان موجودی است که به طور فطری گرایش به عبادت دارد؛ از همین رو ناخود آگاه حس دینی اش پویا می شود وعطش روحش فزونی می یابد تا آنجا که روح سرگردان و بی پناه انسان به هر سو می گریزد تا درون آشفته اش را با ایمان به خداوند عزوجل از رنج و عذابی که دامن گیر اوست رهایی بخشد.
بر اثر همین حس درونی دینی و معنوی است که انسان مومن به عبادت می پردازد تا از این طریق نوعی رابطه خاضعانه، عاشقانه، ستایشگرانه و سپاسگزارانه را با معبود حقیقی خویش برقرار نماید.دین اسلام یگانه دین برگزیده ی خداوند است که روش حقیقی معرفت و عبادت خداوند را به صورت شفاف و صحیح برای بندگان الهی، ترسیم و تشریح می نماید. اسلام از راههای افراط گری، تحریف و دگرگونی به دور مانده و از سرنوشتی که سایر ادیان فلسفی والهی به آن گرفتار آمده اند کاملا مصون است و بر همان جوهره اصیل و ذاتی خود همچنان پا برجا واستوار است.
● عبادت حج
«حج» در لغت، یعنی: قصد کردن، آهنگ کردن. در اصطلاح شریعت اسلام، حج عبارت است از: قصد و حرکت کردن مسلمان مستطیع به سوی بیت الله الحرام در وقت معین و با انجام اعمال و مناسک مخصوص تا از این طریق عبدیت و بندگی خود را در ظاهر و باطن در برابرالله عزوجل اظهار کند و با انجام اعمال و افعال حضرت ابراهیم خلیل الله و به وسیله تعظیم و محبت به شعائر موجود در آن سرزمین مقدس ارتباط خود را با خداوند به روش ابراهیمی که مظهر کامل عبدیت و محبت است ابراز دارد.
مناسک حج به طور کلی یاد آور خاطرات حضرت ابراهیم خلیل است که با عقیده راسخ و توکل کامل از همه اسباب ظاهری و مادی قطع امید می کند و همسر فرزند خردسالش را در بیابان خشک مکه برای خدا رها می سازد و در نهایت در همانجا دعا می کند و کعبه را برای عبادت خداوند یگانه می سازد و از خداوند عاجزانه می خواهد تا آن را مرکز توحید و تجمع جهانیان بگرداند، خداوند دعای خالصانه ابراهیم (ع) را اجابت می نماید و خطاب به وی می فرماید:
«و اذن فی الناس بالحج یأتوک رجالا و علی کل ضامر یاتین من کل فج عمیق» (سوره حج ۲۷)مردم را دعوت به حج کن تا پیاده و سواره بر مرکبهای لاغر از هر راه دور (به سوی خانه کعبه) بیایند.
ازاین رو حج تجدید میثاق است با آرمانهای ابراهیمی و اینکه حاجی با دنیای پیرامون خود قطع رابطه می نماید و با لباس احرام و سر و وضع ساده و بی آلایش لبیک گویان عازم دیار ابراهیمی می شود و در حقیقت این شعار توحیدی و عرفانی را زمزمه می کند که : «ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین لا شریک له و بذلک أمرت و انا اول المسلمین» همانا نماز و تمام عبادات من، زندگی و مرگم، همه برای خداوند، پروردگار جهانیان است، شریک و همتایی ندارد و من به همین دستور یافته ام ومن نخستین مسلمانم.
لذا حج در واقع شناخت اساس و پایه مذهب بزرگ ابراهیمی است دعوت به این آیین خالص ابراهیم (ع) که از شائبه هر گونه عقیده شرک آمیز مبرا است و عمل را بر خلوص نیست استوار می سازد هدف حج، دلبستگی به معبود حقیقی و گسستن از همه و در آخر به خدا عشق ورزیدن و از غیر او بیزاری جستن است.
پیشینه حج را میتوان با تاریخ حیات انسان پیوند داد. به بیان قرآن کریم نخستین خانهای که برای مردم بنا شده، کعبه است در مکه مکرمه، که از همان آغاز حیاتِ انسان در زمره شعائر موحّدان و پیامبران خدا از آدم علیهالسلام تا خاتم صلیاللهعلیهوآله بوده، که همواره برای طواف و انجام مناسک حج، به آن دیار بارِ سفر بستهاند.
بدینسان، حج در ادیان آسمانی جایگاه ویژه داشته است، هر چند در رهگذر تاریخ کهن حیات جامعهها و فرهنگها، دستخوش تحوّلاتی گردیده و گاه با خرافات و تحریفها آمیخته شده و از مسیر اصلیاش به انحراف گراییده است.
● اهمیت حج در اسلام
حج پنجمین رکن اساسی اسلام است که در سال نهم هجری بر مسلمانان فرض شد آیات و احادیث متعددی در باره اهمیت و تاکید رفتن به حج خانه کعبه وارد شده است. خداوند عز وجل می فرماید:
«و اتموا الحج و العمرة لله» (سوره بقره ۱۹۶) حج و عمره را برای خدا بجا آورید.
«و لله علی الناس حج البیت من استطاع الیه سبیلا» (سوره آل عمران ۹۶) و حج خانه کعبه واجب الهی است بر کسانی که توانایی (مالی و جسمی) برای رفتن بدانجا دارند.
لذا در صورت تحقق شرایط ذیل رفتن به حج برای هر انسان یک بار در عمر فرض است.
۱) اسلام: گذاردن حج و عمره و و دیگر عبادات بر غیر مسلمانان واجب نیست. زیرا آنان پیش از هر چیز مکلف به ایمان هستند و مبنای پذیرش وعدم پذیرش همه عبادات ایمان است.
۲) عقل: عقل و درک مسایل و انجام آن به نحو صحیح لازمه هر امر مهم و عبادی است و از همین رو هیچ گونه تکلیف شرعی و عبادی متوجه دیوانگان نیست.
۳) بلوغ: بخاطر آنکه کودکان تا زمانی که به حد بلغ و شعور کامل نرسیده باشند مکلف به انجام احکام شرعی نیستند.
۴) استطاعت: حج بر کسانی فرض می گردد که توانایی مالی و جسمی لازم را برای هزینه و تحمل مشکلات سفر و ادای مراسم و مناسک حج را نداشته باشد لازم نیست.
رسول اکرم (ص) در مناسبتهای مختلف مسلمانان را به ادای این عبادت بزرگ تشویق و ترغیب نموده اند.
از آن حضرت (ص) سوال شد: کدام عمل افضل تر است؟ فرمود: «ایمان به خدا و پیامبرش، بار دیگر سوال شد سپس کدام عمل ارجح است؟ فرمود: «حج مبرور» (بخاری، الجامع الصحیح ج ۲ ۴۷۱)
● فلسفه حج
هدف اساسی و مهم در انجام عبادات آن است که بمنظور امتثال فرمان خداوند ادای حق بندگی و سپاسگزاری از نعمتهای بی شمار وی انجام گیرد.
از رسول اکرم (ص) سوال شد حج چیست؟ آن حضرت (ص) فرمود: «الشعث التفل» یعنی ژولیده مو غبار آلود. مجددا سوال شد کدام حج افضل است؟ فرمود «العج و الثج» یعنی فریاد بلند کردن و خون ریختن در راه خدا.
حاجی در حقیقت خویشتن را در برابر خداوند متعال ذلیل و عاجز قرار می دهد و لبیک گویان در صدد اعلای کلمة الله بر می آید و ابراهیم گونه، عاشقانه و والهانه حضور خویش را اعلان می کند و مال و جانش را در راه وصال معبود حقیقی قربان می کند.
فلسفه حج نسبت به هر عبادتی بیشتر جلب توجه می کند چنان که خداوند عزوجل خطاب به موسس کعبه و منادی حج می فرماید:
«و أذن فی الناس یأتوک رجالا و علی کل ضامر یاتین من کل فج عمیق لیشهدوا منافع لهم و یذکر اسم الله» (حج ۲۷)
این توجیه مهم قرآنی به حرکت که مردم پیاده و سواره از دور دست آن را در پیش می گیرند اشاره می نماید و منافع آشکاری را که قرآن آنها را بر ذکر نام خدا مقدم داشته، بر می شمارد از جمله:
الف) حج یک منبع نیروی معنوی و عاطفی است که به مسلمان توان می دهد و وجود او را از فروتنی و تقوا در برابر خدا و تصمیم به اطاعت و پشیمانی نافرمانیش پر می سازد و عاطفه محبت به خدا و رسول خدا (ص) و یاران و پیروان او را در وی سیراب می گرداند؛ سرزمین مقدس وخاطرات آن، شعائر و آداب حج و آثار درونی آنها ، نیروی جماعت حاجیان و الهامات فکری و رفتاری و .. همه اینها به روشنی آثار خود را در ژرفای وجود فرد مسلمان بجا می گذارند و لو را با قلبی زلالتر و شیوه ای پاکیزه تر و عزمی راسخ تر برای انجام خیر و نیکی مقاومتی سرسختانه تر در برابر گناهان از سفر خویش باز می گردد و هر قدر حجش نزد خدا مطلوبتر و پسندیده تر باشد به همان اندازه در زندگی آینده اش موثرتر خواهد بود.
ب) حج عشق و تمرین تحمل ناملایمات زندگی است؛ سفر حج در بردارنده درس تحمل سختیها، دوری از وطن، جدایی از خویشان و چشم پوشی از فراغت زندگی در میان خانواده و دستان است، حکمت الهی نخواسته است که این سفر به سوی سرزمینهای زیبا و سرسبز و خوش آب و هوای آسیا، اروپا و غیره که تفریحگاههای جهانگردان به حساب می آیند، انجام گیرد بلکه مشیت الهی آن بود که حج در بیابان بی آب و علف که نه برای تفریح تابستان مناسب است و نه بهار، انجام گیرد و این خود تربیتی است برای فرد مسلمان در تحمل دشواریها و ناگواریهای زندگی.
ج) منافع بازرگانی حج نیز بسیاز یاد و مشهود است؛ حج فرصت با ارزشی برای مبادله منافع تجاری میان مسلمانان در سطحی وسیع می باشد امروزه بازارهای مکه و مدینه به دو مرکز بزرگ تجارت جهانی تبدیل شده اند که از روابط تجاری و بازرگانی آنها منافع فراوانی نصیب مسلمانان می شود، علاوه بر این از زیارتهای مکرر حج وعمره حاجیان سود هنگفتی عاید صنعت جهانگردی عربستان سعودی و سایر شرکتهای سیاحتی- زیارتی کشورهای اسلامی می شود.
د) در برابری وحدت و یگانگی حج آموزش و تمرین عملی و اصولی متعالی انسانیت مد نظر اسلام برای هر فرد مسلمان است در انجام مناسک حج این مساله کاملا روشن می گردد که هیچ فرد و گروهی امتیازی نسبت فرد یا گروه دیگری ندارد و از جمله اهداف بلند این آیین عبادی، مساوات و کنار نهادن برتری جویی بر دیگران است شعاع یگانکی در حج بسیار وسعت می یابد و مبدل به یگانگی در احساسات، یگانگی در شعائر، یگانگی در هدف، یگانگی درعمل و یگانگی در شعار می گردد نه اثری از اختلاف جغرافیایی و نژادی وجود دارد و نه تعصبی نسبت به رنگ جنس و طبقه ، همگی مسلمان هستند و به خدای واحد ایمان دارند و گرد خانه واحدی می گردند.
هـ) حج یک انجمن جهانی است، حج به فرد مسلمان امکان می دهد تا شاهد بزرگترین و پرشکوه ترین گردهمایی سالیانه اسلامی باشد، انجمنی که نه از طرف پادشاه یا رئیس حکومت یا جمعیتی، بلکه از سوی خدای جهانیان بدان فرا خوانده شده است در گردهمایی حج، یک مسلمان برادران خود را از پنج قاره دنیا می بیند که سرزمینها، رنگها و زبانهایشان متفاوت است و تنها پیوند اسلام و ایمان آنان را دور هم جمع کرده است تا شعار واحدی را سر دهند: «لبیک اللهم لبیک، لبیک لا شریک لک لبیک» علی رغم برگزاری کنفرانسهای تساوی حقوق بشر و مبارزه با نژاد پرستی آیین عالی هزار چهارصد و اندی سال پیش تجمع و گردهمایی مسلمانان جهان را با اختلاف نژاد و زبان اعم از عرب و عجم، سیاه و سفید، اروپایی و آمریکایی سالی یک بار با پوشیدن یک لباس و انجام مناسک و آیین مشترک فرض قرار داده است.
پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) و امامان(علیهم السلام) و اولیای دین، سرمشق مسلمانان اند و آشنایی با سیره اخلاقی و عبادی آنان، برای بهتر پیمودن این مسیر بسیار مفید است.
از این رو، توجه به سیره پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) در عبادت، به ویژه در انجام مناسک حج و حضور در این شعائر ابراهیمی، برای امت او کارساز است.آنچه می خوانید، نمونه هایی است از شیوه حج گزاری آن حضرت، که در منابع تاریخی و حدیثی آمده است، باشد که آن «اسوه حق» را در همه ابعاد زندگی الگوی عمل قرار دهیم، تا زودتر و درست تر به مقصود برسیم.
● حرمت مکه و کعبه
خانه توحید و قبله مسلمین، که بازسازی آن، یادگار ابراهیم خلیل(علیه السلام) است، مکانی است مقدس و شهری است مورد احترام. پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) نیز این حرمت را پاس می داشت و با ذکر و دعا و رعایت ادب، بر قداست آن توجه می داد و با تهلیل و تکبیر وارد شهر و حرم الهی می شد. هنگام رفتن به مکه، از تپه شمالی وارد و از ناحیه جنوب خارج می گشت.( الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۰۷)
نقل شده است که تنها یک بار به درون کعبه رفت. جامه و عبایش را زیر پای خود انداخت و کفش هایش را از پای در آورد و میان دو ستون داخل کعبه، دو رکعت نماز گزارد.
هنگام ورود به مکه، خدا را به عنوان «ذی المعارج» و صاحب والایی بسیار می ستود. در مسیر راه، هنگام برخورد با هر سواره ای یا فراز آمدن بر هر تپه ای یا فرود آمدن به هر وادی و در فرصت های آخر شب و در پی نمازها « لَبَّیْکَ اللّهُمَّ لَبَّیْکَ لَبَّیْکَ لا شَرِیْکَ لَکَ لَبَّیْکَ » می گفت(الکافی، ج۴، ص۲۴۹) و گاهی در طول راه، پیاده ها را سوار بر شتر خویش می کرد.
خانه خدا در مکه، محبوب دل هاست و عبادت در آنجا ثواب بسیار دارد و دل های عاشق، با آن مسجد مقدس انس و الفت دارند. از ابن عباس نقل شده که پیامبر خدا در شب های تشریق، هر شب از منا به مکه می آمد و خانه کعبه را زیارت می کرد: «أنّ النَّبِیّ کانَ یَزُورُ الْبَیْتَ کُلَّ لَیْلَة مِنْ لَیالِی مِنی».( المعجم الکبیر، ج۱۲، ص۱۵۹) در حدیثی هم آمده که امام باقر(علیه السلام)در پاسخ نامه ابراهیم بن شیبه چنین نوشت:
«کَانَ رَسُولُ اللَّهِ(صلی الله علیه وآله) یُحِبُّ إِکْثَارَ الصَّلاَةِ فِی الْحَرَمَیْنِ فَأَکْثِرْ فِیهِمَا وَ أَتِمَّ».( کافی، ج۴، ص۵۲۴)
«پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) دوست داشت که در مدینه و مکه بسیار نماز بخواند. تو هم در این دو شهر نماز زیاد بخوان و نماز را تمام اقامه کن نه شکسته.»
مسجد قبا یکی از مساجد مورد علاقه پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) بود. هر گاه به قبا می رفت در منزل سعدبن خیثمه انصاری فرود می آمد. سراغ مسجد قبا می رفت، از چاه، آب می کشید و پاهای خود را می شست و از روی سنگ های کنار جاده عبور می کرد و در آن مسجد نماز می خواند. طبق نقل ابوسعید خدری، آن حضرت هر هفته روزهای شنبه پیاده به مسجد قبا
می رفت. گاهی هم سواره این راه رامی پیمود: «أَنَّ النَّبِیَّ کانَ یَأْتِی قُباء ماشِیاً وَ راکِباً».( الطبقات الکبری، ج۱، صص۱۸۸ و ۱۸۹)
حج در رهگذر تمدّنها از موضوعات جالب و قابل تحقیق و پژوهش است که محققان کمتر بدان پرداختهاند.
کتاب «الحجّ عبر الحضارات و الأمم» این موضوع را به بررسی نهاده و مباحثی را در این خصوص ارائه نموده که در جای خود شایسته تقدیر است.
همچنین کشفیات جدید از آثار بر جای مانده و پیشین و تطوّرات فرهنگی و معرفتی و شناخت ملتهای بدوی میتواند ما را در دستیابی به معلومات از این فریضه بزرگ جهانی یاری رساند.
بسیاری از ابنیه، معابد و مراکز دینی پراکنده در سراسر عالم بهویژه مناطق مسکونی دجله و فرات و وادی نیل و نمادهای پرستش در بسیاری از شهرها و کشورها، در حقیقت مراکزی هستند برای حج که زائرانی برای انجام اعمال عبادی آهنگ سفر به آنها نموده و آداب و اعمال دینی ویژهای را که برای پیروان ادیان تعریف شده است، به انجام میرسانند. آیا این چیزی جز معنای حج است که تشکلهای خاص به قصد عبادت در زمان معین به این مراکز بار سفر میبندند؟
حج، هر چند در میان تمدنها و آیینها یکسان نبوده است، اما نمونه بارز آن، همانا حجی است که خدای متعال بر بندگان خود واجب ساخته است.
نمونه بارز حج و مرجع حقیقی انواع حج در تاریخ حیات بشر، همانا حج پیامبران و حج ابراهیم خلیل علیهالسلام است که مردم را برای زیارت نخستین خانه مقدس در کره خاک فراخواند، نخستین خانه از بیوت خداوند که برای هدایت بشر و آمرزش گناهان بنا شده، بیتاللّه العتیق در مکه مکرمه است، همانگونه که فرمود:
إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکا وَهُدیً لِلْعَالَمِینَ . «نخستین خانهای که برای مردم نهاده شده، خانهای است مبارک در مکه مکرمه و هدایتگر جهانیان است.»
پیام آیه این است که این خانه را خداوند، از آغاز حقیقت برای همه مردم و تمامی ادیان قرار داده و تا قیامت با همین عنوان پا بر جا خواهد ماند و به گروه خاص و آیین بهخصوص اختصاص ندارد؛ زیرا مبدأ و منبع دعوت به دین خدای یگانه است و جز او چیزی وجود ندارد. آفریدگار جهان و انسان یکی است و دعوت به هدایت در همه ادیان آسمانی توحیدی نیز یکی بیش نیست و امکان ندارد که آفریدگار میان بندگان خود فرق بگذارد که برای گروهی از آنها خانهای مبارک و کانون رحمت و خیر و برکت را قرار دهد و برای دیگران قرار ندهد. تعبیر آیه کریمه با عبارت: «وُضِعَ لِلنَّاسِ» و «وَ هُدیً لِلْعَالَمِینَ» مؤدّی همین مفهوم است؛ یعنی کعبه برای مردم نهاده شده و هدایتگر جهانیان است.
لیکن در گذرگاه حیات انسان، ادیان الهی و تعالیم آسمانی و کتابهای فرود آمده از سوی خداوند مانند: صحف ابراهیم، تورات موسی، انجیل عیسی و زبور داود دستخوش تحریف گردیده و هواهای نفسانی و امیال بشری در آن دخالت کرده و آنها را به بازی گرفته است چنانکه آیه کریمه بیان میکند:
اتَّخَذُوا دِینَهُمْ لَعِبا وَلَهْوا وَغَرَّتْهُمْ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا «دینشان را بازیچه و سرگرمی گرفتند و زندگی دنیا آنان را فریفت.»و بهکلّی از دین منحرف شدند جز آنان که از هدایت و دستگیری خداوند بهرهمند گردیدند؛ وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَی اللّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلاَلَةُ؛ «ما در میان هر امت پیام آوری فرستادیم تا آنان را به بندگی خدا و اجتناب از طاغوت فرا خواند، برخی از آنان را خداوند هدایت فرمود و برخی مستوجب ضلالت و گمراهی شدند.»و آنگاه که بیشتر مردم از آیین حنیف و دین خدا دور افتادند، به پرستش بتان روآوردند و خدایان متعدد گرفتند؛ خدای آفتاب، خدای ماه، خدای خیر و خدای شرّ...
برخی ظواهر طبیعت، همچون درختان و جنگلها و کوهها و نهرها و ستارهها و افلاک را تقدیس و پرستش کرده و برخی قبور مردگان و حیوانات مخصوص را مورد ستایش قرار دادند و برای آنها اماکن و مراکزی ساختند و در اوقات معیّن و غالبا اعیاد، به زیارت آنها آمدند و به صورت دسته جمعی آهنگ آن اماکن نمودند و از اینجا حج ادیان پدید آمد !
● حج در تمدّن وادی نیل
سرزمین مصر در دوران فراعنه به معابدومقابرهمچوناهرام و تعدّد خدایان معروف است و تنها در عهد «اخناتون» به آیین توحید شهرت یافته است. مراکز پرستش در نواحی مختلف مصر قدیم پراکندهاند، که مشهورترین آنها «کَرْنَک»، «اُقصُر»، «اِدفُوا» و «دَنداره» میباشد. برخی از این اماکن در قلّههای کوهها بنا شده؛ مانند معبد «ابی سنبل» در بلاد «نوبه» که مشهورترین آنها و به قولی قدیمیترین هیاکل میباشد. این معبد در نگاه مصریهای قدیم، از اهمیت بسیاری برخوردار بوده که رامسیس دوم در دوره سلطنت خود به حفاری بیشتر آن فرمان داد و بنای آن را به اتمام رسانید. هر چند مصریها به خدایان متعدد عقیده داشتند اما از آن میان دو مورد را بر همه خدایان مقدم میداشتند؛ یکی «اُزیریس» [Osiris] که به عقیده آنها مقهور مرگ نیست و دیگری، خورشید که در آسمان شفاف مصر چشمهارا خیره میکند و به نام «رَع» موسوم است و بزرگترین خدایان مصر میباشد؛ مانندخدای زندگی بخش که مصریها برای عبادت آن بزرگترین معبدهایشان را به پا داشته و اهرام مصری نمادی است مقدس برای آلهه مورد ستایش آنها. بزرگی این هیاکل به اعتقاد آنان در خور خدایان مورد ستایش بوده؛ مانند معبد کرنک که طول آن به صد متر میرسد.
این خدایان در نهایت به صورت انسانها درمیآیندوبه عبارت صحیحتر؛ انسانها در قالب خدایان ظاهر میشوند. خدایان مصر در قالب انسانها مردان یا زنان مقتدرند که در سیمایی قهرمانی ظهور میکنند. مصریها «ازیریس» را خدای خود میدانستند و پس از مرگ، قبر او مورد توجه نسلهای بعدی قرار گرفت. آنها عقیده داشتند که خدایانشان در معبد «ازیریس» در شهر «ابیدوس»[Abydos] در ایام عید این معبود اجتماع میکنند. از این رو، به همینمناسبتقصدزیارتآنرا مینموده و بدانجا جهت اعمال ویژه حج گرد میآمدند.
شهر «ابیدوس» تاریخ دینی و سیاسی با اهمیت و شایان توجهی دارد. در این شهر قدیمیترین شاهان مصر به خاک سپرده شدهاند. عبادت «ازیریس» بدان جا انتقال یافته و در جایی که امروز به «ام عقاب» معروف است قبر او را قرار دادهاند. «ابیدوس» به اصطلاح، کعبه مصریها بود که در اطراف قبرش طواف میکردند و به اعتقاد آنها «ازیریس» سرسلسله شهدای آنها است که دیگر شهیدان جز از دربِ او وارد بهشت نمیشوند و به همین مناسبت مزار دیگر شهیدان را در آنجا قرار میدادند !( کتاب الموسوعة العربیة المیسرة، ص۱۵۹)
● حج در تمدّن بین النهرین
تمدّن بینالنهرین (دجله و فرات) شامل: سومری، بابل، کلدانی و آشوری، با سه هزار سال پیشینه تاریخی، کانون معابد و آیینها بوده است. در وادی «رافدین» خدایان متعدد بودند. در هر شهری معبودی یا معابدی وجود داشته است.
مهمترین بناهای دینی به نظر آنان، معابد و مقابر بوده که «زقوره» نامیده میشد و قدیمیترین آنها برج بابل است که سومریها آن را بنا کرده و خدای «نَبُؤ» را در آن پرستیدهاند. در هر یک از شهرهای بزرگ سرزمین بینالنهرین یک معبد بزرگ وجود داشته که یک برج بلند در آن بنا میشده است که آن را زقوره مینامیدند که در ابنیه مربع شکل، مربع و در ابنیه بیضوی شکل مدوّر بوده است و از آنجا ستارگان را رصد میکردند. چه، علوم فلکی در آن عصر رواج داشته است و برای آن در زندگی روزانه و حیات دینی اهمیت خاصی قائل بودهاند.
و بدین وسیله آغاز سال جدید را اعلام میکردند که همزمان آداب دینی برگزار میشد و زائران «زقوره» بدانجا بار سفر میبستند.
از جمله مذاهب سرزمین بینالنهرین که تاریخ آن به عهد قدیم باز میگردد، آیین صابئین، که پیروانش مدعیاند که معلم نخستین آن دو پیامبر و فیلسوف به نام «عاذیمون» یعنی روح پاک و «هرمس» بودهاند و میگویند «عاذیمون» همان شیث فرزند سوم آدم علیهالسلام و هرمس همان «ادریس» علیهالسلام میباشد و نیز به گفته آنان «ارفئوس» از فلاسفه و پیامبران آنها بوده است.( . دائرة المعارف الاسلامیه، گروهی از مستشرقین، ج۱۴، ص۸۹ و کتاب الملل والنحل شهرستانی، ص۴۷)
این گروه در شهر حران، در جنوب شرقی ترکیه کنونی میان موصل و شام سکنی داشتهاند... حران شهری مقدس در نظر صابئین بوده که به قصد زیارت معبدی که در آن قرار داشته و به نام «سن» خدای ماه موسوم بوده، میآمدهاند. گروه دیگری از صابئین به قصد زیارت رهسپار «حاران» یا «حران» میشدهاند که محل هجرت ابراهیم علیهالسلام بوده و صابئین حرانی بدانجا منسوبند.( . عقاد، ابراهیم ابو الأنبیاء، ص۸۹)
صابئین به رغم کمی عدّه، گروههای متعددی هستند؛ بعضی به کاظمبن تارخ که به گفته مقریزی به آیین برادر ابراهیم بودهاند، نسبت داده میشده و در برابر آیین ابراهیم قرار گرفتهاند.
صابئین فرق مختلفی هستند و در کتابهای ملل و نحل نامشان و عقاید و آدابشان آمده که در اینجا در صدد آن نیستیم.
فرقهای از صابئین هستند که بیتاللّه الحرام را بزرگ میشمرند و کعبه را احترام میکنند و همه ساله به زیارت آن میآیند. این فرقه بر این باورند که کعبه و بتهای آن به آنها تعلق داشته است و بت پرستان از آنان بودهاند و آنها «لات» و «عزّی» را به نام ستاره زحل و زهره نامیدهاند !
نقل میشود که صابئین کعبه را تعظیم میکنند و معتقدند آن را هرمس یعنی ادریس بنا کرده و آنجا خانه زحل بزرگترین ستاره سیّاره است، از قول برخیعارفانآنهانقل شده که آنها صفات حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله را در کتابهایشان خواندهواو را پادشاه عرب مینامیدهاند.( همان، ص۹۱) قرآن کریم در سه مورد از صابئین سخن گفته است: سوره بقره آیه ۶۲، سوره مائده آیه ۶۹ و سوره حج آیه۱۷. این آیین در پارهای موارد، با دیگر آیینها مشترک و در پارهای موارد متفاوت است.
● حج در تمدّن ایران باستان
در تمدن فرس قدیم آداب و رسوم و عقاید و اندیشههایی وجود داشته که شرح آن از این مجال بیرون است و تنها به بخشی کوتاه از آن بسنده میکنیم و آن آیین زردشتی است که مشهورترین آیین ایران باستان بوده و در قرن دهم یا ششم قبل از میلاد مورد توجه ایرانیان بوده و هنوز برخی از پیروان آن در یزدِ ایران و هندوستان به سر میبرند. پیروان آیین زردشتی تعالیم خود را از پنج کتاب مقدس که پیامبرشان زردشت آن را وحی خدای یگانه به نام «اهورا مزدا» یعنی خدای نور و آسمان میداند، گرفتهاند. یکی از این کتابهای مقدس کتاب «الیاسنا» میباشد که به شعائر و آداب میپردازد و میتوانیم از آن چنین برداشت کنیم که این آداب و شعائر، شکلی از اشکال حج را به نمایش میگذارد، از جمله آنهاست زیارتهای سالانه از معابد در اعیاد دینی که در آن قربانی و نذورات و مراسم و آیینهای مقدس انجام میشود.
پیروان آیین زردشت زیارتهای سالانهای دارند که در آن مراسم، آداب ویژه دینی را انجام میدهند، لباس سفید میپوشند و قربانی میکنند و این حج به معنای لغوی است.
● حج در تمدّن روم
در تمدن روم نیز مراسمی به عنوان حج وجود دارد که در آن مراسم آداب ویژه دینی تنظیم شده است. آنها ابنیه بزرگ و چهارگوش و مدور ساختهاند و برای آنها قربانی و هدایا و نذوراتی را تقدیم میکنند. برای هر یک از این هیاکل، خدایی را نهاده و برای جلب خشنودی خدایان و احتراز از خشم آنها بدانها تقرّب میجویند. کاهنان به زائران هیاکل و معابد توصیه میکنند که با دقت مراسم و آداب دینی را انجام دهند و به این منظور در اعیاد سالانه و غیر آن، حضور به هم رسانند و هر گاه در یکی از این آداب دینی خطایی رخ دهد، واجب است آن را اعاده کنند حتی اگر سی بار آن عمل تکرار شود.( تاریخ تمدن، ج۲، ص۱۳۳ (متن عربی).)
مهمترین این آداب قربانی کردن است که در یکی از اعیاد به نام عید خوک و گوسفند و گاو انجام میشود. آنها عقیده دارند که هرگاه صیغهای خاص بر قربانی خوانده شود به آن خدایی تعلّق خواهد داشت که به نام او قربانی شده و بدین ترتیب قربانی برای خدایان صورت میپذیرد...
رومیان محل دیگری نیز برای حج برگزیدهاند و آن خدای ماه به نام «دیانا» میباشد. دیانا به زعم آنها، روح درختی است که از اریسا آوردهاند، آنگاه که این اقلیم در برابر حکومت رم تسلیم شد ! در نزدیکی اریسا دریاچهای است به نام «نیمی» و بیشه انبوهی که در آن زیارتگاه قرار دارد و ملجأ زائران و حجگزاران میباشد. آداب دینی رومیان تا قرن دوم میلادی ادامه داشته و از آن پس روم مسیحی اشکال و انواع دیگری از حج را متداول ساخته که در بحث حج و مسیحیت خواهد آمد.
● حج در تمدن هند
آیینهای هند را به لحاظ کثرت ساکنان و ادیان متعدد آن، نمیتوان احصاء کرد. هند مانند مصر یا بابل یا روم نیست بلکه یک قاره است که آیینهای بیشماری از بتپرستی و بربریت گرفته تا آیینهای روحانی متعالی در این کشور وجود دارد.
هندوها نیز مانند دیگر ملل، اعیاد سالانه دارند. بعضی از این اعیاد با آداب زیارت و احترام به معبد یا ضریح یا بنای ویژهای همراه است که میتوان آن را چیزی شبیه حج به مفهوم لغوی آن برشمرد.
هندوها به تقلید پیشینیان خود دعاها و نمازها و آداب دیگری را به زبان سانسکریت میخوانند و کاروانهای بزرگی به راه میاندازند و به عبارت دیگر حجّ گزاران زیادی را حرکت میدهند و رهسپار حرمها و معبدهایی میکنند. آنها از عبادات نماز و ادعیه چیزی نمیفهمند؛ زیرا به زبان سانسکریت خوانده میشود. آنها فقط بتهایی را میشناسند که با زیور آراسته شده و با طلا مزیّن گشته است و با جواهرات قیمتی آرایش دادهاند و به نوعی با آنها عمل میکنند که گویی انسانند و شعور دارند !
بزرگترین مراسم و آداب جمعی از دیدگاه هندیها، قربانی کردن است. به نظر هندوها، قربانی فقط یک عمل صوری نیست بلکه آنها عقیده دارند که اگر برای خدایانشان قربانی نکنند، از گرسنگی خواهند مرد ! آن زمان که خوردن گوشت انسان هنوز در میان هندوها رایج بود قربانی را از انسانها میگرفتند و تدریجا با پیشرفت اخلاق و فرهنگ مردم این کشور، قربانی انسان به قربانی حیوانات تبدیل شد.
مهمترین مرکز عبادی هندوان که از قرن شانزدهم قبل از میلاد مورد توجه بوده، شهر بنارس است که اهمیت ویژهای به آن داده و همه ساله به عنوان کعبه حج برگزیده شده و حدود یک میلیون بودایی از هند و چین رهسپار زیارت آن میشوند و آرامگاههایی را زیارت میکنند و معبد طلایی در آنجا قرار دارد.
ویل دورانت در توصیف این شهر مینویسد:
«بنارس یکی از شهرهای مقدس هند است که عنوان کعبه برای میلیونها زائر دارد. مردان کهن سال و زنان سالخورده از اطراف و اکناف، قصد آن میکنند و بدان جا میآیند تا در نهر مقدس (نهر کنج) خود را شست و شو دهند تا از گناه پاک شوند و از آلودگی پیراسته گردند و به زیارت مردگان بروند.
این نمونهای است از حج هند باستان، اگر چند قرن جلوتر بیاییم و به قرن هشتم هجری برسیم، با نوع دیگری از حج مواجه میشویم که برخی منحرفان آن را به اسلام نسبت میدهند که یکی از مدّعیان مهدویت به نام «ملا محمد مهدی اتکی» پایهگذار آن بوده و آرای خود را در کتابی به نام برهان به نگارش در آورده است. داستان این حج آنگونه که «مولانا عبد الخالق» نوشته، بدین گونه است: «فردی گمراه به نام ملا محمد مهدی اتکی ساکن پنجاب بود. از آنجا هجرت کرد تا به محلی از بلوچستان به نام کیج رسید و از جهل و نادانی مردم آن جا سوء استفاده کرد و خود را مهدی موعود خواند و گروهی به وی گرویدند. او گفت: در قیامت از نماز و روزه و حج و زکات کسی سؤال نمیشود ! و با این بدعت کفرآمیز، گروهی را به ترک نماز و روزه و حج و زکات وادار ساخت و به جای حج کعبه مشرفه اعمالی مشابه حج را بدعت نهاد و اماکنی شبیه اماکن مقدسه بنا کرد، مانند کوه عرفات و کوه ثور و غار حِرا و خانه کعبه تا مردم آن را به عنوان حج زیارت کنند.
احمد مولانا مینویسد: «حج آنها نه به سوی کعبه مکرمه و در ماههای حرام است، بلکه کوه معروفی به نام «کوه مراد» را که در جنوب شهر تربت قرار دارد محل برگزاری اعمال خود قرار داده و در روزهای آخر ماه رمضان از ۲۷ به بعد، طی سه روز حج میگزارند !»( الفاروق، مجله اسلامی ـ فرهنگی، پاکستان.)
● حج در چین
چین نیز مانند هند، کشور یک ملت و مذهب نیست بلکه آمیختهای است از ملیتهای مختلف و زبانهای گوناگون و نامتجانس. تاریخ نگاران فرهنگ و تمدن هند را از سه هزار سال قبل از میلاد تاکنون به رشته تحریر درآورده و عادات و رسوم و ادیان آنان را به ثبت رسانیدهاند که از ذکر آن میگذریم و تنها به شمّهای از آنچه به حج چینیها و اعمالشان مربوط میشود، بسنده میکنیم:
مشهورترین بنایی که چینیها به قصد زیارت آن میروند، «هیکل و قربانگاه آسمان» است. میگویند: امپراتور بزرگ چین به نام «تایدزونج» در ساعت سه بامداد روز اول سال چینی به جهت نیایش برای خانواده خود و مردم دیگر به آنجا میآمده و قربانی میکرده است و مردم چین این سنت را ادامه دادهاند.
● حج در ژاپن
به سراغ ژاپن میرویم، میبینیم مردم این کشور در بسیاری از امور؛ چون فلسفه و عقاید و فن معماری و بنای معابد از چین تقلید کردهاند. با این تفاوت که معابد ژاپن از نظر زیبایی و منبّت کاری غنیتر از معابد چین میباشد. از دروازههای بزرگی که در مدخل ورودی به حرم و اماکن مقدسه در ژاپن وجود دارد، در چین دیده نمیشود؛ از جمله آداب دینی ژاپن این است که بوداییها رهسپار شهر «نارا» میشوند تا با زیارت معابد آن شهر، یاد نیاکان خود را گرامی دارند که در گذشته در آنجا همسوگند شدند که کشور ژاپن را از استعمار چین آزاد سازند و مردم ژاپن پیوسته به زیارت این شهر میآیند و به یاد گذشتگانشان، نیایش و قربانی میکنند. گروهی از مردم ژاپن عادت دارند ارواح اسلاف خود را تقدیس کنند تا آنجا که عبادت آنها را جزو آداب دینی میشمرند... این معابد در لغت ژاپنی «فی جا یاما» نامیده میشود. فوجی به معنای آتش است.
نوعی دیگر از حج در ژاپن وجود دارد که مربوط به شکوفهها است و میتوان آن را «حج شکوفه» نامید. شکوفهها در نظر ژاپنیها از قداست برخوردارند و آنها را میپرستند و برای آنها قربانی میکنند. آنها در هر فصل نوعی از شکوفه را تقدیس میکنند.
● حجّ پیامبران و تمدنها
حج را در تمدّنها دیدیم، جای این پرسش است که پیامبران کجا بودند؟ مگر آنها برای ارشاد مردم نیامدند و مردم کجا بودند؟ مگر آنها فرزندان تمدّنهای پراکنده در اقطار جهان نبودند؟
حقیقت این است که پیامبران با عدد انبوهشان در میان همین تمدّنها میزیستهاند و سنت و سیره آنان ارشاد مردم به دین خدا بوده است. به رغم اینکه ابراهیم علیهالسلام در تمدن بینالنهرین میزیسته و یوسف و موسی در وادی نیل زندگی میکردهاند و پیامبران بنیاسرائیل در تمدّن فینیقی و برخی از تمدّنهای دیگر روزگار میگذراندهاند اما شناخت همه آنها که بنا به روایات وارده از پیامبر و ائمه علیهمالسلام عددشان به ۱۲۴ هزار میرسد، میسر نیست.
همینقدر میتوانیم بگوییم که آنچه از شعائر دینی صحیح در تمدّنها بر جای مانده، بیتردید به وسیله انبیا پایهگذاری شده است. پیامبران در همه تمدنهای پیشین پیشوای حقیقی ملتهای خود، بلکه همه مردم بودهاند و در هدایت آنان از آسمان الهام میگرفتهاند.
و از آنجا که حج نیز یک فریضه بزرگ دینی است، پیامبران طلایه دار آن بوده و در اقامه شعائر حج، مردم را رهبری میکردهاند.
روایات بسیاری از پیامبران و اهلبیت علیهمالسلام آمده است که همه انبیا و مرسلین، حج خانه خدا کردهاند و هیچ پیامبری از این فریضه ربّانی رخ بر نتافته است.
و اکنون برخی روایات این باب را مینگریم:
۱ ) بنا به روایت حلبی، از امام صادق علیهالسلام میپرسند: آیا قبل از بعثت حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله حجّ خانه کعبه وجود داشته است؟ امام در پاسخ میفرمایند: «آری، و دلیل آن گفتار شعیب است که در قرآن آمده که در برابر ازدواج دخترش به حضرت موسی، گفت: ...عَلَی أَنْ تَأْجُرَنِی ثَمَانِیَةَ حِجَجٍ... .( قصص : ۲۷) مهریهاش این است که هشت حج اجیر من باشی و نگفت هشت سال.
همچنین، آدم و نوح حج گزاردند و سلیمان با همراهی جن و انس و پرندگان و بادها حج به جای آوردند و موسی بر شتر سرخ موی آهنگ حج کرد در حالی که میگفت: «لبیک، لبیک» و همانگونه که قرآن کریم بیان میکند: «نخستین خانهای که برای مردم نهاده شد، خانهای است که در مکه است و هدایتگر جهانیان میباشد»؛ إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکا وَهُدیً لِلْعَالَمِینَ .
و نیز خاطرنشان میسازد: «و آنگاه که ابراهیم و اسماعیل دیوارهای خانه را بالا میبردند» و نیز خطاب به ابراهیم و اسماعیل میفرماید: «خانه مرا برای طواف کنندگان و مجاوران و رکوع و سجود کنندگان، پاک و پاکیزه کنید و همانا خداوند حجرالأسود را برای آدم فرستاد و خانه از همان زمان وجود داشت».( بحار الأنوار، ج۹۹، ص۴۴، ح۳۳)
۲ ) از امام رضا علیهالسلام است که اگر کسی بپرسد: چرا موسم حج ماه ذی حجه مقرر گردیده است؟ در پاسخ گفته شود:
«برای اینکه خداوند دوست داشت که با این مناسک در ایّام تشریق پرستیده شود و نخستین کسان که حج خانه نمودند، فرشتگان بودند که در همین ایام طواف کردند و این سنت همیشگی شد تا روز قیامت و اما پیامبران: آدم، نوح، ابراهیم، عیسی، موسی و محمد صلیاللهعلیهوآله و سایر انبیا در همین وقت حج بهجا آوردند و این سنت شد برای فرزندانشان تا روز قیامت».( بحار الأنوار، ج۹۹، ص۴۵)
و در کتاب «اخبار مکه» ازرقی آمده است: «میان رکن و مقام تا حوالی زمزم قبر نود و نه تن از پیامبران است که به قصد حج بدین جا آمدند و پس از وفات به خاک سپرده شدند».( اخبار مکه، ج۱، ص۶۸)
● حج در جاهلیت
مردم عصر جاهلیت در جزیرةالعرب و نواحی آن را عادت بود که خانه کعبه و منا و عرفات را تقدیس و احترام کنند. آنها طواف میکردند، تلبیه میگفتند و شتر قربانی مینمودند و رمی جمره میکردند، در حالی که جامه احرام در بر داشتند. حج آنها از روز نهم ذیحجه آغاز میشد و چون حاجیان به عرفات میرسیدند، جامه مخصوصی که برای حج همراه داشتند به تن میکردند.
جاحظ در این باره مینویسد:
«سیمای اهل حرم آنگاه که در غیر ماههای حرام از حرم خارج میشدند، این بود که قلاده به گردن افکنند و چیزی به آن بیاویزند و هرگاه یکی از آنان آهنگ حج میکرد لباس حاجیان در بر مینمود.»( البیان والتبیین، ج۳، ص۶۹)
محور حج جاهلیت، حج ابراهیمی بود. اعراب جز آداب حج چیز دیگری را از شریعت ابراهیم حفظ نکردند. هر چند چیزی از آن کم کردند یا چیزی بر آن افزودند. آنها بتها را در خانه کعبه جای دادند که عددشان به بیش از سیصد میرسید و از جمله آنها هبل و لات و عزّی و مَنات بود.
کلبی مینویسد:
«آنها کعبه و مکه را تعظیم مینمودند و حج و عمره به جای میآوردند و این میراثی بود که از ابراهیم و اسماعیل برای آنان مانده بود.»( کلبی، الأصنام، ص۶)
و نیز مینویسد:
«اعراب جاهلیت بنا بر آنچه از عهد ابراهیم و اسماعیل برایشان به جای مانده بود خانه را تعظیم و طواف میکردند. حج و عمره و وقوف به عرفه و مشعر و هدیه کردن شتر قربانی و محرم شدن برای حج و عمره، از جمله آداب آنها بود که با برخی آداب خودساخته آمیخته شده بود.»( همان.)
قرآن کریم از حج اعراب جاهلی و اعمال آنها در جوار خانه کعبه سخن گفته و اعمال شرکآمیز و زشت آنان که با تفاخر و تجارت و هرج و مرج همراه بود، خاطر نشان میسازد: وَمَا کَانَ صَلاَتُهُمْ عِنْدَ الْبَیْتِ إِلاَّ مُکَاءً وَتَصْدِیَةً ؛(. انفال : ۳۵) «نیایش آنها در جوار کعبه جز سوت و کف زدن نبود...»
هر یک از قبایل عرب جاهلیت بت مخصوص به خود داشتند که به دنبال آن هلهله میکردند تا به مکه میرسیدند و چون حج به جا میآوردند، با صدای بلند هوسه میکشیدند و نزد آن بت میایستادند و نماز میخواندند و چون تلبیه را تکرار میکردند، کف میزدند و سوت میکشیدند و تلبیه آنها این بود: «لَبَّیْکَ اللَّهُمَّ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ لا شَرِیکَ لَکَ إِلاّ شَرِیکٌ هُوَ لَکَ، تَمْلِکُهُ وَ مَا مَلَکَ».( الأصنام، ص۷)
و از جمله شعائر برخی از آنها در هنگام طواف این بود که برهنه و بدون لباس طواف کنند.
شایان ذکر است که حج خانه کعبه در عصر جاهلیت، منحصر به اعراب نبود. تاریخ میگوید که ایرانیان و دیگر ملتها به قصد حج کعبه میآمدند و آن را بزرگ میداشتند و طلا و نقره و قربانی و نذورات به آن هدیه میکردند.
در مروج الذهب مسعودی آمده است: «ایرانیان پیشین آهنگ حج خانه خدا میکردند و آن را طواف و تعظیم مینمودند.» آخرین کسی که از ایرانیان حج نمود ساسان پسر بابک نیای اردشیر پسر بابک، که نخستین پادشاه و پدر سلسله ساسانیان بوده است. ساسان کسی بود که به زیارت کعبه آمد و آن را طواف نمود و در کنار چاه زمزم، زمزمه مناجات سر داد.( مروج الذهب، ج۱، ص۲۵۴) برخی سرایندگان ایرانی پس از ظهور اسلام به این موضوع اشاره کرده و میگویند:
وما زلنا نجح البیت قدما و نلقی بالاباطح آمنینا
و ساسان بن بابک سار حتی اتی البیت العتیق یطوف دینا
فطاف به و زمزم عند بئر لاسماعیل تروی الشار بینا
«ما همواره از عهد دیرین، طواف خانه مینمودیم و در سرزمین مکه در امن و امان دیدار داشتیم.
و ساسان پسر بابک که به زیارت خانه کهن آمد و بنا به وظیفه دینی طواف آن نمود.
و بر سر چاه زمزم که از آنِ اسماعیل است و تشنهکامان را سیراب میکند به زمزمه پرداخت.»
و نیز مسعودی میگوید:
«ایرانیان اموال و هدایا و جواهراتی را به کعبه هدیه میکردند؛ از جمله ساسان پسر بابک، مجسّمه دو آهو که از طلا و جواهر ساخته شده بود و همچنین چند شمشیر طلا و جواهرات فراوانی به کعبه هدیه کرد که در چاه زمزم ریخته شد.»
سپس میافزاید:«برخی تاریخ نگاران و ارباب سیره بر آنند که این هدایا از سوی جُرهُم بوده که در مکه میزیستهاند، در حالی که آنها مال و منالی نداشتند. و شاید دیگران اینها را هدیه نمودند و خدا داناتر است.»
● توجه به دعاء در حج :
قبلا اشاره کردیم که حج از اعظم عبادات اسلامی است ، و می دانیم که هر عبادتی را ظاهری است و باطنی و باطن عبادات را ، توجه خالص و ارتباطدائم قلبی و مراقبت و مواظبت همیشگی تشکیل می دهد که بنده خود را در محضر رب العالمین مشاهده کند بر این اساس ، دعا در لسان پیشوایان بزرگوار اسلام به مخ العبادة ، افضل العبادة ، سلاح المؤمن ، عمود الدین ، نور السموات و الارض ، ترس المؤمن ، سلاح الأنبیاء ، مفاتیح النجاح و مقالید الفلاح تعبیر شده است
و مرحوم کلینی در اصول کافی به اسناد خود از زراره از امام باقر علیه السلام ذیل آیه شریفه ( ان الذین یستکبرون عنعبادتی سیدخلون جهنم داخرین ) آورده که حضرت فرمودند: منظور از عبادت در آیه شریفه دعا است و بعد فرمودند: وافضل العبادة الدعاء و بهترین عبادت ها ، دعا است و آنچه از شیوه زندگی معنوی پیامبران الهی و ائمه معصومین و بزرگان اسلام به ما رسیده نیز این معنا را تصدیق و تأیید می کند ، که بالاترین مقام انسان ، مقام عبودیت است که توفیق بندگی حضرت ذوالجلال نصیبش می گردد ، و اصلی ترین مرتبه و شیرین ترین مرحله عبادت ، مرحله دعا و ایجاد ارتباطبنده با خدا ، و توفیق تضرع و توبه ، و اظهار خضوع و خشوع ، و اعلان تقدیس و تسبیح و تحمید حق است ، که اگر بنده اهل دعا نباشد مورد توجه خدا نخواهد بود:( قل ما یعبؤ بکم ربی لولا دعاؤکم ) بگو: اگر دعای شما نبود ، خدای من چه اعتنا و توجهی به شما می کرد ؟ و حاجی باید بداند که گرچه در عتبات عالیات و مشاهد مشرفه و اماکن و ازمنه حج ، عرض حاجت دنیوی و اخروی به محضر حضرت حق بردن خلاف نیست ، ولی نزد اولیای خدا و شیفتگان جمال ذوالجلالش دعا برای رسیدن به مرحله کمال الطنقطاع و تحصیل نورانیت ، بصیرت قلوب و وصول و اتصال به معدن عظمت ، و دریدن حجاب های ظلمت ، و سر بر آستانش سودن ، و آسودن است ای برادران و خواهران ، اینک که به توفیق حق عازم حریم حرم امن الهی و راهی سرزمین مقدس وحی ، گشته اید به آوای آن شب زنده دار ، گوش فرا دهید ، که در مناجات شعبانیه اش به درگاه واهب المواهب عرض می کند: الهی هب لی کمال الانقطاع الیک ، و انر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک ، حتی تخرق ابصار القلوب حجب النور ، فتصل الی معدن العظمة ، و تصیر اروحنا معلقة بعز قدسک بارالها! مرتبه و موهبتی از کمال را بر من ببخشای که ( به مقام شامخ ) انقطاع دست یابم ، و دیدگان دل های ما را به نور دیدارت روشن گردان تا آنجا که دیدگان و بصیرت دل ، حجاب های مانع نور را پاره کنند ، و به معدن عظمت واصل گردند ، و روح و جان ما( تنها و تنها ) به پیشگاه مقدس تو تعلق و وابستگی بیابند ، و به مقام قدس تو بیاویزند و به دعای امام حسین سلام الله علیه که در سرزمین عرفات به درگاه خداوند می نالد ،توجه کنید: الهی ترددی فی الا ثار یوجب بعد المزار ، فاجمعنی علیک بخدمة توصلنی الیک ، کیف یستدل علیک بما هو فی وجوده مفتقر الیک ، ایکون لغیرک من الظهور ما لیس لک ، تی یکون هو المظهر لک ؟! متی غبت حتی تحتاج الی دلیل یدل علیک ، و متی بعدت حتی تکون الا ثار هی التی توصل الیک ، عمیت عین لا تراک علیها رقیبا ، و خسرت صفقة عبد لم تجعل له من حبک نصیبا ، الهی امرت بالرجوع الی الا ثار ، فارجعنی الیک بکسوة الانوار و هدایة الاستبصار ، حتی ارجع الیک منها کما دخلت الیک منها ، مصون السر عن النظر الیها ، و مرفوع الهمة عن الاعتماد علیها ، إنک علی کل شة ء قدیر خداوندا پویش و جستجویم در آثار قدرت و عظمت تو ،موجب دوری من از زیارتگاه جمالت می گردد ، پس مرا در محضرت خدمتی فرما تا به مقام وصلت نائل گردم چگونه برای قرب وجودت ، به آثاری استدلال شود که خود در وجود خویش نیازمند تو می باشند آیا ظهور و پیدایش برای غیر تو هست که آن ظهور ، از تو و برای تو نباشد تا در نتیجه دلیل ظهور تو گردد ؟ چه وقت غایب از نظر بوده ای تا برای ظهورت نیاز به دلیل و برهان باشد ؟ و چه وقت دور بوده ای تا آثار و پدیده هایت دلیل نزدیکی و وصلت باشند ؟ کور باد دیده ای که تو را نبیند ، در صورتی که همواره مراقب او ، با او و در کنار او هستی ! در خسران و زیان باد بنده ای که از عشق و محبت تو نصیبی ندارد! معبودا! همگان را امر کردی که به آثار قدرت و عظمتت رجوع کنند ، ولی مرا به تجلیات انوار خودت رجوع ده ، و با مشاهده و استبصار ، هدایتم فرما ، تا از آثار بگذرم و به تو واصل گردم ، همچنان که از آنها گذشته و در سر درونم بدون توجه به آنها ، بر تو وارد گشته الها ، همتم را چنان بلند گردان که نیاز و اعتماد بر پدیده و آثار نداشته باشم ( و تنها به تو بنگرم ) که تنها تو بر همه چیز توانایی و شما زائران محترم خانه خدا در تمام مراحل و مواقیت و مواقف و در ضمن اعمال مناسک ، اذکار و ادعیه ای دارید که سزاوار است آنها را با توجه و خلوص کامل بخوانید ، و بدانید که روح حج ، تزکیه و تعالی روحی است که با انجام مناسک حج و ملازمت بر دعوات و اذکار وارده و قرائت قرآن کریم و دقت در ثمرات معنوی و اسرار باطنی و عمل به واجبات و مستحبات ، حاصل می گردد.
علی معروفی
در تدوین این نوشتار ازمنابع ذیل بهره برداری نموده ام.
تاریخ تمدن ویل دورانت، ج۱ و ۲ و کتاب «الحضارات»، صص ۲۶ و ۲۷ و دائرة المعارف، «المورد»، ج۱، ص۳۰
ماجده مؤمن / محمد تقی رهبر، حج در رهگذر تمدنها
پایگاه حوزه نت
حج در سیره رسول خدا (ص) پدیدآورنده:جواد محدثی
دین و اندیشه تبیان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست