شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
تورم و بیکاری ویروس خانواده ها
دکتر شاهین شایانآرانی اغلب در مباحث بازار بورس و سرمایه اظهارنظر میکند اما این تمام دانش وی نیست چراکه وی خود را یک صاحبنظر در عرصهء ورزشی نیز میداند. شایانآرانی با توجه به مدیریت و سوابق خود در عرصههای اقتصادی داخل و خارج از کشور، در مورد وضعیت فعلی اقتصاد ایران و خانوارها معتقد است، بزرگترین عامل تورم و بیکاری و بزرگترین ضعف در بعد اجرایی و عملیاتی کردن قوانین و مباحث تئوریک است. او اکنون رییس هیاتمدیرهء شرکت مهندسی مالی بینالمللی هدی است. با او دربارهء مسایل اقتصاد خانواده در شرایط کنونی گفتوگو کردهایم.
▪ با توجه به اینکه سیاستهای کلان اقتصادی در نهایت به اقتصاد فرد بازمیگردد وپیامدهای آن به تبع دامنگیر خانوادهها میشود شما در شرایط کنونی بیشتر آسیبهای اقتصادی به خانوادهها را در کدام سطح میبینید؟
ـ به هر حال اقتصاد خانواده تحتتاثیر اقتصاد کلان کشور است یعنی اقتصاد کلان هر وضعیتی داشته باشد بخشی از تبعات آن به خانواده بازمیگردد. در شرایط کنونی اقتصاد ایران، اولین مسالهای که دامنگیر خانوادهها شده و نیازمند مدیریت اصولی است، موضوع تورم است. تورم در کشور ما در چند سال اخیر از رقمهای بسیار بالا به نرخ ۱۰ الی ۱۵ درصدی رسیده و همین جا هم متوقف شده است البته این نرخ تورم طبیعی نیست چرا که تورم منطقی حدود دو الی سه درصد است.
ما متاسفانه در این هفت،هشت سال گذشته نتوانستهایم تورم را یک رقمی کنیم. تورم عوامل مختلفی دارد که باید یکی از دلایل آن را در سیاستهای غیرمعقول بودجهای و مالی کشور جستوجو کرد. زمانی که بودجهء دولت به شدت متورم میشود خود میتواند تورم ایجاد کند. نقدینگی زیاد در جامعه، اقتصاد فعال زیرزمینی، اقتصاد غیرپویا و بدون افزایش افزوده و ... از عوامل و ریشههای تورم هستند که تبعات منفی آن مستقیما به اقتصاد خانواده باز میگردد. باید به این مساله توجه کرد که خانوار به طور معمولی یک درآمدی دارد که این درآمد باید به مصارف خانوادگی همچون پوشاک، مسکن، بیمه، تحصیل، تفریح و... برسد اما زمانی که تورم بالا باشد آنها با کاهش قدرت خرید مواجه میشوند، از سویی دیگر نیاز است که با افزایش درآمد بتوان کمبودها را به نوعی جبران کرد که متاسفانه درآمدها نسبت به تورم یا بالاتر از تورم رشد نکرده است. هنگامی که قدرت خرید کاهش مییابد کیفیت زندگی هم دچار افت خواهد شد.
مسالهء مهم دیگری که نیاز است به آن اشاره شود بیکاری است که از حد معقول فراتر است. نرخ بیکاری در کشورهای دیگر پنج الی شش درصد است اما در ایران این رقم از عدد ۱۵ و ۱۶ درصد تجاوز کرده است. با حضور یک جوان بیکار در خانواده ادامهء تحصیل وی، ازدواج و... بامشکل جدی مواجه میشود، به نظر بنده این دو عامل کلیدی به شدت اقتصاد خانوادهها را در مخاطره قرار داده است.
▪ با توجه به توضیح شما در مورد بیکاری و تورم، حال این سوال مطرح است که خانوادهها با چه سازوکاری میتوانند تبعات منفی این دو عامل را در زندگی خود کاهش دهند؟
ـ تورم مثل ویروسی است که همهچیز را تحتتاثیر قرار میدهد. در شرایط کنونی خانوادهها در ایران ناگزیر شدهاند که به چند شغله بودن برای مبارزه با فشار تورم وگرانی روی آورند اعضای خانوار ایرانی به غیر از این که به روال طبیعی کار میکنند مجبورند شغل دوم هم داشته باشند و این یک نوع مبارزه با تورم است. از تبعات منفی همین چند شغله بودن میتوان به زمان اندک با هم بودن اعضای خانوادهها اشاره کرد. مسالهء دیگر این که متاسفانه برخی از خانوارها به دلیل همین فشارها به کارهای غیرمجاز و زیرزمینی روی آوردهاند که این فسادآور است. همهءاین ناهنجاریها پیامد تورم و بیکاری در جامعه است در حالی که در یک اقتصاد پویا و طبیعی این پدیدهها کمرنگتر ظاهر میشوند.
▪ تجربههای کشورهای دیگر در این حوزه چگونه است؟ آیا کشورهایی که با پدیدهء فقر و بیکاری مواجه هستند برنامهء مدون و موفقی برای ارتقای سطح زندگی خانوارها داشتهاند؟
ـ من به صورت علمی در مورد این مساله مطالعهای نداشتهام و نمیتوانم مقایسهای بین خانوارهای دیگر کشورها با ایران داشته باشم اما در این زمینه شناخت ناشی از تجربه و رفت و آمد خود را به شما میگویم. به طور مثال در کشورهایی که فقر وجود دارد و به عنوان جهان سومی یا در حال توسعه محسوب میشوند تلاش شده تا با راهکارهایی، طبقهء محروم به خودکفایی برسند و از توان ایجاد درآمد بالاتری بهرهمند شوند. اولین هدف از این کار جلوگیری از کوچ کردن خانوادهها به شهرهای بزرگ است. به طور مثال در کشور بنگلادش بانک «گرامین بنک» به مدیرعاملی محمد یونس، برندهء جایزهء نوبل اقتصاد در سال ۲۰۰۶، با دادن وامهای کوچک و شرایط آسان به طبقهء محروم در تلاش است تا اقتصاد را در درون خانوادهها پویا کند مثلا به خانمهای روستایی ۷۰ یا ۸۰ دلار وام میدهد تا آنها بتوانند با خیاطی کردن، وضعیت خود را سروسامان دهند.
از این تکنیکها و برنامهها در کشورهای مختلف وجود دارد اما در کشورهای توسعه یافته، خانوادهها روال معمولی را طی میکنند نرخ تورم و بیکاری در آن جا پایین است و سیستم افراد و خانوادهها را حمایت میکند.
▪ ما به صورت مداوم نقد خود را متوجه سیاستهای اقتصادی و وضعیت ادارهء معیشتی میکنیم آیا ما دچار خلا قانونی در این حوزه هستیم یا مشکل اجرایی داریم؟
ـ به نظر بنده ما در تمام سطوح در کشور همیشه مشکل اجرایی داشتهایم نه قانونی. در ایران گرایش بسیار شدیدی به مباحث نظری و تئوریک وجود دارد اما در پیاده و اجرایی کردن همین مسایل با مشکل مواجه میشویم. اقتصاد ما همیشه گرایش به بحث دارد. ایرانیان همیشه آدمهای تئوریک هستند و این مساله باعث شده تا نظریات پربار اقتصادی عملیاتی نشود و این نقدی به کل اقتصاد کشور است. من در مورد جلسهء اخیر رییسجمهوری با منتقدان اقتصادی شنیدهام -البته تنها این گفتهء من براساس شنیدههاست- که رییس دولت خطاب به منتقدان اقتصادی عنوان میکند «ما دارای درآمد نفتی زیادی هستیم با مازاد این درآمد چه کار کنیم؟» این یک سوال کاربردی و عملیاتی است اما هیچ کدام از اقتصاددانان نتوانستند پاسخ درستی به آن دهند. این جای تعجب نیست، نشاندهندهء آن است که ما با وجود سواد تئوریک و قدرت فکری در مباحث اقتصادی اما در اجرایی کردن آن دارای ضعف هستیم. شما باید بتوانید در سیستم افراد اجرایی نیز پرورش دهید.
▪ حال یک سوال تئوریک...
برعکس من آدم عملیاتی هستم یعنی این که با یک قران دوزار چگونه میتوان کسب درآمد بیشتر کرد...
... به هر حال پیوستن ایران به WTO چه تاثیری بر اقتصاد ایران و کوچکترین نهاد اجتماعی آن یعنی خانواده خواهد گذاشت؟
ـ اول باید به این مساله توجه داشت که ایران به لحاظ فرمول اقتصادی دارای یک اقتصاد دولتی و مدیریت شده به صورت متمرکز است به نوعی در حال حاضر گرایشهای سوسیالیستی دارد یعنی اقتصادی با مدیریت مرکزی و سوسیالیستی، در این حالت اگر ایران بخواهد به WTO بپیوندند با مشکل و بحران مواجه خواهد شد. چرا؟ چون در اقتصاد مدیریت شدهء متمرکز یا به نوعی سوسیالیستی، بسیاری از پارامترهای این اقتصاد توسط دولت تعیین میشود نه رقابت و چون این حالت وجود دارد بسیاری از نرخها همچون ارز و سود بانکی، کالاهای عمدهء مردم به نوعی یارانهدار است و نرخی نیست که در بازار آزاد به تعادل رسیده باشد. در چنین حالتی هنگامی که شما به WTO میپیوندید که مبنا و پایهء آن بر رقابت و بازار آزاد بنا شده است، حتما با مشکل مواجه خواهید شد و تصور نمیکنم که اگر ایران بخواهد بپیوندد، فوری این کار را انجام دهد. چون سیستم میشکند. به طور مثال اگر یک نان سنگک با ۱۰۰ تومان عرضه شود در مدل WTO به هزار تومان میرسد یعنی پارامترهای اقتصادی با یک شوک جدی مواجه میشود. به طور طبیعی در این سیستم خانوارها تحت فشار جدی قرار میگیرند بنابراین پیوستن به طور فاز به فاز خواهد بود. در این صورت هر چند اقتصاد خانواده با شوک روبهرو میشود اما این مساله مقطعی است.
سامان عابری
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
حجاب چین حماس ایران دولت رئیس جمهور رئیسی پاکستان گشت ارشاد کارگران رهبر انقلاب سریلانکا
کنکور پایتخت سردار رادان تهران سیل قم سازمان سنجش فضای مجازی اصفهان شهرداری تهران پلیس زنان
خودرو دلار یارانه قیمت خودرو آفریقا قیمت دلار قیمت طلا بازار خودرو ارز سایپا ایران خودرو بانک مرکزی
سریال پایتخت خانواده تلویزیون موسیقی ترانه علیدوستی فیلم سریال سینمای ایران مهران مدیری کتاب
کنکور ۱۴۰۳ عبدالرسول پورعباس
فلسطین غزه اسرائیل رژیم صهیونیستی آمریکا جنگ غزه روسیه طالبان ایالات متحده آمریکا اوکراین طوفان الاقصی جنگ اوکراین
فوتبال جام حذفی آلومینیوم اراک استقلال فوتسال تیم ملی فوتسال ایران بازی بارسلونا باشگاه پرسپولیس باشگاه استقلال تراکتور لیگ برتر انگلیس
همراه اول ناسا الماس تسلا سامسونگ فیلترینگ
مالاریا آلزایمر پیری کاهش وزن سلامت روان زوال عقل