یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
مجله ویستا

نگاهی به فیلم سینمایی «بی‌پولی»


نگاهی به فیلم سینمایی «بی‌پولی»

▪ نویسنده و کارگردان: حمید نعمت‌الله
▪ تهیه‌کننده: مرتضی شایسته
▪ بازیگران: بهرام رادان، لیلا حاتمی، حبیب رضایی، امیر جعفری، سیامک انصاری، بابک حمیدیان، افشین سنگ چاپ‌، …

نویسنده و کارگردان:

حمید نعمت‌الله

تهیه‌کننده:

مرتضی شایسته

بازیگران:

بهرام رادان، لیلا حاتمی، حبیب رضایی، امیر جعفری، سیامک انصاری، بابک حمیدیان، افشین سنگ چاپ‌، سید ابراهیم بحرالعلومی، نادر فلاح و علی علایی.

هرگز جامعه‌ای جهش صنعتی را بدون بی‌عدالتی‌های اجتماعی پشت‌سر نگذاشته است. این مهم را در فیلم‌های «دزد و دوچرخه»، «دکتر ژیواگو» و.... و در فیلم‌های داخلی نظیر «ترکش‌های صلح» دیده‌ایم و همیشه هم تحسین کرده‌ایم اما کمتر به پیام آنها توجه کرده‌ایم و در بهترین حالت، صحنه‌هایی تکان‌دهنده را به خاطر سپرده‌ایم. در فیلم «بی‌پولی» صحنه درخشان بسیار است و البته این‌گونه سینمایی بدون عجین شدن با «ملودرام» شانس مقبولیت نداشته است. در دو شکل غالب کمدی ملودرام، واقعیت و تلخی‌های آن در زیر لایه‌های خنده‌دار مدفون می‌شود و مانند فیلم «آپارتمان ۱۳» تنها بازی درخشان علیرضا خمسه به حافظه سپرده می‌شود. در شکل‌ جدی درام اجتماعی هم همیشه در غلطیدن به ژورنالیسم و شعار دادن عیب‌جویی دم‌دستی و ساده، خطری بالقوه است. در فیلم بی‌پولی، حمید نعمت‌الله معضل بی‌ثباتی شغل و منبع درآمد صنعتی را با مشکل مسکن، هزینه درمان و... در یک واحد انسانی حداقلی یک زوج به تصویر کشیده است که هر بیننده‌ می‌تواند از آن تمثیل‌های ملموس خود را داشته باشد و صدها نمونه را در کوچه محل زندگی، محل‌کار، اقوام، آشنایان و... به یاد بیاورد.

بهرام رادان طراح مد و لباس است که بعد از ازدواج با خوش‌باوری به اینکه می‌تواند روی قول دوستش که ناشر کتاب است حساب باز کند به کارفرمای خود اعتراض می‌کند و استعفا می‌دهد. حرف ناشر دروغ درمی‌آید و وی آرام‌آرام با واقعیت‌ها روبرو می‌شود. هنگام زایمان زنش با انواع دروغ‌ها و دغل‌ها آشنا می‌شود و بعد از آن به اجبار تن به کارهای پست‌تر و پوشالی‌تر می‌دهد و در این شرایط زنش با این پیش‌فرض که شوهرش فعال است بی‌دریغ خرج می‌کند. بعد از چند ماه به اجبار به حاشیه شهر نقل مکان می‌کنند و در پایان طراح لباس و ناشر خوش قولی می‌کنند و چند چک پیش‌پرداخت به وی می‌دهند و...» یک نفر علیه یک جامعه بی‌رحم دست به تلاش می‌زند تا بلکه غرق نشود. بیماری‌هایی چون: چشم‌ همچشمی، تابع مد روز بودن، تظاهر به موقعیت خوب داشتن، دست و دل‌بازی و.... دردهایی است که برای خیلی‌ها همچون طراح لباس و مد وجود داشته و دارد. هیچ، نهاد و بنیاد و خیریه‌ای هم در کار نیست و اگر هم باشد به معولان و افراد مسن و عصا بدست اندک صدقه‌ای می‌رسد. در واقع بی‌رحمی اجتماعی را نه در شکل تیپ‌ آن بلکه در شخصیت‌پردازی و جستجو در زوایای پیداوپنهان و نمونه‌های گسترده در تماس‌های طراح مد و لباس می‌بینیم. آن هم کسی که شغل‌اش عارضه به دام افتادن‌های دیگران را به همراه دارد، برای خود وی نیز روی می‌دهد. حمید نعمت‌الله شخصیت خود را در فیلم در بند ستم صاحب کار، همسایه، صاحبخانه، ولخرجی، مد، تورم، بی‌کفایتی بیمه‌ها و... نساخته است. او شناور در شهری پر ازدحام و دارای جنون مصرف و کاغذبازی و پارتی‌بازی و... حتی به افرادی که وام قرض‌الحسنه ازدواج می‌دهند مراجعه می‌کند اما بیش از پیش سرخورده‌تر می‌شود. قهرمان فیلم «راننده تاکسی» اسکورسیزی به عنوان شاهد در شهری به ترحم شناور است اما قهرمان فیلم بی‌پولی هم چاه‌کن است و هم در چاه‌ها افتاده البته کاگردان او را در میان کسانی چون خودش با سن بالاتر و پایین‌تر، با برازندگی بیشتر و یا کمتر در عرصه‌ای که از پای درآمده‌هایش فراوان‌اند، به تصویر می‌کشد تا تماشاگر دچار سوءتفاهم نشود که مثلاً او تنبل است، زیاده‌خواه وجاه‌طلب. نهادی را به طور مستقیم مسئول و عامل بدبختی جمعی جلوه نمی‌دهد تا متهم به نظر بیایند، بلکه «سوءتفاهم»‌ها را در زمینه‌ای که فقر دامنگیر زمینه‌ساز است به یاد تماشاگر می‌آورد. اگر طراح مد و لباس با وعده‌های ناشر باد غرور نمی‌گرفتش، می‌توانست مثل ماه‌ها و سال‌های گذشته کار و زندگی با ثبات داشته باشد. اگر زن طراح دچار سوءتفاهم نمی‌شد که چون شوهرش به سرووضع خود نمی‌رسد و شب‌ها دیر به خانه می‌آید، افسرده و گرفته است به حساب غرق در فعالیت و پول درآوردن نمی‌گذاشت، با دست و دل‌بازی خرید کردن را ادامه نمی‌داد. در کل در شرایطی که بسیاری از سینماگران با دغدغه جشنواره‌ها دنبال موضوع‌های استثنایی‌اند، حمید نعمت‌الله کاری با دغدغه‌های درصدهای زیادی از جامعه کار خود را ارائه کرده است. فیلمش پرکشش، زودآشنا و روایت‌‌گر بسیاری از دیدنی‌ها که به قول تولستوی: «از بس زیاد می‌بینیم، دیگر نمی‌بینیم» را موضوع فیلم خود قرار داده است.

مجتبی حبیبی