جمعه, ۲۱ دی, ۱۴۰۳ / 10 January, 2025
مجله ویستا

نوبت گدایی


نوبت گدایی

«گداپروری نکن!» جمله‌اش را مثل پتکی بر سرم کوبید....
اما چه می‌توانستم بکنم؟! دخترک دست‌اش را به زور از میان پنجره ماشین داخل آورده بود و می‌خواست جعبه کبریتی از او بخرم. من هم خریدم؛ …

«گداپروری نکن!» جمله‌اش را مثل پتکی بر سرم کوبید....

اما چه می‌توانستم بکنم؟! دخترک دست‌اش را به زور از میان پنجره ماشین داخل آورده بود و می‌خواست جعبه کبریتی از او بخرم. من هم خریدم؛ مثل شمایی که شاید همین امروز پولی به پسربچه‌ای دادید که دستمال می‌فروخت یا به آن کودک دیگری که گلی را به زور به شما داده بود و شما خریده بودیدش و بعد نفس راحتی کشیده بودید از اینکه از دست سماجت‌اش راحت شده‌اید و شاید حس خوبی هم از این کار پیدا کرده بودید. آن کودک اما مجبور است همچنان ساعت‌ها در خیابان سرگردان باشد به انتظار نفر بعدی که دل‌اش برای او بسوزد و ... اما اگر دقت کرده باشید، می‌بینید که متاسفانه روز به روز بر تعداد این بچه‌ها اضافه می‌شود و نه تنها تعدادشان بیشتر و بیشتر می‌شود؛ که سن و سال‌شان هم کمتر و کمتر می‌شود، تا جایی که انگار از همان روز اولی که یاد می‌گیرند راه بروند، یاد می‌‌گیرند که دستفروشی کنند و گدایی و التماس!

در این سال‌ها، همگام با اوج‌گیری این تکدی‌گری‌ها، آن هم در حالی که ماده قانونی ۱۷۳ مجازات اسلامی آن را منع می‌کند و جرم می‌شناسد، جامعه‌شناسان تحقیقاتی انجام داده‌اند درباره آسیب‌های ناشی از کمک کردن به کودکانی که در معرض سوءاستفاده برای تکدی‌گری قرار گرفته بودند که اصلی‌ترین آنها عبارتند از این موارد:

به‌وجود آمدن فرصتی برای بهره‌کشی از کودکان توسط خانواده‌های آسیب‌دیده یا در معرض آسیب

ترک‌تحصیل اجباری به علت تکدی‌گری

به وجود آمدن مشکلات جسمانی در خیابان‌ها برای کودکان به دلیل قرار گرفتن در معرض سرما، گرما، آلودگی هوا و همچنین عدم پوشش مناسب.

سوءاستفاده از آنها و به کار‌گیری‌شان در موارد خلاف؛ مثل فروش مواد مخدر و...

تجاوز جنسی به کودکان

بالا بودن احتمال مرگ و میر آنها به دلیل تصادف، بیماری و عدم مراقبت‌های بهداشتی

افزایش این نوع تکدی‌گری به علت در معرض توجه و ترحم بودن از سوی افراد مختلف

بالا رفتن خطر ربودن و قاچاق کودکان و به کارگیری آنها در این راه

هر چند درصدی از این افراد واقعا محتاج هستند اما واقعیت این است که طیف بسیار گسترده‌ای از آنها از این کار به عنوان شغلی استفاده می‌کنند تا نیاز یک فرد سودجوی دیگر را برطرف کنند و روز به روز آسیب‌پذیرتر شوند. جمع‌آوری و ساماندهی این بچه‌ها و پاک کردن چهره شهر از این صحنه‌های دلخراش کار ساده‌ای نیست و به برنامه‌ریزی‌های کلان محتاج است. با این حال، می‌توان با کمک نکردن به آنها یا حداقل پرداخت وجه (در ازای کالایی که آنها ارایه می‌دهند) و یا پیگیری وضعیت واقعی یکی از آنها سهم خود را برای ایجاد دنیای بهتری برای آنها ادا کرد و از به خیابان کشیده شدن، ترک‌تحصیل، سوءاستفاده و... تعداد بیشتری از کودکان جلوگیری کرد.

در کنار اینها حمایت از خانواده‌های آسیب‌دیده، تسلیم احساسات نشدن و به عواقب این کار فکر کردن، شناسایی و جذب کودکان فراری و بازگرداندن هرچه سریع‌تر آنها به خانواده‌ها یا نهادهای حمایتی ذیربط و شناسایی خانواده‌هایی که از کودکان در امر تکدی‌گری استفاده می‌کنند و پیشگیری از حضور اتباع بیگانه‌ای که در کشور از طریق تکدی‌گری کودکان‌شان روزگار می‌گذرانند، می‌تواند بسیار مثمرثمر باشد.

سارا جمال‌آبادی