سه شنبه, ۱۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 4 March, 2025
انقلاب, جنگ و دوربین ها

وقوع انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ و آغاز جنگ تحمیلی در سال ۱۳۵۹ تاثیری کم و بیش قاطع بر عکاسی ایران گذاشت، تاثیری که تا نیمه دهه ۱۳۷۰ بر عکاسی ایران باقی ماند. مرحوم صادق تیرافکن در یکی از آخرین گفتوگوهایش بر این فضا و این تاثیر تاکید کرد. عکاسی خبری مهمترین و در واقع تنها گونه عکاسیای بود که در این سالها رشد کرد و در نخستین سالهای تاسیس دانشکدههای عکاسی در ایران نیز به عنوان مهمترین ژانر عکاسی تدریس شد. تازه در ابتدای دهه ۱۳۷۰ بود که با برقراری رفاه نسبی در ایران، امکان آغاز سایر ژانرهای عکاسی فراهم شد و عکاسی به عنوان هنر زیبا از مهمترین دستاوردهای این دوره بود، گونهیی که تا به این لحظه هنوز فراگیرترین گونه عکاسی در ایران است.
شکلگیری این ژانر در عکاسی و ایران و حمایت گالریها، خریداران و مجموعهداران باعث شد که در طول ۱۵ سال گذشته عکاسی خبری و مستند کمکم به ژانری فرعی در عکاسی ایران تبدیل شود و البته جایگاه واقعیاش را پیدا کند و دیگر کمتر مجبور باشد تا جور فقدان ژانرهای دیگر را بکشد؛ به این ترتیب عکاسان خبری توانستند به حرفه اصلیشان در فضای رسانهها بروند و مجبور نباشند تا دیوارهای گالریها را پر کنند، مگر در مواقعی که نمایشگاهی مخصوص برای نمایش دستاوردهایشان به راه میافتد. با این وجود هر چه درباره عکاسی جنگ و انقلاب بگوییم، باز هم کم گفتهایم و نکاتی را ناگفته گذاشتهایم. لااقل چند تن از معروفترین عکاسان ایرانی در عرصه جهانی از عکاسان انقلاب و جنگ بودهاند: اهمیت عکاسی مثل مرحوم کاوه گلستان را نمیتوان فراموش کرد که جانش را در راه حرفهاش گذاشت و کم و بیش تمام زندگیاش را صرف عکاسی خبری و مستند کرد. عکاس دیگری چون مرحوم بهمن جلالی در دورهیی از فعالیتش به عکاسی مستند پرداخت. به واقع وقوع اتفاقات مهمی چون انقلاب و جنگ همه عکاسان را با عزمی راسخ به سراغ ثبت این لحظات فرستاد.
نباید فراموش کرد که انقلاب و جنگ جدای از عکاسی تاثیری عمیق و جدی بر سایر رشتههای هنری هم گذاشت. نقاشیهای دوره جنگ به دو جریان اصلی تقسیم میشود، گروه اول هنرمندان حوزه هنری بودند که با دیدی فیگوراتیو به سراغ جنگ رفتند، آثار این گروه از هنرمندان با تاکیدات گسترده بر وجوه تمثیلی بود. گروه عکاسان حوزه کمتر در پی نمایش دادن وجوه انتزاعی بودند، آنچه ایشان میکردند، تلاش برای ترسیم کردن تمثیلها بود. به این ترتیب به شیوه مرسوم نقاشیهای رسمی به سراغ ترکیببندیهای هندسی رفتند و در به کارگیری رنگها مقتصدانه عمل کردند. علت اصلی این نحوه کار توجهشان به مخاطب عام بود که چندان با ریزهکاریهای بصری آشنا نبودند و به این ترتیب این نقاشان میل داشتند تا با زبانی همهفهم و ساده، مفاهیمشان را به تماشاگران عام انتقال دهند. ادامه رویکرد این نقاشان در سالهای بعد به شکلگیری نقاشیهای شهری انجامید که از همین شیوه سود میجوید، استفاده از عناصر بصری آشنا برای مخاطب عام و ساده کردن ترکیببندیها و محدودیت رنگی که پیام بصری را با حداقل مانع به بیننده عام میرساند. این شیوه لااقل در سالهای نخستین شکلگیری نقاشی در سالهای پس از انقلاب ادامه یافت. این شیوه نقاشی به اشکال مختلف بر هنر غیررسمی نیز تاثیر گذاشت.
با نگاه دوباره به آثار نقاشان نیمه اول دهه ۱۳۶۰ میتوان تاثیر انقلاب و جنگ را دید. آثار بسیاری از هنرمندان این دوره تحتتاثیر آشکار وقایع جنگ بودند. غلامحسین نامی مثلا به عنوان یکی از هنرمندان این دوره در سال ۱۳۶۸ نمایشگاهی برگزار کرد و مجموعهیی از آثارش را به نمایش گذاشت که مشخصا تحتتاثیر وقایع جنگ تحمیلی بودند، نکتهیی که او بعدتر در چندین گفتوگویش نیز بر آنتاکید کرد. نامی که عمدتا یک هنرمند انتزاعی است، تحتتاثیر وقایع جنگ هشت ساله، یکسره تغییر سبک داد و مجموعهیی از آثار فیگوراتیو را خلق کرد که با نگاهی تمثیلی و استعاری به جنگ میپرداخت، هنرمند اندکی بعد دوباره به شیوه مورد علاقهاش برگشت و کمتر به سراغ فیگور رفت. در تحلیلی عمومیتر میتوان این طور تصور کرد که اهمیت و بزرگی وقایعی چون انقلاب و جنگ آنقدر زیاد بوده است که کمتر هنرمندی در پی اضافه کردن چیزی به آن بوده است، به همین دلیل است که بیشتر عناصر بصری به کار رفته در این دوره از آثار هنری ایران مشخصا محدود است و معمولا در صریحترین شکل پیام اثر را به بیننده انتقال میدهد.
نگاه کنید به آثار متعدد عکاسانی که رزمندهیی را در حال استراحت نشان میدهند، در این گونه از عکسهای جنگ، بیننده به سرعت پیام عکس را گرفته و با احساس آرامشی که رزمندهیی به بیننده منتقل میکند، دلگرم میشود و از سوی دیگر خود را با رزمنده یکی حس کرده و خود را موظف میداند که به یاریاش بشتابد و بهمانند او به راهش امیدوار شود و به جنگی که او در پیش دارد ایمان بیاورد و اینها همه به معنی همه پیامهایی است که همه عکاسان زمان جنگ در پیاش بودند، آنها سربازانی بیسلاح در پشت جبهه بودند که باید وظیفهشان را در راه مبارزه انجام میدادند.
مریم رهنما
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست