سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

دروغ, کلید همه زشتی ها


دروغ, کلید همه زشتی ها

انسان دارای عقل, به طور فطری احکامی در حوزه نظری و عملی دارد که بینش ها و نگرش های او را سامان می دهد

انسان دارای عقل، به طور فطری احکامی در حوزه نظری و عملی دارد که بینش ها و نگرش های او را سامان می دهد. از این رو بنیاد زندگی انسانی را می بایست بر پایه خردورزی و تعقل دانست. از نظر آموزه های وحیانی اسلام، هرجا عقل حضور یافت و مردم خردورزی و تعقل کردند، دین و زندگی هنجاری (حیاء) نیز حضور می یابد؛ زیرا زندگی دینی و هنجاری جز با تعقل و خردورزی تحقق نخواهد یافت.

از جمله احکام نظری عقل، شناسایی حق و باطل و تشخیص آن است؛ در حوزه عقل عملی نیز از مهمترین احکام عقل، ارزش گذاری مبتنی بر حق و باطل است که در شکل بایدها و نبایدها تعریف می شود و به عنوان حسن و قبح عملی احکام اخلاقی صادر می گردد.

از نظر عقل عملی، عدل امری ارزشی و حسن است و در مقابل، ظلم، قبیح و ضدارزشی است؛ چنان که صداقت و راست گویی امری ارزشی و دروغ و کذب، امری قبیح و زشت است.

نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزه های وحیانی اسلام، بر آن است تا یکی از سخنان حضرت امام حسن عسکری(ع) را درباره دروغ تبیین نماید و به تحلیل و تبیین علل و چرایی صدور این سخن بپردازد. اینک در سالروز شهادت حضرت امام حسن عسکری (ع) این مقاله تقدیم خوانندگان گرامی می شود:

دروغ، کلید خانه زشتی ها

حضرت امام حسن عسکری(ع) درباره دروغ و کذب وجایگاه خطرناک آن در شقاوت بشر می فرماید: جعلت الخبائث فی بیت و جعل مفتاحه الکذب؛ تمام پلیدیها در خانه ای نهاده شده و کلید آن دروغ است. (بحارالانوار ج ۷۸، ص ۳۷۷؛ و نیز جامع السعادات، ج ۲، ص ۳۲۲)

بی گمان این سخن امام حسن عسکری(ع) یکی از جوامع الکلم است که می بایست مورد تحلیل و تبیین دقیق قرارگیرد؛ زیرا ساختار جملات و کلماتی از این دست که به آن جوامع الکلم می گویند، همانند فرمول علمی است که در یک عبارت و اصطلاح کوتاه گفته می شود. از این گونه جملات به عنوان اصول کلی نیز یاد می شود که قوانین و احکام بسیاری از آن استخراج می شود.

امام حسن عسکری(ع) برای تبیین یکی از اصول کلی که صداقت است، به بیان ضد آن توجه داده تا با شناسایی کذب و دروغ، جایگاه حقیقی راستگویی و صداقت در سعادتمندی دنیا و آخرت بشر روشن شود؛ زیرا یکی از راه های شناسایی و معرفت به امری، مطالعه حقیقت و آثار ضد و نقیض آن است؛ چرا که: «تعرف الاشیاء باضدادها؛ چیزها با ضد خودشان شناخته می شود.

از آن جایی که ضدصداقت و راستی، کذب و دروغ است، «ترتیب العین، خلیل فراهیدی، ج ۲، ص ۹۷۷، «صدق») شناخت حقیقت دروغ و آثار آن می تواند ما را در فهم و شناخت حقیقت صدق و آثار آن یاری رساند.

صدق یا صداقت و راستی در فرهنگ ها و لغت نامه های عربی و فارسی به معنای مطابقت و هماهنگی گفتار با اعتقاد باطنی و نیز مخبر عنه آمده است؛ «مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص ۴۷۸، «صدق») در قرآن این واژه با اشتقاقات خود در کنار واژگان دیگری چون حق و وقول سدید (احزاب، آیه ۷۰) همین معنا را می رساند.

از نظر قرآن صداقت در گفتار، از اسباب اصلی اصلاح اعمال و رفتارهای هنجاری و اخلاقی است. (احزاب، آیات ۷۰ و ۷۱) انسان ها در سایه صداقت و راستی به رشد معنوی و انسانی دست می یابند (مریم، آیات ۵۶ و ۵۷) و حتی یکی از بسترهای کلیدی دست یابی به مقام منیع و بلندنبوت از سوی خداوند معرفی می شود. (مریم، آیات ۴۱ و ۵۶)

از نظر قرآن، صداقت و راستی، آدمی را به سمت رستگاری می برد (مائده، آیه ۱۱۹) زیرا انسان های صادق، انسان های درستکاری هستند (احزاب، آیات ۷۰ و ۷۱) که در برابر احکام نظری و عملی عقل و فطرت و آموزه های مبتنی بر فطرت اسلام (روم، آیه ۳۰) تسلیم هستند و به همه از سر اخلاص و تسلیم عمل می کنند (محمد، آیات ۲۰ و ۲۱)

خداوند انسان صادق و راستگو را بسیار تکریم می کند و اصولا کرامت انسانی را در صداقت او می داند (مریم، آیات ۴۱ و ۵۶) زیرا صداقت چنان که گفته شد مطابقت قول با باطن یا حقیقت خارجی است و از آن جایی که حقیقت همان معنای دیگر هستی و خداست، (فصلت، آیه ۵۳) انسان صادق جز انسان خدایی و متاله نیست. بنابراین چنین انسانی قابل تکریم است و بزرگواری هر کسی را می بایست در صداقت و راستی او جست.

بنابراین، صداقت نمی تواند با دروغ جمع شود؛ زیرا انسان کاذب و دروغگو کسی است که سخنی خلاف حقیقت، ناحق و ناروا بر زبان می آورد (فرهنگ فارسی، ج۲، ص ۱۵۱۶) چنین انسانی، چون خلاف طبیعت هستی و خداوند گام برمی دارد، از مسیر رشد معنوی بازمانده و از مسیر حقی که به حق می رسد دور گشته است.

از نظر خداوند، دروغ از مصادیق بارز ظلم است (آل عمران، آیه ۹۴؛ انعام، آیات ۲۱ و ۹۳ و آیات دیگر) که عقل عملی آن را قبیح و زشت می داند و به آن حکم می کند تا به عنوان یک نباید اخلاقی و ضدارزشی و ضدهنجاری از آن پرهیز شود؛ زیرا دروغ آثار زیانباری (غافر، آیه ۲۸) را متوجه شخص و جامعه می سازد که از جمله آنها نفاق (توبه، آیه ۷۷)، محرومیت از هدایت به سوی رشد و کمال فرد و اجتماعی (غافر، آیه ۲۸؛ زمر، آیه ۳)، محرومیت از رستگاری (یونس، آیه ۶۹؛ نحل، آیه ۱۱۶)، محرومیت از درک آیات و نشانه های حقانیت خداوند و راه درست انسان شدن (جاثیه، آیات ۷ و ۸)، روسیاهی در دنیا و آخرت (زمر، آیه ۶۰) و خواری و ذلت در میان مردم از جمله آنهاست. رسول گرامی اسلام(ص) در این باره می فرماید: از دروغ گفتن خودداری کنید؛ زیرا انسان را روسیاه می کند. (مستدرک الوسائل، ج۲/ص ۱۰۰)

امام حسن عسکری(ع) دروغ را کلید همه خباثت ها و زشتی ها برمی شمارد؛ زیرا انسان با کلید دروغ در خانه ای را می گشاید که جز زشتی، قباحت، خباثت در آن نیست و ریشه همه پلیدی ها و گناهان و منکرات و فواحش، دروغ است.

اینکه امام حسن عسکری(ع) بر واژه خباثت تاکید دارد، از آن روست که خبث (به ضم خاء) به معنای پلیدی و زشتی است. از این روست که هر زشت و قبیحی چون کفر و شرک و معصیت را خبث گفته اند.

● معنای خباثت

برخی گفته اند که خبث معنای عامی دارد که در برگیرنده همه زشتی ها و مکروهات و پلیدی هاست. خباثت کلامی را شتم و دشنام می گویند، چنان که خباثت فکری را کفر، خباثت غذایی را حرام، خباثت نوشیدنی را ضرر می گویند. در برخی از روایات از استعاذه به خدا از خبث و خباثت سخن به میان آمده که مراد از آن نجاست است که شامل بول و غائط و نیز شیاطین می شود.

بنابراین، هر زشتی و پلیدی که انسان بتواند در هر شکل و قالب تصور کند، در واژه خباثت نهفته است. کسی که بخواهد به درون این لجنزار برود و خود را آلوده به همه کثافات و نجاسات بکند، از کلید دروغ استفاده می کند؛ زیرا با باز کردن این خانه بسته و لجنزار زشتی ها و کثافت ها و نجاست ها و پلیدی ها به وسیله دروغ می تواند سرتاپا از درون و برون خود را بیالاید و زشت و مکروه کند.

رسول گرامی اسلام(ص) درباره بویی که از زشتی دروغ بر می آید سخن جالبی دارد. کسی که دروغ می گوید به درون خانه ای می رود که آلوده به زشتی ها و نجاسات و خباثت هاست و لذا بوی بد آن جا را می گیرد و وقتی کسی با او دیدار می کند این بوی بد به مشام آدمی می رسد. آن حضرت(ص) فرموده است: هرگاه مومن بدون عذر (موجه شرعی) دروغ بگوید هفتاد هزار فرشته او را لعنت می کنند و از قلبش بوی گندی بیرون می آید که تا به عرش می رسد، آن گاه نگهبانان عرش بر او لعنت می فرستند. (مستدرک الوسائل، ج۲، ص۱۰۰، سفینه البحار، ج۲، ص ۴۷۴، جامع السعادات، ج۲، ص۳۲۲)

براین اساس در آیات و روایات از دروغ به شدت پرهیز داده شده و همه بدبختی ها و شقاوت های آدمی به شکلی مرتبط به دروغ دانسته شده است. در روایاتی آن را جزو بزرگ ترین گناهان کبیره در کنار شرک به خداوند قرار می دهند. از جمله رسول گرامی اسلام(ص) می فرماید: آیا شما را از بزرگ ترین گناهان خبر ندهم؟ بزرگ ترین گناه شرک به خدا و بدرفتاری نسبت به پدر و مادر و دروغ گفتن است. (جامع السعادات، ج۲، ص ۳۲۲)

به هر حال، دروغ را می بایست بدترین کنش، واکنش، منش و خصلت آدمی دانست که عقل و شرع از زشتی و قباحت و خباثت آن به اشکال گوناگون خبر داده و از نزدیکی به آن پرهیز می دهند.

حضرت امام محمدباقر(ع) نیز همین مطلب را به شکل دیگری درباره کلید بودن دروغ برای هر بدی و زشتی بیان فرموده است، آن حضرت می فرماید: خداوند متعال برای شر و بدی قفل هایی قرار داده و کلید آن قفلها شراب است و دروغ از شراب هم بدتر است. (وسائل الشیعه، ج۸، ص ۵۷۲، نیز اصول کافی، ج۲، ص ۳۳۹، حدیث ۳)

حضرت علی(ع) درباره زشتی دروغ فرمودند: بیماری دروغ زشت ترین بیماری است (مستدرک الوسائل، ج۲، ص۱۰۰)

همه انسان ها به ویژه مومنان می بایست از نزدیکی به دروغ حتی به عنوان مصلحتی آن پرهیز کنند چه رسد که به صورت خصلت و منش مومن درآید که در این صورت شکی نیست که این شخص یا اصولا در ایمان داشتن نفاق می ورزد یا اصلا ایمانی ندارد و به ظاهر در میان مومنان زندگی می کند، زیرا دروغ بنیاد ایمان را می کند و خانه آن را ویران می کند، پس در دلی که ایمان هست، دروغ راه نمی یابد و در جایی که دروغ راه یافت، ایمانی نیست.

حضرت امام محمدباقر(ع) درباره نقش مخرب دروغ در تخریب خانه ایمان فرموده است: دروغ ویران کننده ایمان است. (بحارالانوار، ج۶۹، ص ۲۴۷)

رسول گرامی اسلام(ص) نیز در بیان این مطلب می فرماید: سه خصلت است که در هر کس باشد مناقق است هر چند روزه بگیرد و نماز بخواند و خود را مسلمان بداند: ۱-در امانت خیانت کند، ۲-در سخن دروغ بگوید، ۳-در وعده تخلف کند. (محجه البیضاء، ج ۵، ص۲۳۸، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۲۶۹)

امام رضا(ع) نیز در این رابطه روایت می کند که از پیامبر اکرم(ص) سوال شد: آیا انسان با ایمان ممکن است ترسو باشد؟ فرمود: آری. سوال شد: امکان دارد بخیل باشد؟ فرمود: آری. آیا ممکن است دروغ گو باشد؟ فرمود: نه. (وسائل الشیعه، ج۸، ص۵۷۳، جامع السعادات، ج۲، ص ۳۲۲)

● لزوم اجتناب از شنیدن دروغ

از نظر قرآن، دروغ گفتن از گناهان کبیره است که خداوند وعده عذاب دوزخ را به مردم داده است. پس مومنان می بایست از دروغ به عنوان گناه کبیره اجتناب ورزند؛ (حج، آیه ۳۰) زیرا یکی از معانی زور، دروغ است. (مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص ۳۸۷، «زور») این حکم خداوند که حکم شرعی است در حقیقت امضا و تأیید همان حکم عقل است که هرگونه ظلمی را به عنوان باطل مردود و زشت و قبیح می شمارد.

خداوند افزون بر اینکه از دروغگویی باز می دارد و به صداقت و راستگویی فرمان می دهد، همچنین از شنیدن دروغ پرهیز می دهد. از این رو استماع دروغ، کاری ناپسند دانسته شده که موجب بی ارزشی انسان می شود. (مائده، آیات ۴۱ و ۴۲) خداوند به پیامبر(ص) می فرماید: بر گمراهی آنان متأسف و محزون نباش. از این عبارت فهمیده می شود که چنین افرادی شایستگی و ارزش هدایت را از دست داده و به انسان های بی ارزشی تبدیل شده اند که دیگر شایسته هدایت و توجه به عنوان یک انسان نیستند. به سخن دیگر، استماع دروغ و گرایش به آن، موجب می شود که انسان کرامت و شایستگی و شرافت انسانی خود را از دست بدهد و دیگر ارزش توجه نداشته باشد.

از نظر قرآن کسانی گرایش به شنیدن دروغ دارند که با ظاهر ایمانی چون یهودیان کافر و منافقان، در جامعه اسلامی می گردند. اینان ظاهری انسانی دارند ولی از انسانیت که شناخت حق، حق مداری و باطل گریزی و نیز صداقت و عدالت جویی و کذب و ظلم گریزی است، هیچ بهره ای نبرده اند. بنابراین، نمی بایست به این افراد اصولا توجه به عنوان انسان مبذول داشت.

خداوند می فرماید تنها کسانی به شنیدن دروغ گرایش و علاقه نشان می دهند که انسانیت خویش و ایمان و عقل حیایی و دینداری خود را از دست داده و مانند یهودیان کافر و منافقان درآمده باشند. این دسته از افراد جامعه اسلامی همانند کافران یهودی می بایست منتظر عذاب الهی باشند و امید هدایت نداشته باشند. (مائده، آیات ۴۱ و ۴۲)

البته عذاب الهی که گریبانگیر این افراد می شود اختصاص به عذاب های خوارکننده اخروی ندارد، بلکه در همین دنیا نیز گرفتار خواری و ذلت خواهند شد و بوی گند و خباثت و کثافت و نجاست دروغ ایشان را در همین دنیا خوار و ذلیل و روسیاه می کند. (همان آیات)

انسان های دروغ گو به حال خود رها می شوند. امام سجاد(ع) در نیایش خود به این نکته لطیف و کلیدی که بارها در قرآن به اشکال گوناگون بیان شده اشاره داشته و می گوید: «خدایا! شاید مرا در جایگاه دروغگویان یافتی که به حال خود رهایم کردی. (مفاتیح الجنان، دعای ابوحمزه ثمالی)

مؤمن حتی اگر به شکل موردی دروغ بگوید از بسیاری از چیزها در همین دنیا محروم می شود. حضرت امام صادق(ع) می فرماید: مردی که دروغ بگوید به خاطر دروغگویی اش، از خواندن نماز شب محروم می شود. (سفینه البحار، ج۲، ص۴۷۳)

از جمله آثار دروغگویی های موردی می توان به سخن رسول گرامی اسلام(ص) اشاره کرد که فرموده است: دروغ روزی انسان را کم می کند. (جامع السعادات، ج۲، ص۳۲۲) همچنین حضرت صادق(ع) درباره اثر دیگر دروغگویی می فرماید: خداوند فراموشی را بر دروغ پردازان مسلط می سازد. (بحارالانوار، چاپ بیروت، ج ۶۹، ص۲۵۱)

● لزوم تخلق به اخلاق الله

برای رهایی از افتادن در خانه خباثت ها و زشتی ها و پلیدی ها لازم است که انسان اخلاق خود را اخلاق خدایی کند. در روایات است: تخلقوا باخلاق الله؛ تخلق به اخلاق الهی پیدا کنید. (بحارالانوار، ج۶۱، ص۱۲۹، باب ۴۲، الحجه السادسه )

اخلاق خدایی یعنی همان چیزهایی که خداوند در قرآن به عنوان صفات نیک انسانی از آن یاد کرده و به آن فرمان داده است. کسی که خلق قرآنی یافت، در حقیقت خلق خدایی یافته است؛ زیرا خداوند در آیات قرآنی راه رشدی و کمال یابی انسان و تقرب به خود را بیان کرده و موانع را نیز در کنار بیان اسباب و عوامل تقرب ذکر نموده است. بنابراین انسان با عمل به واجبات و مستحبات و ترک مکروهات و محرمات می تواند اخلاق خدایی بیابد.

امامان معصوم(ع) از جمله امام حسن عسگری(ع) که خداوند ایشان و دیگر امامان را نفس پیامبر(ص) دانسته است (آل عمران، آیه۱۶ و آیات و روایات دیگر) همانند متخلق به اخلاق الهی و خلقه القرآن بود به تصریح دوست و دشمن دارای اخلاق رسول اللهی بودند و خود در زندگی خویش با اسوه قراردادن پیامبر(ص) طابق النعل بالنعل به گونه ای عمل کرده اند. (احزاب، آیه۱۲) که دیگران خلق ایشان را خلق رسول الله(ص) می دانستند. ابن اثیر در این باره نوشته است: امالحسن بن علی العسگری(ع) فقد کانت اخلاقه کاخلاق رسول الله(ص)؛ خلق و خوی امام حسن عسگری(ع) همچون خلق و خوی رسول خدا بود.

از فرزند بزرگوار ایشان حضرت امام مهدی(عج) نقل شده است که درباره خلق و خوی پدرگرامی اش می فرماید: کان «الامام العسگری(ع) نورا ساطعا و قمرا زاهرا اختارالله له ما عنده فمضی علی منهاج آبائه خذوالنعل بالنعل؛ او نوری فروزان و ماهی درخشان بود که خداوند آنچه را نزد خود بود برای او برگزید. او راه و روش پدران بزرگوار خودرا گام به گام دنبال کرد تا رحلت فرمود.

آن حضرت (ع) از مؤمنان و شیعیان خود خواسته است تا در زندگی خویش فضایلی که خداوند در قرآن بیان کرده بویژه دو خصلت اصلی را داشته باشند که برتر از آن فضیلت و خصلتی نیست: خصلتان لیس فوقهما شیء: الایمان بالله و نفع الاخوان؛ دو خصلت است که بالاتر از آنها چیزی نیست: ایمان به خدا و سود رساندن به برادران.

هر شیعه ای می بایست به گونه ای عمل کند که کسی نتواند تفاوتی میان مأموم و امام بیابد و ببیند؛ از این رو امام حسن عسکری(ع) می فرماید: اتقوالله و کونوا لنا زینا ولاتکونوا علینا شیئاً؛

تقوای الهی پیشه کنید و مایه زینت ما باشید، نه مایه سرشکستگی ما.

چنان که گفته شد، از نظر آن حضرت(ع) بهترین چیز در زندگی صداقت و بدترین چیز کذب و دروغ است. از افتراء و نفاق به عنوان مصادیق دروغ پرهیز می دهد و می فرماید: بئس العبد عبدا یکون ذا وجهین و ذالسانین؛ چه بد بنده ای است که دورو و دو زبان باشد.

امام عسکری(ع) در بیان ارزش صداقت عملی در زندگی مؤمنان ازطریق پرهیز از هر زشتی و پلیدی می فرماید: من کان الورع سجینه و الکرم طبیعته و الحلم خلته ، کثرصدیقه؛ کسی که پارسایی خوی او و بخشندگی طبیعت او و بردباری خصلت او باشد، دوستانش بسیار شوند. (مسند الامام العسکری، ص ۹۸۲)

از آنجایی که زشت ترین چیز در نزد آن حضرت دروغ است، پس لازم است که از آن به عنوان عامل همه بدبختی ها و خواری ها پرهیز کرد؛ چرا که امام حسن عسکری(ع) می فرماید: ما اقبح بالمؤمن ان تکون له رغبه تذله؛ چه زشت است برای مؤمن دلبستگی به چیزی که او را خوار می کند. (تحف العقول، ص۰۲۵) بی گمان دروغ همان چیزی است که خواری انسان را در دنیا و آخرت سبب می شود. پس لازم است که از آن پرهیز کند تا از بوی بد و گند آن در دنیا و آخرت در امان ماند.

اسماعیل نبی زاده



همچنین مشاهده کنید