کدام آزادی ,کدام حقوق بشر

نگاهی بر وضعیت حقوق بشری داعیه داران حقوق بشر

سی و یک سال از انقلاب اسلامی ایران می گذرد . طی سی و یک سال اخیر جمهوری اسلامی ایران همو اره آماج انتقادات حقوق بشری کشورهای غربی بوده است . بخصوص پس از حوادث انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ روزی نیست که سایت های خبری و شبکه های رادیو تلویزیونی غربی به تخریب وجهه حقوق بشری ایران نپردازند . به زعم راقم این سطور یکی از اهداف اساسی و یا حداقل در اولویت اجرایی انقلاب به اصطلاح سبز در ایران خدشه دار کردن وجهه ایران در سطح بین المللی بود.

ایران طی سه دهه گذشته نشان داده است که بر خلاف ادعاهای غرب کشوری آزاد ، دموکراتیک و به دور از تعصبات پاتریمونیالیستی ای است که غرب درصدد القای آن به جهانیان است. در این کشور زنان به شدت مورد حمایتند و از آزادی‌های گسترده ای برخوردارند. بیش از ۶۰ درصد آنان در دانشگاه های کشور پذیرفته می شوند و در بسیاری از مجله های علمی معتبر جهانی قلم زنی می کنند . ایران طی سی و یک سال اخیر نمونه تام و تمامی از مردمسالاری دینی بوده است و همین امر نیز موجب شد تا غرب در صدد تخریب وجهه کشورمان بر آید. از همین رو بود که موضوع انتخابات در ایران یکی از مهمترین حوادث قرن در اینترنت لقب گرفت چرا که دنیای استکبار در صدد بود تا به وسیله دنیای ارتباطات ندا آقا سطان را نمونه ای از زنان ایرانی معرفی کند و آزادی در ایران رابه کلی مخدوش سازد .

امروز هزاران عکس ، پوستر ، فیلم و انیمیشن در جهان وجود دارد که در صددند تصویری تازه و دروغین از مردم ایران و نظام اسلامی در موضع حقوق بشر به جهانیان عرضه کنند.

با این حال باید گفت اقدامات سی و یک ساله غرب در خصوص موضوع حقوق بشر در ایران کاملا تبلیغاتی است و دیگر رنگ و بوی خویش را از دست داده است. آیا به راستی غرب به دنبال افزایش حقوق بشر و آزادی در ایران است؟ فرض می کنیم که باشد !!! اگر این چنین است چرا سردمداران غربی به کشورهای منطقه خلیج فارس توجه حقوق بشری نمی کنند؟ چه تمایزی بین ملت ایران و سایر ملت های منطقه هست؟ چرا کاخ سفید بودجه های میلیاردی برای ایجاد آزادی در کشورهای منطقه تصویب نمی کند؟ چرا داعیه داران حقوق بشر تلاشی برای آزادی مردم منطقه از حکومت های الیگارشی که متعلق به هزاره های پیش است نمی کنند؟! چرا حقوق بشر در جنگ عراق و افغانستان رعایت نمی شود؟! چرا سربازان آمریکایی به زنان در مقابل چشمان شوهران و فرزندانشان تجاوز می کنند؟ آیا معیارهای حقوق بشری برای ملت ها متفاوت است!؟

از این روست که می توان گفت تبلیغات حقوق بشری علیه ایران کاملا یک ابزار تبلیغاتی دردستان کشورهای غربی است . آنان در صددند تا با مشوه کردن وضعیت حقوق بشر و آزادی در ایران به مطامع استکباری خویش دست یابند.

با این حال فارغ از جانبداری باید گفت وضعیت حقوق بشر در ایران در وضعیت مطلوبی قرار دارد. این سخن از آنجا نشات می گیرد که چندی پیش در جریان چهاردهمین نشست شورای حقوق بشر بسیاری از کشورهای جهان وضعیت حقوق بشری در ایران را مطلوب ارزیابی کردند و بر این مهم مهر تائید زدند. البته باید به این نکته نیز توجه کرد که اگر چه ما توانایی تبلیغاتی گسترده برای برجسته سازی وضعیت حقوق بشر و آزادی در غرب را نداریم اما با توجه به اسناد و مدارکی که از سوی خود کشورهای غربی اعلام می شود وضعیت حقوق بشر در این کشور ها اسفناک است.

چند سال پیش شورای اروپا به عنوان یک منبع رسمی و موسخ در گزارشی از اعمال خشونت گسترده علیه زنان در کشورهای اروپایی خبر داد. در این گزارش با ابراز تاسف از تبعیض و خشونت علیه زنان آمده است که در برخی کشورهای اروپایی در هر ساعت یک زن قربانی خشونت، جان خود را از دست می دهد.

امروز باید دانست که براساس آمار از هر پنج جرم و جنایت خشونت آمیز در انگلستان، یک جنایت علیه زنان است.از سوی دیگر انگلستان در دنیا به عنوان پایتخت تجارت جنسی زنان در جهان شناخته می شود که نمونه تام و تمام نقض حقوق بشر در غرب است. البته باید به این نکته نیز توجه کرد که در فرهنگ لیبرالی غرب اساسا زن به عنوان یک انسان شناخته نمی شود!

از سوی دیگر اغلب کودکان و زنان ازسراسر دنیا به انگلستان قاچاق می شوند و در این کشور به آسانی مورد بهره برداری های جنسی قرار می گیرند . این قاچاقچیان زنان را بین ۲۰۰۰ تا ۸۰۰۰ دلار می‌فروشند و عده‌ای از این زنان مجبورند که تا ۱۶ ساعت در روز کار کنند.طبق نوشته مجله نیوزویک هر ساله دهها هزار کودک در اروپا مورد تجاوز جنسی و سوء استفاده های دیگر قرار می گیرند .البته این آمار مربوط به دو دهه گذشته می باشد اکنون این آمار به طور وحشتناکی افزایش یافته است. آیا این نمادی از نقض حقوق بشر نیست ؟!

این در حالی است که طی سه دهه پس از انقلاب زنان جایگاه خاص و ویژه ای را در جامعه اسلامی - ایرانی به خود اختصاص داده اند به طوری که امروز زن ایرانی نمادی از یک زن نوین در مقابل الگوی جهانی زن غرب قرار گرفته است . طی سی و یک سال اخیر زنان توانسته اند به کرامت ، آزادی و هویت اجتماعی متناسب با شان خویش دست یابند.

با این وجود امروز ایران اسلامی از سوی توپخانه های رسانه ای دشمن از جمله هالیوود متهم به آن است که در ایران مردان زنان را به بند استثمار کشیده اند و ایران سرزمین مردهاست!!

این در حالی است که دستاورد های سی و یک ساله اخیر انقلاب دقیقا خلاف این ادعاها را ثابت می کند . اگر ایران سرزمین مردهاست چرا بیش از ۶۵ درصد از کرسی های دانشگاه های ایرانی به دختران تعلق دارد. اگر حقوق زن در ایران پایمال است چگونه زنان ایرانی در معتبرترین نشریه های بین المللی مقاله می نویسند . چگونه است که در ایران زنان به کرسی وزارت نشسته اند چگونه است که در دین مبین اسلام این همه جهت تکریم زن سخن به میان آمده است؟ چگونه است که محکم ترین قوانین قضائی در ایران در مورد حمایت از زنان و خانواده است ؟ چگونه است که میزان مشارکت زنان در عرصه سیاسی در کشور طی سی و یک سال اخیر اگر نگوییم بیشتر از مردان نبوده کمتر از آنان نیست؟! چگونه است که بسیاری از سازمان های مردم نهاد در اختیار زنان است؟ چگونه است که؟...

و در بحثی دیگر که ذکر آن ضروری است آزادی های سیاسی در ایران است ! در غرب اساسا فعالیت های سیاسی کاملا پشت پرده است و مردم نقشی در انتخاب ها ندارند . با این حال وضعیت زندانیان در غرب را می توان با زندانیان در ایران قیاس کرد؟! در غرب هرگونه مخالفت با نظام سیاسی حاکم به شدت محکوم می شود . حال آنکه هم اکنون رهبران عناد سیاسی علیه انقلاب اسلامی هنوز آزادانه زندگی می کنند.

با این حال باید در نهایت امر گفت طی چند دهه گذشته غرب همواره خود را مظهرآزادی و حقوق بشر معرفی کرده است که دیگران می بایست با عبور از راه های غربی به این آزادی و حقوق بشر دست یابند .

در واقع غرب به دنبال جهانشمول کردن فرهنگ لیبرالی و اومانیستی بوده است. اما شواهد و قراین متعدد حاکی از آن است که دیگر وقت عبور از حقوق بشر به سبک غرب فرا رسیده است. امروز همه صاحب نظران و اندیشه وران حتی در غرب به این اعتقاد رسیده اند که فرهنگ غربی نمی تواند موجد پیشرفت و تکامل انسانی شود چرا که این فرهنگ اصالتی نفس محور و لذت گرا دارد. از این رو در این فرهنگ نیز نمی توان از حقوق بشر انتظار زیادی داشت. در حقوق بشر به سبک غرب اساس حفظ حالت موجود برای کسب بیشترین نفع و لذت نفسانی است. به واقع هر فرد می تواند بیشترین لذت را کسب کند تا جایی که به لذت دیگری صدمه ای وارد نسازد. اما باید دانست که چنین فرهنگی اصالتا نمی تواند به حقوق بشر احترام بگذارد.

زمانی که شهوانیت ، قدرت پرستی و سایر خصایص رذیله در انسان آزاد می شود دیگر هیچ قید و قیودی نمی تواند آن را تحدید کند. گو اینکه هم اکنون در غرب وضعیت خشونت علیه زنان. وضعیت حقوق کودکان و.... بحرانی شده است و از سوی دیگر سران غربی با لشکر کشی به کشورهایی همچون عراق و افغانستان و ریختن خون هزاران زن و کودک بی گناه و صدمه زدن به زندگی میلیون ها نفر ماهیت حقیقی و اساسی حقوق بشر غربی را مشخص کردند.

محمدرضا متانت