سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

دو انتخاب و دو استقبال


دو انتخاب و دو استقبال

بوش و اوباما

حضور جوانان آمریکایی که از انتخاب اوباما به وجد آمده‌‌بودند گرچه شاید عملکرد بوش از دیدگاه مردم کشورش را زیر سوال نبرد اما دست‌کم شادی آنها از وداع وی با کاخ سفید را نشان‌داد. حوالی نیمه‌شب، در حالی که نتیجه انتخابات مشخص شده بود، هزاران جوان آمریکایی به خیابان‌ها ریخته و با پایکوبی به سمت کاخ سفید حرکت کردند.آنها نه‌تنها پیروزی باراک اوباما را جشن گرفتند بلکه خوشحالی خود از رفتن جورج بوش را هم فریاد زدند. ‌ در میان صدای گوشخراش بوق ماشین‌ها و فریادهای <آری، ما می‌توانیم> و <او - با - ما>، شعارهایی همچون <بدرود بوش> علیه دولت فعلی نیز به گوش می‌رسید. پیروزی اوباما نه‌تنها از اهمیت تاریخی قابل‌توجهی به دلیل پیروزی اولین رئیس‌جمهور سیاه‌پوست منتخب آمریکا برخوردار است بلکه نفرت مردم از بوش و جایگاه واقعی وی را نشان داد. حضور جوانان آمریکایی که از انتخاب اوباما به وجد آمده‌بودند گرچه شاید عملکرد بوش از دیدگاه مردم کشورش را زیر سوال نبرد اما دست‌کم شادی آنها از وداع وی با کاخ سفید را نشان داد. چرا که آنها معتقدند او انتخابات سال ۲۰۰۰ را با تقلب پیروز شد. ‌ پایکوبی جوانان اطراف کاخ سفید یادآور زمانی کاملا‌ متفاوت بود. هنگامی که انبوهی از مردم در هوای بارانی و سرد روز ۲۰ ژانویه ۲۰۰۱ به نشانه اعتراض به نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری و پیروزی بوش به خیابان‌ها ریختند. آنها مدعی بودند وی تنها به پشتوانه‌اتحاد پنج جمهوریخواه در دادگاه عالی ایالا‌ت متحده چنین موفقیتی کسب کرده است. آن روز آغاز تیره و شومی برای هشت سال فاجعه آفرینی قلمداد شد. در میان جمعیت، جمهوریخواهان نیز دیده می‌شدند. آنها آمده بودند تا پیروزی جورج بوش، فرزند ثروتمند خانواده‌سیاسی قدرتمندی که در نهایت باعث رسوایی و ننگ خانواده‌اش شد، در انتخابات ریاست‌جمهوری را جشن بگیرند. ‌

وی جانشین بیل کلینتون شد - دموکراتی که به اتهام هوسرانی کاخ سفید را ترک کرد. حامیان بوش معتقد بودند رئیس‌جمهور جدید گرمای دوران ریاست‌جمهوری بوش پدر را به کاخ سفید برمی‌گرداند. ‌ اما بسیاری از مردم آمریکا ۲۰ ژانویه ۲۰۰۱ را روز رسوایی جمهوریخواهان می‌دانند. در ۱۱۲ سال گذشته این اولین بار بود که کسی در انتخابات به پشتوانه حمایت بی‌‌سابقه متحدان سیاسی در دادگاه عالی ایالا‌ت متحده پیروز شود. ‌ پنج جمهوریخواه، شمارش آرا در ایالت سرنوشت‌ساز فلوریدا را متوقف کردند؛ چرا که فرماندار این ایالت برادر بوش بود و بسیاری از ناظران بر انتخابات از هواداران وی بودند. در نتیجه بسیاری از مجموع شش میلیون رای ماخوذه به نفع بوش شد. به همین دلیل در آن روز سرد ژانویه ده‌ها هزار معترض به خیابان‌‌های واشنگتن‌دی‌سی ریختند و خشم خود را با فریادها و شعارهای ضد بوش نشان دادند. آنها باور داشتند بوش در انتخابات تقلب کرده و حق رای‌دهندگان به ال‌گور پایمال شده است. ‌ در میان نوشته‌هایی که مردم در دست داشتند، مواردی دیده می‌شد که مستقیما بوش را مورد خطاب قرار داده بودند. در جایی نوشته شده بود <تو رئیس‌جمهور ما نیستی> و در جایی دیگر واژه <نه> به وضوح دیده می‌شد. برای این دسته از مردم آمریکا جلوس بوش در این جایگاه به منزله‌ به سخره گرفتن دموکراسی بود. جمعیت معترضان، با لباس‌های زمستانی تیره و کلا‌ه اسکی و بیسبال، به مراتب بیشتر از تعداد جمهوریخواهان ملبس به پوشش رسمی بودند. بسیاری در میان این جمعیت در آن روز بارانی به خیابان‌ها آمده بودند تا شاهد نقض یکی از پایه‌های اصلی دموکراسی باشند مبنی بر اینکه انتخاب رئیس‌جمهور باید در دستان رای‌دهندگان باشد حتی هنگامی که همچون انتخابات سال ۲۰۰۰ اختلا‌ف آرا بسیار ناچیز شود. هرچند معترضان امیدی به پس گرفتن میراث دموکراسی ملت نداشتند اما می‌خواستند دست‌کم با حضورشان رضایت خردمندان واشنگتن از نتیجه انتخابات را زیر سوال ببرند. رضایت نخبگان درست نقطه مقابل خشم قاطع مردم در خیابان‌‌ها بود. زمانی که بوش با یاد کردن سوگند، چهل‌وسومین رئیس‌جمهور آمریکا شد و بدین‌ترتیب قدرت زیادی را تصاحب کرد، خشم جمعیت به اوج خود رسید. هنگامی که اتومبیل لیموزین بوش طبق سنت مرسوم به آرامی در خیابان پنسیلوانیا حرکت می‌کرد، برخی از معترضان با شعارهایی همچون <وای نه الگور جلو افتاده، باید به برادرم خبر بدهم> او را به سخره گرفتند. چنین استقبالی تلخ در مقابل رئیس‌جمهور جدید دست‌کم از دوران جنگ ویتنام تاکنون بی‌سابقه بوده است. ‌ یک رسانه خبری معتبر این واقعه را پایکوبی دموکراسی برای رئیس‌جمهور جدید خواند. در این میان به راستی صحبتی از نقش مهم پنج جمهوریخواه دادگاه عالی ایالا‌ت متحده نشد. بسیاری از صاحب‌منصبان واشنگتن از نتایج انتخابات در دل خشنود بودند چرا که به علت نفرتشان از کلینتون، شکست گور که به نوعی همدست او محسوب می‌شد، آنها را شاد کرد. کلینتون به دلیل بهره‌مندی از مهارت سخنوری و فراست، مورد تحسین واقع می‌شد اما رفتار و سلوک بی‌نزاکت وی در کاخ سفید باعث نفرت دیگران از وی می‌گشت.

الگور سپر بلا‌ی اشتباهات کلینتون شد. ‌ بیش از سه سال طول کشید تا مایکل مور در فیلم مستندش تحت عنوان <فارنهایت ۱۱/۹> این حادثه سیاسی را به تصویر بکشد. مور وقایع جالب آن روز همچون حضور قابل‌توجه معترضان، درگیری آنها با پلیس و عکس‌العمل‌شان در مقابل لیموزین حامل بوش را به‌خوبی نمایش داد‌‌ه ‌است. مایکل مور در مورد صحنه‌ای که انبوه مردم پیروزی نابحق بوش را تقبیح کردند می‌گوید: <برنامه چنین بود که بوش از لیموزینش پیاده شود و به روش مرسوم به سمت کاخ‌سفید برود اما این برنامه به دلیل خشم مردم ناکام ماند. تا به حال هیچ رئیس‌جمهوری شاهد چنین افتضاحی در روز معرفی نبوده است.> مردم به سمت اتومبیل او تخم‌مرغ پرتاب می‌کردند و خودروهای امنیتی با سرعت بیشتر از میان جمعیت می‌گذشتند. پس از آنکه بوش وارد کاخ سفید شد مردم نیز در دو مسیر کاملا‌ جدا به حرکت درآمدند. طبق نظرسنجی، مطبوعات و روشنفکران امیدوار بودند که دومین کابینه بوش بتواند روزهای خوب و باشکوهی برای آمریکا به ارمغان بیاورد اما درصد شایان ‌توجهی از مردم از عملکرد بد و ضعیف نهادهای دموکراسی حین انتخابات خشمگین بودند. آنها همچنین حملا‌ت خشمگینانه‌ علیه کلینتون - از سوی جمهوریخواهان و رسانه‌های خبری - طی هشت سال ریاست‌جمهوری وی را نیز محکوم کردند. ‌ هنگامی که کلینتون اتهامات سال ۱۹۹۹ را پشت‌سر گذاشت، خصومت مقامات و مطبوعات واشنگتن با وی متقابلا‌ به ال‌گور منتقل شد. با آغاز مبارزه انتخاباتی، روزنامه‌نگاران طوری عمل کردند که گویا اختیار تام دارند برای حفظ موقعیت خودشان علیه ال‌گور جملا‌تی را به دروغ از وی نقل کنند. به‌عنوان مثال جمهوریخواهان به گور افترا زده بودند که وی مدعی است <اینترنت را اختراع کرده است.> به این ترتیب سعی در تخریب وجهه‌وی داشتند و او را دروغگویی متوهم می‌دانستند. مطبوعات نیز مشتاقانه این افترا را بسط دادند.

مطبوعات حتی در انتخابات عمومی نیز به گور اهانت کردند. غلط‌های لفظی وی در سخنرانی‌هایش را نمونه‌ای از بی‌لیاقتی وی می‌دانستند. مثلا‌ در جایی او ملا‌قاتش با معاون رئیس آژانس مدیریت بحران فدرال را به اشتباه ملا‌قات با رئیس این سازمان عنوان کرد. تنها به دلیل این حقیقت که بوش از خانواده بسیار قدرتمندی بود و چهره‌های مطرح و محترمی حامی وی بودند. می‌توان در این میان به ژنرال کالین پاول اشاره کرد که به‌عنوان خبره‌امنیت ملی چهره‌ای شناخته ‌‌شده است. این در حالی است که برخی از مقامات واشنگتن تردید داشتند جورج بوش دارای قابلیت‌های لا‌زم برای ریاست‌‌جمهوری است اما مطمئن بودند هرجا نیاز به راهنمایی و کمک باشد تیم مجرب پدرش به کمک وی خواهند شتافت. بنابراین نگرانی چندانی از این بابت نداشتند که زمام امور کشور به دست یک شخص بی‌تجربه می‌افتد. چنین به نظر می‌رسید که مردم به خواسته‌خود یعنی رئیس‌جمهور محبوب‌شان می‌رسند و دولت نیز به آنچه احتیاج دارد، یعنی بهره‌مندی از تجارب تیم پیر و خبره‌بوش پدر، دست می‌یابد. این روابط بیش از هر عامل دیگری در پیروزی وی نقش داشت. ناگفته پیدا است که خیلی زود ماهیت ریاست‌جمهوری بوش بر همگان آشکار شد.

ترجمه: مهردخت مهاجرانی

منبع: سانفرانسیسکو کرونیکل



همچنین مشاهده کنید