شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

ترتب نشانه ها در تلاقی معنا و سینما


ترتب نشانه ها در تلاقی معنا و سینما

بررسی کتاب «هنر معنا»

کتاب «هنر معنا» مجموعه مقالات و نقدهای سینمایی محمدرضا محقق است که در دو بخش مقالات و نقدها، با نگاهی آسیب شناسانه و سینما ورزانه به بررسی و نقد مقولات متنوعی در حوزه هنر هفتم پرداخته است.

«نقش سینما با تار و پود شعر»، «هنر معنا» و « در جست وجوی امر قدسی» عناوین مقالات این کتاب است و «ساعت تو هنوز یازده نشده؟»، «دورها آوایی است که مرا می خواند» و «مادر! از رجعت ستاره بگو» عناوین نقدهایی است که در بخش دوم کتاب به بررسی آثار مهم دوران اخیر سینمای ایران پرداخته است. مقاله «نقش سینما...» تحقیقی درباره تصویرسازی سینمایی شعر معاصر است که به نوعی به بررسی ارتباط متقابل میان شعر و ادبیات و سینما و دادوستدی می پردازد که این دو مقوله در تدارک همپوشانی هایی تصویری و مفهومی با یکدیگر دارند. آنچنان که در ابتدای این مقاله آمده است: «بی تردید بسیاری از اجزایی که در تناسب هنری مقوله سینما نقش دارد، همان اجزای ترکیبی است که یک شعر زیبا را می آفریند و یا یک نثر فاخر ادبی را فراهم می سازد.

وجود بشر سرشار از عواطفی است که تلاقی آنها همان نگاهی می شود که او به هستی دارد و بازپردازش زیبایی شناسانه این تلاقی ها و ترکیب ها، آفرینش هایی را به همراه دارد که یکی در قالب تصویر و دیگری در بیان کلامی نمود می یابد. اما هر یک از این قالب ها، فارغ از ویژگی های منحصر به فردشان قابلیت های مشترک و گیرایی های درهم تنیده ای دارند که بازشناخت آنها می تواند به تقویت هر یک با استفاده به جا و فهیمانه از این شاخص ها و در نهایت خلق آثاری هنرمندانه تر بیانجامد. آنچه نگاه هنرمندانه یک سینماگر را تقویت و اثر او را ارزشمند و دارای «روح» پرشکوه می سازد، علاوه بر فهم درست فن و یادگیری و بکارگیری مولفه های هنری سینما، آگاهی و «خرد»ی است که نتیجه مطالعه و شناخت سایر رشته ها و گونه های دیگر هنر و ادبیات است.

در مقاله دوم که با عنوان «هنر معنا» است، به آسیب شناسی سیمنای قدسی، معناگرا و مذهبی پرداخته شده و با بررسی تطبیقی مصادیق خارجی این سینما، نوعی نگاه منتقدانه به آثار تولیدی این حوزه در سینمای ایران در طی سال های اخیر دارد.

در بخشی از مقاله در بازتعریف سینمای قدسی آمده است: «سینمایی که به نوعی، امور قدسی، الهی و اعتقادات قلبی را به چالش می کشاند و بدان می پردازد و به عبارت دیگر، سینمایی که به جلوه های درونی و بیرونی یک پدیده مقدس و یا یک نگاه و یا حتی نشانه ای که رنگ تقدس و ماورائی بودن دارد اشاره می کند و آن را وارد کش و قوس های عادی زندگی انسان می نماید.»

در مقاله سوم که عنوانش «در جست وجوی امر قدسی» است، درنگی در باب تأثیرپذیری سینما از قرآن اساس نوشتار را تشکیل می دهد. در بخشی از این مقاله آمده است:

«تأثیرپذیری سینما از متن وحی در دو ساحت و گستره اعم و اخص شکل می گیرد که نسبت میان آن دو عموم و خصوص مطلق و پردازش هر یک نیازمند دقت مندی و شرایط ویژه است. به عبارت دیگر جلوه قرآن در هنر سینما، گاه به صورت کلی و عمومی و حاوی «نکات» و بارقه های مضمونی و اخلاقی است و آگاه به صورت بیانی خاص از یک موضوع شخصی.

در ادامه این مقاله، اشاراتی به ویژگی های دو مقوله «هنر تصویر» و «منابع و حیانی» و تفاوت های ذاتی و ماهیت های متفاوت آن دو شده است و آمده: «سینما به مثابه هنر «تصویر»ی و در بند بیانی مرهون نمایشگری «صورت»، به لحاظ فلسفی، از «پست»ترین وجوه هستی شناسانه و معرفت گرایانه است و دین و به بیان عامتر امر قدسی و ملکوتی که جلوه ای اصیل از آن «وحی» نامیده می شود، در اوج و قله معرفت شناسی است که حتی با فلسفه و حکمت هم به کنه ذات آن راهی نیست، چه رسد به هنر و آن هم نماد و نمود تصویری سینما، بنابراین اگر قرار باشد بال های فکرمان را در هوای این تأثیر و تأثر متنی- تصویری مرتب کنیم، ناچاریم از درکی صریح، علمی و در عین حال عمیق از موضعی که در آن- بگذار بگویم- «گرفتار»یم.»

در بخش دوم کتاب که به نقدهای سینمایی اختصاص دارد، سه نمونه از فیلم های مهم وموثر اخیر سینمای کشور از نگاه نویسنده، به نقد و تحلیل گذاشته شده است: «شب های روشن» ساخته فرزاد موتمن، «خیلی دور، خیلی نزدیک» ساخته سیدرضا میرکریمی و «میم مثل مادر» ساخته رسول ملاقلی پور.

در مقدمه نقد فیلم «شب های روشن» پیش درآمدی در باب مقوله «عشق» آمده است که در ضمن آن غوری در آراء و اندیشه های بزرگان فلسفه و عرفان و ادب و هنر در باب این مقوله به عمل آمده است و همچون سایر بخش های کتاب، با بیان فاخر، مسجع، زیبا و مطنطن به همراه دقت مندی مألوف و مأنوس قلم نویسنده، فضایی ملهم از تأمل و خوش خوانی های معرفت آمیز را برای مخاطب به همراه می آورد و خواندنش خالی از لطف نیست.

نقد «شب های روشن» مفصل ترین نقد سینمایی این کتاب است که به بررسی و تحلیلی همه جانبه و روشنگرانه نسبت به این فیلم که به اعتقاد نگارنده کتاب از مهم ترین آثار سینمای ایران است، پرداخته که بی تردید می توان آن را در شمار بهترین، حرفه ای ترین و تفصیلی ترین نقدهایی برشمرد که بر فیلم «شب های روشن» نوشته شده است.

کتاب «هنر معنا» با یک دیباچه به قلم یکی از ناشران کتاب در توضیح «بیان و بنان» و قلم و شخصیت نویسنده و نیز مقدمه ای به قلم محمدرضا محقق آغاز گردیده که پایان بخش این نوشتار، نقل بخش هایی ازاین مقدمه خواندنی، جذاب و ستیهنده است.

نقدنویسی در روزگار و سرایی که غالب مردمان و حتی نخبگانش به مطالعه علاقه ای ندارد(!) و در مورد هنری که هنوز پس از گذشت سه دهه از انقلاب، چیزی میان بودن و نبودن است، مصداق تام و تمام دستمال بستن به سری است که درد نمی کند. هر چند در همین روزگار و سرا و با همین مردمان و نخبگان، هر روزه انواع و اقسام کتاب ها و نشریات و سایت ها و مسایلی از این دست تولید می شود و به برکت بیت المال و هنر ناشناسی برخی مدیران فرهنگ و هنر و معرکه گیری و سوداگری پنهان کاران هزار رو که به وقتش تسبیح می گردانند و به موقعش اپوزیسیون می شوند، بیلان کاری نهادها، مراکز و مؤسسات و... هر روز پرثمرتر و درازتر می گردد اما نهایتاً هنر بیرحم رخ می نماید و گندکار به گاه جوجه شماری آخر پاییز، با نمایش فیلم های ساده انگارانه و ضعیف و تحمل ناپذیر و نقدهایی به سفارش یا حتی به قلم(!) فیلمسازان غیور و دانشمندشان در تأیید همان فیلم ها، درمی آید. غالب مؤسسات، نهادها، نشریات و محافل به جای قدرگذاری بر ارزشمندی و بینشمندی و ارتقای کم و کیف آثار هنری، دلسوزاندن در راه پرورش و خلق هنرمند و منتقد جدی و معتبر، تبدیل شده اند به بنگاه های «حلقه رفقا» و نگه داشتن وضع موجود و نابود کردن هر صدای بیگانه و «غیر»، بی توجه به درست یا غلط بودنش، آن هم در نطفه.

در این میانه یا باید دریوزگی پیشه کنی و از «خود» بگذری و به هیئت «رفقا» درآیی و قدربینی و پولی به جیب زنی، یا اینکه انزوا را تقدیر محتوم و مکتوم و اجتناب ناپذیر خودسازی.

خدا نکند، محفلی یا مجموعه ای یا امکانات و بودجه ای به دست جماعت فرومایه افتد که آنوقت، گاه «یارب مباد آنکه گدا معتبر شود» می رسد.

در این کشور صدها جشنواره و همایش و... هزاران مطبوعه و سایت و... انبوهی نهاد و مؤسسه خصوصی و غیرخصوصی در راستای فرهنگ و هنر- و از جمله سینما- با قوت وحدت مشغول فعالیتند و آنطور که خود می گویند و بر این گفته اصرار می ورزند، و «حتما» هم همین طور است که آنها می گویند(!)، کارها در جهت پرورش و رشد و ترقی هنر و فرهنگ است اما در ویترین جشنواره فجر، بیش از هفتاد درصد فیلم ها «غیرقابل تحمل»اند. بیش از هفتاد درصد مطبوعه ها و مجلات، «زرد» اگر نباشند، فاقد بار علمی و غیرقابل استفاده جدی اند و همایش ها و سمینارها و دیگر «...یش» و «...ار»ها نیز، بی نیاز از قضاوتند و گتره ای و باسمه ای و محض للنذر و خیرات بیت المال بودنشان میان مشتی از انسان های به شدت هنرمند و عاشق رشد و تعالی هم از کفر ابلیس نمایان تر است!...»

گفتنی است، کتاب «هنر معنا» توسط نشر روح و آصال منتشر گردیده است.

هومن آریا