یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
نگاهی به پلورالیسم یا تكثرگرایی ادیان
از عوامل مؤثر در شكوفایی علم و اندیشه در یك جامعه، گسترش بستر گفتگوها و مناظرههای علمی است و رشد كمی و كیفی هر دانشی زاییده تضارب آرای و تبادل اندیشهها میباشد. تكامل علم كلام نیز از این اصل مستثنا نیست و این زمینه به لطف الهی بعد از انقلاب در جامعه ما پدید آمده است و با طرح دیدگاهها و عقاید مختلف در باب دینشناسی و كلام اسلامی نیز بسط بیشتری پیدا كرده و از خمودی و خموشی بیرون آمده است. این گونه جریانهای علمی باعثشد تا نسبتبه دلایل و براهین خداشناسی تعمق بیشتری شود و مسائل جدیدی چون وحی و ایمان، مساله تحقیق پذیری و معنا داری گزارههای دینی، مسایل زبان دین، تكثرگرایی ادیان و غیر آنها به عرصه كلام اسلامی نیز پا نهد. این نوشتار به طور اختصار در صدد توضیح، تبیین و نقد رویكردهای مختلف در باب وحدت و كثرت گرایی ادیان است; گرچه تفصیل آن فرصت و مقالات دیگری را میطلبد. پلورالیسم مكتبی است كه اصل و مبنای خود را تعدد و تكثرگرایی میداند و پلورالیستشخصیتی است كه به كثرت گرایی گرایش دارد، در مقابل كسانیكه به وحدت و یگانگی و نوعی انحصارگری دین رو میآورند. این مكتب به زیر بخشهای پلورالیسم اخلاقی، پلورالیسم سیاسی و پلورالیسم دینی دسته بندی شده است. پلورالیسم اخلاقی مكتبی است كه مبدا و معیار خوبی و بدی را بیش از یكی بداند كه لازمه آن، نسبیت اخلاق خواهد بود و نتیجه آن التزام به تساهل و مدارا در صحنه عمل فردی و جمعی است. پلورالیسم اجتماعی یكی از مباحث فلسفه علوم اجتماعی است كه اعتقادش بر این است كه جامعه بر اساس گروههای قومی یا نژادی پیدایش یافته است. پلورالیسم سیاسی یكی از اصول بنیادین دمكراسی لیبرالیسم است كه به توزیع قدرت سیاسی میان گروهها و سازمانهای مستقل از دولتبرای مشاركت آنها در صحنه سیاست و سیاستگذاری اعتقاد دارد. در روزگار گذشته ادیان و مذاهب نسبتبه یكدیگر هیچگونه آشنایی نداشتند و اگر كنش و واكنشی بین آنها برقرار میشد عمدتا مبتنی بر نوعی تعارض و كشمكش دینی و مذهبی بود و كمتر به بحث و گفتگو برای نیل به شناخت عمیق و یا رسیدن به تفاهم میپرداختند. ولی در یك قرن اخیر پژوهشهای علمی در جهت درك و شناسایی دقیقتر ادیان به وجود آمد و اولین ارمغان این پژوهشها، نشان دادن وجود دعاوی متعارض در میان ادیان بود و در نتیجه ورود مسالهای جدید در قلمرو فلسفه دین.
اگر بخواهیم ملموستر سخن بگوییم، در واقع، ما الان با این پرسش مواجهیم كه با وجود پیشفرض انحصارگرایی كه در ادیان آسمانی و غیر آنها وجود دارد، چگونه میتوان راه رستگاری را به سایر ادیان سرایت داد؟ بدیهی است هر شخصی در هر مملكتی پا به عرصه گیتی نهد، آیین و مذهب آن سرزمین را انتخاب و پیروی میكند و همه این ادیان در باب غایت و سعادت آدمیان و بیان حقایق مربوط به خدا و انسان اختلاف نظر دارند. به گفته جان هیك «برخی بر این پندارند كه هر دینی برای باور داشتن به حقیقی بودن خود به دلیل یا دلایلی استدلال میكند و در ضمن به نادرستی دین مخالف فتوا میدهد. نتیجه اینكه برای هر دین خاص، همواره دلایل بسیار بیشتری برای اثبات نادرستی آن دین وجود خواهد داشت. » (جان هیك، فلسفه دین; مترجم بهرام راد، ص ۲۲۶.) از همه مهمتر برای هر متكلمی این واقعیت محرز است كه غیر از دین او ادیان و مذاهب دیگری نیز وجود دارد. در نتیجه باید نسبتبه آن ادیان نیز اظهار نظر كند، ویژگیهای مشترك و مختص آنها را بشناسد و با روش تشخیص صدق و كذب، به داوری میان آنها بپردازد و با شیوههای خرد پسندانه از گزارههای دینی و معتقدات موجود در متون مقدس دین خود دفاع عقلانی كند، و به شبهات و اعتراضات پیروان سایر ادیان و مذاهب جواب منطقی ارائه دهد و نیز باید به این پرسشها پاسخ دهد كه آیا راه رستگاری، سعادت و نیل به حقیقتبرای سایر ادیان امكان پذیر استیا خیر؟ آیا برای همه ادیان میتوان گوهر واحدی فرض كرد و آیا با گفتگوی بینالادیان و یا نسبیت گرایی ومانند آن میتوان به حل دعاوی متعارض در ادیان پرداخت؟ نكته قابل توجه این است كه پلورالیسم ومكتب تكثر گرایی را به دو بخش درون دینی وبرون دینی تقسیم كردهاند; پلورالیسم درون دینی یامذهبی بر این اعتقاد است كه همه تفسیرهای مختلف از دین واحد، كه به پیدایش مذاهب و فرقههای مختلف منجر شده است، صاحب حقیقت و سعادت میباشند. همانند این سخن در نظریه تصویب اشاعره و معتزله - كه به نوعی به جمع نقیضین منجرمیشود - وجود دارد.پلورالیسم برون دینی ایناست كه همه ادیان متفاوت، واجد حقیقت و سعادت میباشند.
تقسیم دیگر پلورالیسم، این است كه برخی از آنها هدف و حقیقت را متعدد میدانند و گروهی دیگر هدف را واحد ولی راههای رسیدن به آن حقیقت و هدف را متعدد میشمارند. در مقابل پلورالیسم، بنیادگرایی مذهبی قرار داردكه نه تنها حقیقت را واحد میداند بلكه همه راهها را مسیر درستی به طرف هدف قلمداد میكند. بعد از طرح و باز شدن مساله، اینك به توضیح رویكردها و رهیافتهای مختلف كه توسط متكلمان و فیلسوفان دین ارائه شده است میپردازیم. بسیاری از این رویكردها را آقای پروفسور ریچاردز گلین رئیس دپارتمان تحقیقات دینی در دانشگاه استرلینگ در كتاب به سوی یك الهیات چند دینی نگاشته است. این كتاب در مقالهای توسط یكی از اساتید حوزه و دانشگاه در شماره اول فصلنامه حوزه و دانشگاه معرفی گردید و این نوشتار بیشتر ناظر به همان مقاله است، گرچه به دیدگاههای برخی از اندیشمندان داخلی نیز توجه شده است.
رویكرد اول:
رویكرد گفتگوی بین الادیان; این دیدگاه نمایندگانی چون جان هیك، نینیان سمارت، ویلفرد كنت ول سمیت، رایموند و پانیكار دارد. این گروه بر آنند كه به سود هیچ دین تاریخی خاصی نباید دعاوی انحصارگرانه داشت، بلكه محقق در مقام مطالعه و تحقیق در ادیان و مذاهب گونهگون بیش از هر چیز، باید نوعی شرح صدر و احساس همدلی داشته باشد. باید توجه داشت كه احساس همدلی درگفتگوها نه تنها باعث زوال خلوص عقیدتی پیروان ادیان نمیشود، بلكه بر غنا و عمق فرهنگ دینی آنها میافزاید. (فصلنامه حوزه و دانشگاه، سال اول شماره ۱ ص ۶۲ و نیز همانمجله سال دوم شماره ۶ ص ۸۳ به بعد.)
به نظر میرسد این رویكرد به تساهل و مسامحه نزدیكتر است تا به یك بحث فلسفی و كلامی. به عبارت دیگر، این دیدگاه یك نوع رویكرد اخلاقی وروانشناختی است نه یك رهیافت فلسفی، كلامی. مشكل ما این است كه آیا همه متدینان و مؤمنان میتوانند به سعادت و حقیقتبرسند یا سعادت وحقیقت منحصرا از آن دین و یا مذهب خاصی است. رویكرد گفتگوی بینالادیان، گرچه به حال برخی از متدینان مفید است و باعث غنای معرفت دینی و حتی تقریب بین ادیان و مذاهب میشود ونوعی همدلی و شرح صدر برای مباحثه كنندگان وزوال تشنج اجتماعی برای متدینان به ارمغان میآورد، ولی هیچگاه اختلافات را از صحنه معرفت دینی بر نمیچیند و در نهایت، سؤال بی پاسخ باقیمیماند. شایان ذكر است كه پیشوایان دین اسلام، بالاخص مذهب تشیع به مناظره توجه فراوانی داشتند و با مخالفان خود با كمال سعه صدر به بحث و گفتگو مینشستند و اگر یكی از اصحاب با مخالفان خود با تندی برخورد میكرد مورد سرزنش امام قرار میگرفت و بر همین اساس دانشی بنام علم المناظره در تاریخ كلامی شیعه پدید آمد كه در آن آداب اخلاقی و منطقی گفتگوها و مناظرات درج شده است. خلاصه سخن اینكه بین پلورالیسم و تسامح دینی نباید خلط كرد. تسامح یك راه حل عملی برای زندگی مشترك ومسالمت آمیز اجتماعی است و به عبارت دیگر نوعی آزادی و احترام به حقوق پیروان سایر ادیان است و این راه حل غیر از پلورالیسم میباشد البته، بهجهت ارتباط روانشناختی كه بین عقیده و عملبرقرار است انسان پلورالیست در مقام عمل به نوعیتسامح نیز كشیده میشود.
رویكرد دوم:
از طریق نسبیت گرایی پاسخ خود را به نمایش میگذارد. این گروه، از یكسو، با اطلاق گرایی و طرد گرایی مخالفند و از سوی دیگر، به جهت آشنایی با دگرگونیهای تاریخی معتقدند همه چیز، از جمله پدیدارهای فرهنگی، آرا و نظرات دینی و اخلاقی، در معرض تحولی تاریخی هستند و به عبارت دیگر، همه ادیان با راههای مختلف، وسیله نجات و فلاح را در اختیار آدمیان مینهند. بنابراین، نباید به اختلافها و راههای متفاوت یكدیگر بیندیشند، بلكه باید به ما به الاشتراك خود توجه نمایند و از ما به الاختلاف پرهیز كنند. این پاسخ كه از سوی افرادی چون ارنست ترولچ متكلم و فیلسوف آلمانی (۱۹۲۳ - ۱۸۶۵) و آرنولد تواینبی مورخ و فیلسوف تاریخ انگلیسی (۱۹۷۵ - ۱۸۸۹) ارائه شده است دچار اشكالات معرفتشناسی و كلامی است. اشكال اول این است كه اگر این گروه به تحول تاریخی همه پدیدهها و همچنین نسبیت واقعی و خارجی گرایش دارند، پس نباید به مقولهای به نامنجات و رستگاری باور داشته باشند، در حالیكه این عناصر، هدف نهائی همه متدینان است; زیرا در مفهوم هدف نهایی تصور ثابتی تعبیه شده است كه با تحول همه جانبه نسبی گرایان سازگار نیست. دوم آنكه مستلزم ناسازگاری بین تحول همه جانبه و پذیرش ما به الاشتراك میان ادیان است. توضیح اینكه اگر همه پدیدههای عالم، متحول و متغیر باشند، پس چگونه ممكن استیك یا چند امر مشترك و ثابت در همه ادیان پیدا كرد، آنگاه به متدینان توصیه كرد تا توجه خود را به آنها جلب كنند.
سوم، اشكال مبنائی است و آن این كه تحول عمومی میان پدیدهها مورد پذیرش هیچ اندیشمند رئالیستی واقع نمیشود; زیرا در غیر اینصورت، اولین پدیدهای كه با این نظریه ذبح میشود، نظریه نسبی گرایی صاحب این رویكرد است كه تحول عمومی آنرا به ثبات تبدیل میكند. و چهارم این كه وجود یك امر مشترك میان همه ادیان هنوز ثابت نشده است; گرچه بعضی از ادیان وجوه مشتركی دارند مانند اعتقاد به یگانگی حق تعالی كه دین یهود و اسلامنسبتبه آن اشتراك دارند، ولی این برداشت از یگانگی با اندیشه مسیحیت هماهنگی ندارد زیرا تفسیری كه مسیحیان از یگانگی خداوند دارند با تثلیثسازگاری دارد.
رویكرد سوم:
افرادی چون شلایر ماخر، كارل گوستاو یونگ آن را ارائه كردهاند و پاسخی گوهر گرایانه است. اینها ضرورت دین را در وجود گوهر دین پذیرفتهاند. شلایر ماخر میگوید: تكثر ادیان برای پدیدار گشتن جامع و كامل وحدت متعالی دین ضرورت دارد، چرا كه هر دین خاصی بخشی از ذات و گوهر دین ازلی و ابدی را تجسم میبخشد. برخی دیگر چون هاكینگ بدون تاكید بر خصایص ادیان، مشتركات ادیان را گوهر دین میدانند. یونگ نیز كه بر خلاف فروید موضع مثبتی در قبال دین اتخاذ میكند، گوهر دین را بهداشت روانی انسان دانسته و از عناصر طبیعی زندگی بشر بشمار آورده است. رویكرد سوم نیز گرفتار اشكالاتی است. اولین اشكال این است كه به چه ضمانتی ادیان گوهر واحدی دارند و از چه طریقی گوهر واحد تمامی ادیان را میتوان كشف كرد؟ اشكال دوم این است كه اگر وجود صدف برای ادیان ضرورت و تاكید نداشته باشد، گوهر ادیان نیز نمیتواند تداوم داشته باشد. به عبارت دیگر، گرچه تمایز صدف و گوهر ادیان را بپذیریم، نمیتوان ضرورت وجود صدف را انكار كرد; زیرا هر انسان متدینی اگر قرار باشد به گوهر دین خود نایل آید، به ناچار از طریق صدف به آن میرسد ولذااینرویكردبهخواستهپلورالیسمتحقق نمیبخشد. زیرا هر دینی به انحصار صدف خود فتوی میدهد. برخی چنین پنداشتهاند كه معنای نفی ضرورت وجود صدف این است كه هر كدام از صدفهای ادیان، انسان متدین را به گوهر مشترك میرساند; مثلا با اعمال عشای ربانی، نماز خواندن و سیر و سلوك بودائی و برهمائی و سایر رفتارهای دینی رسیدن به گوهر مشترك، امكان پذیر است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست