جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

زن در آینه انقلاب اسلامی ایران


پس از طلوع جمال پیامبر خاتم صلی الله علیه وآله, كاروان تمدن اسلامی فراز و نشیب های بسیاری را پیموده و به هر بیابان كه وارد آمد, رحمت خداوند در آنجا نازل شد وادی به وادی تاریخ, لبریز از شكوفایی, سرسبزی و بركات این كاروان است و بهمن ۱۳۵۷ اوج طراوت سرگذشت مسلمانان در عصر حاضر محسوب می شود

پس از طلوع جمال پیامبر خاتم‏صلی الله علیه وآله، كاروان تمدن اسلامی فراز و نشیب‏های بسیاری را پیموده و به هر بیابان كه وارد آمد، رحمت‏خداوند در آنجا نازل شد. وادی به وادی تاریخ، لبریز از شكوفایی، سرسبزی و بركات این كاروان است و بهمن ۱۳۵۷ اوج طراوت سرگذشت مسلمانان در عصر حاضر محسوب می‏شود. بهاری كه دستان بزرگ مردی از سلاله پیامبرصلی الله علیه وآله آن را برای ملت ایران به ارمغان آورد و شمیم گلهای آن جهان را فرا گرفت و مستضعفان و محرومان از بركات آن بهره‏ها بردند.

جاهلیت جدید هر چند بر مرد و زن ظلم می‏راند اما زنان به واسطه ویژگی‏های شخصیتی و جنسی كه دارند در این دوره بیشتر مورد تعدی و ستم قرار می‏گیرند و شاید به جرات بتوان ادعا كرد كه ثمرات انقلاب اسلامی برای زنان بیشتر از مردان بوده است.

در این نوشتار بنا داریم كه با بررسی وضعیت زنان در پیش از انقلاب، نقش و اثر آنان را در پیروزی انقلاب و سپس تاثیر انقلاب در تحول جایگاه فكری و عملی زن در ایران را تبیین نماییم و از آنجا كه پیوندی ناگسستنی بین انقلاب اسلامی و امام خمینی‏رحمه الله وجود دارد، سعی شده است كه هر یك از این ابعاد با توجه به دیدگاه آن بزرگوار بررسی گردد.

وضعیت زن پیش از انقلاب اسلامی

دهه‏های آخر قرن بیستم میلادی، همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی، عرصه حضور چهره‏هایی متفاوت و گاه متضاد از زنان در ایران بود. عظمت و وسعت تحولات انقلاب اسلامی ایران زمانی مشخص می‏شود كه ساختار فكری و نحوه عملكرد این چهره‏ها تبیین شود. در دهه هفتاد میلادی، هم زمان با اوج‏گیری موج سوم تمدن بشری، تقابل دو قشر سنتی و متجدد در جهان بالا گرفت. قشر «سنتی‏» نمادی از علاقمندان به پایبندی به سنن و آداب و رسوم گذشته، اعم از صحیح یا نادرست است، به طوری كه آنها به تحولات جامعه توجهی نداشته و با هر گونه تغییر و تحول در شرایط به روال معمول مخالف هستند. اما قشر «متجدد» پیرو تحولات جدید و تابع مقتضیات آن است و از آنجا كه خاستگاه این تحولات «غرب‏» است‏به ناچار این قشر نیز مطابق فرهنگ غرب رفتار می‏كند و با تحولات متعدد و نوین آن متحول می‏شود، اگر چه آن تحولات موافق با معیارها و ارزش‏های اخلاقی، سنتی و دینی وی نباشد. كشور ایران و به خصوص زنان ایران نیز از این روال مستثنی نبودند و فضای فرهنگی - اجتماعی حاكم بر كشور در آن دوران چنان بود كه بیشتر زنان یا بی قید و شرط از «غرب‏» پیروی می‏كردند و یا در چنبره آداب و رسوم غلط اسیر بودند. عنوان «زن سنتی‏» در دوران رژیم پهلوی گروه عظیمی از زنان ایران را در بر می‏گرفت. ابعاد و محدوده عملكرد این گروه را سنت و آداب و رسوم رایج معین می‏كرد. ظاهر و پوشاك، رفتارهای اجتماعی و فكر و اندیشه ایشان به شدت تحت تاثیر سنت‏بود و از آنجا كه سنن ایرانی با آداب اسلامی پیوندی عمیق و تاریخی دارد، اغلب این زنان نیز بنا بر سنت اجداد خویش حجاب را رعایت و از احكام اسلام پیروی می‏كردند، بی آنكه تفاوتی بین سنت‏های غلط و خرافی و احكام و آداب دینی بگذارند و باز بی آنكه آگاهی و شناختی نسبت‏به حقیقت و منشا هر یك از این دو داشته باشند. در نظر این گروه آداب و رسوم مربوط به «عید نوروز» همان قدر مقدس و لازم الاجرا بود كه آداب و سنن مربوط به «ماه رمضان‏».

تقلید از سنت‏های نادرست و پیروی ظاهری از آیین اسلام، بی هیچ معرفتی از حقیقت دین، بزرگ‏ترین مانع برای حضور و رشد زن سنتی در جامعه بود. زن سنتی اگر چه در برابر تغییرات مورد نظر شاه مقاومت می‏كرد اما به اصلاح جامعه و پیاده كردن اهداف اساسی اسلام نیز نیازی نمی‏دید. غل و زنجیری از سنت‏های نادرست‏به دست و پای این زنان بسته شده بود و همین امر مجال هر گونه رشد فكری، شكوفایی، پویای و مبارزه را از ایشان سلب می‏كرد. به همین سبب در زمینه‏های مختلف اجتماعی اثری از زن سنتی دیده نمی‏شود; زیرا اینان از فعالیت‏های اجتماعی و فرهنگی كاملا دوری می‏كردند و به بیان بهتر اصلا توان حضور در این عرصه‏ها را نداشتند و همین امر چهره‏ای ذلیل و ناتوان از زن سنتی - مذهبی را ترسیم می‏كرد به گونه‏ای كه حتی تا چند سال پس از پیروزی انقلاب حضور یك بانوی تحصیل‏كرده محجبه در عرصه‏های علمی، اقتصادی یا اجتماعی موجب شگفتی می‏شد.

گروه دیگر زنان دوران رژیم پهلوی زنان «متجدد» یا «فرنگی مآب‏» بودند كه بدون هیچ قید و شرطی از فرهنگ غرب پیروی می‏كردند. این گروه زن غربی را الگو قرار داده و سعی می‏كردند كه با زن غربی همگام و هماهنگ و منطبق باشند.حضرت امام خمینی‏قدس سره در این باره می‏فرمایید:

«یكی از امور دیگری هم كه باز من گفته‏ام این است كه ما را جوری بار آورده بودند كه یا باید فرنگی مآب باشیم یا هیچی. یك نفر جوان، یك نفر خانم اگر سرتا پایش فرنگی مآب است، این معلوم می‏شود خیلی عالی مقام است و اگر چنان چه مثل سایر مسلمان‏ها است، این خیلی عقب افتاده است.» (۱) زن متجدد پس از كشف حجاب رضاشاه در ۱۷ دی ۱۳۱۴ متولد شد و «خدا می‏داند كه به این ملت ایران چه گذشت. در این كشف حجاب حجاب انسانیت را پاره كردند.» (۲)

هدف از كشف حجاب برداشتن موانع از سر راه رشد و ترقی و تحصیل زن نبود، هر چند كه به ظاهر در تمامی زمینه‏های تحصیلی در مقاطع مختلف تا سطوح عالی، در زمینه‏های كاری و شغلی، در امور هنری اجتماعی و... راه برای او هموار بود اما آنچه كه ارزش و ملاك برتری شمرده می‏شد و بلندگوهای نظام شاهنشاهی آن را تبلیغ می‏كردند در درجه اول ظاهر و جسم زن بود: «شاه برای زنان این خاصیت را قائل بود كه می‏گفت: زن باید فریبا باشد.» (۳) شركت در مسابقه «دختر شایسته‏» و به بیان روشنتر «ملكه زیبایی‏» و برگزیده شدن در این مسابقه، آرزوی بسیاری از دختران متجدد بود، مسابقه‏ای كه در آن ملاك نه كمال و هوش و حكمت و عقل و اندیشه كه زیبایی چشم و لب و اندازه‏های بدن بود.

مفهوم آزادی زن در آن دوران، بیش از آن كه حوزه‏های انسانی و اخلاقی را در برگیرد و راه رشد و ترقی زن را فراهم كند، زمینه ساز بهره برداری سهل‏تر و بردگی بیشتر زن شد: «ما دو قسم آزادی داریم كه یك قسم مفیدش در غیر زمان این دو جنایتكار (۴) بود و در زمان اینها این قسم از آزادی به كلی ممنوع بود و آن آزادی كه آنها می‏خواستند كه زن‏ها آزاد باشند كه هر جوری بزك بكنند و بیایند توی خیابان‏ها و با جوان‏ها خدای نخواسته چه كنند. آن را آزادی قرار داده بودند.» (۵) زن در این دوران تبدیل به «شی‏ء» ای شد كه به نام آزادی استفاده از آن به سهولت امكان‏پذیر گردید. كاربرد زنان در حوزه اقتصاد بسیار مطلوب‏تر از مردان بود چرا كه زن نیروی كار ارزان‏تر و فرمانبردارتر از مرد، در تولید و صنعت است، نیرویی كه پس از استفاده از توان فكر و بازویش، او را تحت تاثیر مد و تجمل قرار می‏دادند تا از یك سو هم خود مصرف كننده تولیداتش باشد و هم راحت‏تر از زن سنتی مورد بهره برداری جنسی قرار می‏گرفت. در این میان تنها گروه اندكی از زنان بودند كه با معرفت‏حقیقی از دین و نیز تكیه بر آیین اصیل ملی از زمینه‏های فراهم شده بهترین استفاده را كردند. «زن مسلمان ایرانی‏» كه در دوران ستم شاهی در اقلیت قرار داشت‏با حضور در صحنه‏های جهاد و مبارزه، همگام با مردان با طاغوت مبارزه می‏كرد، شهید می‏شد و یا زندان می‏رفت: «امروز زنان آزاده ما زندان‏ها را پر كرده‏اند.» (۶) و یا عرصه‏های علم و حكمت را در می‏نوردید كه نمونه بارز آن عالمه مجتهده بانو امین رحمهٔ‏الله علیها- بودند. و زنان ایران با چنین ساختار فكری و عملی در آستانه بروز انقلاب اسلامی قرار گرفتند، در حالی كه هر یك از این گروه‏ها از سوی خیل عظیمی از هم فكران مرد خویش حمایت می‏شدند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.