سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا

عدالت خواهی و ظلم ستیزی دو ویژگی برجسته انقلاب اسلامی


عدالت خواهی و ظلم ستیزی دو ویژگی برجسته انقلاب اسلامی

بی گمان مهم ترین هدف پیامبران, عدالت خواهی و ظلم ستیزی بوده است این هدف چنان دارای اهمیت است که قرآن در آیه ۲۵ سوره حدید به صراحت هدف از ماموریت های پیامبران و فرو فرستادن کتاب های آسمانی را آگاهی بخشی و روشنگری مردم نسبت به حقوق خود, بسترسازی برای نهضت و قیام توده های مردم در راستای عدالت اجتماعی و فراهم آوری بسترهای مناسب برای فرصت های برابر برمی شمارد

بی گمان مهم ترین هدف پیامبران، عدالت خواهی و ظلم ستیزی بوده است. این هدف چنان دارای اهمیت است که قرآن در آیه ۲۵ سوره حدید به صراحت هدف از ماموریت های پیامبران و فرو فرستادن کتاب های آسمانی را آگاهی بخشی و روشنگری مردم نسبت به حقوق خود، بسترسازی برای نهضت و قیام توده های مردم در راستای عدالت اجتماعی و فراهم آوری بسترهای مناسب برای فرصت های برابر برمی شمارد.

انقلاب اسلامی که برخاسته از همین بینش و نگرش است، در مقام تداوم بخشی و احیای آن، درهمین مسیر گام برداشته و برمی دارد، هرچند که در همه دوره های زمانی به علل درونی چون خواسته های نفسانی برخی از رهبران و مدیران نظام سیاسی و یا علل و عوامل بیرونی چون استکبار جهانی که بنیاد آن بر ظلم و بی عدالتی است، نتوانسته است این مهم را به درستی عملیاتی کند، ولی می توان گفت که عنصر اصلی و مولفه اساسی قیام توده های مردم درسال ۵۷ چیزی جز عدالت خواهی و ستم ستیزی نبوده است که همان هدف اصلی حرکت های همه پیامبران و مصلحان واقعی جهان بوده است.

نویسنده در این مطلب کوشیده تا با واکاوی آیات و آموزه های وحیانی قرآن، نقش کلیدی و اساسی عدالت خواهی را در انگیزه ها و اهداف انقلاب اسلامی و نیز به عنوان عامل اصلی ایجاد و بقای آن تبیین کند. هدف از بیان این مطلب در حقیقت تشریح یکی از محکمات انقلاب اسلامی است که در صورت فقدان و یا عقب نشینی از آن، انقلاب اسلامی معنا و مفهوم خود را از دست می دهد و به مترسکی چون پیراهن عثمان و یا اسلام واژگونه تبدیل می شود. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

● عدالت، رسالت انقلاب اسلامی

عدالت همه سویه و فراگیر، درمیان دیگر علل، عوامل و اهداف انقلاب اسلامی، برجسته ترین عنصر می باشد، به گونه ای که اگر آن را از دایره مفاهیم انقلابی حذف کنیم، دیگر اثری از انقلاب اسلامی و محتوای آن برجا نمی ماند، زیرا انقلاب اسلامی به عنوان حرکتی در راستای حرکت ها و نهضت های پیامبران(ع) شکل گرفته است. از این رو، عنصر عدالت خواهی و ستم ستیزی نقش کلیدی را در آن ایفا می کند.

با نگاهی گذرا به اهدافی که قرآن برای پیامبران و ماموریت ایشان تعریف کرده به آسانی می توان دریافت که عدالت، قطب همه حرکت ها و محور همه تلاش های پیامبران و مصلحان تاریخ بشریت بوده است.

خداوند همان گونه که خود نظام هستی را بر پایه عدالت آفریده (آل عمران آیه ۱۸) همچنین فرد فرد انسان ها را به عدالت و رعایت آن دعوت می کند (نساء آیات ۳ و ۵۸ و ۱۲۷ و ۱۲۵ و آیات بسیار دیگر) و به عنوان یک وظیفه عمومی و همگانی از ملت ها و جوامع بشری می خواهد تا آن را در جامعه به مورد اجرا گذارند تا از برکات و آثار ارزشمند آن، یعنی دست یابی به توحید واقعی (آل عمران آیه ۱۸)، بهره مندی از امدادهای خاص الهی (بقره آیه ۱۹۴)، محبت الهی (مائده آیه ۴۲ و حجرات آیه ۹ و ممتحنه آیه ۸) و دست یابی به کمالات از طریق متاله شدن و خدایی گشتن (آل عمران آیه ۱۸ و آیات دیگر پیش گفته و نیز نساء آیه ۱۳۵) و دست یابی به سعادت و فرجام نیک در دنیا و آخرت (اسراء آیه ۲۵) برخوردار گردند.

ریشه این خواسته الهی و ماموریت بشری را می بایست در ربوبیت الهی بر همگان جست که خواهان عدالت و اجرای آن در میان همگان است (شورا آیه ۱۵) و برپایی آن را در جامعه، هدف الهی از بعثت پیامبران و ارسال کتب آسمانی بر می شمارد. (حدید آیه ۲۵)

ایجاد عدالت در جامعه، فلسفه تشریع میزان، دین، قوانین عادلانه (حدید آیه ۲۵) و اقامه و برپایی آن از سوی توده های مردم به عنوان یک وظیفه، مسئولیت، فلسفه آفرینش و هدف خلقت، در آیاتی از جمله ۲۹ و ۱۸۷ سوره اعراف و ۳۵ سوره اسراء و ۱۸۱ و ۱۸۲ سوره شعراء بیان شده است.

با نگاهی به نقش و ارزش عدالت در همه ابعاد زندگی بشر و بلکه هستی می توان دریافت که چرا عدالت تا این اندازه ازنظر اسلام و قرآن و مصلحان تاریخ بشر از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و به عنوان دغدغه اصلی بشر و رهبران آن درآمده است؛ زیرا بدون عدالت هرگز سنگی روی سنگی بند نمی شود و جهان، پایدار و باقی نخواهد ماند؛ چه آنکه جهان بر پایه قسط و عدالت استوار است.

خداوند مومنان را موظف به رعایت عدالت در مسیر زندگی کرده است (شورا آیه ۴) و همین امر موجب شده که حرکت توفنده انقلاب اسلامی برای برپایی عدالت و ستم ستیزی شکل بگیرد.

ایمان مردم به درستی راه پیامبران و نومیدی ازنظریه ها و دکترین های بشری برای ساختن جامعه ای برتر و متمدن موجب شد تا به بهره گیری از آموزه های وحیانی روی آورند و تلاش کنند آنرا در جامعه اجرایی کنند و عدالت همه سویه و فراگیر را بجویند.

● عدالت خواهی، فطرت بشر

عدالت خواهی به عنوان یک امر کمالی، مطلوب و مقصود بشر است و انسان به طور فطری گرایش به آن دارد (نحل، آیه ۹۰) و از ظلم و بی عدالتی می گریزد؛ زیرا کمال خواهی آدمی موجب می شود تا به عدالت به عنوان مهم ترین سازوکار رشد و تعالی و کمال بنگرد و تحقق و اجرای آن را بخواهد.

از این رو کسانی که هم چنان بر فطرت الهی باقی مانده اند و به وسوسه های نفسانی و شیطانی، فطرت و طبیعت خدادادی خود را دگرگون نساخته اند، گرایش به عدالت داشته و با ستم به مبارزه برمی خیزند و از آن بیزاری می جویند. بر این اساس خداوند در آیاتی از جمله ۱۳۵ سوره نساء و ۸ سوره مائده و ۸۵ سوره اعراف، اجرای عدالت و گرایش و گواهی به آن را به عنوان یک حق، مقتضای ایمان انسان می شمارد. به این معنا که انسانی که بر فطرت سالم و عقل سلیم است، به خداوند ایمان دارد و همین ایمان، وی را به سوی کمال دیگری چون عدالت می کشاند و اجرای آن را خواهان می شود.

آگاهی انسان به هدفمندی آفرینش و توجه به معاد و رستاخیز و حساب و کتاب آخرت موجب می شود تا اجرای عدالت را عاملی مهم برای قرار گرفتن در مسیر درست و امکان پاسخ گویی در رستاخیز قلمداد کند. از این رو خداوند در آیه ۲۹ سوره اعراف چنین توجهی را پشتوانه خوبی برای اجرا و رعایت عدالت از سوی انسان و جوامع بشری معرفی می کند.

● موانع اجرای عدالت

اکنون این پرسش مطرح می شود که چرا انسان برخلاف فطرت خود، گرایش به امری ضدکمالی چون ظلم و ستم دارد؟ در پاسخ به این پرسش، قرآن پاسخ های چندی را ارائه می دهد که بیانگر خروج انسان از فطرت سالم و عقل سلیم به اسباب درونی چون گرایش به هواهای نفسانی و اسباب بیرونی چون وسوسه های شیطانی است.

به عنوان نمونه در آیه ۱۵۲ سوره انعام و نیز آیه ۸۴ سوره هود و آیات ۷ تا ۹ سوره رحمان، سودجویی برخی از انسان ها را عاملی برای گریز از عدالت و توجه به ستمگری معرفی می کند؛ زیرا این افراد از حالات تعادل و سلامت فطرت بیرون رفته و خواهان سود و بهره مادی زودگذر دنیوی به جای اصالت بخشی به آخرت و سود بی پایان آن می باشند.

آیه ۱۳۵ سوره نساء و نیز ۴۸ سوره مائده و ۱۵ سوره شوری به روشنی به مهم ترین عامل اصلی عدالت گریزی و ستم گرایی بشر اشاره می کند و آن را پیروی از هوای نفسانی بشر معرفی می کند. به این معنا که پیروی از هواها و خواسته های بی پایان نفس، مهم ترین مانع در اجرای عدالت و گرایش انسان به ستمگری در این آیه معرفی می شود.

البته برخی از افراد و یا گروه های اجتماعی به سبب دشمنی و کینه با یک گروه و جناح اجتماعی و سیاسی، گرفتار ستمگری می شوند و مانع اجرای عدالت در جامعه می گردند. خداوند در آیات ۲و ۸ سوره مائده به این مانع جدی در سر راه اجرای عدالت اشاره می کند و با تهدید و نکوهش می کوشد تا این گروه ها و جناح های سیاسی و اجتماعی را نسبت به عواقب کار زشت خودشان آگاه سازد و ایشان را به سوی عدالت و اجرای آن ترغیب کند.

به هر حال، از موانع جدی اجرای عدالت در جوامع بشری می توان به دشمنی ها و کینه جویی های میان گروه ها و اقوام و جوامع بشری اشاره کرد.

● انقلاب اسلامی، عدالت خواهی و ظلم ستیزی

انقلاب اسلامی، حرکت توده های عظیم مردمی بود که خواهان برپایی عدالت و ستم سوزی در جامعه در همه ابعاد آن بودند. از آن جایی که مردم به این باور رسیده بودند که جز راه پیامبران نمی تواند آنان را به عدالت فراگیر برساند، با تمسک به آموزه های وحیانی و سیره امامان معصوم(ع) حرکت توفنده خویش را آغاز کردند.

آنها همانند امت های پیشین جان بر کف خواهان اجرای عدالت و برپایی آن شدند و در این راه همانند بسیاری از مصلحان و مؤمنان، جان خویش را از دست دادند تا به هدف خویش برسند. (آل عمران آیه۲۱)

در این میان رهبری که خود مجسمه عدالت و عدالت خواهی بود و در عمر خویش نه ستمی ورزیده و نه با ستمگری همراهی کرده بود (بقره آیه۱۲۴ و اسراء آیه۳۵)، رهبری توده های آگاه و خسته از بیداد را پذیرفت و مردم را به سوی شکست مستکبران و ظالمان، رهنمون کرد. این گونه بود که انقلاب اسلامی بر پایه معیار عدالت خواهی و ستم ستیزی شکل گرفت و برای دست یابی به آن، رهبری عادل و عدالت خواه از جان و مال خویش مایه گذاشت.

البته گام نخست انقلاب، ستم سوزی و مبارزه با ستمگران و عدالت گریزان بود. آنان به این باور رسیده بودند که با وجود رهبرانی ستمگر و مستکبر، امکان آن نیست تا عدالت در جامعه برقرار گردد. مرفهان ستم پیشه (انبیاء آیات۱۱و ۱۶) و ظالمانی که قدرت خویش را زوال ناپذیر می دانستند (ابراهیم آیه۴۴) اجازه نمی دادند تا جامعه به عدالت دست یابد و حقوق مردم رعایت شود.

آگاهی مردم به این مسایل موجب شد تا بر لزوم مبارزه و جهاد برای رفع ظلم ایشان به اتفاق برسند و به حکم الهی به جنگ آنها برخیزند. (نساء آیه۷۵ و حج آیه۳۹) ایشان می دانستند که هدایت (نساء آیه۱۸۶) و امنیت (انعام آیات ۸۱ و ۸۲) و بهره مندی از مغفرت و عنایات خاص الهی و برکات وی (نساء آیه۱۶۸) تنها در اجتناب از ظلم و ستم و مبارزه با آن امکان پذیر است.

آنان دریافته بودند که ریشه تمامی بدبختی هایشان که به دنبال تفرقه و اختلاف میان توده های مردم پدیده آمده، زاییده سرکشی و ظلمی است که در جامعه رواج یافته است. ظلم و ستم، پیوندهای اجتماعی را سست و بی بنیاد کرده و اختلاف و تفرقه را میان امت و مردم افزایش داده و امنیت را به شدت تهدید می کند (بقره آیه۲۱۳ و آل عمران آیه۱۹ و مریم آیات ۳۷ و ۳۸ و شوری آیه۱۴ و زخرف آیه۶۵) بنابراین می بایست با ریشه کنی ظلم و ستم، جامعه را به اتحاد، انسجام و امنیت رسانید و فرصت های برابر برای همگان فراهم آورد.

البته ستمکاران نیز بی کار ننشستند و به مبارزه با توده های عدالت خواه برخاستند ولی از آن جایی که کید ظالمان همانند کید شیطان، ضعیف است خون های ریخته شده عدالت خواهان گریبانگیر آنان شد و آنان چون حباب ترکیدند و پراکنده شدند. (انبیاء آیه۳ و آیات دیگر)

● اصلاحات دایمی، جنگی دایمی با ظلم و فساد

هر چند که انقلاب، گام های محکم و استواری برای برپایی و اجرای عدالت همه سویه و فراگیر برداشت، ولی از آن جایی که در هر جامعه ای افرادی منافق وجود دارند که همرنگ جماعت شده تا در سر فرصت توطئه کنند و معادله را بر هم زنند و به نفع خود، انقلاب را مصادره کنند و آن را از محتوا و اهدافش خالی نمایند، انقلاب اسلامی نیز گرفتار چنین افرادی بوده است.

البته برخی دیگر نیز آنان را همراهی کردند که در آغاز همراه و همگام و هم فکرشان نبودند ولی دشمنی ها و کینه جویی های گروهی و جناحی از سویی (چنان که قرآن گفته است) و رفاه زدگی و اتراف و اشرافیت از سوی دیگر، و نیز وسوسه های دشمنان عدالت و مستکبران جهانی از سوی سوم، موجب شد تا انقلاب اسلامی نتواند عدالت را چنان که توده های مردم خواسته و برای آن قیام کرده بودند، اجرایی کند، بلکه نفوذ اهل نفاق قدیم و جدید و اشرافیت جدید در میان عدالت خواهان، موجب شد تا ظلم مضاعفی به نام عدالت خواهی و اجرای عدالت پدید آید و جامعه با شکاف بزرگی روبه رو شود. بطوری که در دهه ای از انقلاب، توده های مردم خود را سرخورده دیدند و شکاف طبقاتی عمیقی پدید آمد. خشم توده ها این بار بسیار می توانست خسارت بار باشد، زیرا این دفعه فتنه هایی ایجاد شد که امکان تشخیص حق از باطل و عدالت خواهان را از عدالت گریزان کم می کرد.

در این میان می توان با بهره گیری از موازین حق، در میان فتنه نیز اهل بصیرت بود و به جدایی دو جناح عدالت خواه و عدالت گریز دست یافت و موضع خود را مشخص نمود.

اصلاحات دایمی از آن رو لازم و ضروری است که همواره گروه هایی از مردم در دام شیطان و وسوسه های نفسانی و شیطانی می افتند و به جای عدالت خواهی، عدالت گریز می شوند. اصلاحات دایمی که بر پایه حق و عدالت شکل می گیرد به جامعه کمک می کند که گروه های منحرف و گمراه را از صفوف رهبران جامعه بیرون کنند و آنان را به زباله دان تاریخ بفرستند، چنان که ظالمان را به آن جا انداخته اند.

از نظر قرآن، پذیرش حکومت و ولایت ظالمان جایز نیست چنان که جایز نیست انسان با عدالت گریزان همراه و همگام شود و ولایت و دوستی آنان را بپذیرد. از نظر قرآن کسانی که اهل بصیرت نیستند و جاهل می باشند به سوی پذیرش ولایت و حکومت عدالت گریزان یا عدالت ستیزان می روند (جاثیه آیات ۱۸ و ۱۹) و اگر جامعه با آنها همراه شود و به جای همراهی با عدالت خواهان در کنار عدالت گریزان و یا عدالت ستیزان قرار گیرد باید خود را آماده حکومت ظالمان کند. (انعام آیه ۱۲۹) به سخن دیگر، چنان که امیرمؤمنان علی(ع) فرمود اگر کسی حکومت عدالت علوی را نپذیرد باید خود را برای حکومت معاویه و یزید و حجاج ثقفی آماده کند که خون بی گناهان را همانند آب خوردن می ریخت.

اگر مردم امروز با عدالت خواهان نباشند، منتظر عراق و افغانستان و فلسطینی دیگر در ایران باشند که ستمگران و مستکبران جهانی در آن حکومت خواهند کرد و خون و مال و عرضشان را بر باد می دهند.

خداوند در آیه ۱۲۹ سوره انعام تبیین می کند که اگر مردم به سوی عدالت خواهی و ستم ستیزی نروند و گرایشی به عدالت گریزان پیدا کنند، باید منتظر حاکمیت ستمگران باشند؛ و این سنت الهی است که در همه جوامع بشری در طول تاریخ اجرا شده و خواهد شد.

بر این اساس اگر امروز ملت ایران جایگاه خود را به درستی نشناسد و در کنار عدالت خواهان واقعی قرار نگیرد و به عدالت گریزان و ستمگران روی خوش نشان دهد، سنت الهی بر ایشان جاری خواهد شد و مستکبرانی چون صهیونیست و آمریکای جهانخوار بر ایشان حکومت خواهد کرد. ولی بصیرت و آگاهی و هوشیاری مردم عدالت خواه ایران نخواهد گذاشت که این امر تحقق یابد؛ زیرا ملت همانند سال ۵۷ خواهان عدالت و اجرای آن هستند هر چند که فتنه جویان و فتنه خواهان هزاران توطئه کنند و خون های بی گناهان را بریزند.

محسن عابدینی