جمعه, ۲۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 14 February, 2025
مجله ویستا

پاداش نیکوکاری


پاداش نیکوکاری

عبدالله بن جعفر، سری تکان داد و گفت: متاسفانه آذوقه سفرمان تمام شده! درست است که به زیارت خانه خدا می رویم، ولی با شکم گرسنه و تشنه که نمی شود به سفر ادامه داد. عبدالله در رکاب امام …

عبدالله بن جعفر، سری تکان داد و گفت: متاسفانه آذوقه سفرمان تمام شده! درست است که به زیارت خانه خدا می رویم، ولی با شکم گرسنه و تشنه که نمی شود به سفر ادامه داد. عبدالله در رکاب امام حسن (ع) و امام حسین (ع) بود، که این اتفاق برایش افتاد. اندکی پس از این بیان، خیمه ای از دور دیده شد. مسافران، بهتر آن دیدند که بدان سو بروند... در خیمه پیرزنی تنها نشسته بود. کمی آب از وی طلبیدند. اما او به جای آب، به آنان شیر داد. آن وقت تنها بزغاله یا گوسفندی را که داشت سربرید و غذایی برای مهمانان خود تهیه کرد....

به هنگام خداحافظی «امام حسن (ع) به پیرزن فرمود: اگر توانستی به مدینه بیا، تا این پذیرایی خوب تو را جبران کنیم... مدتها گذشت. یک بار گذار پیرزن به مدینه افتاد او سراغ خانه امام را گرفت و به نزد آن بزرگوار رفت. حضرت هزار گوسفند و هزار دینار طلا به او بخشید. آنگاه کسی را همراهش کردند تا وی را به نزد امام حسین (ع) ببرد. آن حضرت نیز همان مقدار گوسفند و پول به پیرزن عطا کردند، و سپس او را به سوی عبدالله بن جعفر روانه ساختند. عبدالله هم به همان اندازه به پیرزن بخشش کرد. به این ترتیب، پیرزن با دستی پر و ثروتی قابل ملاحظه و دلی متمایل تر به نیکی، به سوی دیار خویش حرکت کرد. (۱)

۱-زندگانی چهارده معصوم، ص ۵۳۸