پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

واژه هایی در دوردست


واژه هایی در دوردست

واژه های هر زبانی سفری نا محدود دارند گاهی عثمانی ها در اثر مجاورت با ایرانی ها واژه های فارسی را به همراه خود تا دوردست ها , تا بالكان و اسپانیا می برند و این در حالی است كه ما برای سفر این واژه ها هیچ تلاش و برنامه ای نداشته ایم

در خیابان‌های «سارایوو» انتظار زیادی برای شنیدن واژه‌های فارسی ندارید اما اگر شما به مساجد باقی مانده از آتش صرب‌ها بروید‌، حتما یك واژهء فارسی را خواهید شنید‌. بوسنیایی‌ها به جای «وضو» كلمهء مركب فارسی «آب دست» را به كارمی‌برند‌. چگونه این واژهء فارسی سر از قلب بالكان در آورده است؟ واژه‌های دیگر فارسی در زبان بوسنیایی‌ها كم نیستند‌. آن‌ها همانند ما واژهء «دشمن» را به كار می‌برند و لغات‌های فارسی دیگر نیز در این سرزمین دور از ما رواج دارد.

واژه‌های هر زبانی سفری نا محدود دارند‌. گاهی عثمانی‌ها در اثر مجاورت با ایرانی‌ها واژه‌های فارسی را به همراه خود تا دوردست‌ها‌، تا بالكان و اسپانیا می‌برند و این در حالی است كه ما برای سفر این واژه‌ها هیچ تلاش و برنامه‌ای نداشته‌ایم‌. تمام این ویژگی‌های زبانی به سازوكار پویا و خود به خودی زبان‌ها باز می‌گردد‌. گاهی زبان ملتی به دلایل گوناگون سازوكاری برای حفظ برخی واژه‌های ملی ندارد‌. به‌این صورت برخی واژه‌ها برای صاحب آن زبان مهجور ‌می‌شود‌ اما بعضی واژه‌های همان زبان تا دور دست‌ها می‌رود و در زبان قومی می‌نشیند كه رابطهء نزدیكی با صاحب اصلی زبان نداشته اند‌.

سازوكار‌های خودكار و پویای زبان در دو زمینه صدور و ورود واژه‌ها خود را نشان می‌دهد‌. گاهی قابلیت‌ها و توان پنهان زبان راه را برای ورود برخی واژه‌های خارجی به شدت سد می‌كند‌. در چنین حالتی هر گونه تلاش آگاهانه برای ورود یك واژه به زبان دیگر ناموفق خواهد بود‌. زمانی در سر راه ورود واژه‌های خارجی به یك زبان مانعی وجود ندارد‌ اما گاهی قدرت‌های پنهان زبان پس از مدتی واژه‌های وارداتی را خوار و حتی ناپسند می‌سازد و تمام این جریان جدای ازخواست و تمایل سازندگان واژه‌ها و معادل سازان حرفه‌ای است‌. واژهء «راننده» معادل واژهء فرانسوی « شوفر» است‌. این واژه فرانسوی با ورود خودرو به ایران باب شد‌ اما اگر شما امروز در مورد كسی كه راندن خودرو را بر عهده دارد به جای «راننده» واژهء «شوفر» را به كار ببرید; شنوندهء آن را توهین تلقی خواهد كرد. این همان خوار كردن یك واژهء خارجی توسط سازوكار خود به‌خودی و پویای زبان است‌. زبان مادری من و شما همین بلا را بر سر واژهء انگلیسی«تریپ» آورده و این واژه را به یك لغت لاتی و بسیار غیررسمی تبدیل كرده است‌. زبان هر ملتی واژه می‌فرستد و در مقابل، واژه‌ها را دریافت می‌كند‌. البته برخی عوامل همانند سطح فن‌آوری و فرهنگی ملت‌ها در این جریان تاثیرگذار است به طوری كه حوزه‌هایی با سطح تكنولوژی بالاتر و فعالیت‌های فرهنگی بیش‌تر واژه‌های بیش‌تری را به حوزه‌های دریافت‌‌كننده می‌فرستند و در این میان ما نباید نسبت به ورود واژه‌های خارجی بی‌تفاوت باشیم اما سرانجام ساز و كار خود به خودی زبان تعیین‌كننده است‌. در جریان معادل‌سازی نیز همین ویژگی زبان تعیین‌كننده است‌. نگاهی به فرآیند معادل‌سازی در كشور مان نشان می‌دهد كه برخی واژه‌های معادل هیچ‌گاه عمومیت نیافته و به جای رواج در میان مردم آن‌ها را باید فقط در مكاتبات و اخبار رسمی جست‌وجو كرد‌. به‌این گونه هیچگاه واژهء پایانه به جای «ترمینال» بر زبان مردم ننشست‌. اما واژهء «خودرو» خیلی راحت بر زبان مردم جاری شد‌، زیرا زبان ما یك خاستگاه قابل قبول را در فرهنگ ما برای جایگزینی «خودرو» به جای «اتومبیل» پیدا كرد‌.

بدون شك در پس تمام معادل‌سازی‌ها هدف‌های ستودنی وجود دارد اما این اقدامات مكانیكی كه بدون در نظر گرفتن ویژگی‌های زبانی انجام می‌شود در بسیاری از موارد ناموفق خواهد بود‌. اخیرا به جای واژهء «اس‌ام‌اس» واژهء «پیامك» پیشنهاد شده است‌. می‌توان احتمال قوی داد كه واژهء پیامك هیچگاه رواج و عمومیت نخواهد یافت و این به ساختار آن بر می‌گردد‌. «اس ام اس» مخفف كلمهء مركب «خدمات پیام كوتاه» است‌. این واژه در فرهنگ انگلیسی وزن خود را دارد‌. اما فراموش نكنید به لحاظ بار معنایی واژهء «پیامك» با ویژگی‌های زبان فارسی سازگاری ندارد،. زیرا در زبان شاعرانه و رومانتیك فارسی ما هیچگاه پیام را كوچك نمی‌پنداریم‌. پیام سرشار از تازگی ولطافت است‌.در زبان فارسی هر آنچه در حوالی عشق و محبت است‌، هیچ‌گاه در قالب‌های كوچك جای نمی‌گیرد‌.

محمود اشرفی