دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

هزینه های پول کالایی


هزینه های پول کالایی

این طور به نظر می رسد که یکی از اشکالات پول های طبیعی همچون طلا و نقره هزینه نسبتا بالای ساخت یا تولید آنها است

این طور به نظر می‌رسد که یکی از اشکالات پول‌های طبیعی همچون طلا و نقره هزینه نسبتا بالای ساخت یا تولید آنها است.

طبق ایده شایعی که برگرفته از نوشته‌های اقتصاددانان کلاسیکی چون «آدام اسمیت» و «دیوید ریکاردو» است، پول کاغذی می‌تواند همان کارکرد پولی پول‌های کالایی را داشته باشد، ضمن اینکه هزینه تولیدش نیز به مراتب کمتر از پول‌های کالایی است.

اینکه ساخت و تولید یک سکه یک اونسی نقره با نام «یک دلار» مستلزم هزینه بیشتری از تولید اسکناسی با همین نام یک دلار است، مشخص و درست است. اما این‌چنین نیست که بتوانیم این موضوع را الزاما عیب یا نقص پول کالایی بدانیم. هزینه‌های طبیعی همراه با تولید طلا و نقره در حقیقت دلیل مهمی برای اثبات این مدعا است که این پول‌های فلزی بهتر از انواع کاغذیشان هستند. این موضوع که آنها هزینه بر هستند به این معنی است که نمی‌توان آن را هر زمان و به هر میزان دلخواه تکثیر کرد و این خود به این معنی است که پول‌های کالایی مانند طلا و نقره دارای یک «بیمه طبیعی در داخل خود» در مقابل کاهش بیش از حد قدرت خرید پول هستند. از این جنبه بسیار مهم پول‌های کالایی ارجحیت بسیار بیشتری از انواع کاغذی پول دارند که می‌توانند به هر میزان دلخواه تکثیر شوند. و تجربه هم ثابت کرده که هم در گذشته و هم امروزه در مقیاسی بسیار بزرگ‌تر از آنچه طلا و نقره تا به حال تجربه کرده‌اند، در حال تکثیر هستند.

به این ترتیب مقایسه بین پول کالایی و پول کاغذی نباید به صورت محدود و تک موردی مطرح شود. منافع این پول‌ها تنها به «خدمات تبادلی» آنها محدود نمی‌شود و همین طور که اشاره شد شامل مواردی مثل مقابله با تورم نیز می‌شود و هزینه‌های مرتبط با آنها نیز فقط به هزینه مرتبط با ساخت این پول‌ها محدود نشده و شامل تمام هزینه‌هایی است که هر سیستم با خود به همراه دارد. حتی تند و تیزترین مدافعان و حامیان پول کاغذی هم تصدیق می‌کنند که رژیم پولی فعلی را به سختی می‌توان یک رژیم کم هزینه خواند. برای مثال بانک‌های مرکزی و دیگر دستگاه‌های پولی که دیوان‌سالاری عظیمی‌ بنا کرده‌اند و همچنین بخش دیگری در کنار آن که از افرادی تشکیل شده که به تفسیر و تاویل سیاست‌های پولی این دستگاه‌ها می‌پردازند را در نظر بگیرید. با در نظر گرفتن هزینه‌های گزافی که تنها این دو مورد در پی دارند، هزینه‌های کاوش و ضرب سکه به مراتب کمتر از آن چیزی به نظر می‌رسد که «ریکاردین»‌ها توصیف کرده‌اند. در ضمن بد نیست به این پارادوکس هم توجه کنید که معدن کاوی و ضرب سکه در همین دوره پول کاغذی هم همچنان مرسوم است.

صد البته که هیچ‌کس مشکلی با تجربه جایگزین‌های بهتر از سکه طلا و نقره ندارد. هیچ چیز در یک جامعه آزاد مانع چنین تجربیاتی نخواهد شد. تنها چیزی که در این باره می‌توانیم بگوییم این است که در گذشته تمام این تجربیات و تلاش‌ها به صورت رقت‌آوری شکست خورده است. به همین دلیل هم هست که حامیان پول کاغذی به ندرت مباحث خود را بر مبنای فضای رقابتی مطرح می‌کنند. ریکاردو و پیروان او حامی‌جایگزینی اجباری یک کالای ارزان به جای کالای پرهزینه تر هستند. مشخصا ما چنین طرحی را در همه جنبه‌های دیگر زندگی به خاطر غیرمعقول بودن و ناعادلانه بودنش رد می‌کنیم. مثلا نمی‌توان کل جامعه را مجبور کرد که ارزان‌ترین ماشین را برانند به خاطر اینکه این ماشین‌ها «نیاز‌های حمل‌و‌نقلی» را با کمترین هزینه برآورده می‌کنند. یا مثلا نمی‌توانیم لباس‌های مندرس یا خیمه را به افرادی که لباس‌های مناسب یا خانه را ترجیح می‌دهند تحمیل کنیم. به همین ترتیب هیچ دلیلی هم وجود ندارد که پول کاغذی را به کسانی که پول‌های دیگر را ترجیح می‌دهند تحمیل کنیم.

هدف اصلی این صفحات این بود که نشان دهد که هیچ منطق مستدل و سودمندی برای نهاد پول کاغذی؛ یعنی پول عصر ما وجود ندارد. این قضیه سنگ بنای بحث بعدی است که به سوء استفاده‌هایی که در حوزه تولید پول شده و متاسفانه همچنان هم می‌شود، خواهد پرداخت.

نویسنده: یورگ گوئیدو هولسمن

مترجم: سید امیرحسین میرابوطالبی