پنجشنبه, ۲۸ تیر, ۱۴۰۳ / 18 July, 2024
مجله ویستا

استراتژی فرهنگی کشور و ضرورت احیاگری ایرانی


استراتژی فرهنگی کشور و ضرورت احیاگری ایرانی

متن مصاحبه کامل درباره اهداف و ضرورت های طرح تشکیل سازمان نیمه متمرکز نظام مهندسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران

● اشاره

علیرضا سعیدآبادی رتبه ممتاز کارشناسی ارشد روابط بین الملل دانشگاه شهید بهشتی ، موفقیت های خود را به روح پدر مهربان ، وجودپر خیر و برکت مادر عزیز و همراهی همیشگی همسر گرامی و مهربانی های فرزندان خود کمیل ، مبین و محسن تقدیم می کند و پاره ای از سرفصل های سوابق خود را چنین بر می شمارد:رزمنده و جانباز دوران دفاع مقدس ، تحصیلات دوره کارشناسی در دانشگاه تهران در سال های ۱۳۶۸-۱۳۶۴، مدیر مسوول نشریه پیام بانوان در سال های ۱۳۷۵-۱۳۷۴، تحصیل در دوره کارشناسی ارشد روابط بین الملل در دانشگاه شهید بهشتی در سال های ۱۳۸۰-۱۳۷۷،مدیر روابط عمومی و امور بین الملل موسسه آموزش از راه دور وزارت آموزش و پرورش،مدیر مسوول نشریه آموزش از راه دور تا سال ۱۳۸۴ ، کارشناس مسوول در روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از سال ۱۳۸۴ به بعد و کارشناس نمونه آن وزارتخانه در سطح ملی در سال ۱۳۸۶ و برگزیده روابط عمومی های دولت در سال ۱۳۸۶و مشمول تصویب نامه هیئت وزیران درباره جذب و نگهداری نیروی انسانی نخبه و پژوهشگر مسایل استراتژیک و فرهنگی و پیشنهاددهنده طرح تشکیل سازمان نیمه متمرکز نظام مهندسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و ارایه ده ها مطلب فرهنگی و راهبردی و صدها مصاحبه و اطلاع رسانی آموزشی در روزنامه های کثیرالانتشار و خبرگزاری های کشور.

▪ درباره ایده اولیه طرح سازمان نظام مهندسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران توضیح دهید؟

ـ براساس رابطه دولت با حوزه فرهنگ سه الگو قابل بررسی است:الف-الگوی متمرکز و دخالت دولت در حوزه فرهنگ و پیروی فرهنگ ازحوزه سیاست ب-الگوی عدم دخالت دولت در حوزه فرهنگ و جدایی آن ازحوزه سیاست ج-الگوی نیمه متمرکز و همکاری دولت با حوزه فرهنگ که این الگوی همکاری ، ایده اولیه ایجاد نهادی مرجع به صورت فراگیر است تا بتواند برپایه استفاده از بخشی از فرایندهای مهندسی تولید محصول در حوزه فرهنگ و بویژه فرایند برنامه ریزی و کنترل تولید باعث تقویت عناصر مهمی مانند نظم ، هدف گذاری های دقیق ، محاسبه ، استاندارد ، برنامه ریزی ، کنترل برنامه و بهره وری در حوزه فرهنگ شود و نگاه کاربردی به طرح ها و برنامه های کلان فرهنگی و ارزیابی استراتژیک عملکرد برنامه ریزان ، طراحان ومجریان فرهنگی را ممکن سازد.

▪ تفاوت علوم طبیعی و علوم انسانی را در این طرح پیشنهادی چگونه ارزیابی می کنید؟

ـ واژگان مهندسی فرهنگی که بسیار مورد استفاده نخبگان فکری و اجرایی جامعه در چند ساله اخیر قرار گرفته و می گیرد از نظر تبار شناختی نیاز به بررسی مجدد دارد . واژه « مهندسی » که برگرفته از علوم طبیعی و دقیقه است در کنار واژه « فرهنگ » که از علوم انسانی سرچشمه می گیرد ترکیبی چند وجهی و بین رشته ای بوجود آورده و می کوشد با ابزارهای مهندسی به بازسازی فرهنگی جامعه بپردازد . گستردگی و تنوع رشته های مهندسی در سطح علوم کاربردی بی شباهت به جایگاه میان رشته ای فرهنگ در حوزه علوم انسانی نیست اما وقتی این واژگان در کنار یکدیگر قرار می گیرند رابطه جدیدی با کاربری های خاص ایجاد می کند . از این منظر ، مشابهت فرهنگ با کالا را اگر مدنظر قرار دهیم تولید فرهنگ و تولید محصول ما را به واژه های مهندسی طراحی ، مهندسی ساخت ، مهندسی کنترل پروژه ، مهندسی کنترل کیفیت ، مهندسی ابزار دقیق ، مهندسی صنایع ، مهندسی فناوری اطلاعات ، مهندسی مواد و مفاهیمی از این دست رهنمون می سازد . هر چند نقاط افتراق متعددی در عمل در این دو فرایند تولیدی یعنی فرایند تولید فرهنگ و تولید محصول وجود دارد ، لیکن اگر وجه اشتراک آنرا ترکیب واژگان « مهندسی فرهنگی » بدانیم ، می توانیم شباهت هایی را برشماریم و براساس آن ارتباط سازواره ای را بوجود آوریم و با ارایه مدلی از این ارتباط و اجرای آزمایشی آن در محدوده کوچک و بررسی نتایج حاصل از آن و نقاط ضعف و قوت بدست آمده ، به میزان تعمیم پذیری و اثرات احتمالی آن در وضعیت های مختلف اجرایی اندیشه کرد و اصلاحات لازم را انجام داد.امروزه در طرح های پژوهشی رشته های مختلف علوم انسانی از روش های مختلف کمی ، علوم ریاضی ، آمار و رایانه استفاده فراوان می شود.

▪ درباره سابقه نظام مهندسی در ایران توضیح دهید؟

ـ وجود سازمان نظام مهندسی ساختمان از سال ۱۳۷۴،سازمان نظام مهندسی معدن از سال ۱۳۷۹،سازمان نظام مهندسی کشاورزی از سال ۱۳۸۰ و ارایه طرح سازمان نظام مهندسی فناوری اطلاعات از سال ۱۳۸۴پیشینه قانونی این طرح است با این تفاوت که طرح تشکیل سازمان نظام مهندسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران به صورت نیمه متمرکز ارایه شده است.

▪ فرایندهای تولید محصول را تشریح کنید؟

ـ هر محصول در فرایند تولید از مراحل متعددی می گذرد . صنعت ، خاستگاه سنتی تولید است . وقتی سخن از تولید به میان می آید ، در بدو امر ، به صنایع تولیدی و محصولات صنعتی می رسیم . مراحل مختلفی که محصول در فرایند تولید از آن می گذرد عبارتند از :

۱) مرحله سفارش کار:

اولین مرحله در فرایند تولید که اساسی ترین آن نیز هست نیاز مشتری است که در قالب سفارش به تولید کننده ارجاع می گردد . خواسته های مشتری در جریان مذاکره یا مناقصه مطرح شده و پس از نهائی شدن موضوع به قرارداد بین طرفین یعنی مشتری و تولید کننده می انجامد . شناسائی و انتخاب تولید کننده واجدشرایط از سوی مشتری یا همان سفارش دهنده تابع اقدامات فنی و مهندسی متعددی برای احراز صلاحیت های فنی و حرفه ای موردنیاز است .

۲) مرحله برنامه ریزی کلی

پس از ثبت سفارش مشتری ، تمامی اطلاعات و مدارک ارایه شده همراه قرارداد برای تکمیل و آماده سازی در اختیار برنامه ریزان ارشد قرار می گیرد . در این مرحله با توجه به شرایط مندرج در قرارداد و طبق خواسته های مشتری درباره زمان تحویل ، تامین مواد ، کیفیت مورد انتظار ، استانداردهای طراحی و ساخت ، سهم واگذاری به پیمانکار ، آموزش ها و فن آوری های مورد نیاز کارکنان و امکانات سخت افزاری و کارگاهی در قالب برنامه کلی تقسیم کار صورت می گیرد .

۳) مرحله طراحی محصول

چنانچه محصول مورد نظر فاقد نقشه های طراحی باشد ، در این مرحله براساس خواسته های مشتری و اطلاعات داده شده نسبت به تهیه نقشه های کلی و جزئی از محصول موضوع قرارداد اقدام می شود . نقشه های طراحی شده برای اجرا در اختیار مهندسان تولید قرار می گیرد .

۴) مرحله تولید

این مرحله شامل چند مرحله فرعی است . نقشه های کارگاهی و آماده برای اجرا با توجه به جدول برنامه ریزی تولید برای ساخت در کارگاه و یا سایت های عملیات تولیدی ارسال می گردد . همزمان با ساخت ، کنترل تولید و کنترل کیفیت درباره قسمت های ساخته شده نیز صورت می گیرد . پس از تولید محصول اگر در قرارداد نصب و راه اندازی پیش بینی شده باشد ، ادامه کار در محل تعیین شده از سوی مشتری پی گرفته می شود . در غیر این صورت ، محصول به مشتری طبق شرایط مندرج در قرارداد تحویل می گردد و کار پایان می یابد .

شایان ذکر است تمامی یا بخشی از مراحل فوق الذکر بایکدیگر همپوشانی دارد . اما ، با توجه به شرح داده شده آنچه نقش محوری در فرایندهای تولید محصول ایفا می کند از ابتدائی ترین تا انتهائی ترین قسمت های فرایند ، برنامه ریزی و کنترل پروژه است . درواقع ، مرکز فرماندهی فرایند تولید محصول برنامه ریزی و کنترل پروژه است .

▪ استفاده از فرایندهای تولید محصول در حوزه فرهنگ چه وضعیتی را بوجود خواهد آورد؟

ـ سوال این است: آیا در حوزه فرهنگ ، محصولات و صنایع فرهنگی وجود دارد ؟ آیا انسان دارای فرهنگ را می توان محصول جامعه دانست و نهادهای فرهنگی جامعه از قبیل آموزش و پرورش ، دانشگاه ها ، مساجد و رادیو و تلویزیون و خانواده را صنایع فرهنگی به حساب آورد ؟ بدین معنا که انسان همانند ماده خام ، به تدریج در اثر فرایندهای تولید در کارخانه آموزش و پرورش ، دانشگاه ، مسجد ، رادیو و تلویزیون و خانواده به محصول نهائی یعنی انسان دارای فرهنگ تبدیل می شود . مقایسه بین فرایندهای تولیدی در کارخانه صنعتی و آنچه در مهندسی فرهنگی مورد انتظار نخبگان جامعه است از جهات متفاوتی قابل تامل بنظر می رسد :

ـ اساس فرایند تولید محصول در صنعت ، مشتری و سفارش اوست . خواسته های مشتری چارچوبی را ارایه می دهد که از ابتدا تا انتهای فرایند تولید جاری و ساری است . همانگونه که در صنعت همزمان مشتریان متعددی وجود دارند در حوزه فرهنگ نیز مشتریانی با خواسته های متفاوت و سلایق متنوع در جامعه زندگی می کنند . با این تفاوت که مشتری در صنعت در بالاترین سطح سلسله مراتب تصمیم گیری قرار دارد اما در حوزه فرهنگ این سطح متفاوت است و مشتری ( مردم ) در تصمیم گیری های فرهنگی نقش غیرمستقیم ایفا می کند . درباره سازوکارهای نقش مستقیم مردم در تصمیم گیری های فرهنگی پس از تشکیل سازمان نیمه متمرکز نظام مهندسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران تحولات درخورتوجهی صورت خواهد گرفت.

ـ استقلال نسبی حوزه صنعت از سیاست و تاثیر پذیری بسیار زیاد فرهنگ از سیاست یکی از تفاوت های بنیادی در بررسی مقایسه ای فرایندهای موردنظر در این مدل است . مشتری در صنعت همانند متغیر اصلی بر سایر عوامل اثر می گذارد اما در حوزه فرهنگ مشتری متغیر وابسته است و از بسیاری از عوامل اثر می پذیرد.

ـ در حوزه صنعت همانگونه که شرح آن ذکر شد مرکز برنامه ریزی و کنترل تولید ، نقش هماهنگی و کنترل فرایندهای تولید را بعهده دارد اما در حوزه فرهنگ نقش شورای عالی انقلاب فرهنگی برای استفاده از این فرایندها باید مورد بازنگری قرار گیرد.

ـ در صنعت ، برنامه ریزی تولید محصول مبتنی بر یک برنامه کلی تحت عنوان Master Plan صورت می گیرد و نقش هماهنگی بین تمامی پروژه های در دست اجرا که هر کدام دارای برنامه کلی مجزائی نیز هستند از اهم وظایف آن بشمار می رود . در حوزه فرهنگ ترسیم برنامه کلی و هماهنگی بین برنامه های خرد و کلان فرهنگی برای اجرا ، از ظرافت های خاصی برخوردار است و در شورای عالی انقلاب فرهنگی برای تحقق ایده مهندسی فرهنگی با تمامی اجزای آن نیاز به نوآوری دارد .

ـ تهیه نقشه های طراحی برای تولید محصول در حوزه صنعت مبتنی بر اطلاعات دقیق است . مهندسان ، طراحی پایه و طراحی جزئی را با توجه به اطلاعات ارایه شده از سوی مشتری و یا محاسبات در محل انجام می دهند و در ادامه به نقشه های کارگاهی تبدیل می شوند . نقشه ها به مجریان این امکان را می دهند تا دقت موردنظر مهندسان در اجرا رعایت شود . در حوزه فرهنگ ، تفکیک بین برنامه ریزان ، مهندسان و مجریان فرهنگی و انطباق برنامه ها و نقشه ها و کیفیت اجرا با خواسته های مردم با آنچه که در فرایندهای صنعتی رعایت می شود بسیار متفاوت است . در حوزه صنعت صلاحیت برنامه ریزان ، مهندسان و مجریان قبل از اجرا احراز می گردد ، اما در حوزه فرهنگ این صلاحیت ها کمتر به صورت استانداردهای لازم الاجرا درآمده و کنترل می شود.

ـ در صنعت ، نظام های کنترل کیفیت برای انطباق محصول با استانداردهای موردنظر مشتری از نقش حیاتی برخوردار است . اما در حوزه فرهنگ ، استانداردهای مناسب یا وجود ندارد یا ضمانت اجرائی آن کافی نیست و یا به عبارت بهتر باید گفت که تفکر سیستمی فراگیر در حوزه فرهنگ دیده نمی شود .

ـ توجه به مزیت های نسبی کشور در حوزه صنعت یکی از اصول اساسی در برنامه ریزی های کلان صنعتی کشور برای تعیین اولویت ها با هدف دوری از سیاست اشتغال زائی صرف در صنعت بدون توجه به مزیت های کشور است . رقابت در تمامی عرصه های صنعتی در صورت پیوستن به اقتصاد بازار آزاد و برداشتن تعرفه های گمرکی در واردات و صادرات با توجه به محدودیت های اقتصاد ملی امکان پذیر نیست . در حوزه فرهنگ نیز در عرصه های بین المللی فرصت ها و محدودیت هایی برای رقابت وجود دارد . براین اساس ، حوزه فرهنگ به برنامه ریزی استراتژیک نیازمند است تا فرصت ها و محدودیت های آن در سطح ملی ، منطقه ای و بین المللی مورد شناسائی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد .

ـ بخش عمده ای از عوامل و متغیرها در حوزه صنعت قابل احصاء و محاسبه است و امکان اجرای مدل ها به صورت قطعی در آن وجود دارد . اما یکی از محدودیت های مطالعات فرهنگی عدم قطعیت و وجود نسبیت در آن است .

ـ آخرین تفاوت و اساسی ترین آن وجود نگاه فلسفی در حوزه فرهنگ و دوری حوزه صنعت از این نگاه است . رفتارهای فرهنگی تحت تاثیر جهان بینی ها قرار دارند اما رفتارهای اقتصادی از این نگاه فراغت نسبی دارد . مشوق ها ، پاداش ها و مجازات های اقتصادی در مقایسه با فرهنگ از جنس کاملاً متفاوتی است .

▪ برپایه این مدل ، فرایندهای حوزه فرهنگ را توضیح دهید؟

ـ این مدل پیشنهادی در حوزه فرهنگ متشکل از فرایندهای متعددی است که طی مراحل زیر به هر یک اشاره می شود :

۱) مرحله اول :

فرایند تعیین سلسله مراتب اهداف فرهنگی کشور وتقسیم بندی آن به اهداف بلند مدت ، میان مدت و کوتاه مدت اولین اقدام اساسی در چارچوب این مدل است .شناسایی محدودیت ها و فرصت های محیط داخلی و بین المللی کشور دارای نقش محوری در این مرحله است .

۲) مرحله دوم :

فرایند تعیین نیازهای مشتری و شناخت مخاطب در حوزه فرهنگ از دیگر اقدامات اساسی است .در مقایسه جایگاه مشتری در دو حوزه صنعت و فرهنگ به نقش مستقل اولی و تابعیت دیگری ، پیش از این اشاره شد .نقش مشتری در فرایند تصمیم گیری های تولید محصول در صنعت مستقیم و بلافصل و در حوزه فرهنگ غیرمستقیم و باواسطه است .در این مدل به افزایش نقش مستقیم مردم در تصمیم گیری های حوزه فرهنگ از طریق تشکیل سازمان نیمه متمرکز نظام مهندسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران نگاه ویژه وجود دارد .بازشناسی تقاضاهای فرهنگی مردم و نحوه جمع آوری و اولویت بندی آن ، بررسی پدیده های نوظهور فرهنگی در جامعه و میزان گسترش آن ، رفتارشناسی فرهنگی مردم و درصد نهادینگی آن و بررسی تاثیر نقش اقلیت های قومی در مهندسی فرهنگی کشور از محورهای اساسی است .

۳) مرحله سوم :

فرایند برنامه ریزی و کنترل پروژه اساسی ترین بخش در این مدل است .پس از تعیین سلسله مراتب اهداف فرهنگی و تعیین نیازهای مشتری ، همانند حوزه صنعت برنامه ریزان ارشد کشور در حوزه فرهنگ و به طور خاص شورای عالی انقلاب فرهنگی مسوولیت این فرایند را بعهده دارد. تمامی فرایندهای تعریف شده در چارچوب این مدل ، در مرحله برنامه ریزی و کنترل برای اجرا آماده می شوند و در اجرا مورد ارزیابی و کنترل قرار می گیرند و بصورت مستمر نتایج آن را مستند و گزارش می کنند تا مطابق چرخه بهبود مستمر مورد استفاده واقع شوند.

۴) مرحله چهارم :

فرایند تولید فرهنگ تابع همان دیدگاه تولید محصول از طریق صنایع فرهنگی در جامعه است . از این منظر آموزش و پرورش ، مسجد ، دانشگاه ، رادیو و تلویزیون ، سینما صنایع فرهنگی جامعه اند.انسان فرهنگی و کالای فرهنگی در جامعه دو روی یک سکه اند و از محصولات این فرآیند بشمار می روند.مفروض این مدل ، وجود کنترل کیفیت مناسب در تمامی فرایندها است.کیفیت روش ها ، برنامه ها و مجریان از هر جهت منطبق بر استانداردهای فرهنگی جامعه است.تدوین لیست های کنترل براساس استانداردهای فرهنگی جامعه صورت می گیرد.

▪ تحلیل سیستمی حوزه فرهنگ را به اختصار شرح دهید؟

ـ شاید اگر مهندسی فرهنگی را براساس رهیافت سیستمی ، شناسائی تمامی فرایندهای اساسی موجود یا موردنیاز در حوزه فرهنگ جامعه و بازتعریف وایجاد ارتباط معنادار بین آنها برای افزایش قدرت نرم کشور باتوجه به محدودیت ها و فرصت های محیط داخلی و بین المللی بدانیم مناسب بنظر می رسد.

فرایندهای اساسی در حوزه فرهنگ جامعه سه دسته اند :

۱) فرایندهای ناظر بر امور کیفی و غیرمادی

۲) فرایندهای ناظر بر امور کمی و مادی

۳) فرایندهای ترکیبی ناظر بر امور کیفی و کمی

پس از شناسائی و بازتعریف فرایندهای اساسی و موردنیاز در حوزه فرهنگ جامعه برای ایجاد ارتباط معنادار بین آنها،توجه به محدودیت ها و فرصت های محیط داخلی و بین المللی کشوراجتناب ناپذیر است . برنامه ریزی استراتژیک مبتنی بر SWOT به ما این امکان را می دهد که در اولویت بندی اقدامات فرهنگی نگاه جامعی به محدودیت ها و فرصت های بالقوه و بالفعل در سایرحوزهای سیاسی ، اقتصادی و نظامی وجود داشته باشد .در واقع ، استراتژی فرهنگی همانند استراتژی های سیاسی ، اقتصادی و نظامی هر کشور یکی از لایه های اصلی استراتژی ملی بشمار می رود .

▪ نقش شورای عالی انقلاب فرهنگی در اجرای فرایندهای مهندسی در حوزه فرهنگ چگونه است؟

ـ در این مدل ، نقش شورای عالی انقلاب فرهنگی برنامه ریزی و کنترل تولید فرهنگ است.از این رو ، بازتعریف فرایندهای کاری آن شورا امری اجتناب ناپذیر در چارچوب این مدل بشمار می رود.تلفیق صنعت و فرهنگ در عمل از پیچیدگی خاصی برخوردار است ، اما این مدل کمک می کند تا ابتدا بتوانیم آنرا شبیه سازی کنیم و به تدریج ، نتایج را به سطح جامعه گسترش دهیم.ارایه یک برنامه کلی از تقاضاها و خواسته های فرهنگی جامعه طبق این مدل دارای اهمیت محوری است و به کمک شیوه های مختلف جمع آوری تقاضاهای مردم به جامعیت برنامه کمک فراوانی می کند.تبدیل تقاضاها به برنامه کلی و طی فرایندهای مختلف در چارچوب این مدل و ارایه بازخورد های آن برای بهبود مستمر مبتنی بر رهیافت سیستمی است.ضمناً در هنگام پیاده سازی این مدل نمودارها ، جداول و مستندات موردنیاز آن بکار برده خواهد شد.

▪ ارتباط سازمان نیمه متمرکز نظام مهندسی جمهوری اسلامی ایران با سایر نهادهای فرهنگی دولتی و غیردولتی چگونه است؟

ـ در صورت پیش بینی منابع مالی اولیه طرح تشکیل سازمان نیمه متمرکز نظام مهندسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران ، با توجه به ارتباط موضوعی آن بر سر جزئیات اجرای طرح با دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی و کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی و برخی نهادهای فرهنگی دولتی و غیردولتی دیگر مذاکره و تبادل نظر صورت خواهد گرفت

▪ اهداف سازمان نظام مهندسی فرهنگی جمهوری اسلامی را به صورت جامع بیان کنید؟

ـ اهداف طرح تشکیل سازمان نظام مهندسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران به صورت نیمه متمرکز سه پایه اصلی دارد.۱- لزوم همگرائی بیشتر میان دیدگاه های کلان فرهنگی درباره هویت ، فرهنگ و ارزش های فرهنگی جامعه درچارچوب مدل موردنظرسازمان از مفهوم مهندسی فرهنگی ،از راه ارایه تعریفی جدید و موسع از حوزه فرهنگ که درمقایسه با تعریف کلاسیک از فرهنگ البته بدون تغییر اساسی ماهیت آن از پاره ای از فرایندهای مهندسی به صورت کاربردی بهره می برد.۲- پایه دوم با توجه به تعدد دستگاه های متصدی و مجری امور فرهنگی دولتی یا کمک بگیر از دولت مانند سازمان صداوسیما ، وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی ، سازمان اسناد و کتابخانه ملی ، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ، سازمان تبلیغات و اسلامی ، سازمان تربیت بدنی و تعدادی دستگاه دیگر پایه روشی و فرایندی است که بر هماهنگ سازی رویه ها و روش های جاری و موردنیازحوزه فرهنگ تاکید دارد.براین اساس ، برنامه ریزی و کنترل برنامه های فرهنگی در جامعه براساس استاندارد سازی و بازتعریف رویه ها و روش های جاری و مورنیاز حوزه فرهنگ و درچارچوب سلسله مراتب منافع ملی ، اهداف فرهنگی و برنامه های کلان فرهنگی جمهوری اسلامی ایران با تعامل کامل بین سازمان نظام مهندسی فرهنگی و شورای عالی انقلاب فرهنگی صورت خواهد گرفت.۳- محور سوم مبتنی بر تجزیه و تحلیل و گزارش سازمان نظام مهندسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران از عملکرد حوزه فرهنگ است و سازمان نظام مهندسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران با پیروی از الگوی موردنظر خود مبنی بر تقویت همکاری های فنی دولت با حوزه فرهنگ تلاش گسترده و همه جانبه ای را برای تسهیل روابط خود با دستگاه های فرهنگی دولت انجام خواهد داد.

▪ در پایان درباره تاثیرات استراتژیک سازمان نظام مهندسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران توضیح دهید؟

ـ فعالیت سازمان نیمه متمرکز نظام مهندسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران بر تمامی بخش های سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی کشور تاثیرات استراتژیک خواهد داشت و به تدوین یک استراتژی جامع فرهنگی برای کشور کمک شایان توجهی خواهد کرد و بی شک جامعه درآینده از نتایج و اثرات خرد و کلان سازمان نظام مهندسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در ابعاد مختلف که البته پس از تشکیل ، حوزه فرهنگ را در جایگاه مناسب تر در جامعه قرار می دهد بهره مند خواهد شد.

علیرضا سعیدآبادی