پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا

تأملی در اهداف نهضت عاشورا


تأملی در اهداف نهضت عاشورا

نهضت كربلا, مكتب جامعی است كه با ابعاد بسیاری از حیات فردی و اجتماعی انسان ها پیوند خورده و فصل بلندی را در سرنوشت بشر رقم زده است و آنچنان میراثی بر جای نهاده كه جامعه مسلمین را برخوردار از آموزه های والای اسلامی می كند

«حسین» نامی و «عاشورا» ماجرایی است كه به ابدیت پیوسته اند. ابدیتی كه امواج فراموشی بدان ها راهی ندارند. باوجود گذشت ایام، همواره ابعاد تازه ای از نهضت كربلا جلوه می كند و همه ساله مراسم عاشورای حسینی با شكوه چشمگیری برگزار می شود. حماسه عاشورا مرزهای عقیده را در هم شكسته و از هركیش و آئینی دلها را به سوی خود جلب و جذب كرده است.

«گاندی» مصلح بزرگ هند می گوید: «من برای ملت هند هیچ چیز تازه ای نیاوردم، بلكه فقط نتیجه ای را كه ازمطالعات خود درباره قهرمان كربلا به دست آورده بودم، برای ملت هند به ارمغان آوردم. ما اگر بخواهیم هند را نجات دهیم واجب است همان راهی را بپیماییم كه حسین بن علی (ع) پیمود.»

نهضت كربلا، مكتب جامعی است كه با ابعاد بسیاری از حیات فردی و اجتماعی انسان ها پیوند خورده و فصل بلندی را در سرنوشت بشر رقم زده است و آنچنان میراثی بر جای نهاده كه جامعه مسلمین را برخوردار از آموزه های والای اسلامی می كند.

بر این اساس نهضت عاشورا مستلزم تأملی فراتر از مرزهای واقعه نگاری، حماسه سازی، عرفان گویی و یا حاشیه پردازی است. از جمله پرسش هایی كه درباره این واقعه سترگ مطرح است این كه؛ هدف اباعبدالله الحسین(ع) از جهاد با یزیدیان با وجود اطلاع از سرانجام ظاهری كار چه بود؟ و چرا در این سفر پر خطر و پر مصیبت علاوه بر مردان، زنان و كودكان را با خود همراه كرد! و یا این كه این حركت از چه اصولی ریشه می گیرد و ماهیت آن چیست؟

نهضت اباعبدالله(ع) هرچه كه بود انعكاس و تبلور احساس شخصی نبود و از یك مسئولیت اعتقادی و اجتماعی نشأت می گرفت. همان مسئولیتی كه به شكل های گوناگون در جریان مبارزات حق طلبانه عینیت می یابد، با این تفاوت كه در نهضت حسینی(ع) به گونه ای جدی تر و جذاب تر رخ می نماید.

دیگر این كه، قیام كربلا، واقعه ای دفعی و اتفاقی نبود بلكه در یك فرآیند زمانی شكل گرفته و در پیوند با تحولات پس از رحلت پیامبر و تغییر رفتار حكومتگران و انحطاط جامعه مسلمین بود.

و دیگر این كه نهضت ابا عبدالله الحسین(ع) موضعی وگذرا نبود، بلكه نقطه عطفی مهم بود كه در تاریخ اسلام بلكه تاریخ بشریت ایجاد موج كرد و تأثیری عمیق بر نسل های بعدی برجای گذارد و تحولات تاریخی متعددی را در اندیشه، زندگی و مناسبات اجتماعی مسلمانان به بار آورد. این مسأله و دیگر موارد نشان می دهد، مكتب عاشورا، مكتب جامعی است كه سرشار از اهداف بلند و فرا زمانی است.

فرارسیدن ایام محرم فرصت مناسبی به دست داده است تا با پرداختن به یكی از ابعاد نهضت حسینی(ع) به پاسخ پرسش های پیش گفته نزدیك شویم.

نهضت عاشورا حادثه بسیار مهمی در تاریخ اسلام، بلكه مهمترین حادثه جهان اسلام است. با وجود این ابعاد آن، آنگونه كه باید واكاوی و تشریح نشده است.

این در حالی است كه نهضت عاشورا به تصریح سید الشهدا(ع) باید به عنوان دستورالعملی در همه زمان ها و مكان ها سرمشق مسلمانان قرار گیرد. لازمه به دست دادن الگویی شایسته پیروی و كارا از نهضت حسینی(ع) تبیین ابعاد مختلف آن بویژه اهداف نهضت عاشورا است. نهضت عاشورا حركتی دینی و در راستای احیای ارزش های الهی بوده و همچون دیگر فرائض دینی جوهره ای تعبدی دارد.

ویژگی تعبدی قیام اباعبدالله الحسین(ع) مانع از آن نیست كه با عقلانیت مرافقت نداشته و با عقل واقعگرا موافقت نداشته باشد. همچنان كه دیگر فرائض دینی نیز چنین اند. با این تفاوت كه در صورت ظاهر نهضت عاشورا راهی به پیروزی و غلبه امام حسین(ع) و یارانش بر سلطه دستگاه حاكمه و انبوه سپاه دشمن نداشتند و كاروان سالار قافله كربلا نیز به این امر وقوف كامل داشت و آشكارا به كشته شدن خود و یارانش اشاره می فرمود و اطرافیانش را از پایان كار باخبر می كرد.

با وجود این امام حسین(ع) با قصد جهاد از مدینه خارج شد و در این سفر مصیبت فرجام اعضای خانواده خود و یارانش را همراه كرد.

قدم نهادن در راه سفری با این وصف، آن هم همراه زنان و كودكان، در ظاهر نسبتی با عقل مآل اندیش ندارد و تعبد صرف و عمل به فریضه نیز توجیه گر آن نیست. مگر آن كه ضرورتی عقل و شرع پسند، آن را تأیید كند. با این اوصاف این پرسش به وجود می آید كه كدام ضرورت برتر، تعبد و تعقل راهمسو و پشتوانه این حركت قرار داد و حسین(ع) و یارانش را آگاهانه به راه سرنوشتی محتوم كشید؟

یافتن پاسخ این پرسش و پی جویی ریشه های واقعه كربلا مستلزم نگاهی كاوش گرانه به مناسبات میان باورهای دینی و قدرت در فضای سیاسی آن روز است و طرح این سؤال كه نهضت خونین عاشورا حاصل تقابل چه نیروهایی و تبلور كدام جریان تاریخی بود؟ این كدام ضرورت برتر بود كه حركت به سوی قربانگاه مردان كاروان و اسارت زنان و كودكان همراه را یك فریضه دینی كه هم عقل و هم شرع بر آن صحه می گذارند به شمار آورد و آن را به عنوان یك الگو برای موارد مشابه توصیه كرد.

نهضت عاشورا تبلور الگوی راهبردی برای جداسازی «حق» از «باطل» است.هنگامی كه نمودهای حق در خدمت اهداف باطل قرار گرفته باشند. آن هنگام كه باطل بالفافه حق پوشانده شود و كسانی با بهره جویی از جاذبه حق، جولان باطل دهند و از جایگاه سلطه و اقتدار و برخوردار از دسترسی های وسیع، ارزش های والا و ارجمند را منزوی و بدعت را رواج دهند. برای احیای بنیان های «حق مدار» و صلاح و فضیلت چه اقدامی جز حركت عاشورایی باقی می ماند؟!

معروف است، روزی ابوسفیان خطاب به افراد قبیله خود گفت: ای فرزندان امیه! با خلافت اسلامی بازی كنید و آن را (در میان خود نگاه دارید) و به یكدیگر برسانید.

معاویه بهتر از هر كس دیگری سفارش پدر را دریافت و توصیه او را به كار بست و با حیله و نیرنگ، بر شئونات امت اسلامی مسلط شد. در دوران خلافت معاویه بزرگان دین، اصحاب و یاران صدیق پیامبر اكرم(ص) منزوی، زندانی و یا كشته شدند و به جای افراد صالح و خیرخواه چاپلوسان و متملقان رفعت یافتند و بدون هیچ شایستگی بر مناصب مختلف تكیه زدند. پس از معاویه، یزید بر جایگاه رسول خدا(ص) تكیه زد و خود را خلیفه مسلمین نامید و برای تكمیل سلطه خود درصدد برآمد تا از اشخاصی همچون حسین بن علی(ع) بیعت بگیرد. حضرت سیدالشهدا (ع) در توصیف شرایط آن روز می فرمایند: «می بینید كه حوادث تلخی ما را احاطه كرده است. براستی دنیا دگرگون شده، خوبی هایش رفته و بدی هایش مانده و مانند مرغزار بی حاصل شده است. چرا چنین شده؟

چون همان طور كه می بینید به حق عمل نشده و از باطل جلوگیری نمی شود در چنین وضع ننگینی هر فرد باایمانی موظف است كه درراه حمایت از دین خدا وجهاد با تبهكاران و لقای خدا آماده شهادت شود، كه شهادت در این راه بالاترین سعادت است.» بر این مبنا نهضت حسینی (ع) با ساختاری اصلاح طلب و با هدف احیای سنن نبوی، كنار زدن پرده ریا و تزویر از مقابل چهره حكومتگران فاسد و بیداری وجدان عمومی شكل گرفت و چنان هنگامه ای در تاریخ ایجاد كرد كه همواره حكومت های خودكامه و ریاكار از ناحیه فرهنگ عاشورا در معرض تهدید قراردارند. قیام خونین سیدالشهدا (ع) تجلی پیوند ایمان و آگاهی، شور و شعور، تعبد و تعقل و آزادگی و پایداری است.

بدین قرار، قیام كربلا در دو عرصه توأم و پیوسته، یعنی قلمروی انسانی وقلمروی اجتماعی جریانی تربیتی با مخاطب قراردادن وجدان ها و جریانی سیاسی برای مدیریت مناسبات جامعه، مطرح است. نهضت عاشورا حركتی اصلاح طلب و دینی است و موجب جریان یافتن ارزش های دینی در درون باور افراد و جوامع ودر دو بعد انسان سازی و جامعه سازی نقش آفرینی می كند. فرهنگ عاشورا در طول تاریخ ضمن تفسیر دین و بازشناساندن سره و صواب از ناسره و ناصواب به طور مستمر باورداشت های اسلامی را زنده نگه داشته و با انسان سازی و جامعه سازی، از كیان دین پاسداری می كند و ضمن معرفی جریانی اصیل و ناب از دین بر تأثیرگذاری معیارها و ارزش های دینی برهمه مناسبات انسانی و اجتماعی می افزاید.

زیرساخت تئوریك نهضت عاشورا، فكر اصلاحی و نقد رفتار حكومتگران است. اصولاً شأن امام و پیشوای دینی در مكتب تشیع احیای حوزه های مفهومی دین واصلاح قلمروهای انسانی و اجتماعی است.

بر همین اساس رخداد عاشورا حركتی بود با راهبرد اصلاح و نقد قدرت حاكم و تبیین الگویی متفاوت با آنچه كنشگران حكومتی ارائه می كردند.امام حسین (ع) در مسیر حركت از مدینه به مكه و از آنجا به كربلا بارها بر این مضمون تأكید فرمود: «من از روی هوس، سركشی، تبهكاری و ستمگری قیام نكرده ام و فقط به انگیزه اصلاح در امت جدم برخاستم.

می خواهم به نیكی ها فرمان دهم و از بدی ها بازدارم و روش جدم و پدرم علی بن ابی طالب(ع) را دنبال كنم.»(فرازی از وصیت نامه امام كه در آغاز سفر در اختیار محمد حنفیه قرارگرفت) و یا در سخنرانی بیرون شهر مكه (منا) فرمود: «پروردگارا تو می دانی این حركت ما نه به خاطر رقابت بر سر حكومت و قدرت و نه به منظور به دست آوردن مال دنیاست، بلكه به خاطر آن است كه نشانه های دین تو را به مردم بنمایانم و اصلاحات را در سرزمین اسلامی اجرا كنم، تا بندگان ستم دیده ات از چنگال ظالمان در امان باشند و واجبات و احكام و سنت های تعطیل شده تو دوباره اجرا شود.»

اصلاح در ادبیات اسلامی، عرضه آموزه های سره و ناب دینی ملهم از كتاب و سنت و جریان دهی آن در همه شئون حیات فردی و اجتماعی است.اهتمام امامت شیعه نیز در رویكرد اصلاحی، هدایت و اصلاح فراگیر جامعه در راستای سیره نبوی است.پس از رحلت پیامبر اسلام تا زمان یزید بر اثر تغییرات وسیع اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، نظام عقیدتی اسلام با بدعت درآمیخته و سنت رسول الله میرانده شده بود. خرافه ها، گرایشات سیاسی و باورهای سخیف، لباس اسلام پوشیده و به جای عقیده اسلامی مطرح بودند. توحید و یكتاپرستی با همه ملزومات آن منسی و شرك و فردپرستی و ریا و دورویی رواج داشت.

ساده زیستی و سلوك معمولی و به دور از تشریفات پیامبر اسلام و حضرت علی(ع) تبدیل به اشرافیت طاغوتی و تبختر و تفرعن حكومتگران شده بود. فهم رایج دین بر اثر دست درازی حاكمیت در آنچه كه رسول الله (ص) از جانب خدا آورده بود با امور بیگانه درآمیخته بود.

در چنین شرایطی سیدالشهدا(ع) با عزم احیای سنن الهی، اصلاح جامعه و نقد حكومت، قدم در راه قیام گذارد و حركتی كانونی در تاریخ بشر پدید آورد، حركتی كه به مصداق «كل یوم عاشورا و كل ارض كربلا» ظرفیت ساماندهی امواج اعتراضی برضد حاكمیت های ریاكار و مستبد را در موقعیت های جغرافیایی و زمانی مختلف داراست.

فرآیند حركت اصلاحی امام حسین(ع) در دو قلمروی تربیتی و سیاسی بر اصول اندیشه ناب و توانمند در حوزه فكر و مشروعیت و كارآمدی در حوزه عمل استوار است. براین اساس ابعاد اصلاحگری نهضت عاشورا هم شامل حوزه شناخت و هم شامل حوزه راهبرد می شود. تحلیل مفاهیم درونی اندیشه اصلاح و بررسی وجوه راهبردی آن الگوی اصلاحی نهضت حسینی(ع) را به دست می دهد.

اسماعیل علوی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.