چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
اطلاع یابی و رفتار اطلاع یابی چیست
هرچه جمعیت و استفاده از سیستمهای كامپیوتری در ابعاد خانگی، كاری، و تفریحی افزایش مییابد، هرچه تعداد دادههای دیجیتالی بیشتر میگردد و اطلاعات به شکلهای مختلف در اینترنت و شبكه جهانی وب گسترش مییابد، جستجو توسط كاربران نیز بیشتر میگردد. مسلماً كاربران با مشكلاتی درگیر هستند، از جمله: انتخاب منابع اطلاعاتی كه به نیازهای اطلاعاتی آنها پاسخ نمیدهد، ناتوانایی در تشخیص مفاهیم موجود در نیاز اطلاعاتی و تبدیل آنها به عبارات مناسب جستجو، بیمیلی در استفاده از تمام امكانات موجود در سیستم و اطمینان بیش از حد به توانائیهای خود و نتایج جستجو .
انقلاب اطلاعات مسئلهای نیست كه جدیداً شروع شده باشد، ولی فهم رفتار اطلاعیابی در این عصر مهم و حیاتی است. در طراحیهای آینده باید تلاش فوقالعادهای جهت ایجاد سیستمهای هوشمند و با شعور كه كاربر را مورد مطالعه قرار میدهند، صورت پذیرد. در نهایت، موفقیت یا عدم موفقیت در این امر به عهده تكنولوژی جدید نیست، بلكه مستلزم آگاهی از نیازهای بشر و رفتار او جهت دستیابی به اطلاعات میباشد.اطلاعیابی برای انسان حیاتی و ضروری است. انسان در زندگی برای رفع نیازهای خود، اطلاعیابی مینماید. از نظر مارچیونین فرایند اطلاعیابی از زندگی انسان نشأت میگیرد. در عصر پیش از خواندن، انسانها در حوزههای مختلف زندگی روزمره اطلاعیابی میكردند؛ برای مثال، مناسبترین محل برای مسكن، بهترین راه شكار، راههای مراقبت از بیمار. اطلاعات از طریق حواس بینایی، شنوایی، و لامسه جمعآوری میشد و در حافظه انسان ذخیره میگردید و بعد به صورت زبانی و شفاهی بیان میشد. با توسعه سیستمهای نوشتاری، اطلاعات شفاهی به اطلاعات دیداری تبدیل شد. نوشتهها و تصاویر نگهداری شده بر روی سنگ، لوحه، پاپیروس و نهایتاً كاغذ میتوانست جواب سؤالی خاص باشد. همزمان با رشد منابع، لازم بود این منابع توسط روشهایی مانند فهرستهای كتابخانهها، نمایهها و چكیدهها سازماندهی گردد، تا اطلاعات بازیابی شود. با توسعه تكنولوژی، رسانههای دیگری به وجود آمده و اطلاعات سریع منتقل میشود. امروزه، با كمترین تأخیر میتوانیم به منابع اطلاعاتی مورد نیاز دسترسی یابیم. برای جستجوی انواع اطلاعات و سرعت در جستجو، لازم است جستجوگر قدم به قدم پیش رود. این گامها را فرایند جستجو مینامند. مارچیونین (۱۹۹۵) ویژگی اطلاعیابی را در حل مشكل میداند که آن هم بستگی به مشكل اطلاعیاب و سیستم جستجو دارد. او همچنین اطلاعیابی را این چنین تعریف میكند: روندی كه در آن بشر هدفمندانه برای تغییر موقعیت دانش در تلاش است.همانطور كه میدانیم افراد از اطلاعات برای حل مشكل، اجرای كار، یا افزایش سطح ادراك استفاده میكنند. بنابراین شناخت بیشتر از اطلاعیابی به عنوان رفتار اجتماعی به ما كمك میكند تا پیشرفتهای اطلاعاتی بیشتر و سیستمهای اطلاعاتی بهتری را طراحی كنیم.
مفاهیم، تعاریف و سیر تحول تحویل مدرك اطلاعیابی
نیازهای اطلاعاتی همواره منجر به جستجوی اطلاعات نمیشود. افراد ممكن است برای رفع نیازهای اطلاعاتی به حافظه خود بسنده كنند. گاهی حتی ممكن است از مسئله صرفنظر كنند كه در این صورت نیاز اطلاعاتی ندارند. مردم از جمعآوری اطلاعات، به خصوص زمانی كه جستجوی اطلاعات پیامدی منفی داشته باشد، میتوانند خودداری نمایند (آلن۱، ۱۹۹۶) . در هنگام جستجوی اطلاعات، همه چیز هدفمند است و روندی را برای حل مسئله به منظور تصمیمگیری طی میكند.افراد، منابع موجود را شناسایی و آنها را از یكدیگر جدا میكنند و منابع مورد نظر خود را انتخاب مینمایند، سپس با آنها كار میكنند تا منابع اطلاعاتی دلخواه را بیابند و اطلاعات لازم را از آنها به دست آورند. امروزه، در محیط اطلاعاتی، این سؤالها مطرح هستند: چگونه فرد بین منابع گوناگون انتخاب كند؟ و چگونه فرد زمان و انرژی خود را برای اطلاعیابی (جستجوی اطلاعات) صرف كند؟ تحقیقات نشان میدهد زمانی كه انتخاب بین منابع پیش میآید، فرد میزان سودمندی یك منبع اطلاعاتی را میسنجد. در عین حال، این ارزیابی به زمان و میزان علاقه فرد نیز بستگی دارد. به علاوه، پیچیدگی كار و مسئله مورد نظر در این ارزیابی دخیل هستند.افراد برای اطلاعیابی در سطح ادراكی باید منبعی را انتخاب كنند كه با بیشترین احتمال، حاوی اطلاعات مربوط و مفید باشد. به علاوه، آنها باید به میزان صحت و قابل اعتماد بودن منبع آگاه باشند. ایزنبرگ و شمیر۲ (۱۹۸۸) وابستگی۳ را چنین تعریف میكنند: ارتباط یك سند و جواب یك سؤال كه توسط یك جستجوگر مشخص شود.استفاده و ارتباط بین اطلاعات به طرق گوناگون كشف شده است. دید عینی از اطلاعات فرض را بر آن میگیرد كه ممكن است اسناد با موارد اطلاعات به صورت عینی ارائه شوند و یك سند مربوط به یك سؤال است، آنهم زمانی كه به آن اطلاعات مرتبط باشد. یك سیستم بازیابی اطلاعات برای محاسبه میزان تطابق بین سؤالهای كاربر و اسناد طراحی میشود تا میزان آن را تخمین زند و آن سند درباره موضوع یا سؤال است. ارتباط در واقع شامل موارد زیر است:
- ذهنی؛ وابسته به قضاوت انسان است.
- ادراكی؛ وابسته به دانش و فهم انسان است.
- واقعیتی؛ مربوط به كاربران و مسائل اطلاعاتی آنهاست.
- پویا؛ در حال تغییر مداوم است.
- چند وجهی؛ تحت تأثیر عوامل گوناگون است.
واژه ارتباط یا وابستگی برای اشاره به توانایی یك مورد اطلاعاتی به میزانی فراتر از ارتباط موضوعیِ مناسب است، تا نیاز درونی و شخصی فرد را برطرف كند. وابستگی از ارتباط عمیقتر است و با نیازهای مؤثر و ادراكی شخصی مرتبط است و به نیازهای خاص یك موقعیت كه نیاز اطلاعاتی در آن به وجود میآید اشاره میكند. تایلور (۱۹۸۶) معتقد است كه قابلیت اعتماد یك منبع نشانگر ارزشهای بیشمار آن است. او قابلیت اعتماد را به معنای اعتماد یك كاربر به كیفیت و تداوم آن در یك سیستم و ورود و خروج دائم آن به كار میبرد. در سطح تأثیرگذار، درجه هدفمندی شخص و علاقهٔ به آن مسئله یا موضوع، میزان انرژیای را كه او برای جستجو صرف میكند معلوم میكند. كالتو (۱۹۹۳) معتقد است همانطور كه روند جستجوی اطلاعات پیش میرود، احساس اولیه در مورد غیر محرز بودن از بین میرود و اعتماد افزایش مییابد. اگر شخص بر موضوعی متمركز شود، هدفمندتر میشود و مراحل تحقیق او خوب پیش میرود و احساس رضایت بیشتری میكند. كالتو مراحل تحقیق را به شش پایه تقسیم میكند: مقدماتی، انتخاب، كشف، شكلبندی (فرمولبندی)، جمعآوری و ارائه. كاربر در مرحله مقدماتی، ابتدا نیاز برای اطلاعات بیشتر را احساس میكند و احساس غیر محرز بودن و عدم قطعیت در این مرحله در كاربر وجود دارد. طی مرحله انتخاب، كاربر محدوده موضوعی را معلوم میكند و احساس غیر محرز بودن جای خود را به آمادگی برای تحقیق میدهد. افكار در انتخاب بهترین معیار علاقه شخصی است. در روند كشف، كاربر دانستههای خود را افزایش میدهد. البته در این مرحله احساس سر درگمی در كاربر افزایش مییابد. در مرحله شكلبندی (فرموله كردن)، كاربر بر موضوع اصلی متمركز میشود، احساس غیر محرز بودن كاهش مییابد و اطمینان افزایش مییابد.در مرحله جمعآوری، كاربر با سیستمهای اطلاعاتی تعامل دارد، اطمینان افزایش مییابد و علاقه به پروژه عمیق میشود. كاربر مستقیماً به جستجوی اطلاعات مربوط و خاص میپردازد. در پایان مسئله حل میشود، تحقیق كامل میگردد و احساس رضایت برای كاربر بوجود میآید كالتو (۱۹۹۳).كالتو (۱۹۹۳) شش گروه از نظریات را ارائه میدهد. اول، جستجوی اطلاعات روندی است از فهم ساختار و معنی. در این مورد كاربر از غیر محرز بودن و ابهام به اعتماد میرسد. دوم، متمركز بر شكلگیری یا فرمولبندی کردن ایده یا نقطه نظری است كه در روند تحقیق به كار میرود. متأسفانه بسیاری از كاربران این شكلگیری را با هم انجام نمیدهند و اطلاعات را بدون شكلدهی(فرمولهكردن) اولیه جمعآوری میكنند. سوم، اطلاعات ممكن است منحصر به فرد باشد. كاربر در این مورد از قبل آگاهی دارد و میداند كدام اطلاعات مرتبط است و كدام مرتبط نیست. البته اطلاعات پراكنده و زیاد به خستگی منجر میشود. چهارم، میزان احتمالات در تحقیق تحت تأثیر حالت كاربر با رفتار او نسبت به كار تحقیقی میباشد. یک كاربر در حالت خاص به كار اكتشافی و گسترده تمایل دارد. در حالیكه كاربری دیگر نتیجهای را ترجیح میدهد كه وی را به پایان كار نزدیك میكند. حالت یك كاربر در روند تحقیق تغییر میكند. پنجم، در روند تحقیق مجموعهای از انتخابهای واحد و شخصی بر اساس پیشبینیهای او یا انتظاراتش از منابع، اطلاعات و استراتژیها شکل میگیرد. سرانجام، علاقه كاربر و سطح هدفمندی او در روند تحقیق افزایش مییابد.علاقه در مراحل بعدی بالاتر است و كاربر در یك تحقیق فهم كافی از موضوع دارد تا با هشیاری درگیر آن شود.ویلسون۴ (۱۹۹۷) شكلگیری خودمحوری را در اطلاعیابی مؤثر میداند. باور یا احساس فرد درباره خود یا تأثیر خود، بر تسلط فرد در موقعیت ارتباط دارد. ویلسون اعتقاد دارد احساس قویِ خودمحوری در كاربرد یك منبع منجر به استفاده گستردهتر و دقیقتر از یك منبع میشود. اگر شخص از توان خود در بهرهگیری از منبع تردید كند در نتیجه استفاده درست از منبع به عمل نمیآید؛ حتی اگر منبع فوق اطلاعات بسیار مرتبطی داشته باشد.در سطح موقعیتی، انتخاب و استفاده از منبع تحت تأثیر میزان زمان و تلاش مورد نظر برای دستیابی به منبع و تعامل با آن برای اطلاعیابی است. كولنان۵ (۱۹۹۵) قابلیت دستیابی را به عنوان ارزشهای اقتصادی و اجتماعی مربوط به دسترسی اطلاعات بیان میکند، درحالیكه در علوم كتابداری و اطلاعرسانی قابلیت دستیابی منابع یك ارزش فیزیكی دارد. به خصوص وقتی كه بین كتابخانه و كاربر فاصله فیزیكی باشد. او قابلیت دسترسی را مفهومی برای طراحی و ارزیابی سیستمهای اطلاعاتی مختلف بیان میكند و آن را به عنوان «سطحی مورد نظر برای استفاده از منبع اطلاعاتی» معرفی میكند. مطالعه كاربران نشان داده كه قابلیت دستیابی به منبع مهمترین قسمت استفاده از منبع است. برای مثال دانشمندان، فناوران (تكنولوژیستها)، و مدیران نسبت به قابلیت دستیابی حساسند، درنتیجه كمتر به كتابخانههای نزدیك خود رجوع میكنند. آنها ترجیح میدهند برای رسیدن به اطلاعات كاملتر، كوتاهترین راه را بروند و تلاش خود را به حداقل برسانند. از طرفی، جدا از ویژگیهای منبع، پیچیدگی كار یا محرز نبودن محیط كار در اطلاعیابی مؤثر میباشد. یك كار پیچیده كه با شماری از كارهای مستقل درگیر است، به اطلاعات وسیعتر نیاز دارد.محیط كاری پیچیده، بررسی اطلاعاتی وسیعتری را میطلبد. پیچیدگی كار به دانش، ابزار و تكنیكها بستگی دارد تا ورودیها را به خروجیهای طبقهبندی شده تبدیل كند. بحث جستجوی اطلاعات (اطلاعیابی) را طبق شكل ۱ میتوان خلاصه كرد. انتخاب و استفاده از اطلاعات و منابع تحت تأثیر دو خصوصیت منبع است: قابل دسترس بودن منبع و كیفیت منبع. در عین حال، مرتبط بودن از خصوصیت منبع است که با پیچیدگی كار مربوطه ارتباط دارد و علاقه شخصی و هدف شخصی در تحقیق مؤثر است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست