چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

این دولت در رأس امور


این دولت در رأس امور

یکی از سخنان رهبر فقید انقلاب که هنوز گاه به گاه نقل می شود توصیف ایشان در خصوص جایگاه مجلس است

یکی از سخنان رهبر فقید انقلاب که هنوز گاه به گاه نقل می شود توصیف ایشان در خصوص جایگاه مجلس است. البته یادآوری فعلی آن کلام، بیشتر برای ابراز تاسف نسبت به دوری مجلس از جایگاهی است که بنیانگذار جمهوری اسلامی برای آن قائل بود و این قوه مهم کشور را »در را‌‌س امور« می‌دانست. نخستین بار فاصله گرفتن مجلس از را‌‌س امور، هنگامی آغاز شد که عده‌ای از اصولگرایان، ‌در حمایت از دولت هاشمی رفسنجانی،‌در برابر مجلس سوم ایستادند و نهایتا نیز بسیاری از نمایندگان آن مجلس که نسبت به دولت رفسنجانی اعتراضاتی داشتند جواب اعتراض‌های خود را با رد صلاحیت توسط هیئت‌های اجرایی - وابسته به دولت سازندگی- دریافت کردند، عده‌ای دیگر از آنها نیز نتوانستند از سایر فیلترهای نظارتی عبور کنند. درآن زمان، انتقاد یا اطاعت از دولت به یک شاخص انتخاباتی تبدیل شد که البته مجلس تشکیل شده با همین معیار، مدت زیادی در کنار رئیس دولت باقی نماند.

پس از آن، در مجلس پنجم که با دوره مسئولیت خاتمی تلاقی داشت اکثریت نمایندگان مجلس پنجم که کاندیدای مورد حمایت حدود ۷۰ درصد آن، حتی موفق به کسب ۲۵ درصد آرای مردم نشده بود تصمیم گرفتند با ایستادگی در برابر دولت خاتمی، بازگشت مجلس به »را‌س امور« را جشن بگیرند، اما اکثریت قابل توجهی از مردم، این ایستادگی را نشانه اقتدار مجلس ندانستند و در انتخابات مجلس ششم- که یکی از اسثتنایی‌ترین انتخابات‌های ایران بود- بیش از ۷۰ درصد کرسی‌های مجلس را به کسانی سپردند که همفکر خاتمی تلقی می‌شدند. اما مجلس ششم نیز آن‌گونه که انتظار می‌رفت در رأس‌ امور قرار نداشت زیرا از یک سو، برخی ممانعت‌های بیرونی، ‌اکثریت نمایندگان مجلس را از اجرای وعده‌های انتخاباتی خود محروم می‌ساخت و از سوی دیگر گروهی از نمایندگان مجلس ششم هم به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه، قدم در همان راهی گذاشتند که ۸ سال قبل از آن، توسط نمایندگان اصولگرای مجلس چهارم باز شده بود. این وضعیت و برخی مسائل انتخاباتی از جمله حذف گسترده کاندیداهای اصلاح طلب، موجب تشکیل مجلسی شد که بالاترین میزان رأی تعلق گرفته به سر لیست انتخاباتی جناح پیروز در پایتخت، تقریبا درحد آرای مکتسبه آخرین نفر لیست منتخبان اصلاح طلب مجلس ششم - در حوزه تهران- بود. اما ظاهرا اصولگرایان تصمیم گرفته بودند بار دیگر تجربه سال اول دولت خاتمی را تکرار کنند. برهمین اساس سال ابتدایی مجلس هفتم به تحرکاتی از قبیل »الزام دولت به آوردن قراردادهای خارجی بالاتر از ۲۰ میلیون دلار به مجلس«، »فشار بر دولت برای لغو چند قرارداد خارجی« و »شروع استیضاح وزیران خاتمی« سپری شد. برای گروهی از نمایندگان مجلس هفتم، ‌تفاوتی نمی‌کرد که چگونه در را‌‌س امور قرار بگیرند.

آنها بایستی فقط اقتدار خویش را به نمایش می‌گذاشتند. برهمین اساس، وزیر راه دولت خاتمی را به استیضاح کشیدند و در لیست جرایم او، موضوع سقوط هواپیمای وزیرقبلی راه را نیز گنجاندند! در حالی که وزیرِ در حال استیضاح، ‌قبل از رسیدن به این سمت و از جمله در زمان جان باختن وزیر قبل از او - در اثر سقوط هواپیما- هیچ ارتباط کاری با وزارت راه نداشت. برای نشان دادن اقتدار مجلس، برنامه تدوین شده توسط دولت خاتمی در خصوص افزایش تدریجی قیمت بعضی کالاها و خدمات را متوقف ساختند و اقتصاددانان برجسته مجلس هفتم به دفاع از حق مردم پرداختند که »چرا دولت خاتمی، بنزین ۲۵ تومانی را به قیمت ۸۰ تومان در اختیار مردم می‌گذارد؟« هنوز مجلس هفتم، کاملا در را‌س امور قرار نگرفته بود که دولت خاتمی به پایان راه رسید و سکان دولت نیز به اصولگرایان سپرده شد تا بار دیگر، انگیزه رساندن مجلس به »رأ‌س امور« کاهش یابد. ‌‌

در نیمه سال دوم از مجلس هفتم، نه تنها فراکسیون اکثریت آن مجلس، انگیزه‌ای برای انتقاد از کارهای قابل انتقاد دولت احمدی‌نژاد نداشت بلکه تریبون مجلس به پرصداترین بلندگو برای حمله به منتقدان دولت تبدیل شده بود؛ برای عده‌ای از حامیان دو آتشه دولت در مجلس، تفاوتی هم نمی‌کرد که منتقد دولت، یک اقتصاددان آزموده باشد یا نماینده‌ای که در راستای وظیفه نمایندگی، انتقادی را متوجه دولت کرده بود. اما ظاهرا همین رفتار همراه با شیفتگی نیز بعضی از دولتی‌ها را راضی نمی‌کرد، تا جایی که سال آخر از فعالیت مجلس هفتم، با تشدید حملات برخی دولتی‌ها به مجلس سپری شد و نهایتا مجلسی‌ها را نیز به بعضی واکنش‌ها وادار ساخت.

الـبته هر چه بود مجلس هفتم نه هیچ‌گاه مانع انعقاد قراردادهای خارجی توسط دولت نهم شد و نه هیچ‌استیضاح جدی در آن مجلس، شکل گرفت. در چنین فضایی، مقدمات برگزاری انتخابات مجلس هشتم فراهم شد و نهایتا اکثریت مجلس هشتم در اختیار اصولگرایان باقی ماند.

شاید زمانی فرا برسد که بتوان ابعاد بیشتری از انتخابات مجلس هفتم و هشتم را تشریح کرد، اما نکته مهمی که درحال حاضر امکان پرداختن به آن وجود دارد ناکامی لیست‌های اختصاصی- در تهران و شهرستان‌ها- بود که اسامی موجود در آنها، به عنوان چهره‌های نزدیک به دولت تلقی می‌شدند. به عبارت دیگر،‌از فراکسیون‌های مختلف اصولگرایان، کمترین آرا نصیب فراکسیونی گردید که به عنوان رایحه خوش خدمت شناخته می‌شد. اولین منتخب پایتخت نیز کسی بودکه در ماه‌های پایانی مجلس هفتم، اختلافات خود با دولت را آشکار ساخت. به عبارت دیگر، حتی اصولگرایانی که در انتخابات مجلس هـشـتم بـه پای صندوق‌های رای رفتند نارضایتی خود از »قرار گرفتن مجلس در سایه دولت« را اعلام کردند. ظاهرا رئیس مجلس هشتم، این پیام اصولگرایان حاضر در پای صندوق‌های رای در آخرین انتخابات مجلس را به خوبی دریافت کرده بود. لذا تلاش زیادی انجام داد تا در حاکمیت یکپارچه اصولگرایان، مجلس را در را‌‌س امور قرار دهد. علی لاریجانی در این مسیر، موفقیت‌هایی نیز به دست آورد. اما مدتی است که از داخل مجلس، نداهایی بیرون می‌ا~ید که نتیجه آن، نه تنها نا ا‌میدی از قرار داشتن مجلس دررأ‌س امور است بلکه نشان می‌دهد عده ای مایلند دولت را در رأ‌س همه امور داخلی وخارجی قرار دهند. البته شاید تلاش دولت برای رسیدن به این جایگاه، چندان غیرمنتظره نباشد اما آیا تمکین بعضی از مجلسی‌ها نسبت به این وضعیت را می‌توان پذیرفت؟

چند روز قبل، تصاویری به سراسر جهان مخابره شد که عصبانیت مفرط و کم نظیر یک نماینده حامی دولت در برابر رئیس مجلس را به نمایش می‌گذاشت. تنها گناه رئیس مجلس که منجر به عصبانیت این نماینده حامی دولت شد آن بود که لاریجانی حق انتقاد یک نماینده دیگر مجلس از دولت را به رسمیت شناخته بود. چند روز قبل از این حادثه، حادثه دیگری در مجلس اتفاق افتاد که امید مردم به حضور مجلس در را‌‌س امور را کاهش داد. این داستان از آنجا آغاز شد که اکثریت قاطعی از نمایندگان، بر اساس اطلاعات خود از شرایط اقتصادی کشور و تجربه‌ای که از عملکرد دولت داشتند، از پذیرش برخی درخواست‌های دولت در موضوع هدفمند کردن یارانه‌ها خودداری نمودند. حتی حضور سرزده احمدی‌نژاد در مجلس نیز نتوانست نمایندگان را از وظیفه‌ای که »حضور در رأ‌س امور« برعهده آنها گذاشته است منصرف نماید. اما به صورت ناگهانی، ورق برگشت و اقداماتی در همین عرصه صورت گرفت که در تطابق آن با آیین‌نامه داخلی و رویه حاکم بر ۸ دوره فعالیت مجلس، تردید اساسی وجود دارد. هنوز خاطره آن توهین به رئیس مجلس و این کوتاه آمدن در برابر اصرار دولتی‌ها در اذهان بود که یک اظهارنظر بسیار عجیب نایب رئیس مجلس، بار دیگر نشان داد که ظاهرا قرار است دولت، در رأس امور باشد.

چهار روز قبل و در پایان یک دوره چند هفته‌ای از ابراز نگرانی نمایندگان مجلس در خصوص رفتار غیردوستانه و فرصت‌طلبانه روس‌ها در برابر ایران به خصوص در موضوع تکمیل نیروگاه بوشهر و تحویل سیستم موشکی اس- ۳۰۰، ‌‌یک اظهار نظر عجیب از نایب رئیس مجلس منتشر شد که نشان می‌داد عده‌ای از نمایندگان مجلس تصمیم دارند نظارت حداقلی و حتی هشدارهای نیم بند خود در خصوص نحوه تنظیم روابط خارجی توسط سران دولت احمدی نژاد را به حال تعطیل درآورند و اختیار را به صورت کامل به دولت بسپارند. نایب رئیس مجلس در همین خصوص اظهار داشته است: »دولت از عملکرد روسیه در نیروگاه بوشهر راضی است.« البته اگر بعضی از نمایندگان مایل بودند دولت را به جای خود در را‌‌س امور بنشانند، بایستی قبل از انتخابات و به ویژه در دوره تبلیغات انتخاباتی خود، به این نکته اشاره می‌کردند. اما اکنون دیگر امکان بازگشت به دو سال قبل - زمان تبلیغات انتخاباتی نمایندگان مجلس هشتم - وجود ندارد پس بایستی به موضوعات مـهم امـروز پـرداخـت و بـه نـمایندگان یادآوری نمود که آنها در هر زمینه‌ایمی‌خواهند اختیار خود را به دولت بسیارند در زمینه سیاست خارجی نبایستـی این کـــار را انجام دهنــد زیرا نشانه‌های زیادی وجود دارد کــه عدم توانمندی‌دولت برای تشخیص صحیح دوست و دشمن و ناکارآمدی سرمایه‌گذاری‌های دولت بر روی سایر کشورها را به اثبات می‌رساند. در مورد نمونه‌های قبلی، بارها سخن گفته شده است اما نگاهی به قطعنامه جدید شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نشان می‌دهد که دولت‌های نهم و دهم در تعاملات خود، چه دستاوردهایی داشته‌اند.

هنوز مدت زیادی از تبلیغات »رسانه‌های دولت زده ایران« در خصوص موفقیت سفر رئیس دولت به آنکارا نگذشته است که ترکیه عدم مخالفت خود با صدور قطعنامه ضد ایرانی در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را به نمایش گذاشت. افغانستان که رئیس جمهور آن در یک پدیده استثنایی، دو پیام تبریک به مناسبت انتخاب خود از احمدی‌نژاد دریافت کرده است نیز علی ‌رغم مهرورزی عجیب رئیس دولــت ایــران، هـمــان راهــی را رفــت کــه تــرکـیــه در پـیــش گــرفـت.برزیل هم تنها سه روز بعد از آنکه تصویر در آغوش کشیدن احمدی نژاد توسط رئیس جمهور آن کشور بارها از تلویزیون ایران پخش شد با دادن رای ممتنع به قطعنامه ضد ایرانی، از یک سو تلاش کرد قراردادهای اخیر با ایران را به خطر نیندازد و از سویی دیگر بــه رئیس جمهور اسرائیل پیام داد که درخواست‌های او در سفر اخیر به برازیلیا چندان بی‌حاصل نبوده است. برزیل یک روز قبل از سفر احمدی نژاد هم موضع نه چندان دوستانه خویش در خصوص ایران را آشکــار ساختــه بــود.* امــا رای هنــد را می‌تـوان از شاهکارهای دیپلماسی خارجی دولت فعلی ایران دانست. هند طی سه سال گذشته، شاهد راه آمدن‌های مکرر دولت احمدی نژاد با آن کشور برای راهیابی به خط لوله صلح و بهره‌مندی از گاز ارزان- طبق ادعای عضو حامی دولت در کمیسیون انرژی مجلس هفتم- بوده است. علاوه بر آن، منوچهر متکی وزیر خارجه دولت دهم، اخیرا سفری پرانعکاس به آن کشور داشت و مطابق معمول، رسانه‌های حکومتی ایران، از موفقیت این سفر سخن گفتند. هند همچنین عضو موثر جنبش عدم تعهد است و هنوز هم به هر بهانه‌ای، مسئولان سیاسی و اقتصادی دولت احمدی‌نژاد، از باز بودن راه برای پیوستن آن به خط لوله صلح سخن می‌گویند.

اما همین دولت غیرمتعهد که اخیرا میزبان سفر موفق رئیس دیپلماسی دولت دهم به آن کشور بوده است، به همراه دوست دیگر دولت ایران یعنی روسیه به قطعنامه ضد ایرانی رای داد تا مشخص شود تاخیر روسیه در راه‌اندازی نیروگاه بوشهر یا عدم تحویل سیستم موشکی اس- ۳۰۰، نه یک اتفاق بلکه نوعی نرد عشق است که البته با عشوه‌های نه چندان دیدنی روسیه برای اربابان آمریکایی و انگلیسی همراه شده است. چین هم برای آنکه خستگی سفر رئیس جمهور آمریکا بر تن او نماند علی‌رغم همه »پُز« های استقلال، رای خود را در کنار رای مخالفان غربی برنامه هسته‌ای ایران گذاشت. در میان کشورهایی که علیه ایران رای دادند نام سوئیس نیز به چشم می‌خورد که تبلیغ پیرامون قرارداد صادرات گاز به آن کشور، به عنوان موفقیت دولت ایران در شکست تلاش‌های آمریکا برعلیــه ایران، بــه صورت مکرر توسط مسئولان اقتصادی و سیاسی دولت مطرح شده و می‌شود.

نگارنده معتقد است در کشیده شدن موضوع هسته‌ای ایران به مرحله فعلی بعضی رفتارها و گفتارها توسط سران دولت‌های نهم و دهم، بی‌تاثیر نبوده است اما آرای خصمانه روسیه، چین، هند و سوئیس و همچنین رفتار غیردوستانه ترکیه، برزیل و افغانستان و چند کشور دیگر در مرحله فعلی، گناه یا تقصیری را متوجه دولت ایران نمی‌نماید. در عین حال نگرانی عمیقی که وجود دارد این است که »مجلسیان، به جای نظارت قوی، تنها به دنبال کشف این نکته باشند که دولت احمدی‌نژاد از رفتار کدام دولت راضی است و عملا دولت را به جای مجلس، در را‌‌س امور بنشانند.«

در آن صورت، احتمالا ملت ایران هر روز شاهـد بزرگتر شدن یک سیکل خبری خواهد بود که از ابراز خوشحالی به خاطر پذیرایی گرم بعضی کشورها از رئیس دولت ایران یا همکاران او آغاز و با انعقاد قراردادهایی که اطلاع نمایندگان مجلس از آن نیز در حد سایر آحاد مردم است - غیر از مردمی که به منابع خبری خارجی دسترسی دارند- تکمیل و با انتشار خبر همراهی همان کشورها با مخالفان دولت جمهوری اسلامی، به پایان می‌رسد. راستی آیا قرار دادن این نوع سیاست‌ورزی در را‌‌س امور کشور و کوتاهی در نظارت بر آن، با سوگند نمایندگان مجلس و احساس وظیفه دینی و ملی آنها، هماهنگی دارد؟

پی نویس‌:خبرگزاری ایسنا، روز اول آذر ۸۸ به نقل از سفیر برزیل در ایران نوشت: به عنوان یکی از اعضای سازمان ملل متحد، ملزم هستیم تا به قطعنامه‌های شورای امنیت علیه ایران پایبند باشیم.



همچنین مشاهده کنید