شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

گرایش جهان به استفاده از گاز طبیعی


گرایش جهان به استفاده از گاز طبیعی

از دیرباز استفاده از انرژی از جمله مهم ترین نیازهای بشر بوده است انسان های اولیه با استفاده از انرژی های باد وآب, نیازهای خود را برآورده می ساختند و به مرور زمان با اکتشاف و استخراج زغال سنگ, دوران جدیدی برای توسعه صنعت و حمل و نقل به وجود آمد, اما با اکتشاف و استخراج نخستین چاه های نفت, رفته رفته انرژی جدید ارزان تر و مفیدتری پا به عرصه جهان گذاشت

از دیرباز استفاده از انرژی از جمله مهم ترین نیازهای بشر بوده است. انسان های اولیه با استفاده از انرژی های باد وآب، نیازهای خود را برآورده می ساختند و به مرور زمان با اکتشاف و استخراج زغال سنگ، دوران جدیدی برای توسعه صنعت و حمل و نقل به وجود آمد، اما با اکتشاف و استخراج نخستین چاه های نفت، رفته رفته انرژی جدید ارزان تر و مفیدتری پا به عرصه جهان گذاشت.

با رشد روزافزون صنایع در دنیا و به ویژه کشورهای صنعتی و نیاز شدید به انرژی، کشورهای توسعه یافته به دلایل مختلف درصدد جانشینی گازطبیعی با نفت برآمدند. همچنین به دلایل فراوانی پراکندگی گاز طبیعی در جهان، هزینه کمتر استخراج، قیمت مناسب و قابل رقابت آن (با توجه به داشتن ارزش حرارتی)، آلایندگی کمتر محیط زیست در قیاس با سایر سوخت های فسیلی و دیگر امتیازهایی که سوخت گاز دارد، در سال های آتی ارزش واقعی خود را در زمینه های مختلف تأمین انرژی نشان خواهد داد و به عقیده کارشناسان مسائل انرژی، تقاضای گاز طبیعی تا سال ۲۰۱۰ دو برابر خواهد شد و گاز طبیعی، انرژی برتر قرن ۲۱ خواهد بود.

نفت درصد سال گذشته، سوخت تجاری غالب بوده است و گاز در قرن آینده می تواند این تسلط را از آن خود کند، زیرا مجموعه ای از اراده های سیاسی، اقتصادی، فنی و اجتماعی از این موضوع پشتیبانی می کنند.

گفتنی است که ظرفیت بالقوه ای برای سایر منابع جانشین نیز وجود دارد؛ منابعی همچون سلول های سوختی(Fuel cells) و فناوری کاربرد هیدروژن به عنوان سوخت، اما انتقال به این گونه انرژی ها کاری بس دشوار خواهد بود و در کوتاه و میان مدت، استفاده وسیع از آنها شدنی نیست. گاز به خوبی می تواند به وضعیت محیط زیست کمک کند و فناوری های جدید نیز نقش اساسی را در انتقال الگویی مصرف انرژی دنیا به سوی گاز ایفا می کنند. از جمله این فناوری ها، توربین های سیکل ترکیبی با سوخت گاز طبیعی است. دیگر فناوری های مرتبط با گاز که به طور مشخص می توانند بر صنعت گاز اثر بگذارند، عبارتند از:

۱) گاز طبیعی (ال.ان.جی): فناوری های جدید در پی رساندن محموله های ال.ان.جی به پایانه های گاز رسانی مجدد در مبادی مختلف جهان با حداقل هزینه هستندکه می تواند به خوبی با گاز حمل شده با خط لوله رقابت کند.

۲) جی.تی.ال: فناوری تبدیل گاز به فرآورده های نفتی روبه گسترش دربیشترکشورهای دارنده منابع گاز طبیعی است.

اگر پروتکل کیوکو نیز به اجرا درآید، این موضوع به صنایع و مصرف کنندگان فشار می آورد تا به مصرف سوخت های پاک روی آورند و وابستگی خود را به نیروگاه های زغال سنگ سوز در بیشتر نقاط جهان به ویژه آمریکا واروپا کاهش دهند و برساخت نیروگاه های سیکل ترکیبی با سوخت گاز طبیعی که می تواند به سرعت ساخته شود و در همین حال ارزان تر، ایمن تر و کارآتر عمل کند، اهتمام ورزند.

علاوه بر مصارف مرتبط با انرژی، مصارف غیر انرژی گاز طبیعی به عنوان یک ماده خام، به ویژه در صنایع پتروشیمی، بسیار چشمگیراست؛ ازاین رو با توجه به موارد یاد شده، جانشینی گاز طبیعی با نفت اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. با بروز بحران های نفتی در دهه ۷۰ میلادی و بیش از چهار برابر شدن قیمت های نفت خام، کشورهای عمده مصرف کننده انرژی، شیوه های متعدد را به منظور کاهش هزینه های انرژی اجرا کردند. برخی از این سیاست ها کوتاه مدت بوده است که این روش به منظور مقابله با افزایش ناگهانی و پیش بینی نشده قیمت های انرژی به کار گرفته می شود و برخی سیاست ها بلند مدت هستندکه در این حالت بدون این که به سطح عمومی رفاه جامعه خدشه ای وارد شود، روند منطقی به مصرف انرژی داده می شود. از جمله این سیاست ها می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

- به کارگیری سیاست های جانشین در سوخت ها

- سرمایه گذاری برای استفاده از انرژی های نو

- اقدام های لازم برای بهبود فناوری

- اعمال سیاست های مدیریت انرژی

درمیان سیاست های یاد شده، اعمال سیاست های جانشین در حامل های انرژی یکی از سیاست هایی بود که بسیاربه آن توجه شد و مصرف انرژی، به سرعت متوجه سایر انرژی های جانشین نفت خام شد. از جمله این انرژی ها، گاز طبیعی بود که با توجه به شرایط ویژه این سوخت، اهمیت ویژه ای دارد.

● ذخایر گاز طبیعی در جهان

▪ به طور کلی ذخایر گاز به سه دسته تقسیم می شوند:

ذخایر اثبات شده(Proved Reserves)، ذخایر احتمالی(Probable Reserves) و ذخایر ممکن(Possible Reserves).

ذخایر اثبات شده آن دسته از ذخایرهستند که اکتشاف در آنها به پایان رسیده است و در حال حاضر در مرحله تولید و یا توسعه قرار دارند. این ذخایر معمولاً در شرایط فنی و اقتصادی کنونی قابل توسعه وتولید هستند. ذخایر احتمالی به آن دسته ذخایر می گویند که اکتشاف در آنها به پایان رسیده است و به احتمال زیاد در شرایط فنی و اقتصادی کنونی قابلیت تولید دارند. ذخایر ممکن نیز ذخایری هستند که شناخت زمین شناسی روی آنها صورت گرفته است و معمولاً در کنار ذخایر اثبات شده یا احتمالی قرار دارند، اما عملیات حفاری روی آنها انجام نشده است و ارقام داده شده، تنها تخمین های کارشناسان زمین شناسی نفت و گاز است.

ذخایر گازی جهان در ۲۵ سال گذشته روند افزایشی پایداری داشته است. کشف میدان های عظیم مستقل گاز در روسیه مانند اورنگوگ، یامبروگ، بوانکوسکوی در شبه جزیره یامال، همچنین میدان عظیم گازی پارس جنوبی در ایران مشترک با گنبد شمالی قطر، سبب افزایش ذخایر گازی جهان شده است؛ به گونه ای که اثبات شده در ۲۵ سال گذشته روندی صعودی داشته است، به ویژه تا سال ۱۹۹۶ که از این سال به بعد، ذخایر گاز طبیعی تقریباً ثابت مانده و در سال ۲۰۰۰ دوباره افزایش یافته است. میزان ذخایر اثبات شده گاز طبیعی در سه دهه اخیر، بیش از سه برابر شده است.

میزان این ذخایر از حدود ۴۵ تریلیون متر مکعب در سال ۱۹۷۰به بیش از ۱۵۰ تریلیون مترمکعب در سال ۲۰۰۰ رسیده است. بررسی میزان ذخایر اثبات شده این حامل انرژی در سه دهه اخیر برای کل جهان، حاکی از افزایش میزان رشد و توسعه در زمینه های اکتشاف و تولید گاز طبیعی است. اگر تولید تجمعی گاز طبیعی را در۳۰ سال گذشته محاسبه کنیم، به رقم تولید حدود ۴۴ تریلیون مترمکعب خواهیم رسید. با توجه به ذخایر کشف شده در این مدت (حدود ۱۰۱ تریلیون مترمکعب) در مجموع در حدود۱۴۵ تریلیون مترمکعب در سی سال گذشته بر میزان ذخایر اثبات شده گاز جهان، افزوده شده است. افزایش میزان ذخایر حتی با گسترش میزان تولید آن، جهانیان را به بهره برداری از این حامل انرژی سازگار با محیط زیست امیدوار می کند.

توسعه ذخایر گازی و بهره برداری بیشتر از منابع گاز، نیازمند هزینه کردن میزان عظیمی سرمایه ها در این زمینه است که به دلیل ساختار وجودی این حامل انرژی (در زمینه ذخیره سازی و حمل و نقل)سرمایه گذاری بیشتری را در دهه های آینده طلب می کند.

در سال های آتی گاز طبیعی به لحاظ داشتن امتیازهای زیست محیطی، سیاست کشورهای توسعه یافته مبنی بریافتن جانشینی برای نفت پس از بحران های نفتی و گستردگی ذخایر گاز طبیعی در جهان مهم ترین منبع انرژی جهان به شمار خواهد رفت و سرانجام ارزش واقعی خود را در زمینه های مختلف تأمین انرژی جهان نشان خواهد داد.

اکتشافات منابع گازی به طور فزاینده ای به همه قاره ها گسترش یافته است و بیش از ۸۰ کشور را در برمی گیرد. در واقع تعداد کشورهایی که ذخایر گازی عمده دارند، بیش از تعداد کشورهایی است که منابع نفتی عمده دارند.

بررسی عمر ذخایر جهان در سی سال گذشته، حاکی از افزایش عمر این ذخایر از حدود۴۵ سال درسال۱۹۷۰ به بیش از۶۰ سال در سال۲۰۰۰ است. در پایان سال ۲۰۰۰ عمر ذخایر اثبات شده جهان حدود ۶۲ سال، با توجه به تولید ۴۲/۲ تریلیون مترمکعب، در نظر گرفته می شود. به این ترتیب، عمر ذخایر گازی ۲۳ سال بیشتر از عمر ذخایر نفتی است وجهان برای تأمین نیازهای آتی انرژی خود بیشتر از نفت می تواند بر گاز تکیه داشته باشد.

براساس آخرین نتایج فعالیت های اکتشافی، ذخایر اثبات شده گاز طبیعی جهان در پایان سال۲۰۰۰ حدود ۱۹/۱۵۰ تریلیون مترمکعب است. عمده ذخایر گاز طبیعی در دو منطقه جمهوری های شوروی سابق و خاورمیانه است که بیش از۷۰ درصد ذخایر گاز طبیعی جهان را در اختیار دارند. تولید تجاری (Marketed Production) گاز طبیعی جهان در سی سال گذشته، روند صعودی داشته است؛ به گونه ای که تولید تجاری آن از حدود یک تریلیون مترمکعب در سال ۱۹۷۰ به ۴۲/۲ تریلیون مترمکعب در سال ۲۰۰۰ رسیده است.

رشد ۱۳۶ درصدی تولید گاز طبیعی (۴/۴ درصد رشد سالانه) در یک دوره سی ساله، حاکی از افزایش اهمیت گازطبیعی در سبد مصرف انرژی کشورهای مصرف کننده انرژی است. متوسط رشد سالانه تولید در دهه های ۸۰،۷۰و۹۰به ترتیب ۱۵/۴، ۷۵/۳و۹/۱ درصد بوده است. کاهش میزان تولید در دهه ۹۰ به جمهوری های شوروی سابق مربوط است که نه تنها تولید نداشته اند، بلکه متوسط سالانه ۶/۱ درصد کاهش تولید داشته اند و با توجه به وزنی که در تولید جهان دارند(حدود۳۰درصد) سبب کاهش نرخ رشد تولید در دهه ۹۰ شده اند.

● مناطق هفت گانه تولید گاز جهان

▪ آمریکای شمالی

این منطقه بالاترین میزان تولید گاز را در جهان دارد و تولید آن در سی سال گذشته نسبتاً ثابت بوده و تغییرات چندانی نداشته است. عمده ترین تولیدکنندگان این منطقه ایالات متحده و کانادا هستندکه به ترتیب ۷۳ و۲۲ درصد کل تولید گاز منطقه را در اختیار دارند. مکزیک با تولید سهمی معادل ۵ درصد در رتبه سوم قرار دارد.

▪ آمریکای مرکزی و جنوبی

این منطقه هم اکنون با تولید حدود۴ درصد کل تولید گاز جهان، کمترین میزان تولید گاز طبیعی جهان را در اختیار داردکه این میزان در سی سال گذشته پنج برابر رشد داشته است. آرژانتین و ونزوئلا از مهم ترین تولیدکنندگام این منطقه هستند.

▪ اروپا

منطقه اروپا درسی سال گذشته با بیش از ۱۵۰میلیارد مترمکعب افزایش تولید که به طور عمده درانگلستان، نروژ،رومانی و هلند تولید شد، روبه روبوده است. سهم تولید این منطقه از کل تولید جهان در سی سال گذشته۱۰ تا۱۵ درصد در نوسان بوده است.

▪ جمهوری های شوروی سابق

تولید این منطقه از سال۱۹۹۰ به دلیل مشکلات اقتصادی وسیاسی، در پنج سال حدود ۱۰۰میلیارد مترمکعب و سهم تولیدآن از ۳۸ درصد درکل جهان به ۳درصد کاهش یافته است. در این منطقه فدراسیون روسیه با تولید حدود ۵۴۵ میلیارد مترمکعب (۸۵درصد تولید منطقه)عمده ترین تولیدکننده گاز در منطقه است. ازبکستان و ترکمنستان از دیگر تولیدکنندگان مهم گاز در این منطقه هستند.

▪ خاورمیانه

این منطقه با دراختیارداشتن حدود ۳۵ درصد ازکل ذخایر گاز جهان در سال۲۰۰۰، حدود ۸ درصد تولیدگاز طبیعی جهان را در این سال داشته است. این موضوع به دلیل کوچک بودن بازارهای داخلی و محدود بودن تجارت این منطقه در بازار بین المللی گاز است. کشورهای عمده تولیدکننده گازاین منطقه ایران، عربستان، امارات متحد عربی و قطر هستند.

▪ آفریقا

این منطقه با توجه به در اختیار داشتن حدود ۴/۷ درصد ازمیزان ذخایر جهانی گاز، سهم کوچکی از تولید جهان را دارد. الجزایر، مهم ترین تولیدکننده گاز این منطقه است و مصر و لیبی و نیجریه، از دیگر تولیدکنندگان مهم منطقه به شمار می روند.

▪ آسیا و اقیانوسیه

این منطقه با افزایش شدید تولید گاز در سی سال گذشته، روبه رو بوده است. یعنی از ۵/۱ درصد کل تولید جهان در سال ۱۹۷۰به حدود ۱۱درصد کل جهان در سال۲۰۰۰ رسیده است. در این منطقه دو دسته متمایز از کشورها قرار دارند: یک دسته کشورهای غنی از منابع گاز که نیازهای داخلی آنها محدود است (اندونزی، مالزی، استرالیا، تایلند و برونئی) و دسته دیگرکشورهایی که منابع گازی ندارند، ولی به لحاظ جمعیت و یا رشد اقتصادی بالا، بازارهای بالقوه ای هستند(ژاپن، کره جنوبی و سنگاپور). کشورهای پرجمعیتی مانند چین، هند، پاکستان و بنگلادش نیز ذخایر محدودی دارند. کشورهای عمده تولیدکننده در این منطقه اندونزی، مالزی، استرالیا، هند و چین هستندکه بیشترین تولید منطقه را در اختیار دارند.

● مصرف گاز طبیعی در جهان

مصرف گاز طبیعی در مقایسه با سایر حامل های انرژی جهان تا پایان دهه۸۰ با رشد فزاینده ای ادامه داشت و با کاهش مصرف در جمهوری های شوروی سابق به دلیل مسائل اقتصادی و سیاسی در دهه ۹۰ سیر نزولی یافت. میزان مطلق مصرف گاز طبیعی دردهه ۹۰ به رغم کاهش مصرف در جمهوری های شوروی سابق، همواره صعودی بوده است (به استثنای سال های۱۹۹۲و۱۹۹۷). رشد ۱۴۳ درصدی مصرف گاز طبیعی(۳/۴ درصد در سال) در یک دوره سی ساله(۲۰۰۰-۱۹۷۰)حاکی از افزایش اهمیت فزاینده گاز طبیعی در سبد مصرف انرژی کشورهای مصرف انرژی کشورهای مصرف کننده انرژی است.

● بازار بین المللی گاز طبیعی

از دهه هفتاد به تجارت گازطبیعی توجه شد و دراین دوره سی ساله، گاز طبیعی از ۶۸/۴۵ میلیارد مترمکعب در سال ۱۹۷۰ به ۲۷/۵۳۵ میلیارد مترمکعب در سال ۲۰۰۰ افزایش یافت. رشد تجارت گاز طبیعی در دهه های۸۰،۷۰ و۹۰ به ترتیب ۹/۳۰ ، ۸/۴ و۷/۶ درصد به طور متوسط در سال بوده است.

در سال ۱۹۷۰، تجارت گاز ۴/۴ درصد از کل تولیدگاز طبیعی جهان را در برمی گرفت، اما هم اکنون حدود۱/۲۲درصد از کل تولید گاز طبیعی جهان به وسیله خط لوله یا به صورت ال.ان.جی میان کشورها مبادله می شود. خط لوله، نقشی اساسی در محاسبه هزینه های عرضه گاز طبیعی، همچنین در وضعیت رقابتی بازار دارد. حتی واحدهای ال.ان.جی نیز نیازمند خط لوله برای عرضه گاز به واحدهای مایع سازی از یک سو و واحدهای توزیع از سوی دیگراست.

جامعه مدرن، انرژی را با قیمتی منطقی و با کمترین اثر مخرب زیست محیطی، همچنین به عنوان تکیه گاهی ثابت وقابل دسترس و همیشگی می خواهد. گاز طبیعی برای رسیدن به چنین هدف هایی، بالاترین سهم را دارد. به عنوان پاکیزه ترین سوخت فسیلی در حمایت از محیط زیست و ادامه مسیر به سوی توسعه بهینه، سهم به سزایی دارد و توجه های زیادی را در اجلاس های کیوتو و اتحادیه اروپا در زمینه نشر گازهای گلخانه ای به خود جلب کرده است.

● تجارت گاز طبیعی به وسیله خط لوله (کشورهای واردکننده)

رشد تجارت گاز طبیعی به وسیله خط لوله در سه دهه گذشته از روند صعودی داشت، واز ۹۳/۴۲ میلیارد مترمکعب در سال۱۹۷۰ به ۳۱/۳۸۹ میلیارد مترمکعب در سال۲۰۰۰ افزایش یافته است. رشد تجارت این حامل انرژی در دهه های۸۰،۷۰ و۹۰ به ترتیب ۸۲/۲۶ ،۵۲/۳ و۵۷/۶ درصد به طور متوسط در سال بود و متوسط وزنی رشد تجارت گاز در سی سال گذشته ۱۴/۱۲ درصد در سال است. حداکثر رشد تجارت گاز طبیعی از طریق خط لوله در دهه۷۰ و حداقل رشد در دهه ۸۰ بوده است.

● تجارت گاز به وسیله خط لوله

روسیه؛ بزرگ ترین تولیدکننده گاز طبیعی در جهان در سال ۲۰۰۰ بیش از۱۳۰میلیارد مترمکعب گاز طبیعی از طریق خط لوله به اروپا صادر کرده که بیش از ۴۸ درصد کل صادرات گاز به وسیله لوله به منطقه اروپا و حدود۳۵ درصد کل صادرات گاز طبیعی خط لوله در جهان را داشته است. کانادا، دومین صادرکننده گاز طبیعی به وسیله خط لوله در جهان، با صدور بیش از ۴۰ میلیارد مترمکعب در سال۲۰۰۰ کمی بیش از ۱۷درصد کل صادرات گاز طبیعی به وسیله خط لوله را داشته است. در اروپا هلند و نروژ، سهم مهمی در این زمینه دارند. خاورمیانه، دومین منطقه دارای ذخایر گاز طبیعی در جهان، سهم بسیار کمی از تجارت جهانی گاز طبیعی با استفاده از خط لوله داشته است. درآفریقا، الجزایر تنها کشور صادر کننده گاز طبیعی به وسیله خط لوله است. جمهوری های شوروی سابق، بزرگ ترین دارندگان ذخایر گاز طبیعی جهان و بزرگ ترین صادر کنندگان آن هستند.

سهم کشورهای صادرکننده گاز به وسیله خط لوله، در تجارت جهان در سال ۲۰۰۰: آمریکای شمالی۶/۲۷ درصد، کانادا ۷/۲۶ درصد، آمریکای جنوبی ۷/۰ درصد، اروپا۹/۲۴ درصد، جمهوری های شوروی سابق۷/۳۹ درصد، خاورمیانه ناچیز، آفریقا۶/۶ درصد، الجزایر۶/۶ درصد وآسیا و اقیانوسیه ۵/۰ درصداست.

● تجارت جهانی ال.ان.جی

دو بازار عمده برای ال.ان.جی وجود دارد: غرب سوئز یا حوزه آتلانتیک جایی که تجارت ال.ان.جی ازسال ۱۹۶۴ آغازشد و بازار شرق آسیا، بازار حوزه آتلانتیک شامل بلژیک، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا، ترکیه و ایالات متحده آمریکا است. هم اکنون نیز برنامه هایی برای واردات ال.ان.جی در یونان، پرتغال و احتمالاً برزیل، لبنان و اسراییل دنبال می شود.

- بازار ال.ان.جی شرق آسیا، شامل ژاپن، کره جنوبی و تایوان است و به دنبال آنها هند و چین می توانند بازارهای بالقوه ال.ان.جی باشند. کشورهای صادر کننده در چهار منطقه اصلی قرار گرفته اند: آسیا و اقیانوسیه، شمال آفریقا، خاورمیانه و شمال آمریکا؛ کشورهای منطقه آسیا و اقیانوسیه شامل اندونزی، مالزی، برونئی واسترالیا؛ کشورهای شمال آفریقا شامل الجزایر، لیبی و نیجریه؛ کشورهای خاورمیانه شامل امارات متحد عربی و قطر که و این برنامه برای عمان و ایران دنبال می شود.

- کشورهای شمال آمریکا شامل ایالات متحده آمریکا، ترینیداد و توباگو هستند.

● عوامل مؤثر بر تقاضای گازطبیعی

با بررسی الگوهای مختلف می توان متغیرهای مختلفی که تقریباً در تمام الگوهای تقاضای نفت، گاز و انرژی به کار رفته اند، شناسایی کرد. این متغیرها عبارتند از:

درآمد یا محصول ناخالص داخلی یا ملی، تقاضای دوره های گذشته، نرخ ارز، قیمت نفت، قیمت گاز، قیمت انرژی جانشین، درجه حرارت، جی.دی.پی یا جی.ان.پی سرانه، تقاضای سرانه دوره های گذشته و متغیرهای مجازی که بیشتر برای تعدیل اثراهای بحران های اول و دوم نفتی به کار می رود، الگوی طراحی شده تقاضای نفت یا گاز را پیش بینی می کند. در این بخش، به معرفی متغیرهای مؤثر برتقاضای گاز می پردازیم.

یکی از متغیرهای مهم و مؤثر برتقاضای انرژی(نفت خام و گازطبیعی) قیمت حامل های انرژی است. براساس تئوری تقاضا با هر گونه کاهش قیمت نفت خام و گازطبیعی، میزان تقاضای آنها افزایش و با افزایش قیمت آنها میزان تقاضای نفت و گاز کاهش می یابد. انتظار می رود مقدار تغییر در میزان تقاضای گاز بر اثر نوسان قیمت، در کوتاه مدت و بلند مدت متفاوت باشد و این نکته ای است که باید بررسی و سنجش شود. متغیر دیگری که در تاریخ تقاضای گاز مخلوط است، تولید ناخالص داخلی ویا رشد آن در کشورهای سازمان همکاری اقتصادی و توسعه است. انتظار می رود که با رشد فعالیت های اقتصادی و درآمد کشورها که بیشتر با جی.دی.پی حقیقی اندازه گیری می شود، میزان تقاضای گاز افزایش یابد. متغیر سومی که در مدل تقاضای گاز وارد خواهیم کرد، میزان تقاضای تأخیری گاز به عنوان یکی از متغیرهای توضیح دهنده تقاضای گاز است. این متغیر به ما اجازه می دهد اثرهای دینامیکی را در توابع تقاضا لحاظ کنیم. با این که مصرف(تقاضا) اساساً تابع درآمد جاری است، مصرف سال های گذشته نیز بر آن تأثیر می گذارد.

بنابراین در تابع تقاضای گاز، علاوه بر متغیرهای قیمت وتولید ناخالص ملی، متغیر تقاضای تأخیری را نیز مدنظر می گیریم، متغیر تقاضای تأخیری به ما اجازه می دهد اثرهای دینامیکی را در تابع تقاضای گاز، لحاظ کنیم. در تابع تقاضای گاز طبیعی، قیمت نفت را به عنوان یک متغیرمستقل لحاظ خواهیم کرد. در مورد این متغیر انتظار بر این است که نفت و گاز طبیعی به عنوان دو کالای جانشین عمل کنند، یعنی افزایش در قیمت یکی سبب افزایش تقاضای دیگری شود و به عکس.

● خلاصه و نتیجه گیری

- با رشد روزافزون صنایع در دنیا و به ویژه کشورهای صنعتی در جهان و نیاز شدید به انرژی، کشورهای توسعه یافته به دلایل مختلف درصدد جانشینی گازطبیعی با نفت برآمدند. همچنین به دلایل فراوانی و پراکندگی گاز طبیعی در جهان، هزینه کمتر استخراج، قیمت مناسب و قابل رقابت آن، آلایندگی کمتر محیط زیست در قیاس با دیگر سوخت های فسیلی و امتیازهایی که سوخت گاز دارد، در سال های آتی ارزش واقعی خود را در زمینه های مختلف تأمین انرژی نشان خواهد داد. به عقیده کارشناسان مسائل انرژی، تقاضا برای گاز طبیعی تا سال۲۰۱۰ دو برابر تقاضای گاز در سال ۲۰۰۰ خواهد شد و با توجه به مجموعه اراده های سیاسی، اقتصادی، فنی واجتماعی که از این موضوع حمایت می کنند، گاز طبیعی در این قرن سوخت تجاری غالب خواهد شد.

- علاوه بر مسائل مرتبط با انرژی، مصارف غیرانرژی گازطبیعی به عنوان یک ماده خام در صنایع شیمیایی پتروشیمی بسیار قابل توجه است. این موضوع نیز براهمیت گاز طبیعی در بازار جهانی انرژی و صنایع پتروشیمی می افزاید.

- میان مصرف انرژی و رشد اقتصادی ارتباط مستقیم وجود دارد؛ به طوری که تأمین رشد اقتصادی به افزایش مصرف انرژی نیازمند است. کمبود انرژی در کشورهای در حال توسعه یکی از عوامل بازدارنده در جریان توسعه اقتصادی است. گاز طبیعی به عنوان یک حامل انرژی و با توجه به شرایط ویژه، اهمیت فراوانی دارد.

- ذخایر اثبات شده گاز طبیعی درسه دهه گذشته روند افزایشی پایدار داشته است. کشف میدان های عظیم و مستقل گازی در روسیه مانند اورنگوگ، یامبورگ و بوانکوسکوی، همچنین میدان عظیم گازی پارس جنوبی در ایران مشترک با گنبد شمالی قطر، سبب افزایش ذخایر گاز جهان شده است. اکتشاف منابع گاز ی در حال حاضر به طور فزاینده ای به همه قاره ها توسعه یافته است و بیش از ۸۰ کشور را در برمی گیرد. در واقع تعداد کشورهایی که ذخایر گازی عمده دارند، بیشتر از تعداد کشورهایی است که منابع نفتی عمده دارند.

- نسبت ذخایر گاز به ذخایرنفت، روند صعودی دارد و از ۵۶ درصد در سال ۱۹۷۰ به ۹۵ درصد در سال ۲۰۰۰ افزایش یافته است.

- تولید گاز طبیعی جهان در سی سال گذشته روند صعودی داشته است؛ به گونه ای که تولید آن از حدود یک تریلیون مترمکعب در سال۱۹۷۰ به۴/۲ تریلیون مترمکعب در سال ۲۰۰۰ رسیده است.

- رشد مصرف گاز طبیعی در مقایسه با سایر حامل های انرژی در کشورهای جهان تا پایان دهه ۸۰ یا نرخ فزاینده ای ادامه داشت و با کاهش مصرف در جمهوری های شوروی سابق در دهه ۹۰ سیر نزولی یافت. میزان مطلق مصرف گاز طبیعی در دهه ۹۰ به رغم کاهش مصرف جمهوری شوروی سابق همواره، صعودی بوده است، اما نرخ رشد مصرف نسبت به دهه های ۷۰ و۸۰ بسیار کم شده است.

- حمل گاز خریداری شده به وسیله خط لوله و با استفاده از کشتی های مخصوص حمل گاز طبیعی مایع شده صورت می گیرد. بیش از ۹۰ درصد تجارت بین المللی گاز را خط لوله انجام می دهد. در حمل گاز به وسیله خط لوله، ارتباط تنگاتنگی میان صادرکننده و واردکننده برقرار می شود و گاز مقصد معینی دارد وطرفین قرارداد مشخص و ثابت هستند. از ویژگی های دیگر تجارت بین المللی گاز به وسیله خط لوله این است که طرفین قرارداد، معمولاً دولت ها هستند و این براهمیت سیاسی مسئله می افزاید.

- تجارت جهانی گازدر سه دهه اخیر از ۶۸/۴۵ میلیارد مترمکعب در سال۱۹۷۰ با۱۰۷۲ درصد رشد به ۲۷/۵۳۵ میلیارد مترمکعب در سال ۲۰۰۰ افزایش یافته است. سهم تجارت از کل تولید گازطبیعی در جهان از ۴/۴ درصد در سال ۱۹۷۰ به ۱/۲۲ درصد در سال ۲۰۰۰ رسیده است. از این سهم ۲۲ درصد تجارت گاز، ۱۶ درصد به وسیله خط لوله و ۶ درصد به وسیله کشتی های مخصوص حمل گاز انجام شده است. در این دوره سهم ال.ان.جی از کل تجارت گازطبیعی در جهان افزایش یافته و از ۹/۵ درصد کل تجارت گازطبیعی در جهان در سال ۱۹۸۰ به ۲۶ درصد در سال۲۰۰۰ رسیده است.

- عوامل جغرافیای اقتصادی وسیاسی می تواند سبب پرهیز استفاده از خط لوله برای انتقال گاز طبیعی شود. در مسیرهای بیش از چهار هزار کیلومتر و یا کشورهای جزیره ای که با منابع عرضه گاز فاصله زیاد و بندر وارداتی دارند، برای حمل گاز از کشتی های مخصوص حمل ال.ان.جی استفاده می کنند. دو بازار عمده برای فروش ال.ان.جی وجود دارد: بازارحوزه آتلانتیک و بازار شرق آسیا.

- کشورهای صادرکننده ال.ان.جی نیز در چهار منطقه قرار دارند، آسیا و اقیانوسیه، شمال آفریقا، خاورمیانه و شمال آمریکا.

خلاصه نتایج برآورد شده تقاضای گازطبیعی برای کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه(OECD):

- تقاضای گاز طبیعی درکشورهای عضو OECD در دو دهه اخیر روند افزایشی داشته است.

- عوامل مؤثر در افزایش تقاضای گازطبیعی درکشورهای عضوOECDعبارتند از:

۱) قیمت گاز طبیعی

۲) قیمت نفت خام

۳) سطح درآمد

۴) تقاضای سال های گذشته

۵) سایر عوامل مانند ملاحظات زیست محیطی - تقاضای گاز طبیعی حساسیت کمی به سطح قیمت آن داشته است، ولی حساسیت نسبتاً زیادی نسبت به مصرف دوره های گذشته و سطح درآمد داشته است.

- مصرف گازطبیعی به تدریج جانشین مصرف نفت خام در کشورهای عضوOECD شده است.

- کشش های قیمتی، درآمدی و جانشینی در بلند مدت بیشتر از کوتاه مدت بوده اند

نویسنده : س.خ