چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
موزه ای که هرگز وجود نداشت
در حال حاضر موزه هنرهای معاصر تهران که در سال ۱۳۵۶ ساخته و به مرحله بهرهبرداری رسیده است، به عنوان تنها موزه فعال کشور در زمینه هنرهای تجسمی فعالیت میکند. این موضوع به تنهایی برای هنرهای تجسمی کشور کمبودی بزرگ است. چرا که وجود موزهای که معرف فرهنگ و هنر کشور در دوران معاصر باشد، در تمام شهرهای مهم دنیا به عنوان یک ضرورت شهروندی مطرح است. از طرفی این موزهها هستند که میتوانند آثار هنرمندان را جمعآوری و در حافظه تاریخی خود ثبت کنند و برای نسلهای بعدی به نمایش بگذارند. طبیعی است که با کمبود این مجموعهها، بخش مهمی از فرهنگ و هنر ایران گمنام مانده و تاریخ هنر ایران با نقصانهای فراوانی مواجه میشود.
تاریخ هنر را مجموع تابلوهایی که هنرمندان در دورههای مختلف به وجود میآورند، شکل میدهند، بنابراین طبیعی است که ثبت تاریخ هنر ارتباطی عمیق با وجود موزهها دارد. از طرفی موزه، مکانی است که در محور ارتباط با مردم قرار داشته و از این طریق مردم از آثار هنرمندان آگاهی پیدا میکنند.
با توجه به وجود چنین خلئی دور از ذهن نیست که عدهای در صدد سودجویی برآیند و با انگیزههای مختلف اقدام به سوءاستفاده از شرایط موجود کنند. کما اینکه این امر به وقوع پیوسته است که در ادامه به آن اشاره خواهد شد.
● فعالیت گسترده بخش خصوصی در هنرهای تجسمی
در سالهای پس از انقلاب، گالریهای نمایش آثار هنرمندان که بسیاری از آنان به نمایش آثار هنرمندان دوره معاصر اختصاص یافته، گسترش پیدا کرده است. بهطوری که هماکنون بیش از ۱۰۰ گالری فعال در سراسر تهران وجود دارند که به صورت مداوم نمایشگاههایی را در طول سال برگزار میکنند. در این میان چند گالری نیز حالت موزهای گرفته و تعدادی از این آثار را جمعآوری میکنند. بدین ترتیب میتوان اینگونه ارزیابی کرد که بخش خصوصی گوی سبقت را از بخش دولتی گرفته و در این زمینه فعالیت گستردهتری را به انجام رسانده است. تلاش برای رونق اقتصاد هنرهای تجسمی، فعالیتهای جنبی در این زمینه و همچنین جمعآوری مجموعههای بزرگ توسط بخش خصوصی از جمله اقداماتی است که در این سالها انجام شده و بخش دولتی به شکلی کامل از این جریانات بازمانده است. تغییر پیدرپی مدیران موزه هنرهای معاصر فرصت انجام اقداماتی بزرگ را سلب کرده است و همین معضل سبب شده کشورهای حاشیه خلیج فارس که به هیچ روی تاریخ هنرشان با مملکت ما برابری نمیکند، در این زمینه گوی سبقت را از ما بگیرند. برگزاری حراجهای مهم دنیا در کشورهای خلیجفارس که همواره هنرمندان ایرانی حضوری بسیار پررنگتر از کشورهای همسایه دارند، نشاندهنده کمبود فعالیتهای دولتی در این زمینه است. حراج کریستی در زمستان سال گذشته در شهر دوبی برگزار شد و اگر چه قیمت بالاترین آثارش از آن هنرمندان ایرانی بود، اما رونق فراوانی به هنر این کشور بخشید.
● ادعای تاسیس موزه هنرهای خصوصی معاصر تهران
کمبود حضور بخش دولتی در انجام فعالیتهای هنری در سطح بینالمللی البته مشکلات دیگری را نیز به همراه دارد. آشنا نبودن موزهها و مراکز هنری مهم دنیا، میتواند زمینه را برای سودجوییهایی در این زمینه هموار کند. بر همین اساس شخصی با نام ابراهیم ملامد ادعایی مبنی بر تاسیس موزه هنرهای معاصر ایران را به شکل خصوصی مطرح کرده است که نهتنها این ادعا در مراکز مهم هنری دنیا پذیرفته شده است که تعدادی از نشریات مهم دنیا چون نشنالتایمز و... نیز در همین زمینه به گفتوگو با او نشستهاند.
<ملامد> اگر چه در جستوجوگر گوگل به عنوان یکی از ۱۰ مجموعهدار بزرگ آسیا شناخته میشود، اما ادعایش مبنی بر تاسیس این موزه در جاده قدیم کرج ادعایی عجیب و تا حدی غیرقابلباور است چرا که مسوولان فرهنگی و هنری کشور در سالهای اخیر هیچ مجوزی برای تاسیس موزهای با این مشخصات ندادهاند، ضمن آنکه هیچ کدام از هنرمندان نامی ایران، اطلاعی از وجود این موزه و همچنین شخص ملامد ندارند، در حالی که بدیهی است او برای تاسیس چنین موزهای باید اقدام به خرید آثار از هنرمندان معاصر ایران میکرد که تاکنون این اتفاق رخ نداده است.
● مسوولان چه میگویند؟
محمدحسین ایمانیخوشخو که در زمان دو رئیسجمهور به عنوان معاون هنری وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت میکند، ضمن بیاطلاعی از وجود چنین موزهای در ایران میگوید: <ما از انجام هرگونه فعالیت هنری به شکل خصوصی حمایت میکنیم، اما در این سالها هیچ درخواستی مبنی بر تاسیس موزه هنرهای معاصر نداشتهایم، بنابراین طبیعی است تا زمانی که شخصی چنین درخواستی را مطرح نکند، نمیتواند ادعایی مبنی بر تاسیس چنین موزهای داشته باشد.>
او همچنین به این مساله صحه میگذارد که تاکنون نام شخصی به نام ملامد را نیز نشنیده و چنانچه او در این زمینه، اقدامی در خارج از ایران انجام داده است، مقابله خواهد کرد.
معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که پس از سالها تلاش در این زمینه، هماکنون نامی شناخته شده در میان هنرمندان است، درباره اتفاقاتی از این دست اظهار تاسف کرده و بیان میکند که موضوع را پیگیری کرده و در صورتی که متوجه سوءاستفادهای در این زمینه شود، برخورد خواهد کرد.
علیرضا سمیعآذر سالها به عنوان مدیر مرکز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت کرده و اتفاقا دوران تصدی او بر این پست همراه با بیشترین حضور ایران در مجامع هنری بینالمللی بود. او همچنین در نظر داشت مقدمات برگزاری حراجهای مهم هنری دنیا را نیز در ایران فراهم کند که این اتفاق به دلایل گوناگون رخ نداد و همین باعث شده است هماکنون در این زمینه حسرتی بزرگ برایمان باقی بماند. ما در این زمینه موفق عمل نکردیم تا کشورهایی که حتی نشانی از تاریخ پرافتخار هنر ما ندارند، در این زمینه پیشقدم شده و فعالیتهای گستردهای را انجام دهند که ثمرات بسیاری برایشان به همراه داشته باشد: <بهطور قطع نه.>
این را سمیعآذر زمانی میگوید که در برابر این پرسش قرار میگیرد که آیا در زمان او مجوزی برای تاسیس موزه هنرهای معاصر به شکل خصوصی داده شده است یا خیر؟ او همچنین به این نکته اشاره میکند که خودش نیز از مطرح شدن ادعایی این چنین متعجب است: <اگر او میخواست چنین موزهای را تاسیس کند، باید مراحل کار را پشت سر گذاشته و از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز دریافت میکرد. در حالی که تاکنون چنین چیزی مطرح نشده است. البته نفس راهاندازی موزه هنرهای معاصر آن هم به شکل خصوصی، اتفاق خجستهای است، اما اینکه کسی بدون گرفتن مجوز، چنین ادعایی را مطرح کرده، نشاندهنده نوعی سوءاستفاده از این مساله است.>
سمیعآذر ادامه میدهد که تاکنون هیچ هنرمندی در داخل ایران ملامد را نمیشناسد و او نیز هیچ تلاشی در این زمینه انجام نداده است و این برای کسی که میخواهد بزرگترین موزه هنرهای معاصر ایران را مطرح کند، مساله را پیچیدهتر میکند.
اما محمود شالویی که هماکنون چند ماهی به عنوان رئیس موزه هنرهای معاصر تهران فعالیت میکند، با نام ملامد پس از گزارش هنرمندانی که در جریان تهیه این گزارش نام او را شنیده بودند، آشنا شده و این مساله چندان توجه او را به خود جلب کرده است که به شکل رسمی موضوع را پیگیری میکند. او نیز به این مساله صحه میگذارد که مجوزی برای فعالیت چنین موزهای در مجموعهای که او در آن فعالیت میکند، صادر نشده است و بنابراین بهطور رسمی نامهای به موزههای مهم دنیا و همچنین نهادهای هنری دنیا میدهد و این مساله را تکذیب میکند.
او میگوید: <وقتی من این مساله را شنیدم به نظرم آمد که یک شوخی یا طنز باشد. چون در این سالها هیچ اقدامی برای تاسیس موزه صورت نگرفته است، چه برسد به تاسیس بزرگترین موزه هنرهای معاصر و کسی که این ادعا را مطرح کرده یا در پی کسب شهرت است یا میخواهد از این مساله سوءاستفاده کرده و نام خودش را در دنیا مطرح کند.>
محمود شالویی که از اردیبهشت سال ۸۷ و به دنبال استعفای حبیبالله صادقی به سمت مدیرکلی دفتر امور هنرهای تجسمی وزارت ارشاد و سرپرستی موزه هنرهای معاصر تهران منصوب شده است، در برابر این پرسش که کمبود موزه هنرهای معاصر و همچنین عدم حضور رئیس این مرکز در مجامع رسمی تا چه اندازه در بروز اتفاقاتی از این دست موثر است، میگوید: <قرار است تا پایان سال جاری ۵ موزه هنرهای معاصر در ایران افتتاح شود.>
در حال حاضر به جز موزه هنرهای معاصر تهران و موزه هنرهای معاصر فلسطین که در تهران هستند، موزههای هنرهای معاصر اصفهان و کرمان چند سالی است که فعالیت میکنند و موزه هنرهای معاصر اهواز و آبادان نیز در سالهای قبل راهاندازی شدهاند و در حال حاضر مدتی است که بلاتکلیف رها شدهاند. همچنین طرحهایی برای راهاندازی موزه هنرهای معاصر در شهرهای بزرگی چون شیراز، مشهد، یزد و تبریز در جریان بود که جدیترین آنها مربوط به موزه هنرهای معاصر یزد بود و چند سالی است که قرار است راهاندازی شود. این خبر از سوی سرپرست موزه هنرهای معاصر تهران به عنوان مهمترین موزه هنرهای معاصر کشور در حالی اعلام میشود که به نظر بسیاری از کارشناسان هنری راهاندازی این تعداد موزه هنرهای معاصر با توجه به تعریف موزه و شرایط راهاندازی آن در این زمان امری محال است. علیرضا سمیعآذر سرپرست اسبق موزه هنرهای معاصر تهران که سه سال پیش طرح راهاندازی موزه هنرهای معاصر یزد را مطرح کرده، با اشاره به برخی از موانع راهاندازی موزه هنرهای معاصر معتقد است: <راهاندازی موزههای هنرهای معاصر دارای شرایط ویژهای است که باید آنها را رعایت کنیم. موزه هنرهای معاصر یزد با اینکه طرح معماری و چیدمان آن از مدتها پیش آماده بود هنوز نتوانسته است تکمیل شود.> او راهاندازی چند موزه هنرهای معاصر را در زمان کوتاه محال میداند اما میگوید: <راهاندازی موزههای هنرهای معاصر در کشور میتواند به بالا بردن توان هنری کشور و شناسایی این هنر در خارج و داخل کشور کمک زیادی کند.>
خادمی از مسوولان شهرداری منطقه ۲۲ که ادعا میشود این موزه در آن مکان راهاندازی شده است نیز بهطور قطع و یقین این مساله را تکذیب میکند. او میگوید: <من قریب دو سال است که در شهرداری منطقه فعالم و چیزی به عنوان مجوز برای موزه هنرهای معاصر داده نشده است.>
او حتی در این خصوص با مسوولان شهرداری نیز جلسهای میگذارد و باز تاکید میکند که این مساله یک ادعای کذب است.
● هنرمندان چه میگویند
گیزلا وارگا سینایی به همراه خسرو سینایی و فرح اصولی، خانوادهای هستند که سهمی بزرگ از فرهنگ و هنر ایران در این سالها داشتهاند. یاسمین سینایی نیز سالهاست که فعالیت خود را به شکل رسمی در زمینه هنر آغاز کرده و در این زمینه فعالیتهای بسیاری نیز انجام داده و این در حالی است که این خانواده همچنین در بخش بینالملل نیز حضوری بسیار پررنگ دارند و در بسیاری از دوسالانهها و مراکز مهم دنیا نیز حضور داشتهاند. گیزلا وقتی در جریان موضوع قرار میگیرد، میگوید: <اگر واقعا چنین ادعایی وجود داشت، این شخص باید در این زمینه اطلاعرسانی میکرد و هیچ دلیلی وجود نداشت این شخص چنین در پرده به فعالیتهای خود ادامه دهد. بسیاری از هنرمندان که به شکل خصوصی در این زمینه فعالیت میکنند، تاکنون اقدام به تاسیس سایتهایی کردهاند که خبر فعالیتهایشان را بیان میکند، در حالی که هیچگونه اطلاعات رسمی در داخل ایران در مورد این شخص وجود ندارد و بنابراین این مساله میتواند شکبرانگیز باشد.>
گیزلا سینایی همچنین بخشی از این مساله را ناشی از ضعف مدیریتی بخش هنرهای تجسمی میداند، اما در عین حال ادامه میدهد: <تاسیس یک موزه آن هم با این ابعادی که مطرح شده، نیازمند طی مراحل قانونی است که گاه مدتها طول میکشد و بدون شک سر و صدای بسیاری نیز بر پا خواهد کرد، در حالی که در ایران تاکنون چنین خبری شنیده نشده است.>
کامران عدل، هنرمند عکاس، نیز در این زمینه اظهار نظر جالبی دارد، او میگوید: <ما مردمی هستیم که به گزافهگویی شهرهایم و این ادعا نیز بر همین اساس شکل گرفته است. برای تاسیس چنین موزهای باید یک تیم خبره و کارکشته در سطح ملی اقدام به انجام فعالیتهایی گسترده میکردند، در حالی که تاکنون هیچ عزمی در این زمینه دیده نشده و کسی که چنین چیزی را مطرح کرده است، میخواسته یکشبه رهی صدساله را طی کند و نام خود را بر سر زبانها بیندازد. او اما بدون شک راهی غیرمتعارف را برای این موضوع برگزیده است.>
او ادامه میدهد: <کسی که میخواهد موزه هنرهای معاصر راهاندازی کند، باید گنجینهای گسترده از هنرمندان بزرگ از تمام دنیا و به خصوص ایران داشته باشد. انباری که این آثار در آن نگهداری شوند به همراه گنجینهای بزرگ و نمایشگاه دائمی همگی از جمله ملزومات تاسیس چنین موزهای است که به نظر نمیآید مکانی که ادعا شده است در جاده مخصوص کرج قرار دارد، واجد این ویژگیها باشد. البته ادعا کردن در این باره هیچ هزینهای ندارد و میتوان به آسانی چنین مسائلی را مطرح کرد بدون آنکه هیچ قدرتی در این زمینه داشته باشیم، اما بدون شک روزی قضیه مشخص خواهد شد.>
کامران عدل همچنین به این مساله اشاره میکند که ادعاهایی چنین بیپایه و اساس نمیتواند عوایدی حتی برای کسی که آن را مطرح میکند، داشته باشد، چرا که موزههای مهم دنیا برای برقراری ارتباط با هر شخصی آثار ادعاکننده را توسط کارشناسان خبره، مورد واکنش قرار میدهند.
این هنرمند عکاس همچنین اضافه میکند: <در تمام این سالها به هنر ایران به شکل سیاسی نگاه شده و به وجود آمدن این مشکلات همگی دستاورد چنین نگاهی است.>
جمشید بایرامی که یکی از شناختهشدهترین هنرمندان ایرانی در سطح جهانی است نیز از این موضوع بهتزده به نظر میآید. او میگوید: <ممکن است شخصی مقداری اثر هنری را در مکانی نامشخص مثل سوله و... نگهداری کرده باشد، اما بدون شک ادعای ساخت موزهای با چنین مقیاس نمیتواند هیچ گونه پایه و اساسی داشته باشد، ضمن آنکه این مساله نشاندهنده این موضوع است که مدیران فرهنگی ما تا چه اندازه در این حوزه و همچنین ارتباط با مراکز هنری مهم دنیا، کمکاری کردهاند، زیرا چنانچه آنان جایگاه خود را جدی گرفته و حضور بینالمللی داشتند، اتفاقاتی از این دست رخ نمیداد.>
او از آنجا که طرح مسائلی از این دست میتواند آبروی هنرهای تجسمی ایران را زیر سوال ببرد، خواستار آن است که با این موضوعات برخورد شود.
بایرامی که خود نیز این مساله را پیگیری میکند، همچنین به این مساله صحه میگذارد که هیچکدام از هنرمندان نام این فرد را نشنیدهاند، ضمن آنکه جاده کرج که این شخص میگوید موزهاش را در آنجا افتتاح کرده، تنها جای کارخانههای بزرگ است، بنابراین ابراهیم ملامد تنها به خاطر دریافت بودجه از مراکز هنری دنیا چنین ادعایی مطرح کرده است. بنابراین مسوولان هنری کشور باید هر چه سریعتر با این مساله برخورد کنند.>
جمشید مرادیان، مجسمهساز، اما نظری متفاوت دارد. او میگوید: <آرزوی تمامی هنرمندان تاسیس موزهای به شکل خصوصی است و حضور مجموعهداری که بزرگترین مجموعه هنر معاصر ایران را جمعآوری کند، بدون شک اتفاق خجستهای است، اما این ادعا نشان میدهد که اوضاع هنری و فرهنگی ما تا چه اندازه نابسامان است.>
مرادیان با طرح این موضوع که وقتی مدیران موزه هنرهای معاصر در مدتزمان کوتاهی تعویض میشوند، مسائلی از این دست پیش میآید، در حالی که یک مدیر برای آنکه بتواند به طرحهای خود جامه عمل بپوشاند، باید بتواند برای مدتی در راس امور قرار داشته باشد، میگوید: <باید شرایط ارتباطات بینالمللی در سطحی بسیار گسترده برقرار شود. از هنرمندان خارجی دعوت و زمینه حضور هنرمندان ایرانی در خارج از کشور، دوسالانهها و حراجیها فراهم شود که البته تمامی اینها نیازمند داشتن بودجهای عظیم است که ما در حال حاضر فاقد آن هستیم.>
او از عدم اطلاعرسانی از این موضوع چه سودی میبرد؟ این سوالی است که مرادیان در این خصوص مطرح میکند و خود پاسخ میدهد: <این فرد میخواهد با چنین ادعایی نام خود را در سطح جهانی مطرح کند و بدین ترتیب آثاری را که در اختیار دارد با قیمتی گزاف فروخته یا آثاری که میخواهد با قیمتهای اندکی بخرد.>
طبیعی است که واکنش فریال سلحشور که به همراه همسرش یکی از بزرگترین مجموعههای هنری کشور را دارد، چون دیگر هنرمندان تعجب است. او میگوید: <منعی برای تاسیس موزه هنرهای معاصر به شکل خصوصی در ایران وجود ندارد، اما در حالی که تاسیس یک گالری خود راههای عجیب و غریبی میطلبد و باید مجوزهای مختلف دریافت کرد، قاعدتا تاسیس موزه با مشکلاتی بیشتر همراه است. اما به هر حال آرزوی تمامی هنرمندان این است که کسی قدرت تاسیس چنین موزهای را داشته باشد.>
اما اظهارات حسین خسروجردی در این زمینه از همه کاملتر است. او میگوید: <مدیران فرهنگی باید قبل از همه از چنین مسائلی آگاه شده و با آن مقابله کنند. این ادعا بیشتر به یک جنجال تبلیغاتی شبیه است تا چیزی که واقعیت داشته باشد. به خصوص آنکه مسوولان هنری نیز اطلاعی از این موضوع ندارند. ضمن آنکه اگر قرار است این اتفاق رخ دهد، باید ۵۰ هنرمند تراز اول مملکت از آن اطلاع داشته باشند.>
او ادامه میدهد: <بسیاری از ادعاها بدون پشتوانه است، اما تمام اینها نشان میدهد که ما در کشورمان با کمبودهای شدیدی مواجه هستیم و به همین خاطر مسائلی از این دست رخ میدهد. در بسیاری از نقاط دنیا و حتی کشورهای همجوار ما تلاش و کوشش بسیاری برای رونق هنری خود انجام میدهند، اما ما کمکاری فراوانی در این زمینه داریم.>
او ادامه میدهد: <این ادعا با هر هدفی که مطرح شده باشد، بسیار هوشمندانه است و باید با هوشمندی با آن برخورد شود.>
سما بابایی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست