دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

من متعلق به سینمای تجاری هستم


من متعلق به سینمای تجاری هستم

گفت وگو با «مهدی گلستانه» کارگردان فیلم «نازنین»

سینمای مهدی گلستانه سینمای بدنه است. من متعلق به سینمای تجاری هستم. من هیچ وقت خودم را مستقل نمی‌دانم. با احترام به همه همکارانی که فیلم‌های مستقل می‌سازند من خودم را مستقل نمی‌دانم. دغدغه‌ام همیشه مخاطب است. اما نه اینکه به هر قیمتی مخاطب را به سینما بکشانم

«مهدی گلستانه» اسم آشنایی در سینما ندارد. اما «نازنین» دومین کار سینمایی اوست که بعد از دردسر بزرگ ساخته. گلستانه تا پیش از این در چند فیلم به عنوان برنامه‌ریز و دستیار کارگردان حضور داشته. نکته جالب درباره نازنین میزان فروش فیلم در برابر فیلمی چون «استرداد» است. فیلمی به کارگردانی «علی غفاری» که با هزینه‌ای ۵ میلیارد تومانی ساخته شده. اما نازنین بیش از همه فیلم‌های دیگر هم‌گروهش سالن در اختیار داشت. شاید دلیل این اتفاق حضور «محمدحسین فرحبخش» به عنوان تهیه‌کننده اثر باشد. فرحبخشی که تصمیم گرفت به نشانه اعتراض نازنین بدون حضور در جشنواره فجر به اکران عمومی برسد! با گلستانه درباره فیلم گفت‌وگو کردیم درباره همه آنچه که درباره فیلم مطرح است.

تا قبل از نازنین کار سینمایی دیگری داشتید؟

قبل از نازنین، دردسر بزرگ را در سال ۸۹ داشتم و از سال ۸۵ به‌طور مستقل بعد از دوران برنامه‌ریزی و دستیاری شروع به کارگردانی کردم. در همان مدت هم فیلمی را دستیاری کردم به نام «بگو که رویا نیست» که به شدت با اقبال عمومی در رسانه خانگی روبه‌رو شد و برای من بسیار بازار کار داشت.

فکر نمی‌کنید با چنین تجربه‌ای، کار کردن روی سوژه فیلم «نازنین» کمی ریسک باشد؟

من نازنین را کار بغرنجی نسبت به کارهای دیگرم نمی‌دانم. اما این فیلم اولین فیلم ملودرام اجتماعی من در حوزه سینماست.

نقدی که به نازنین وارد می‌شود بیشتر متوجه فیلمنامه اثر است. گفته می‌شود فیلمنامه اثر چندان پخته نیست و قوام ندارد!

واقعیتش چندان قبول ندارم. تم موضوع تم جذاب و مبتلا به جامعه است. من نمی‌گویم که فیلمنامه نقص ندارد. البته در جاهایی نقص دارد و تیم سازنده بیشتر از هرکس دیگری به آن اشراف دارد. اما این را قبول ندارم که بگوییم داستان استخوان‌دار نیست. من معتقدم اجتماع ما اجتماعی است که همیشه درگیر مهاجرت است. همیشه دنبال این هستیم که به جای بهتری برای زندگی برویم. کسی که در تهران است دوست دارد به خارج از کشور برود. کسی که در شهرستان است دوست دارد به تهران بیاید، کسی که در روستا زندگی می‌کند می‌خواهد به نزدیک‌ترین شهر برود. هیچ وقت به جایی‌که هستیم قانع نیستیم و همیشه بدون هیچ پیش فرضی قدم برمی‌داریم و هیچ وقت هم از تجربیات دیگران استفاده نمی‌کنیم. ما چقدر در تیتر روزنامه‌ها می‌خوانیم که فردی از شهرش به تهران آمده یا از تهران به خارج از کشور رفته و نابود شده؟ نکته‌ای که ما همیشه فراموش می‌کنیم این است که ما یک بار زندگی می‌کنیم و چرا باید این زمان را به تغییراتی در زندگی اختصاص دهیم که هیچ شناختی از آن نداریم.

گفتید داستان مبتلا به جامعه است، همین که ما در انتخاب سوژه حساسیت به خرج دهیم و سوژه مبتلا به جامعه انتخاب کنیم، کفایت می‌کند؟

وقتی صحبت از ملودرام اجتماعی می‌شود قطعا مهم‌ترین پارامترش، مبتلا به و ملموس بودنش است. نکته مهم‌تر اینکه همواره ژانر ملودرام اجتماعی تاثیرگذارترین ژانر در سینماست. آمار سرانگشتی که بگیریم آثار اجتماعی‌ای که با اقبال عمومی روبه‌رو شده‌اند خیلی بیشتر از کارهای دیگر است. اگر از کسی بپرسیم ۱۰ فیلم تاثیرگذار زندگی‌ات را نام ببر شاید در نهایت دو یا سه اثرش کمدی باشند. باقی، فیلم‌های تاثیرگذار اجتماعی هستند که احتمالا در آن کمدی‌ها اجاره‌نشین‌ها هم هست که ریشه‌های ملودرام اجتماعی‌اش خیلی پررنگ است.

لزوما انتخاب سوژه خوب و مبتلا به جامعه که مردم با آن دست به گربیان هستند کفایت نمی‌کند. یک اثر وقتی ماندگار می‌شود که در کنار انتخاب درست سوژه، بتواند از لحاظ فنی و تکنیکی هم حرفی برای گفتن داشته باشد.

قطعا همین‌طور است. از یک فیلمنامه خوب ممکن است فیلمی متوسط تولید شود اما از یک فیلمنامه بد حتی فیلم متوسط هم تولید نمی‌شود.

نکته جالبی که درباره نازنین وجود دارد میزان فروشش است. به‌طوری که با وجود نقدی که به داستان فیلم گرفته می‌شود اما در همان روزهای اول اکران، میزان فروشش با استرداد تقریبا برابری می‌کرد. فکر می‌کنید چقدر از این فروش به انتخاب بازیگر برمی‌گردد و علی‌الخصوص حضور کسی مثل سحر قریشی در فیلم؟

قطعا ویترین یک فیلم، خیلی مهم است. اما از نظر من به عنوان فیلمساز، این ویترین تا ۴-۵ روز اول فقط جواب می‌دهد. ما حتی تبلیغات محیطی هم نداشتیم. تبلیغات تلویزیونی هم کم داشتیم که همان را هم دیگر نداریم. اما تبلیغات سینه به سینه مخاطب از هرتبلیغی برای فیلم تاثیرگذارتر است. من در چند شهر به همراه مخاطب فیلم را دیده‌ام و همه‌شان راضی از سالن بیرون رفتند. کسی که راضی از سالن بیرون می‌رود برای من مخاطب می‌آورد.

ولی همین ویترینی که می‌فرمایید طرفداران ویژه‌ای برای خودشان دارند که اتفاقا تعدادشان هم کم نیست!

حتما همین‌طور است.

بعضی از این افراد صرفا برای دیدن بازیگر مورد علاقه‌شان به دیدن فیلمی می‌روند. همانطور که مثلا فیلم «تو و من» با داشتن فیلمنامه‌ای بی‌رمق توانست نزدیک به یک میلیارد تومان فروش داشته باشد. این مقدار فروش برای حضور بازیگرانی چون الناز شاکردوست و محمدرضا گلزار در فیلم بود.

قطعا همینطور است. منظورم من این است که ورودیه اولیه فیلم به خاطر ویترین است. قاعدتا کسی که در پردیس سینمایی ملت می‌خواهد فیلم ببیند، با چند فیلم روبه‌روست که ممکن است با دیدن پوسترها به دیدن فیلم رغبت پیدا کند. در ابتدای کار فقط از روی بازیگران مورد علاقه‌اش فیلم‌ها را اولویت‌بندی می‌کند. این اتفاق درباره سحر قریشی، پژمان بازغی و مجید صالحی ممکن است رخ دهد. مجید صالحی دراستانها وشهرهای کوچک محبوب است .

چقدر از فروش فیلم شما مربوط به حضور این بازیگران است؟

به نظر من پنجاه درصد. پنجاه درصد دیگر را هم مدیون داستان هستیم. «نازنین» متعلق به سینمای بدنه است و پارامترهای اولیه را باید برای بازگشت سرمایه رعایت کند. ولی ادامه ماجرا مربوط به داستان می‌شود.

این فیلم را برای مخاطب عامی ساخته‌اید که هرازچندگاهی به سینما می‌رود آن هم برای دیدن بازیگر مورد علاقه‌اش؟

نه، این شاید لب کلام نباشد. سینمای مهدی گلستانه سینمای بدنه است. من متعلق به سینمای تجاری هستم. من هیچ وقت خودم را مستقل نمی‌دانم. با احترام به همه همکارانی که فیلم‌های مستقل می‌سازند من خودم را مستقل نمی‌دانم. دغدغه‌ام همیشه مخاطب است. اما نه اینکه به هر قیمتی مخاطب را به سینما بکشانم. بعد از «دردسر بزرگ» شاید حداقل ۶۰‌درصد فیلم‌های کمدی که در این سال‌ها ساخته شد اول به من پیشنهاد شد ولی چون ژانر مورد علاقه‌ام نبود ترجیح می‌دادم به آن حوزه ورود نداشته باشم. اینکه به چه قیمتی مخاطب به سینما بیاید برایم مهم است.

چطور برای کارگردانی نازنین دعوت شدید؟

دردسر بزرگ را هم برای آقای فرحبخش ساخته بودم. دوستی و رفاقت بین ما از همان جا شکل گرفت و برای همین به من پیشنهاد کرد که کارگردانی این اثر را انجام دهم. قبل از آن هم پویا فیلم چند فیلم کمدی دیگر تولید کرد که در همان چند کار آقای فرحبخش از من نظرخواهی می‌کرد. نازنین در ابتدای کار فقط خلاصه سکانس یا سیناپس بود. بعد با خود آقای فرحبخش و حسن انصاریان تبدیل به فیلمنامه‌اش کردیم.

سوژه، پیشنهاد چه کسی بود؟

طرح متعلق به حسن انصاریان است و سیناپس اولیه را هم خود او نوشت که نظرات من و آقای فرحبخش هم به آن اعمال شد.

دوست نداشتید فیلم در جشنواره شرکت کند؟ چون آقای فرحبخش گفته بود برای اینکه اعتراضش به مسئولین جشنواره فجر را اعلام کند بلافاصله بعد از ساخت به اکران درآورده و به جشنواره نفرستاده.

مگر فیلمسازی وجود دارد که نخواهد فیلمش در جشنواره‌ها شرکت کند؟ ولی از همان اول صحبت‌هایی که با آقای فرحبخش داشتیم این بود که نمی‌خواستند فیلم در جشنواره فجر شرکت کند. من و پژمان بازغی و خانم مهاجر و چند نفر دیگر بعد از اتمام کار به سراغ آقای فرحبخش رفتیم و تمام تلاشمان را کردیم که او را برای شرکت در جشنواره راضی کنیم اما جلسه نتیجه‌ای نداد! صاحب مادی پروژه هم تهیه‌کننده است پس مجبور بودیم قبول کنیم.

محبوبه شعاعی