چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
علل بروز افسردگی در میان زنان و دختران
ما در زبان روزمره از كلمه افسردگی یا Depression جهت توصیف تركیبی از احساسات غمگینی، ناكافی، ناامیدی و شاید رخوت و بی حالی استفاده می كنیم. افسردگی بیماری ساده ای نیست. بلكه انواع گوناگون دارد. به طوریكه در بعضی افراد به صورتهایی ظاهر می شود كه معمولاً آن را افسردگی نمی شناسیم. افسردگی مسائل گوناگونی به همراه دارد غیر از مسائل پزشكی و اندوه كه بسیار شایع است. فرد مبتلا به افسردگی خود را در كارها مورد تبعیض و از نظر اجتماعی مطرود و حتی ، منفور خانواده خودش می بیند. علت افسردگی از دیدگاههای نظری مورد بررسی قرار گرفته است. مشهورترین دیدگاه در حال حاضر این است كه گروههای مشخصی از افراد افسرده وجود دارند كه نشانه های مرضی آنان علل مختلفی دارد. گروه اول كسانی هستند كه علت افسردگی آنان ناتوانی در سازش با مقتضیات دشوار زندگی است. افراد گروه دوم افرادی هستند كه امكان دارد افسردگی آنان علت بدنی داشته باشد. [مانند بروز دشواریهایی در انتقال پیامهای عصبی به دلایل نارسایی و كمبود مقدار انتقال دهندگان شیمیایی به نام كتكولانیها] بسیاری از پژوهندگان عوامل ارثی همراه با آنچه در زندگی شخص به وقوع می پیوندد. یعنی تركیب آمادگیهای ارثی و فشارهای روانی و محیطی را علت افسردگی و رفتارهای ناشی از آن می دانند. از جمله عوامل مخاطره انگیز برای افسردگی جنسیت می باشد. در بسیاری از مطالعات انجام شده میزان افسردگی در زنان بیشتر از مردان بوده است. معمولاً زنان بیش از مردان و با سهولت بیشتری از افسردگی خود شكایت كرده و خواهان معالجه رفتار خویش هستند. ممكن است این حالت را ناشی از آن دانست كه زنان به غلط به عنوان جنس ضعیف شناخته شده اند.و یا آن رامی توان به انعكاس جریانهای اجتماعی و كیفیت و چگونگی زندگی آنان نسبت داد زیرا مواردی نظیر ازدواج ، در سنین جوانی، تحمیل نقش خانه داری و مادری همراه با مشكلات مالی و تربیت فرزندان فقدان همراهی و تكامل اجتماعی لازم میزان آسیب پذیری زنان جوانان را افزایش می دهد. احساس همدردی و اعتماد به نفس و نیز داشتن همسرمناسب و بطور كلی وجود هر نوع وابستگی عاطفی میزان توسعه و پیشرفت افسردگی را كاهش می دهد. در ازدواجهایی كه همسر شریك نافذ و قدرتمندی است نقش ثانوی به زن محول می شود و وی باید متعادل كننده زندگی باشد. در نتیجه انتقاد پذیری و احتمال افسردگی رو به افزایش خواهد بود . روشن است كه افسردگی ناشی از عوامل روحی، جسمی یا اجتماعی می باشد. بیشتر مسؤولین بهداشتی معتقدند كه هر سه عامل در ایجاد زمینه افسردگی در زنان نقش دارد.متأسفانه زنان و دختران همواره تحت تأثیر افكار منفی كه تقریباً بی پایه و اساس است قرار دارند و این در حالی است كه در شرایط افسردگی افكار تحت تأثیر یك فضای منفی گرایی قرار می گیرد كه نه تنها خود بلكه دنیا را تیره و تار می بیند و مسأله مهم این است كه كم كم باور می كنند اوضاع به همان بدی است كه فكر می كنند. از جمله عوامل به وجود آورنده افسردگی در میان دختران عبارتند از ترس از مرگ ، نقص عضو، معلولیت های جسمانی ، بیكاری ، فوت بستگان، داشتن تفكرات نسبت به آینده از نظر شغل، ازدواج، وتحصیل، تأیید نشدن. طرز تفكر زنان و دخترانی كه اقدام به خودكشی می كنند نشان می دهد كه اغلب آنها انسانهای بدبینی هستند كه زندگی برایشان كابوس جهنمی می باشد. واقعیت این است كه شرایط نامساعد اجتماعی عامل مؤثر در جهت افسردگی جوانان به خصوص دختران است. یك انسان افسرده توانایی تفكر درست را از دست می دهد. و نمی تواند اوضاع را آنطور كه هست تحلیل كند. در این شرایط تمیز درست از نادرست غیر ممكن است و اهمیت حوادث منفی آنقدر زیاد می شود كه تمام واقعیت ها را مخدوش می كند. دختران به علت توقع و انتظاری كه از جامعه دارند و فقدان توانایی تطابق خود با زندگی، بیشتر در خطر شیوع بیماری هایی مانند افسردگی قرار می گیرند.بر اساس تحقیقات انجام شده افسردگی درخانواده های كم درآمد بیشتراست .جایی كه سنت و فقر و نداشتن امكانات دست به دست هم بدهد چیزی جز افسردگی باقی نمی گذارد. در ایران نگرش خاصی در مورد دختران و پسران وجود داردكه نقش های آنان را مشخص می كند. این نگرش ها از قوانین آداب و رسوم سنت ها و باورها تأثیر پذیرفته است. تفاوت بین دخترها و پسرها در حدود ۱۸ سالگی بیشتر است. یعنی همان سالهایی كه فشارهای مختلف روی دخترها بیشتر می شود. در بعضی جاها موضوع ازدواج اجباری پیش می آید و در جاهای دیگر روی فعالیت اجتماعی دخترها حساس تر می شوند. گروهی از روانشناسان بر این باورند كه تغییرات اساسی اجتماع كانونی ناسالم درون افراد به وجود آورده و آنها را بیش از اندازه به رضایت خاطر و شكست های مشخص وابسته كرده است. دختران به دلایل بسیار زیادی كه با مقام زنان و وضع اجتماعی آنها در جامعه ما ارتباط دارد نسبت به افسردگی آسیب پذیرترند.ناگفته نماند بنابر تجربیات زیست شناسان در طول عادت ماهانه و دوران نقاهت پس از زایمان میزان افسردگی بالاتر می رود.اغلب دختران در زمان بلوغ دچار ناآرامی می شوند. حدود ۲۰ درصد از زنان كه در سنین باروری هستند به صورت دوره ای در زمان قاعدگی دچار تغییراتی از جمله افسردگی، تحریك و گریه و ... هستند. علت این تغییرات به اختلالات هورمونی مربوط می شود . افسردگی و اختلالات هورمونی ارتباط تنگاتنگ با یكدیگر دارند. از آنجایی كه میزان جریان هورمونها در زنان بیشتر است می تواند یك دلیل دیگری برای ریسك بالای ابتلای آنها به افسردگی باشد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست