جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

وحدت و برادری در نهج البلاغه


وحدت و برادری در نهج البلاغه

موضوع «وحدت و برادری» در موارد بسیاری از نهج البلاغه مطرح شده و تا آنجا كه من بررسی كرده ام این موضوع در ده بعد و جهت در نهج البلاغه ذكر شده است

موضوع «وحدت و برادری» در موارد بسیاری از نهج البلاغه مطرح شده و تا آنجا كه من بررسی كرده‏ام این موضوع در ده بعد و جهت در نهج البلاغه ذكر شده است كه عبارتند از:

۱) بزرگترین نتیجه و دستاورد نبوّت و رسالت پیغمبر (ص)، اتحاد بین مردمی كه متفرّق و متشتّت بوده‏اند، معرفی گشته است.

۲) تعیین جانشین برای پیغمبر، بخاطر ادامه همان وحدت و الفت بین مسلمین بوده است.

۳) خداوند به مردمی كه با یكدیگر اختلاف دارند، هیچگونه خیر و سعادتی نمی‏دهد.

۴) اتحاد با كراهت، بهتر از اختلاف با رضایت است.

۵) برای توجیه اختلاف نباید قرآن را توجیه كرد.

۶) تنها عامل عزّت و سیادت مردم، اتحاد و اتفاق است.

۷) كیفر تفرقه انداز چیست

۸) عوامل اتّحاد كدامست

۹) عوامل اختلاف چیست

۱۰) سیره و اخلاق علی (علیه السلام) در زمان حكومتش از بعد اتّحاد بین‏

مسلمین چه بوده است و امّا در باره هر یك از این ابعاد اگر بطور فشرده هم بخواهم بحث را مطرح كنم وقت زیادی لازم دارد و با این وقت كم شما نه ادعای معجزه از من دارید و نه می‏خواهید مطلب مثله شود بهر حال با توكّل بر خدا و عنایت به «لا یُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها» مطالبی را مطرح می‏نمایم و از برادران و خواهران محترم از اساتید معظم، میهمانان عزیزی كه از كشورهای سوریه، لبنان، مغرب، مالزی تشریف آورده‏اند تشكّر میكنم كه این مقدار وقتشان را بمن می‏دهند.

●امیر المؤمنین علیه السّلام در سه مورد

از نهج البلاغه، بزرگترین دستاورد نبوت را ایجاد اتّحاد بیان میكند. پیغمبر اكرم (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) بیست و سه سال در میان مردم زندگی میكند، جنگ میكند، تبلیغ میكند، زجر و شكنجه می‏بیند و سرانجام مكتبی را كه كاملترین مكتب از لحاظ اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و قضائی و همه ابعاد زندگی انسان تا قیامت است تأسیس میكند و از بركات این مكتب یكی اتّحاد است كه برقرار می‏فرماید.

امیر المؤمنین (علیه السّلام) می‏فرمایند: «قد صرفت نحوه افئدهٔ الأبرار و ثنیت إلیه أزمّهٔ الأبصار، دفن اللّه به الضّغائن و أطفأ به النّوائر، ألّف به إخوانا» بعد از این كه پیغمبر اكرم (ص) دعوت خویش را اظهار كرد، دلهای نیكان و پاكان متوجّه او گشت، عنان دیده‏ها بسوی او كشیده شد و خداوند متعال به بركت وجود او كینه‏ها را دفن نموده و شعله‏های عداوت را كه در سینه‏ها بود فرو نشاند و مردم را با اخوّت و برادری بهم الفت داد.

و نیز می‏فرماید: «فصدع بما أمر به و بلّغ رسالات ربّه فلمّ اللّه به الصّدع و رتق به الفتق و ألفّ به‏الشّمل بین ذوی الأرحام بعد العداوهٔ الواغرهٔ فی الصّدور و الضّغائن القادحهٔ فی القلوب» پیغمبر برای انجام فرمان خدا قیام كرد، رسالت پروردگارش را ابلاغ نمود.

خدا بوسیله او گسیختگی‏ها را التیام داد، فاصله‏ها را پیوستگی بخشید و بین خودشان یگانگی برقرار ساخت... و نیز به همین مضامین مطالبی را فرموده كه در اینجا متن آنرا نقل میكنم: «إلی أن بعث اللّه سبحانه محمّداً رسول اللّه (ص) لإنجاز عدته و تمام نبوّته، مأخوذاً علی النّبیین میثاقه، مشهورهٔ سماته، كریما میلاده، و أهل الأرض یومئذ ملل متفرقّهٔ و أهواء منتشرهٔ، و طرائق متشتّتهٌٔ، بین مشبّه للّه بخلقه، أو ملحد فی اسمه، أو مشیر إلی غیره، فهداهم به من الضّلالهٔ، و أنقذهم بمكانه من الجهالهٔ» بطور خلاصه حضرت اشاره می‏فرماید كه خداوند به بركت وجود پیغمبر، مردم را از آن ضلالتی كه داشتند و مختلف و متشتّت بودند، رهانید.

● تعیین جانشینی پیامبر هم بخاطر ادامه الفت و محبت بوده است

می‏فرماید: «و أعظم ما افترض «سبحانه» من تلك الحقوق حقّ الوالی علی الرّعیهٔ و حقّ الرّعیهٔ علی الوالی فجعلها نظاما لالفتهم و عزّا لدینهم» بین مردم خداوند متعال حقوقی معیّن فرموده و بزرگترین این حقوق حقوقی است كه بین والی و رعیّت است و این حقوق باید رعایت بشود تا رشته الفت باقی بماند.

در جای دیگر می‏فرماید: مردم حاكم می‏خواهند. چه نیكوكار باشد و چه فاجر.

«لا بدّ للناس من أمیر برّ أو فاجر، یعمل فی إمرته المؤمن و یستمتع فیها الكافر»

● خداوند به هیچكس در نتیجه اختلاف خیر و سعادتی نمی‏دهد

«و انّ اللّه سبحانه لم یعط أحدا بفرقهٔ خیرا ممّن مضی و لا ممّن بقی» توضیحا عرض میكنم: هر انسان عاقلی كاری را كه انجام می‏دهد، بدون استثنا برای جلب خیر است. امیر المؤمنین علیه السلام می‏فرماید: هر كس كه با دیگری رشته محبّت و الفتی دارد زمانی كه می‏خواهد این رشته الفت را ببرد، پیش خودش خیال میكند به خیر و صلاح اوست امّا اشتباه میكند. حال چه به عنوان بریدن از فامیل یا از دوست باشد، چه به عنوان شیعه و سنّی، زیدی و إسماعیلی و... هیچكس با تفرقه چه در گذشته و چه در آینده بجائی نمی‏رسد.

در جای دیگر می‏فرماید: «و من یقبض یده عن عشیرته فإنّما تقبض منه عنهم ید واحدهٔ و تقبض منهم عنه أید كثیرهٔ» كسی كه در میان فامیلی است كه مثلا صد نفر میشوند اگر دست نیكی و تعاون بسوی آنها دراز كند از طرف آنها صد دست بسوی او دراز می‏شود. لیكن یكی داده و صد تا گرفته و آن كسی كه از فامیلش ببرد یا مثلا شیعه و سنی از هم ببرند، خود را از منفعت زیادی كه باید از طرف مقابل به ایشان برسد، محروم كرده‏اند.

● اتّحاد با كراهت از اختلاف با رضایت بهتر است

امیر المؤمنین (ع) می‏فرماید: «فإیّاكم و التّلوّن فی دین اللّه فإنّ جماعهٔ فیما تكرهون من الحقّ خیر من فرقهٔ فیما تحسبون من البّاطل» اگر می‏خواهی از رفیقت، دوستت و همكیشت ببری، و خوشحال می‏شوی كه‏از او جدا شوی (روی حسابهای غلطی كه برای خودت كرده‏ای) با وجود این كه راضی نیستی این كار را نكن و همبستگی و محبّت و الفت را ادامه بده. این كار بهتر است از این كه از او بریده شوی و خوشدل باشی و بروی كناری بنشینی

● برای توجیه اختلاف نباید قرآن را توجیه كرد

«و إنّه سیاتی علیكم من بعدی زمان لیس فیه شی‏ء أخفی من الحقّ، و لا أظهر من الباطل... فاجتمع القوم علی الفرقهٔ و افترقوا عن الجماعهٔ كأنّهم أئمهٔ الكتاب و لیس الكتاب إمامهم» از حوادثی كه بعد از من برای مردم پیش می‏آید اینست كه مردم طوری هستند كه حق در بین آنها پنهان و باطل آشكار است... (تا به اینجا می‏رسد كه) مردم همگی اتّحاد میكنند بر اختلاف بر این كه از هم جدا بشوند، از جماعت ببرند، مثل اینست كه اینها پیشوای قرآن هستند نه قرآن پیشوای آنها نكته دقیقی كه حضرت اشاره می‏فرماید اینست كه: شما كه قرآن را قبول دارید و آنرا كلام خدا می‏دانید و به آن استناد می‏كنید، پس چرا از این آیات درس نمی‏گیرید كه: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا»، «وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِیحُكُمْ»، «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌٔ»، « إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّهًٔ واحِدَهًٔ»، «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ»، «لَوْ أَنْفَقْتَ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً ما أَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَ لكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِیزٌ حَكِیمٌ»... پس چطور شده از همین قرآن كه سند معتبری نزد شماست، اختلاف و جدائی و تفرقه به دست می‏آورید ذهنتان را صاف كنید و در برابر این آینه مصفّی قرار دهید، نه این كه مثل خوارج محتویات مغزی خودتان را اصل قرار دهید و بر قرآن تحمیل كنید كه آنها آیه «إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ» را گرفتند و آن بلوا و آشوب و اختلاف را بین مسلمین راه انداختند. امیر المؤمنین علیه السّلام می‏فرماید: «به قرآن بنگرید و متحد باشید».


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.