پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا

كلام خدا چه زیباست


كلام خدا چه زیباست

مشكل ترجمه قرآن, مشكلی نیست كه فقط مردمان مغرب زمین برای مطالعه قرآن و شناخت بلاواسطه از اسلام با آن درگیرند مسلمانانی نیز كه زبان مادری شان غیر از زبان عربی است, همواره در تلاش بوده اند تا ترجمه ای هر چه نزدیك تر به كلام الله به دست آورند

● ترجمه ای شاعرانه از قرآن به زبان آلمانی

برای اروپاییان و به طور كلی آن دسته از مردمان مغرب زمین كه از سویی تاریخ معاصر سرزمین های اسلامی را با دقت و نیز با دغدغه خاطر پیگیری می كنند و از سوی دیگر نمی خواهند بر اساس رویدادهای دو سه دهه گذشته، به ویژه آنچه در سال های اخیر در كشورهای اسلامی به وقوع پیوسته است، درباره اسلام و مسلمانان داوری كنند، مشكل و مانع بزرگی وجود دارد. اینان بر خلاف توده های وسیعی كه با پیشداوری های قدیمی و نگاه های كلیشه ای به شرق مسلمان می نگرند، مبنای شناخت خود را بر اخبار و گزارش های جنجال برانگیز خبرنگاران و روزنامه نگاران و نوشته های سطحی و كتاب های كم مایه ای كه درباره اسلام منتشر می شود، قرار نمی دهند. این گروه كوچك حتی مطالعه آثار و تحقیقات پرمایه اسلام شناسان و شرق شناسان را به تنهایی برای شناخت بنیادین از اسلام كافی نمی دانند، بلكه می خواهند با مراجعه مستقیم و بی واسطه به سرچشمه اصلی اسلام، یعنی قرآن، این دین را بشناسند و از تأثیر شگفت آن بر مسلمانان و حیات اجتماعی و زندگی شخصی آنان آگاهی یابند. اما مشكل بزرگ عدم دسترسی به ترجمه ای گویا و رسا و جذاب و حتی الامكان نزدیك به متن اصلی است كه در آن نه تنها درونمایه قرآن به بهترین وجه بازگو شده باشد، بلكه قادر باشد برونمایه قرآن و به خصوص جنبه های زیباشناسانه آن را نیز به خوبی بنمایاند؛ ترجمه ای كه خواننده را هم با معنا و مضمون و محتوای قرآن و هم با اعجاز زبانی قرآن و با سبك و زبان شعرگونه آن آشنا و دمساز كند.

البته مشكل ترجمه قرآن، مشكلی نیست كه فقط مردمان مغرب زمین برای مطالعه قرآن و شناخت بلاواسطه از اسلام با آن درگیرند؛ مسلمانانی نیز كه زبان مادری شان غیر از زبان عربی است، همواره در تلاش بوده اند تا ترجمه ای هر چه نزدیك تر به كلام الله به دست آورند. از این رو شگفت آور نیست وقتی می بینیم كه به رغم آنكه ترجمه هایی گوناگون از قرآن به زبان های بسیاری یافت می شود، هنوز مترجمان می كوشند تا با به دست دادن ترجمه ای تازه از كتاب مقدس مسلمانان، به متن و محتوا و زبان قرآن نزدیك تر شوند. با این همه هنوز هم ترجمه ای كه تمام رمز و رازهای زبانی قرآن و اشارات عرفانی آن را بتواند بازگو كند، به هیچ زبانی در دست نیست و شاید هرگز نیز _ همانگونه كه قرآن پژوهان و هم عامه مردم مسلمان معتقدند _ ترجمه ای درست و واقعی از قرآن امكان پذیر نباشد. آیا این امر را نیز باید در شمار «معجزات این كتاب آسمانی» گذاشت؟

ناگفته پیداست كه در اینجا سخن صرفاً پیرامون چگونگی ترجمه قرآن است. وگرنه پیداست كه مسایل و مشكلات مربوط به تفسیر و تأویل معنوی قرآن و به دست دادن قرائت هایی تازه از آن در همه حال به مشكل ترجمه افزوده می شود. امر ترجمه كمتر به درك و دریافت معنای حقیقی وحی الهی و مسایل و مشكلات مربوط به تفسیر و تأویل معنوی قرآن می پردازد و بیشتر معنای لفظی و ظاهری و درك زیباشناسانه قرآن را در نظر دارد. البته ترجمه ای جامع الااطراف خود بی گمان از جمله تمهیداتی است كه به فهم معنای حقیقی و باطنی قرآن می تواند یاری رساند؛ قرآنی كه به گفته لویی ماسینیون، شرق شناس شهیر فرانسوی، «كلید جهان بینی مسلمانان است» و یا به بیان زیبای محمد آركون، اسلام پژوه معاصر، كه قرآن را «هماهنگ سازی موسیقایی و معناشناسی» می خواند. به هر حال، مسئله تفسیرهای گوناگونی كه به زبان های مختلف درباره قرآن در دست است و جدل و مناظره مفسران پیرامون آن و به ویژه قرائت های گوناگونی كه دینداران نواندیش مسلمان در سال های اخیر از قرآن به دست داده اند، خود مبحثی كمابیش جداگانه است كه در این گفتار كوتاه جایی برای پرداختن به آن در اختیار نداریم.

در میان اروپاییان شاید آلمانی زبانان بیشترین توجه را به ترجمه قرآن و تحقیق درباره آن مبذول داشته اند. اصولاً سنت مطالعات شرق شناسی و اسلام شناسی و پژوهش های ایران شناختی در سرزمین های آلمانی زبان و به ویژه در كشور آلمان، پیشینه ای طولانی دارد و با نام دانشمندان و پژوهشگرانی چون «یوزف فون هامر- پورگشتال»، «فریدریش روكرت»، «هاینریش فریدرش فون دیتز»، «هلموت ریتر»، «تئودور نولدكه»، «فریتز وولف»، «هانس هاینریش شدر»، «هرمان اته»، «ریچارد هارتمان»، «آنماری شیمل» و «هاینتز هالم» پیوند خورده است. امروز نیز این سنت دیرین پایدار مانده است و گرچه نه به گسترش دوره های آغازین، اما همچنان تداوم دارد و هم اكنون در هجده دانشگاه رشته های شرق شناسی و ایران شناسی دایر است و در بسیاری از مراكز علمی و تحقیقاتی، مطالعات و پژوهش هایی در زمینه تاریخ و فرهنگ و ادبیات مشرق زمین صورت می گیرد. به ویژه در سال های اخیر كه رویكرد به مسایلی كه در پیوند با اسلام و حیات مسلمانان است، بیشتر و گسترده تر گشته و توجه شرق شناسان آلمانی به شرق مسلمان و مسایل مربوط به آن بیشتر شده است. هم اكنون اسلام شناسان نه تنها به تحقیق درباره تاریخ و گذشته سرزمین های اسلامی می پردازند، بلكه پیرامون چگونگی برخورد مسلمانان با مسائل دنیای جدید و مشكلات توسعه و تحولات اجتماعی در كشورهای اسلامی نیز مطالعاتی وسیع و سودمند انجام می دهند و آرا و افكار بدیع و نظریه های تازه اندیشمندان مسلمان كشورهایی نظیر مصر و ایران و تركیه را با دقت و علاقه بسیار پی گیری و بررسی می كنند. اما پژوهش های قرآنی هنوز یكی از حوزه های مهم مطالعات شرق شناسی است.

قرآن تاكنون چندین بار به زبان آلمانی ترجمه شده است. ولی ترجمه شاعرانه «فریدریش روكرت»Friedrich Rueckert (۱۷۸۸ تا ۱۸۶۶ میلادی) كه به رغم قدمت آن تازه ترین ترجمه ای است كه در كشورهای آلمانی زبان منتشر شده است، با اقبال محافل علمی و دانشگاهی و اعجاب قرآن پژوهان و اسلام شناسان مواجه گشت. و این در حالی است كه تاریخ این ترجمه به بیش از صد و پنجاه سال پیش از این برمی گردد و در این مدت تقریباً به دست فراموشی سپرده شده بود. حال چه شده است كه این ترجمه از قرآن پس از یك قرن و نیم به طرز شایسته ای چاپ و منتشر شده و مورد توجه و تحسین قرار گرفته است؟ چنان كه پیشتر اشاره كردم، از قرآن ترجمه های بسیاری به اغلب زبان های اروپایی صورت گرفته كه نخستین آنها ترجمه ای است به زبان لاتین كه «روبرت فون كتون» انگلیسی به سفارش راهب بزرگ «پتروس ونرابلیس» به انجام رساند و در سال ۱۱۳۴ میلادی (۵۳۸ هجری قمری) در اسپانیا منتشر شد. این ترجمه اما فقط در دسترس عده ای خاص قرار داشت. درست چهار قرن بعد، یعنی در سال ۱۵۴۳ میلادی، این ترجمه با نظرخواهی و نیز با مقدمه ای از «مارتین لوتر»، مصلح دینی كلیسای عیسوی و بانی مذهب پروتستان، در شهر بازل سوئیس به چاپ رسید و در دسترس عالمان علوم دینی قرار گرفت. انتشار این ترجمه از قرآن كه چاپ دوم آن چند سال بعد از این در زوریخ منتشر شد، تقریباً همزمان بود با انتشار كتاب مقدس مسیحیان به زبان آلمانی كه مارتین لوتر برای نخستین بار انجام داده بود و یكی از موارد بروز اختلاف وی با كلیسای مسیحی در آن دوران محسوب می شد. بعدها نیز ترجمه هایی به زبان های ایتالیایی، هلندی، فرانسوی، انگلیسی و آلمان انتشار یافت كه در ابتدا اساس كار مترجمان همین متن لاتینی قرآن بود.

خسرو ناقد


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.