سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا

نهاد خانواده را در یابیم


نهاد خانواده را در یابیم

لزوم توجه ویژه به نقش خانواده در تربیت فرد و اجتماع

نهاد خانواده مهم ترین نقش را در تعالی فرد و اجتماع ایفا می کند.از هم گسیختگی های اجتماعی و اخلاقی در غرب تحت تاثیر دور بودن بسیاری از افراد در نهاد خانواده صورت می گیرد.بر اساس تحقیقات صورت گرفته در همه کشورهای دنیا،گسست خانواده مترادف با گسست فرد است و خانواده ای که از هم گسیخته یا نیمه گسسته باشد و تربیت فرد در آن به خوبی صورت نگیرد می تواندمولد بحرانهای پایدار در جامعه باشد.به عبارت بهتر تربیت فرد و جامعه از یکدیگر جدا نیست و آنچه در خانواده و در طول حیات فرد می گذرد تاثیر بسزایی در استحکام پایه های تربیتی اجتماع دارد.

همین قاعده کلی ایجاب می کند که اهمیت ویژه ای برای نهاد خانواده قائل شویم.از این حیث خانواده ها و والدین باید نقش مهم خود در تربیت فرزندانشان ر ا در یافته و در این خصوص همه توان خود را به کار گیرند.متاسفانه سهل گیری و بی توجهی برخی خانواده ها سبب شده است تا بسیاری از ضد ارزشها در همان فضای خانواده به ارزش تبدیل شده و خود را در ناملایمات و ناهنجاری های اجتماع نشان دهد.

بسیاری از خانواده هایی که فرزندان آنها دچار ناهنجاری شده است،سعی دارند ریشه این ناهنجاری را در درون اجتماع جستجو کنند و در این خصوص توجهی به نقش خود و خانواده در بروز ناهنجاری ها نمی کنند.اما این مسئله به هیچ عنوان صحیح نیست و خانواده مستحکم و قاعده مند می تواند فرزندانی مستحکم پرورش دهد.واقعیت امر این است که اگر خانواده دارای ارکان قدرتمند نباشد و پایه های آن سست باشد یا اینکه فرد دارای خانواده ای از هم گسیخته باشد ،فرزند می تواند پس از رسیدن به سن بلوغ در معرض آسیبهایی ملموس قرار گیرد.برخی افراد نیز در نبود خانواده ای که بتوانند معضلات خود را در پناه آن حل کنند در دام شبکه های منحرف اجتماعی گرفتار شده و به ندرت از ارزشهای انسانی فاصله می گیرند.

همچنین خانواده نقش مهمی در بازگشت فرزندان از برخی راههای خطای رفته ایفا می کنند.به عبارت بهتر،خانواده هم در عرصه پیشگیری از بحرانهای اجتماعی و هم در عرصه درمان این بحرانها اصلی ترین نقش را دارد.بدیهی است که یک خانواده اصیل و محکم هیچ گاه اجازه سوق یافتن فرزندان به سوی بحرانهای اجتماعی را نمی دهد،اما برخی خانواده ها نیز پس از مواجهه با آسیبهای فردی و اجتماعی تبلور یافته در درون فرزندانشان به خود آمده و مشی خود را به سمت و سوی رویه ای مثبتو تعامل برانگیز تغییر می دهند.این تغییر مشی در نوع خود قابل تحسین است هرچند که باید از ابتدا فرزندان را بر اساس اصول و چارچوبهایی محکم پرورش داد.

بخشی از فرهنگ سازی سالم در خانواده ها و راهنمایی در این چارچوب بر عهده مسئولین و بخش عمده،یعنی بخش اجرایی آن بر عهده خود خانواده هاست.در این خصوص مشاوره خانواده امری ضروی محسوب می شود و خانواده ها نیز باید خود را نسبت به این مشاوره ها مشتاق نشان دهند.بسیاری از خانواده ها پیچیدگی ها و آسیبهای اجتماعی و فردی که می تواند گریبانگیر فرزندانشان شود را درک نمی کنند و در این خصوص لازم است آگاه شوند.در این میان برنامه های رسانه های عمومی و مخصوصا صدا و سیما نقش بسیار موثری بر عهده خواهد داشت .

در این خصوص تلاشهای زیادی طی سالهای اخیر صورت گرفته است اما لازم است این تلاشها به صورتی هدفمند و موثر تعریف شود.ساخت برنامه هایی که بتواند از نزدیک خانواده ها را در جریان نیازهای فرزندان و آسیبهای اجتماع قرار داده و سپس نحوه تعامل موثر میان اعضای خانواده یا یکدیگر را بیاموزد بسیار مهم تلقی می گردد. انجام مشاوره‌های خانواده باید در جامعه جدی گرفته شده وبه فرهنگ تبدیل شود.

واقعیت امر این است که با تشدید هجمه های فرهنگی دشمنان در راستای هنجار زدایی از جوامع که از طریق تولید محصولات ضدفرهنگی و سریالهای ظاهرا جذاب و در حقیقت مخرب صورت می گیرد، جامعه اکنون بیشتر از هر زمانی نیازبه مشاوره و رویارویی تخصصی با مسائل و مشکلات دارد.در این خصوص خانواده‌ها باید به مشاوره به عنوان یک نیاز مستمر در امور و راهکار ثابت شده مفید در مسائل نگاه کنند.اساسا مشاوره امری مطلوب و پسندیده است و می توان به صراحت عنوان کرد که بهترین راه ممکن در راستای تقویت بنیان خانواده ها در عصر حاضر بهره مندی از راهنمایی ها و مشاوره های سودمند است .مشاوره می تواند ضمن بهره مندی در مراجعات زوجین، زمینه آسیب شناسی و بهره مندی علمی از این اطلاعات را توسط مشاورین فراهم آورد.همچنین فرزندان نیز می توانند با مراجعه به مراکز مشاوره روابط خود و دیگر اعضای خانواده مخصوصا والدین را تنظیم و بازتعریفی دوباره کنند.اگر در خانواده ای روابط و مناسبات از حالت طبیعی خارج شده و به ورطه افراط یا تفریط بیافتد شاهد بروز ناهنجاری های مزمن در این نهاد مقدس و مهم خواهیم بود.تاکید دین مبین اسلام بر اصالت نهاد خانواده نیز به همین دلیل است .غرب دریافته است که در راستای تزریق انحرافات در جوامع اسلامی بهترین راه تضعیف نهاد خانواده از طریق یک جنگ فرهنگی است.

در این الگوی غربی روابط نامشروع و ناهنجاری های دیگر به عنوان نماد آزادی و رهایی شناخته شده و روابط میان افراد در یک حباب تعریف می شود.حبابی که چارچوبی برای آن متصور نیست و در نهایت فرد و اجتماع را زمینگیر خواهد کرد.به عبارت بهتر غرب نسخه ای را که سبب انحراف و کژرویهای خود شده است می خواهد به عنوان نسخه ای شفابخش!ارائه داده و به تزئین ظاهری آن بپردازد.در نهایت اینکه باید نهاد خانواده را در یابیم و در راستای تقویت این نهاد از هیچ گونه تلاش و کوششی فروگذار نکنیم.در این میان مسئولین و مردم رسالت بسیار سنگینی بر عهده دارند که با انجام آن شاهد به فعلیت رسیدن جامعه ای پویا ،سالم و به دور از ناهنجاری های فردی و اجتماعی خواهیم بود.

فرخ احمدزاده