چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

انحراف از دید اسلام و قرآن


انحراف از دید اسلام و قرآن

از دید اسلام و قرآن همه انحرافات اجتماعی از یک پایه برخوردار نیستند, بلکه برخی از جنبه های منفی بیشتری برخوردار بوده و بیشتر مورد نکوهش قرارگرفته است که از آنها به کبائر تعبیر شده است به گزارش مهر, جوامع بشری همواره شاهد فرو رفتن افرادی در گرداب انحرافات اجتماعی بوده و تجارب تلخی از آسیب های آن در هدررفتن سرمایه ها و نابسامانی های خود و اجتماع دارند

از دید اسلام و قرآن همه انحرافات اجتماعی از یک پایه برخوردار نیستند، بلکه برخی از جنبه‌های منفی بیشتری برخوردار بوده و بیشتر مورد نکوهش قرارگرفته است که از آنها به کبائر تعبیر شده است.به گزارش مهر، جوامع بشری همواره شاهد فرو رفتن افرادی در گرداب انحرافات اجتماعی بوده و تجارب تلخی از آسیب‌های آن در هدررفتن سرمایه‌ها و نابسامانی‌های خود و اجتماع دارند. به همین جهت در طول تاریخ، تلاش‌های مستمری با انگیزه‌ها و رویکردهای متفاوتی انجام گرفته تا علل پیدایش انحرافات اجتماعی و راههای پیشگیری آن مورد بررسی قرار می‌گیرد.این امر توسط مصلحان اجتماعی که در راس آنها انبیا و رهبران الهی قرار دارند، صورت گرفته که همواره با احساس مسئولیت و تکلیف، چنین رسالتی را بر دوش کشیده و بر اساس مبدا و معاد، راهکار ویژه‌ای برای اصلاح فرد و جامعه ارائه داده‌اند. انسان همواره میان دو بی‌نهایت قرار دارد.بی نهایت خیر، کمال، نور و توحید، بی‌نهایت شر، نقص، ظلمت و شرک که در قرآن کریم، آیه ۳و۴ سوره تین، این دو بی‌نهایت به اعلی علیین واسفل السافلین تعبیر شده است. انسان همواره درحال انتخاب این دو راه است تا شخصیت خویش را تکوین بخشد و بر اساس شخصیت تکوین‌یافته‌ای که مولود علم و عمل است،حرکت و تلاش کند. ازآنجا که انسان دارای دو مولفه آگاهی و آزادی است. بدین‌سبب مسئول و مکلف اعمال، گفتار و احوال خویش است، لذا هرگونه انحراف فکری، عقیدتی و انحطاط اخلاقی مولود انگیزه اندیشه و عمل انسان است،خواه این انحرافات فردی خواه اجتماعی باشد.

● تعامل فرد و جامعه در انحرافات

انحرافات اجتماعی متاثر از انحرافات فردی است. زیرا بدون شک فرد صالح در ساختن جامعه سالم تاثیر بسزایی دارد و جامعه نورانی و هدایت یافته، معلول افراد هدایت شده و عادل است. اگرچه از نقش جامعه هم در هدایت یا منحرف کردن افراد نمی‌توان چشم‌پوشی کرد، بخصوص در افرادی که زمینه‌های لازم برای هدایت و انحراف را داشته باشند.لذا هم فرد و هم جامعه در به انحراف کشیدن یا هدایت یافتن افراد در تعامل هستند.بدین جهت از مهمترین اهداف اساسی بعثت انبیا از سویی تربیت انسانهای نورانی، موحد و عادل و از سوی دیگر تکوین جامعه نورانی، الهی، عدالت خواه و عدالت پیشه است. حضرت علی(ع) در وصیت به فرزندانش در خصوص پیامدهای منفی بی‌توجهی به نظارت و کنترل انحراف می‌فرمایند؛ هرگاه نظارت بر رفتارها را رها کنید، نتیجه آن تسلط انسانهای هنجار شکن، کجرو و منحرف بر جامعه صالحان است. درآن صورت خیر و استمداد از خدای سبحان سودی ندارد و خدا پاسخ مثبت نخواهد داد. زیرا تسلط افراد کجرو و منحرف بر فرهنگ جامعه، نتیجه سستی و بی‌توجهی شما به وظیفه اجتماعی خود، یعنی نظارت و کنترل است.

● انحراف از دید اسلام

انحراف خروج از جاده فطرت و افراط و تفریط در پیمودن صراط مستقیم الهی است. از نظر عرفان، انحراف، نشناختن و ندیدن تجلیات اسماء صفات حق تعالی است. به عبارت دیگرخدا را از زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی غایب نمودن است. در این صورت انسان رها شده وانهاده، منشا تمام بیماریها، انحراف‌ها و خطاهای علمی و عملی می‌گردد که علت آن در قرآن بیان شده که همان خدای غائب را پرستیدن است. در حالی که خدای سبحان شهود مطلق، اول، ظاهر و باطن است.قرآن کریم با معیارهای واحد و واقع گرا، همه انسانها را مخاطب قرار داده و بر مبنای ایمان به خدا و عمل صالح انحرافات و آسیب‌های اجتماعی را بیان می‌نماید؛ همانا انسان در زیان است مگر کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام داده اند و یکدیگر را به حق و صبرسفارش نمودند. در این آیه معیار افراد بهنجار و جامعه سالم، ایمان به خدا و در راستای آن عمل صالح می‌باشد.

● واژه‌های قرآنی پیرامون انحراف

در قرآن کریم، انحراف با واژگانی چون فسق، ضلالت و غوایت آمده است. فسق به معنای خروج از هسته اولیه وجودی و انقطاع از فطرت الهی و توحیدی است. ضلالت به کسی اطلاق می‌شود که با خود بیگانه و نامحرم باشد. بنابراین هر کسی که به دروغ، تهمت، افترا، دزدی، زنا، شراب نوشی، قتل، غارت، تضییع حقوق دیگران، حسد و کینه توزی می‌پردازد در ضلالت و گمراهی به سر می‌برد و اگر از روی عمد این اعمال را انجام دهد،در ضلالت آشکار است. غوایت به معنای بی‌هدفی است. این بی‌هدفی و سرگردانی یکی از بزرگترین و عمده ترین انحرافات می‌باشد.بنابراین می‌توان گفت در جامعه‌ای که یاد و نام خدا در متن افراد جامعه کمرنگ گردد و هدف جامعه تقرب به خدای متعال نباشد و ارزشها و انگیزه‌های جامعه سمت و سوی غیر الهی پیدا نماید نتیجه‌ای جز ضلالت و بی‌هدفی نصیب افراد نمی‌گردد. لذا به تدریج ارزشها به غیرارزشها و سپس به ضد ارزشها تبدیل می‌گردند و تدریجا ضد ارزشها ارزش تلقی می‌شود. در این وضعیت، فرد و جامعه وارونه شده و منکر، معروف و معروف، منکر می‌شود.



همچنین مشاهده کنید