سه شنبه, ۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 21 January, 2025
مجله ویستا

نیمه تاریك وجه تیره حركت به سوی جامعه اطلاعاتی


“ژاك ایلول” فیلسوف فرانسوی ۱۹۶۴ می گوید “فن آوری ,انسان خالق خود را تا حد چرخ دنده ای در خدمت كلان ماشین های جهانی پایین آورده است” تلاش هایی برای بحث درباره جنبه های اجتماعی – فرهنگی حركت به سوی جامعه اطلاعاتی انجام شده است این مقاله به طور خاص به وجه منفی جامعه اطلاعاتی می پردازد از اوایل دهه هفتاد كه اصطلاح “جامعه اطلاعاتی” برای نخستین بار پدیدار شد, تا اواخر دهه نود كه به نظر می رسد هیچ گزینه دیگری جز ورود به این جامعه برایمان نمانده, این حركت با مانعی رودررو نشده است

“ژاك ایلول” فیلسوف فرانسوی (۱۹۶۴) می گوید: “فن آوری ،انسان- خالق خود- را تا حد چرخ دنده ای در خدمت كلان ماشین های جهانی پایین آورده است”. تلاش هایی برای بحث دربارهٔ جنبه های اجتماعی – فرهنگی حركت به سوی جامعه اطلاعاتی انجام شده است. این مقاله به طور خاص به وجه منفی جامعه اطلاعاتی می پردازد. از اوایل دهه هفتاد كه اصطلاح “جامعه اطلاعاتی” برای نخستین بار پدیدار شد، تا اواخر دههٔ نود كه به نظر می رسد هیچ گزینهٔ دیگری جز ورود به این جامعه برایمان نمانده، این حركت با مانعی رودررو نشده است. با این همه، چك و چانه زدن های مابر سر چیست؟ آیا باید چنان جذب جامعه سیبرنتیكی شویم كه هویت فردی خودرا از دست بدهیم؟ آیا میتوانیم تمایزات فرهنگی و اجتماعی خود را به این تعریف تازه از جامعه بیفزاییم؟ آیا می توانیم میراث خودرا حفظ كنیم؟ آیا این احتمال هست كه در اشتیاق مهار گسیخته ناشی از عضویت در چنین جامعه ای ندانسته فاتحه خلوت و آرامش شخصی خود را خوانده باشیم؟ مابه عنوان متخصصان اطلاعاتی، با سرعت بسیارداریم به شهروندان دو دنیا[ی متفاوت] بدل می شویم: یكی دنیای الكترونیكی و دیگری دنیای فیزیكی . ما از طریق شبكه رایانه هایمان و تسهیلات مخابراتی، دنیای ادراكات خود را گسترش می دهیم. با این حال، هرگز به این سؤال نپرداخته ایم كه تا چه میزان از تأثیرات این شهروندی جدید بر تابعیت سنتی ما، دلخواه مااست. در كشورهای در حال توسعه مانند ایران، حركت در راستای عضویت در این جامعه، ضعف های جدیدی را موجب خواهد شد كه چاره و علاج طبیعی و مشخصی ندارند. عده ای متخصصان اطلاعات را دروازه بانان اطلاعات در جامعه متحول آتی می دانند. حال به عنوان دروازه بان، وظایف و ماموریت ما چیست؟ این مقاله به آن جنبه های اجتماعی – فرهنگی از حركت به سوی جامعه اطلاعاتی كه چندان دربارهٔ آنها بحث نشده، و بویژه به وجوه تیرهٔ جامعهٔ اطلاعاتی ، مثل مرگ خلوت و آرامش [شخصی] می پردازد. بیست و پنج سال پیش با نخستین عشقم بورروشدم : پدرم باگروهی از دانشكدهٔ مهندسی دانشگاهی كه درآنجا تدریس می كرد مرا بهسفر برده بود. در یك ساختمان معمولی، یك رایانه آی بی ام ۳۷۰ و بانك های تله تایپ قرار داشت. دستگاه در پشت یك دیوارهٔ شیشه ای بود. . . چراغ های نشانگر آن با تركیبی رمزآلوده كارمی كردند. . . . یادم می آید یك صفحه كلید بیكار پیداكردم . در برابر پرسش من كه “سلام، حالت چطور است؟) دستگاه فورا" پاسخ داد: “درونداد نادرست است” . اكنون پی از ربع قرن، دستگاه بسیارنیرومندی بر روی میزم دارم و هنوز هم همان جواب را دریافت می كنم. [البته] اگر وضعیت تغییر می یافت [و پاسخ دیگری می گرفتم] ، شاید الان میگفتم “من می ترسم “. اشتباه نكنید؛ به عنوان یك مهندس، آدم عجیب غریب و شناخته شده ای هستم كه شیفتهٔ پدیده های ناشی از آمیزش فن آوری ارتباطات و رایانه شده ام. بله، من از سمت و سوی این توسعه بیش از پیش احساس ناراحتی می كنم. رویكرد انسانی به سمت این امر و حالات گوناگون بیان و حفظ دانش، همیشه مرا مجذوب كرده است. تصویر كنید چند هزار سال پیش گروه های نیمه چادر نشین ایرای دارای فردی به نام “حافظه ایل” بودند. او در هر نشست و واقعه مهم قبیله شركت می كرد تا آن را مشاهده و ثبت كنید كه یكی از این افارد بر اثر كهولت یا به دلیل دیگری بمیرد اما خاطرات ایلی را به دیگری نسپرده باشد. خاطراتی كه منتقل می شد همراه با مهارت هایی كه در ایل آموخته می شد باید نسل های جوان تر را برای میدان های آتی آماده می كرد. این روزها ما ترغیب می شویم كه اینترنت را به عنوان “حافظه جهانی” بپذیریم و خاطرات و تجربه هایمان را به آن منتقل كنیم. غالبا" به من می گویند كه سرعت سرسام آور پیشرفت های علمی و فن آوریباعث آزادی ذهن انسان شده است. بله، این گفته تا اندازه ای صحت دارد؛ اما امروزه استفاده از آزادی دریادگیری و تفسیر نتایج تلاش های انسان ، به ابزارهای جدیدی نیازمند است. یكی از این ابزارها، مجموعه دانش و تخصص لازم برای شناسایی، فراهم آوری و اشاعهٔ اطلاعات، یعنی داده شناسی(۳) است. اما واژهٔ داده شناسی از القای تمام و كمال تأثیرات اجتماعی مترتبت بر آن ناتوان است. از نظر انفجار اطلاعات و نقش آن به عنوان عاملی در تحولات اجتماعی، كلیشه های بسیار وجود دارد. حتی كشورهای كم تر توسعه سافته نیز در گیرودار حركت جاه طلبانه ای برای تأمین دسترسی به ثروت ها و منابع اطلاعاتی جدید ، چه بین المللی وچه داخلی هستند. در بیش تر موارد، از جمله در ایران، ما فقط به پیوند زدن فن آوری اقدام می كنیم؛ آن هم با درك اندكی از آن و بدون این كه تلاشی برای بومی كردن آن به خرج دهیم. این [فن آوری] ها بر پروژه های گرانقیمت شبكه سازی ملی سوارند كه هدف از آن ها هیاهو و جنجال در بارهٔ اتصال سریع و بلافاصله به شبكهٔ جهانی است. اما هیچ قانونی گذارنده نشده كه حقوق شهروندان این كشور ها را در این عرصه حفاظت كند. آنان چگونه می توانند مطمئن باشندكه اولویت بندی صحیحی انجام داده اند؟ اجازه اختیارات دولت است، گفتگو می كنند. آنان به اینترنت كه هنوز در حوزه اختیارات دولت است، گفتگو می كنند . آنان اینترنت را در موتور توسعه علمی می خوانند. اما فقط چند تا از دانشگاه های ایران هستند كه به فشار های زودرس بودجه ای دچار نشده اند. پس فایدهٔ اینترنت وقتی كه به بهای حذف آموزش باشد، چیست؟

اینترنت و تأثیرات آن

اینترنت برای بسیاری از هموطنان آینده نگر من به جای یك ضرورت ارتباطی، به نمادی از منزلت موقعیت اجتماعی بدل شده است. مؤسسهٔ ندارایانه كه در حال حاضر تنها راه دسترسی غیر د.لتی به اینترنت در ایران است، اخیرا" تحقیقی انجام داده كه روشن میكند تعداد افرادی كه فعالانه از اینترنت استفاده می كنند كم تر از ۲۰۰۰ نفر است. این رقم از حدود ۶۰۰۰۰ ایرانی كه به این شبكه دسترسی دارند به دست آمده. اگر اعداد و ارقام را در كنار هم بگذاریم، شاید بتوانیم نتیجه بگیریم كه در برابر هر ۶۰۰۰۰ ایرانی، یك نفر اینترنت سوار است. ظاهرا" چنین اختلافی را میتوان یك توسعه مطلوب نامید، كه به نوعی از تخصصی شدن منجر می شود و زمان نسبی انتقال فن آوری در حوره [كاری] ما راكاهش می دهد. این اختلاف همچنین شاید نشانگر تقاضای های گوناگون اطلاع جویی در جامعه است. این بیان دست كم در حد نظری میتواند پذیرفتنی باشد؛ در این نظر فرض براین است كه دستگاه های اداری و حتی خود جامعه به گونه ای منطقی عمل می كنند. در مورد دستگاه اداری، این شیوهٔ عمل غالبا" خیال خامی بیش نیست . در حینی كه به توسعه خدمات اطلاعاتی و اینترنت خصوصی در ایران اشغال داشتم، بیش از هر زمان دیگر با موضوعاتی روبرو می شدم كه هیچ ارتباطی با موضوعات فن آوری – تجاری محض نداشت ایران دارای مجموعه قوانین مناسبی كه علاوه بر استفاده صحیح از [اینترنت] ، جنبه محرمانگی را نیز تضمین كند، نبود.دستگاه اداری ، بویژه در خاورمیانه ، همیشه واله و شیفتهٔ نظارت تام است و غالبا" با عنوان ضرورت مدیریت یا نظم بخشیدن به منابع در سطح ملی به این موضوع اشاره می شود. این خطر نیز هست كه در جریان ارائه خدمات دستگاه اداری از شما بخواهد كه از بخشی از آزادی خود دست بردارید. مثلا" كارت عابربانك را در نظر بگیرید . هر بار كه در یك فروشگاه یا دستگاه خودپرداز از كارتتان استفاده می كنید، ساعت ، تاریخ و محل اجرای عملیات را بانك ثبت می كند. كارت بیمه وضعیت اضطراری من، به كارفرمای من امكان می دهد كه بر مبنای داروهای تجویز شده و نیز معاینات پزشكی انجام شده ، به جزئیات سابقهٔ پزشكی من دسترسی داشته باشد. من می توانم گوشی تلفن همراه ام را با یك رمزپرداز مجهز كنم تا تماس های مرا در برابر اسكنرهایی كه می توانند آن ها را درگیری كنند محافظت كند؛ اما شركت تلفن ثبت كاملی از تماس های من دارد. قواعد شركت ها گاهی شامل عبارتی است كه به كارفرمای حق می دهد پست الكترونیكی شمار را بازرسی كند. در هر موردی كه می خواهید از تسهیلات و مزایای ناشی از حركت به سوی جامعهٔ اطلاعاتی استفاده كنید، ظاهرا" لازم می آید كه از بخشی از حقوق خود چشم بپوشید؛ شما به دلخواه اجاره می دهید به خلوت شما حمله شود. اینجا است كه مسئلهٔ حمله به خلوت [شخصی ] ، در برابر بزهكاری سیببرنتیكی یا ترورسیم سیبرنتیكی رنگ می بازد. در سال ۱۹۹۵ ارادهٔ اطلاعات نیروی انتظامی ایران تعداد منتخبی از ایرانیان متخصص را در موضوع بزهكاری های الكترونیكی كارمندی مورد سؤال قرار داد.دربارهٔ این بازجویی خاص و نتایج آن گزارش دیگری در دست نیست. بنابر پاره ای شواهد، شركت های ایرانی، بویژه مؤسسات مالی در معرض چنین بزهكاری هایی هستند. در سال ۱۹۹۵ یك مؤسسه دولتی دیگر یعنی IDARPI، مجری [یك بررسی] كارگاهی در موضوع ترورسیم سیبرنتیكی و مبارزهٔ اطلاعاتی بود كه حدود دوازدهٔ عرصهٔ آسیب پذیری در آن تعریف شد. آن چیست كه بزهكاری سیبرنتیكی را این قدر آزارنده میكند؟ واقعیت این است كه به این نوع از جنایت، حتی در كم خطرناكترین سطح آن [اطلاعات ربایی]، بدون آگاهی ما اقدام می شود. اطلاعات یك كالای واحد است كه در یك زمان می تواند در دو جا باشد. البته اطلاعات ربایی بستگی كامل به تفسیر ما دارد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.