دوشنبه, ۲۸ خرداد, ۱۴۰۳ / 17 June, 2024
مجله ویستا

چین


چین

زغال سنگ مهم ترین سوخت مصرفی چین را تشكیل می دهد و این كشور بزرگ ترین تولیدكننده و مصرف كننده زغال سنگ در جهان است افزایش روبه رشد تقاضا و واردات نفت از سوی چین سبب شده است این كشور به یكی از عوامل مهم و تأثیرگذار در بازار جهانی نفت تبدیل شود چین در سال ۲۰۰۳ با پشت سرگذاشتن ژاپن به دومین كشور بزرگ مصرف كننده نفت در جهان تبدیل شد

زغال سنگ مهم ترین سوخت مصرفی چین را تشكیل می دهد و این كشور بزرگ ترین تولیدكننده و مصرف كننده زغال سنگ در جهان است. افزایش روبه رشد تقاضا و واردات نفت از سوی چین سبب شده است این كشور به یكی از عوامل مهم و تأثیرگذار در بازار جهانی نفت تبدیل شود. چین در سال ۲۰۰۳ با پشت سرگذاشتن ژاپن به دومین كشور بزرگ مصرف كننده نفت در جهان تبدیل شد.

● شرح:

▪ رئیس جمهوری: هوجینتائو(از مارس ۲۰۰۳ تاكنون)

▪ نخست وزیر: ون جیابائو(ازمارس ۲۰۰۳ تاكنون)

▪ جمعیت(۲۰۰۵): ۳/۱ میلیاردنفر

▪ مساحت: ۶/۹ میلیون كیلومترمربع

▪ میزان تولید ناخالص داخلی(۲۰۰۴): ۶۵/۱ تریلیون دلا

▪ میزان تولید ناخالص داخلی(۲۰۰۵): ۸۹/۱ تریلیون دلار

▪ نرخ رشد تولید ناخالص داخلی(۲۰۰۴): ۵/۹ درصد

▪ نرخ رشد تولید ناخالص داخلی(۲۰۰۵): ۹ درصد

▪ نرخ تورم(۲۰۰۵): ۹/۳ درصد

▪ مهم ترین شریكان تجاری: ژاپن، آمریكا، اتحادیه اروپا، كره جنوبی، تایوان

▪ میزان صادرات(۲۰۰۵): ۶/۷۵۷ میلیارد دلار

▪ میزان واردات(۲۰۰۵): ۷/۶۷۴ میلیارد دلار

▪ مازاد تراز تجاری(۲۰۰۵): ۸۳ میلیارد دلار

▪ اقلام عمده صادراتی: فرآورده های صنعتی سبك، فرآورده های نساجی، كالاهای كشاورزی، فرآورده های صنعتی سنگین

▪ اقلام عمده وارداتی: ماشین آلات، فولاد، موادشیمیایی، انواع فرآورده های صنعتی، مواد صنعتی

▪ میزان ذخایر اثبات شده نفت خام(۲۰۰۵): ۳/۱۸ میلیارد بشكه

▪ میزان تولید نفت(۲۰۰۴): ۶۲/۳ میلیون شبكه در روز

▪ میزان مصرف نفت(۲۰۰۴): ۵۳/۶ میلیون بشكه در روز

▪ میزان واردات نفت(۲۰۰۴): ۹۱/۲ میلیون بشكه در روز

▪ ظرفیت پالایش نفت خام(۲۰۰۵): ۶۵/۴ میلیون بشكه در روز

▪ میزان ذخایر اثبات شده گاز طبیعی(۲۰۰۵): ۳/۵۳ تریلیون فوت مكعب

▪ میزان تولید گاز طبیعی(۲۰۰۳): ۲۱/۱ تریلیون فوت مكعب

▪ میزان ذخایر قابل برداشت زغال سنگ(۲۰۰۳): ۲/۱۲۶ میلیارد تن

▪ میزان تولید زغال سنگ(۲۰۰۳): ۵۳/۱ میلیارد تن

▪ ظرفیت تولید برق(۲۰۰۳): ۳۳۸ گیگاوات (۲۵۳ گیگاوات برق حرارتی؛ ۸۳ گیگاوات برق آبی؛ ۲ گیگاوات برق هسته ای).

▪ میزان تولید برق(۲۰۰۳): ۱۸۰۷ میلیارد كیلووات ساعت

▪ میزان كل مصرف انرژی(۲۰۰۳): ۵/۴۵

▪ میزان انتشار گازدی اكسیدكربن ناشی از مصرف انرژی(۲۰۰۳): ۳۵۴۱ میلیون تن دی اكسیدكربن (معادل ۱/۱۴ درصد كل انتشار دی اكسیدكربن در جهان)

▪ سرانه مصرف انرژی(۲۰۰۳): ۹/۴۳ میلیون بی.تی.یو

جمهوری خلق چین پرجمعیت ترین كشور جهان است. این كشور بعد از ایالات متحده آمریكا، دومین مصرف كننده نفت در جهان محسوب می شود.

زغال سنگ مهم ترین سوخت مصرفی چین را تشكیل می دهد و این كشور بزرگ ترین تولیدكننده و مصرف كننده زغال سنگ در جهان است. افزایش روبه رشد تقاضا و واردات نفت از سوی چین سبب شده است این كشور به یكی از عوامل مهم و تأثیرگذار در بازار جهانی نفت تبدیل شود. چین در سال ۲۰۰۳ با پشت سرگذاشتن ژاپن به دومین كشور بزرگ مصرف كننده نفت در جهان تبدیل شد.

كشور چین رشد اقتصادی بالایی دارد ولی توسعه اقتصادی در مناطق مختلف چین به طور یكسان صورت نگرفته است؛ به گونه ای كه مناطق شهری واقع در سواحل جنوب شرقی این كشور در قیاس با دیگر مناطق از توسعه اقتصادی بیشتری برخوردار بوده اند. اقتصاد چین یك اقتصاد مركب است و در آن شركت های دولتی و شركت های خصوصی فعالیت دارند. در سال های اخیر، شماری از شركت های دولتی در چین به بخش خصوصی واگذار شده اند؛ به گونه ای كه اكنون قسمتی یا كل سهام برخی شركت ها خصوصی شده است. دولت چین از دهه ۱۹۸۰ به بعد از سرمایه گذاری خارجی در این كشور استقبال كرده است. چین به ایجاد «مناطق اقتصادی ویژه» مبادرت كرده و در این مناطق، امتیازهای تجاری و مالی ویژه ای برای سرمایه گذاران خارجی قائل شده است.

چین در ژوییه ۲۰۰۵ ارتباط یوان(واحد پول خود) را با دلار آمریكا قطع كرد كه در نتیجه آن ارزش یوان در برابر دلار حدود ۱/۲ درصد كاهش یافت. درحال حاضر، یوان چین ارزشی شناور دارد و براساس ارزش ارزهای مربوط به طرف های اصلی تجاری چین تعیین می شود.

در مارس ۲۰۰۳، در كادر رهبری چین تغییرات شگرف و عظیمی روی داد و درآن هوجینتائو به ریاست جمهوری و رهبری حزب كمونیست چین رسید و ون جیابائو نیز، نخست وزیر جدید چین شد. در مارس ۲۰۰۵ نیز هوجینتائو، ریاست كمیسیون نظامی مركزی شد و به این ترتیب، تغییر در كادر رهبری سیاسی چین تكمیل شد.

با ورود چین به سازمان تجارت جهانی در نوامبر ۲۰۰۱ میلادی، دولت این كشور تعهدهای ویژه ای را در زمینه آزادسازی تجارت و سرمایه گذاری پذیرفت كه اگر به صورت كامل اجرا شوند، راه سرمایه گذاری شركت های خارجی در چین به میزان زیادی هموار خواهد شد. اجرای این تعهدها در بخش انرژی، سبب حذف یا كاهش شدید تعرفه های وضع شده بر واردات برخی كالاهای سرمایه ای و فراهم آمدن امكان رقابت خارجی در حوزه هایی مانند خرده فروشی فرآورده های نفتی خواهد شد.

به رغم حركت چین در مسیر خصوصی سازی، بخش عمده ای از اقتصاد این كشور در اختیار و كنترل «شركت های دولتی» است كه بسیاری از آنها ناكارآمد هستند و سوددهی ندارند.

تجدید ساختار شركت های دولتی، كه شامل خصوصی شدن برخی از این شركت ها نیز خواهد بود، یكی از اولویت های مهم دولت چین محسوب می شود. دولت این كشور همچنین بر بازسازی ساختار بانكی تأكید دارد. بسیاری از بانك های چینی مجبور شده اند از وصول بخش عمده ای از بدهی های عقب افتاده شركت های دولتی چشم پوشی كنند.

كاهش تعداد كاركنان شركت های دولتی، یكی از اولویت های مهم در بحث تجدید ساختار این شركت ها محسوب می شود، زیرا بیشتر این شركت ها با مازاد پرسنل روبه رو هستند. كاهش تعداد كاركنان شركت های دولتی سبب افزایش بیكاری شده و دولت را با بودجه های اضافی در زمینه تأمین حق بیمه و رفاه اجتماعی این افراد روبه رو كرده است(پیش تر این خدمات را شركت های دولتی به كاركنان خود ارائه می دادند). از سوی دیگر، تمركز صنایع خصوصی در مراكز شهری واقع در مناطق ساحلی چین، مشكلات اجتماعی بسیاری را به دنبال داشته است.

در سال ۲۰۰۴، رشد تولید ناخالص داخلی چین ۵/۹ درصد بود كه نسبت به سال قبل از آن تفاوتی نداشت. در سه ماه نخست سال جاری میلادی نیز، چین همین رشد اقتصادی را ادامه داد، اما بیشتر تحلیل گران مسائل اقتصادی معتقد هستند این سرعت رشد در سال های آینده كند خواهد شد. براساس پیش بینی كارشناسان در سال ۲۰۰۵ رشد كلی تولید ناخالص داخلی در چین ۹ درصد خواهد بود و در سال ۲۰۰۶ این رشد به ۸/۷ درصد كاهش خواهد یافت. بخش عمده رشد اقتصادی چین از هزینه های فراوانی كه برای خرید كالاهای سرمایه ای، به ویژه از سوی بخش دولتی صورت می گیرد، ناشی شده است. در سال ۲۰۰۴ دولت چین برای كند كردن آهنگ رشد سریع اقتصادی در این كشور، مجموعه اقدام هایی انجام داد كه از جمله آنها می توان به سیاست های سخت گیرانه بانكی در اعطای وام اشاره كرد. نظام بانكداری چین، یكی از نگرانی های مهم اقتصادی در این كشور محسوب می شود، زیرا تعداد افراد حقیقی و حقوقی كه در بازپرداخت وام های خود دچار مشكل شده اند، روبه افزایش است.

در سال ۲۰۰۴، میزان سرمایه گذاری مستقیم خارجی در چین به ۵۷ میلیارد دلار رسید كه رقم بی سابقه ای است. در سال ۲۰۰۳، سرمایه گذاری مستقیم خارجی در چین ۵/۵۳ میلیارد دلار بود. ژاپن، كره جنوبی، تایوان و آمریكا مهم ترین كشورهایی هستند كه در سرمایه گذاری خارجی در چین حضور دارند.

در سال ۲۰۰۴، مازاد تجاری چین به ۶/۳۲ میلیارد دلار رسید درحالی كه در سال ۲۰۰۳ این رقم ۳/۲۵ میلیارد دلار بود. پیش بینی می شود مازاد تجاری چین در سال ۲۰۰۵ به رقم بی سابقه ۸۳ میلیارد دلار برسد. واردات چین در سال ۲۰۰۴ حدود ۸/۳۵ درصد افزایش یافت. بخش عمده واردات به چین را كالاهای سرمایه ای تشكیل می دهند كه برای بازسازی و ارتقای تأسیسات صنعتی كهنه و قدیمی این كشور وارد شده اند. در سال ۲۰۰۴، صادرات كالا از چین نیز حدود ۴/۳۵ درصد رشد داشت.

● نفت

در سال ۲۰۰۴، چین دومین مصرف كننده بزرگ فرآورده های نفتی در جهان بود. این كشور برای نخستین بار در سال ۲۰۰۳ توانست با پشت سرگذاشتن ژاپن به دومین مصرف كننده بزرگ نفت در جهان تبدیل شود.

این كشور روزانه ۵/۶ میلیون بشكه نفت مصرف می كند. پیش بینی شده است میزان مصرف نفت چین در سال ۲۰۲۵ به ۲/۱۴ میلیون بشكه در روز برسد كه برای تأمین این میزان نفت مصرفی، چین مجبور خواهد بود روزانه ۹/۱۰ میلیون بشكه نفت وارد كند.

در چهارسال گذشته چین حدود ۴۰ درصد افزایش تقاضای جهانی برای نفت خام را به خود اختصاص داده بود. در سال ۲۰۰۴ نیز، میزان مصرف نفت این كشور حدود یك میلیون بشكه در روز افزایش یافت. به همین دلیل میزان تقاضای چین برای مصرف نفت خام، یكی از عوامل بسیار مهم در تعیین قیمت نفت دربازارهای جهانی محسوب می شود.

صنعت نفت چین دریك دهه گذشته دستخوش تحولات بسیار زیادی شده است. در سال ۱۹۹۸، دولت چین بیشتر ذخایر و منابع نفت وگاز این كشور را در چارچوب دو شركت بزرگ، یعنی «شركت ملی نفت چین»(CNPC) و «شركت پتروشیمی چین» (سینوپك)، سازماندهی كرد. تا پیش از این، سازماندهی شركت ملی نفت چین به طور عمده در حفاری و تولید نفت و گاز فعالیت داشت.

در حالی كه «شركت پتروشیمی چین» (سینوپك) در پالایش و پخش این فرآورده ها فعالیت می كرد، این تجدید ساختار سبب شد «شركت ملی نفت چین» و «شركت پتروشیمی چین» فعالیت های خود را در مناطق جغرافیایی خاصی متمركز كنند؛ بنابراین «شركت ملی نفت چین» كانون فعالیت خود را در مناطق شمالی و غربی و «شركت پتروشیمی چین» نیز فعالیت های خود را در مناطق جنوبی این كشور متمركز كرد. اما هنوز هم هر یك از این دو شركت به انجام فعالیت هایی كه پیش تر درآنها اشتغال داشته اند، علاقه مند هستند یعنی«شركت ملی نفت چین» در تولید نفت و «شركت پتروشیمی چین» نیز در پالایش نفت فعال هستند.

شركت دولتی بزرگ دیگری كه در بخش نفت چین حضور دارد، «شركت ملی نفت فلات قاره چین» (CNOOC) است. این شركت فعالیت های حفاری و تولید در مناطق فلات قاره چین را مدیریت و كنترل می كند. حدود۱۰ درصد نفت چین از فلات قاره این كشور تولید می شود.

هدف از بازسازی، تلفیق عمودی آنها به شیوه های رایج در مناطق دیگر جهان بود. این شركت های دولتی، بسیاری از فعالیت های غیرسودده و ثانویه خود، مانند اداره واحدهای مسكونی سازمانی، بیمارستان ها و دیگر بخش های خدماتی مستقر در شركت را كاهش داده اند. در این جا نیز شمار زیادی از كارگران و كاركنان این شركت ها بیكار شده اند، زیرا آنها نیز مانند دیگر شركت های دولتی با مازاد پرسنل روبه رو هستند.

سه شركت بزرگ فعال چین در زمینه نفت وگاز، یعنی«شركت ملی نفت چین»، «شركت پتروشیمی چین» و «شركت ملی نفت فلات قاره چین»، در فاصله سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۲ به فروش اولیه سهام خود مبادرت كردند و از این رهگذر میلیاردها دلار سرمایه خارجی وارد چین شد. در اوایل سال ۲۰۰۰، «شركت ملی نفت چین» بخش عمده ای از سرمایه خود را در یكی از شركت های تابعه به نام «پترو چاینا» متمركز كرد. شركت ملی نفت چین از محل فروش اولیه سهام خود در بورس نیویورك و بورس هنگ كنگ ۳ میلیارد دلار سرمایه به دست آورد.

«شركت پتروشیمی چین» نیز از محل عرضه سهام اولیه خود در بورس نیویورك و بورس هنگ كنگ ۵/۳ میلیارد دلار و سرمایه وارد كشور كرد.

نكته جالب توجه این است كه سرمایه گذاران خارجی قدرت چندانی دراداره و مدیریت شركت هایی كه بخشی از سهام آنها فروخته شده است، ندارند. دولت چین هنوز بخش اعظم سهام سه شركت بزرگ متولی نفت و گاز این كشور را دراختیار دارد و سرمایه گذاران خارجی هنوز نتوانسته اند در هیئت مدیره این شركت ها عضویت داشته باشند. تحلیل گران مسائل اقتصادی، این سرمایه گذاری ها را تلاش شركت های بزرگ بین المللی برای محكم كردن جای پای خود در چین توصیف می كنند. این حضور خود نیازمند مشاركت و همراهی با شركت های بزرگ چینی است. حتی با بازشدن درهای سرمایه گذاری خارجی در چین، که در تعهدهای چین به هنگام عضویت یافتن این کشور درسازمان تجارت جهانی، به تصویر کشیده شده است، هنوز این احتمال وجود دارد که تقریباً درتمام پروژه های نفت وگاز چین، یکی از شرکت های بزرگ این کشور حضور داشته باشد. سه شرکت بزرگ نفتی بین المللی یعنی اگزون موبیل، بریتیش پترولیوم و شل که بخش عمده سرمایه گذاری های خارجی در بخش نفت وگاز را به خود اختصاص داده اند، در نظر دارند با «شرکت ملی نفت چین» یا «شرکت پتروشیمی چین» یا هر دوی آنها در بازار خرده فروشی فرآورده های نفتی همکاری و مشارکت داشته باشند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.