دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

دلاک سر دلاک را تراشید؟


دلاک سر دلاک را تراشید؟

شاید حتی واژه دلاک به گوش نسل جدید نخورده باشد یا اگر شنیده باشند هم هیچ حس خاصی در آنها زنده نشود.
البته مشکل از آنها نیست. حمامی نمانده که دلاکی بماند. در حالی که این واژه خاطرات …

شاید حتی واژه دلاک به گوش نسل جدید نخورده باشد یا اگر شنیده باشند هم هیچ حس خاصی در آنها زنده نشود.

البته مشکل از آنها نیست. حمامی نمانده که دلاکی بماند. در حالی که این واژه خاطرات زیادی را یاد استخوان خرد کرده‌هایی می‌آورد که دلاک، خستگی را از تنشان به‌در می‌کرد.

نسل جدیدی که دلاک حمام و کارش را از نزدیک ندیده‌اند نمی‌دانند در زمان‌هایی نه‌چندان دور که حمام‌های عمومی رونق داشت، آنها نقش بسیار مهمی در پاکیزگی افراد ایفا می‌کردند. تا جایی که در گذشته‌های دورتر، اعیان و اشراف دلاک مخصوص به خود داشتند که با خود به حمام می‌بردند.

دلاک در لغت‌نامه دهخدا به فردی گفته می‌شد که بدن را خالی یا با روغن مالش می‌داد. آنها علاوه بر کار حمام، همزمان کار آرایشگری، ختنه‌کردن پسربچه‌ها، دندان‌کشیدن و درمان سوختگی هم انجام می‌داد.

اما کار اصلی دلاک در حمام لیف‌کشیدن و مشتمال و کیسه‌کشی بود. گاه در برخی موارد سر و ریش هم می‌تراشیدند.

به این صورت که ابتدا مشتریان در خزینه خود را می‌شستند، سپس نوبت به کیسه کشی می‌رسید. دلاک لنگ‌ خشکی برای مشتری پهن می‌کرد و لنگ دیگری زیر سر مشتری می‌گذاشت.

مقدمه کیسه‌کشی هم مشتمال بود که شروع می‌شد. دلاک با ظرف مسی آب بر سر و روی مشتری می‌ریخت و بدن مشتری را مشتمال و رگ قولنجش را می‌شکست.

چند بار گردن مشتری را به چپ و راست می‌چرخاند تا آنجا که کم‌کم خستگی و کوفتگی از تن مشتری به در می‌رفت و سپس کیسه‌کشی را شروع می‌کرد.

صابون‌زدن بعد از کار کیسه‌کشی بود که معمولا مشتری را روی سکو و پای خزینه می‌نشاندند و دلاک آب را بر سر مشتری می‌ریخت و با گرفتن انعام ، صابون را به سر او می‌مالید. البته همه این کارها در صورتی انجام می‌شد که فرد پولدار بود.

اما بسیاری از افراد بودند که همین مبلغ اندک را هم نداشتند و ماه به ماه تن‌شان رنگ آب‌گرم به خود نمی‌دید. تا جایی که برسر زبان‌ها بود: «فقیری را گفتند چرا حمام نمی‌روی؟ گفت: دنیا آمدیم ماما شست، از دنیا می‌رویم مرده شور می‌شوید.»

از دیگر کارهای داخل گرمخانه، ریش‌تراشی و سرتراشی بود که به وسیله دلاک انجام می‌گرفت. به این صورت که مشتری پس از خیس‌شدن سر و تن، قبل از کیسه و صابون آماده سرتراشی و ریش‌تراشی می‌شد.

سر و ریش تراشیدن در حمام رونق بسیار داشت، چرا که مشتری می‌توانست خود را از خون و جراحت‌هایی که به خاطر کوتاه‌کردن آشکار شده بود، پاکیزه کند. فردی که در حمام کار می‌کرد و کار دلاکی هم انجام می‌داد، دستمزدش همان انعام‌هایی می‌شد که مشتری به وی می‌داد.

امروزه دیگر شغلی به نام دلاکی وجود ندارد یا اگر هم باشد بسیار اندک است. در حالی که حرفه دلاکی جزو مشاغل پررونق گذشته و بخشی از تاریخ اجتماعی و سنت ایرانی محسوب می‌شود.

ضرب‌المثلی در امثال و حکم است که می‌گوید دلاک‌ها چون بیکار می‌مانند سر یکدیگر را می‌تراشیدند. با این اوصاف ظاهرا سر هیچ دلاکی مو ندارد.